در محضر امام رضا (ع) ـ بخش هشتم

مؤمن باید فهیم باشد

 

فردی به نام عبیدبن هلال می‌گوید: در خدمت حضرت علی‌بن موسی الرضا علیه‌السلام بودم؛ شنیدم حضرت می‌گویند:

«إِنِّی أُحِبُّ أَنْ یكُونَ الْمُؤْمِنُ مُحَدَّثاً قَالَ قُلْتُ وَ أَی شَی‏ءٍ الْمُحَدَّثُ قَالَ الْمُفَهَّمُ»[1]

«من دوست دارم که مؤمن محدث باشد، عرض کردم یعنی چه محدث باشند؟ حضرت فرمودند: اهل فهم باشد»

 

  • از این روایت چنین استنباط می‌شود که شنیدن پیام معصومین فهم انسان را تقویت می‌کند و قوه‌ ادراک او را بالا می‌برد؛ چون کلام آن‌ها نور است. پیام نورانی معصومین درایت خاصی به فرد عطا می‌کند و او را غرق در نور می‌کند.
  • كلمه‌ مؤمن با ایمان از یك خانواده‌اند؛ به این معنا كه مؤمن كسی است كه نور ایمان در قلب او باشد و این نور باید همراه فهم باشد. ایمان بدون فهم و درك، ایمان كامل نیست. به هر جهت فهم عمیق محبوب حضرت است و انسان صاحب فهم به تبع فهمش نزد ایشان محبوب می‌شود.

 

علامت‌های امام

 

حسن بن علی بن فضال از امام رضا علیه‌السلام نقل می‌کند:

«لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ یكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ یلد [یولَدُ] مَخْتُوناً وَ یكُونُ مُطَهَّراً وَ یرَى مِنْ خَلْفِهِ كَمَا یرَى مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ لَا یكُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ إِذَا وَقَعَ إِلَى الْأَرْضِ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَقَعَ عَلَى رَاحَتَیهِ رَافِعاً صَوْتَهُ بِالشَّهَادَتَینِ وَ لَا یحْتَلِمُ وَ ینَامُ عَینُهُ وَ لَا ینَامُ قَلْبُهُ وَ یكُونُ مُحَدَّثاً وَ یسْتَوِی عَلَیهِ دِرْعُ رَسُولِ اللَّهِ ص … وَ یكُونُ رَائِحَتُهُ أَطْیبَ مِنْ رَائِحَةِ الْمِسْكِ…»[2]

«امام علاماتی دارد: عالم‌ترین، حکم‌ترین، باتقواترین، بردبارترین، شجاع‌ترین، بخشنده‌ترین و عابدترین فرد است، مختون متولد شده‌است و پاک و مطهر است. همان‌طور که از روبه‌رو می‌بیند، از پشت سر هم می‌بینید سایه ندارد. آن‌گاه که از شکم مادر به زمین می‌افتد، بر روی دو کف دست به زمین می‌افتد و با صدای بلند شهادتین را می‌گوید، چشمش به خواب می‌رود ولی قلبش نمی‌خوابد، محدث است (یعنی صدای فرشته‌ وحی را می‌شنود ولی آن را نمی‌بیند)، زره‌ رسول خدا کاملاً اندازه‌ اوست،…. بوی امام از مشک خوش‌تر است.»

شاید بتوان گفت تا این قسمت از روایت به توضیح چندانی نیاز ندارد.

 

اولویت اختیار امام بر اختیار افراد

 

حضرت در ادامه روایت می‌فرمایند:

«… وَ یكُونُ أَوْلَى بِالنَّاسِ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ…‌»[3]

«اختیار امام نسبت به مردم از اختیار آنان نسبت به خودشان بیشتر است»

