فایده شکرگزاری
مردی به نام احمدبن عیسی ابن زید گفته است:
«أَنَّ الْمَأْمُونَ أَمَرَ بِقَتْلِ رَجُلٍ فَقَالَ اسْتَبْقِنِی فَإِنَّ لِی شُكْراً فَقَالَ وَ مَنْ أَنْتَ وَ مَا شُكْرُكَ فَقَالَ عَلِی بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْشُدُكَ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ تَتَرَفَّعَ عَنْ شُكْرِ أَحَدٍ وَ إِنْ قَلَ فَإِنَ اللَّهَ تَعَالَى أَمَرَ عِبَادَهُ بِشُكْرِهِ فَشَكَرُوهُ فَعَفَا عَنْهُمْ»[1]
روزی مأمون دستور قتل فردی را داد [حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام در آن مجلس حاضر بودند] .
مرد رو به مأمون کرد و گفت: «بخواه که من باقی بمانم(من را نکش!) زیرا من یک کاری برای تو کردهام که تو باید از من تشکر کنی!»
مأمون [از سر تکبر و غرور] جواب داد: «تو خودت چه کسی هستی که شکر تو بر من باشد؟! (اصلاً تو نزد من اعتباری نداری که لازم باشد من از کار تو تشکر کنم و لازمه تشکر من آن باشد که از کشتن تو صرف نظر کنم و تو را نگهدارم)»
پس حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام شروع به سخن کردند: «اى امیرالمؤمنین تو را به خدا سوگند میدهم كه عمل هر كس را اگر چه اندك باشد تقدیر كن. زیرا كه خداوند متعال بندگان خود را امر به شكر كرده است و آنان او را شكر كردند و خدا از آنان گذشت».
کم ندیدن الطاف دیگران
یکی از مصادیق شکر آن است که فرد الطاف مردم را نسبت به خود کم و ناچیز نبیند هر چند واقعاً آن لطف کم و ناچیز باشد. اگر کسی لطف مردم را نسبت به خود کم ببیند فعل او از مصادیق ناشکری محسوب میشود.
نوعاً اگر افراد کمی انصاف داشته باشند اصلاً نباید چشم به الطاف دیگران داشته باشند و لیاقت خویش را آن بدانند که مردم باید به آنها خدماترسانی داشته باشند؛ زیرا هیچکس در این عالم اجازه ندارد از بندگان خدا توقعی داشته باشد.
اگر سؤال شود: بحث حقوق متقابلی که افراد بر گردن هم دارندغ با این سخن چگونه هماهنگ میشود؟ در پاسخ بیان میشود:
در این عالم هر کس وظیفهای دارد؛ مثلاً پدر و مادر حقوقی به گردن فرزند دارند و فرزند حقوقی بر گردن آنان؛ اما هیچ یک از این دو طرف نباید چشم به دست دیگری بدوزند و منتظر باشند تا او حقوق خود را نسبت به دیگری روا دارد؛ زیرا در این صورت حقیقتاً گرفتار نوعی شرک شدهاند یعنی به عوض آن که چشم به الطاف حق بدوزند چشم خود را به دست خلق خدا گره زدهاند.
اما اگر کسی خود را نسبت به دیگری موظف دید و حقوق مربوط به او را ادا کرد و یا لطفی در حق او روا داشت؛ به یقین بر فرد مقابل واجب است که ارزش کار او را دانسته و از او تشکر زبانی و عملی کند.
اگر كسی نسبت به الطاف دیگران شاکر باشد؛ به یقین برخورد نامناسبی نیز با آنان نخواهد داشت؛ زیرا کمترین لطف آنان را نیز نادیده نمیگیرد. حضرت، با این گفتار، به متکبرترین فرد زمان خود میآموزد که در مقابل لطف افراد سر تعظیم فرو آورد و از مجازات عظیم آنان که گاهی هم قتل است؛ درگذرد.
شکر، از بینبرنده اشتباهات
شکر بنده نسبت به خداوند سبحان، گرچه شکری ناقص و بیفایده است اما حضرت حق به جهت همان مقدار کم و اندك، از گناهان بزرگ بنده درمیگذرد.
شکر، محوکننده بدیهاست؛ یعنی عاملی است که هم نزد خداوند و هم نزد بندگان او، سبب چشمپوشی از اشتباهات فرد است.
تشکر از بندگان، لازمه شکر خدا
شخصی میگوید:
از حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام شنیدم که میفرمود:
« مَنْ لَمْ یشْكُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یشْكُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل»[2]
« هر كس كه کار منعمین از مخلوقین (یعنی کسانی که به دیگران نعمترسانی میکنند) وظیفه آنها بداند؛ هرگز شکر خداوند را به جا نیاورده است»
حضرت شکر مخلوق را لازمه شکر خالق میدانند؛ یعنی اگر میخواهیم بدانیم نسبت به خدا چقدر شاکریم باید ببینیم نسبت به مخلوق به چه میزان شاکریم. به میزانی که فرد نسبت به مخلوق شاکر است؛ نسبت به خداوند سبحان نیز شاکر به حساب میآید.
اگر کسی به نظر خود نسبت به خدا شاکر است اما در رابطه با مخلوق نه تنها شاکر نیست بلکه انجام هر امری را از سوی دیگران نسبت به خود، وظیفه آنها میداند؛ هرگز شکر خالق را به جا نیاورده است.
حضرت در این روایت تشکر از بندگان را نه تنها لازمه شکر خالق میداند بلکه به عبارتی، آن را همتای شکر الهی قرار میدهد. آنکس که الطاف دیگران را نسبت به خود نادیده میگیرد ناشکر است و نه تنها از شکر مخلوق رو گردان بوده که شکر خالق را به جای نیاورده است.
وجود مقدس امام رضا علیهالسلم شکر خالق و مخلوق را به یکدیگر پیوند زده و آنها را جدانشدنی از هم میدانند.
آزار دیگران؛ مقدمه دور شدن از اهلبیت
امام رضا علیهالسلام فرمودند:
« … لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَه»[3]
«از ما نيست كسى كه همسايهاش از شرّ و بلاهاى او در امان نباشد»
اگر کلمه همسایه را تعمیم داده و آن را شامل تمام کسانی که به نوعی با آنها در ارتباط هستیم؛ بدانیم باید از آزار و اذیت نسبت به یکدیگر پرهیز کنیم؛ زیرا با گزندی که از سوی افراد به یکدیگر میرسد میان آنها و اهلبیت حجابی ایجاد میشود که این حجاب افراد را از اهلبیت دور میکند.
تاریخ جلسه: 86/10/3 ـ جلسه 13
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] عیون اخبارالرضا، ج2، ص165
[2] عیون اخبارالرضا، ج2، ص24
[3] عیون اخبارالرضا، ج2، ص24