  • در توضیح این جمله می‌گوییم: افراد تا چه اندازه نسبت به خود حق تصمیم‌گیری دارند؛ امام بیش از آن نسبت به افراد حق تصمیم‌گیری دارد. در واقع تمام زندگی انسان تحت شعاع تصمیم‌گیری‌های او قرار می‌گیرد، یعنی همه‌ زندگی او باید تحت الشعاع تصمیم‌گیری امام قرار گیرد. از جزئی‌ترین قسمت‌های زندگی تا اساسی ترین آن‌ها، همه زیر نظر امام است.
  • حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام در این عبارت متذکر می‌شوند امام بر تمام تصمیم‌گیری‌های انسان تسلط دارد؛ یعنی در حقیقت نظر امام اولی بر نظر خود شخص و یا ولیّ اوست.
  • بسیار اتفاق می‌افتد كه در پشت پرده‌‌ تصمیم‌گیری‌های انسان خطا و اشتباهی نهفته باشد؛ وقتی زمان می‌گذرد و افراد متوجه تصمیم غلط و اشتباه خود می‌شوند؛ درمی‌یابند این خطاها مربوط به زمانی بود که خود تصمیم گرفته‌اند و به نظر امام توجهی نداشته‌اند. اما اگر كسی در مقابل نظر امام نسبت به خویش تسلیم باشد به یقین در هر تصمیم‌گیری به غیر از موفقیت و سربلندی چیزی در انتظار او نیست؛ زیرا در ابتدای بحث بیان شد: «امام هم از روبه‌رو می‌بیند و هم از پشت سر» و اگر این جمله را چنان تعبیر كنیم كه امام هم ظاهر تصمیم‌گیری‌ها را می‌بیند و هم پشت پرده‌ آن‌ها را؛ از این رو هیچ‌گاه امام اراده كاری را كه شروع و پایان خوبی نداشته باشد؛ نمی‌کند.

 

چگونه از نظرات امام نسبت به خویش و امورات‌مان آگاه شویم؛ خصوصا که اکنون در دوره غیبت به سر می‌بریم؟

در پاسخ می‌گوییم اگر هر یک از ما با شریعت آشنا باشیم خواهیم دید لحظه‌ای در زندگی انسان وجود ندارد که شریعت برای آن زمان قوانین خاصی نداشته باشد. مثلاً از همان بدو تولد تا زمان مرگ، قوانین مخصوصی وجود دارد. نا آگاهی ما نسبت به قوانین، دلیل بر عدم وجود قانون نیست. قوانین اسلام همان نظرات امام است که در لوای سنت و روایت آمده است و توجه به قوانین شریعت، توجه به نظرات امام است.

 

مهربان‌تر از پدر و مادر

 

در عبارت بعدی روایت آمده است:

«وَ أَشْفَقَ عَلَیهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِم‏»[4]

امام بر مردم از پدران و مادران‌شان مهربان‌تر است.»

  • انسان در شرایط معمولی زندگی وقتی فرزندش بیمار می‌شود؛ قلبش گرفتار درد فرزندش می‌شود و تمام سعی خود را به كار می‌گیرد تا او را از این بیماری رهایی بخشد. این بحث تنها مربوط به بیماری فرزند نیست بلکه هر نوع گرفتاری فرزندان می‌تواند پدر و مادر را به فرزند مشغول دارد.
  • در روایتی پیامبر صلی‌الله علیه‌وآله می‌فرماید:

«أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ‏ الْأُمَّة»[5]

«من و علی پدران این امت هستیم»

این پدران بیش از پدران جسمانی نسبت به فرزندان شفقت دارند. شفقت تنها مهربانی نیست بلکه دلسوزی به جاست که آن دلسوزی سبب عاقبت به خیری بنده می‌شود.

 

اعمال و نیازهای بندگان، زیرنظر امام است

 

در روایت دیگری آمده است:

«إِنَّ الْإِمَامَ … بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُود مِنْ نُورٍ يَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْه‏ …»[6]

«بین امام و خدا یک ستون نورانی است و در آن ستون نورانی اعمال بندگان و هر چه را که باید ببیند؛ می‌بیند.»

 

  • امام در این ستون نورانی اموری را می‌بیند که مربوط به امامت اوست. مثلاً امامتِ امام اقتضا می‌کند رسیدگی کامل به حال مأموم داشته باشد. بنابراین حضرت ولیّ‌عصر عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه باید بداند که بندگان چه نیاز‌هایی دارند. نیاز‌های بندگان از جمله اموراتی است که امام در این ستون دین می‌بیند.
  • یکی دیگر از اموری که امام در این ستون نور می‌بیند؛ اعمال بندگان است. بسیار اتفاق می‌افتد مشاهده اعمال بندگان، برای امامِ هر زمان تنها ایجاد زحمت می‌کند؛ زیرا امام خود را موظف می‌داند نسبت به گناهان و نواقص عملی و کم‌کاری‌های افراد استغفار کند. اعمال صالح بندگان، امام را شادمان می‌کند. چه خوشبت هستند کسانی که اعمال‌شان باعث شادمانی دل امام زمان‌شان می‌شود و امام با دیدن اعمال آن‌ها ذکر «الحمدُلله» بر زبان جاری می‌کند.

 

شادی و اندوه امام

 

« وَ الإمامُ … يَفْرَحُ وَ يَحْزَنُ وَ يَضْحَكُ وَ يَبْكِي …‏»[7]

«(امام) شاد مى‏‌شود و غمگین مى‏شود و مى‏‌خندد و گریه می‌كند»

شاید پرسیده شود لزوم ذکر این موارد در خصوصیات امام چیست؛ درحالی‌که همه افراد از این خصوصیات برخوردار هستند؟

  • ما در تأویل سخن حضرت می‌گوئیم: هیچ یک از این خصوصیات بندگان از ناحیه خود آن‌ها نیست؛ زیرا بسیار اتفاق می‌افتد که دل افراد بی دلیل می‌گیرد و گاه آن‌قدر میزان این تأثّر زیاد می‌شود که اشک انسان جاری می‌شود. این دل‌گیری از آن روست که دل ولیّ عصر عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه گرفته است. وقتی وجود مقدس امام زمان عجلّ‌الله‌تعالی‌فرجه از موضوعی ناراحت و دلگیرند، هر قلبی که به قلب حضرت وصل باشد؛ به تبع ایشان محزون می‌شود.گاهی عکس این قضیه اتفاق می‌افتد: انسان بدون دلیل شادمان است. این شادمانی وابسته به شادی دل امام زمان عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه است.
  • نکته‌ دیگری که در آن فراز می‌باشد این است که شادی، اندوه، خنده و گریه افراد چنین نیست که تنها به فرمان و اراده‌ مغز برگردد. گاهی انسان در سلامتی کامل است اما لحظه‌ای لبش به خنده باز نمی‌شود و گاه به مصیبتی گرفتار می‌آید اما در عین آن مصیبت دلی آرام و بی‌نگرانی دارد. همه این حالات وابسته به وجود مقدس امام است. امام مصدر شادی، اندوه، خنده و گریه است.
  • در این رابطه روایتی را عرض می‌کنم که داوود بن رقی (همان کسی که اعمال ام‌داوود مربوط به اوست) نقل کرده است:

« كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ قَالَ مُبْتَدِئاً مِنْ قِبَلِ نَفْسِهِ يَا دَاوُدُ لَقَدْ عُرِضَتْ‏ عَلَيَ‏ أَعْمَالُكُمْ‏ يَوْمَ الْخَمِيسِ فَرَأَيْتُ فِيمَا عُرِضَ عَلَيَّ مِنْ عَمَلِكَ صِلَتَكَ لِابْنِ عَمِّكَ فُلَانٍ فَسَرَّنِي ذَلِكَ…‏»[8]

«روزی خدمت امام صادق علیه‌السلام حضور داشتم. ناگهان حضرت بدون مقدمه فرمودند: «ای داوود در روز پنجشنبه اعمال شما بر من عرضه شد و در اعمال تو که بر من عرضه شد دیدم که تو با پسر عمویت صله‌ رحم کردی و این قضیه من را خیلی خوشحال کرد…»

خوشحالی امام منوط به آن است که اعمال بندگان با رضایت خداوند سبحان سازگار باشد. اگر امام ببیند که بندگان حرام و مکروهی انجام نداده‌اند و نسبت به حلال و مستحب پایبند بوده‌اند؛ شاد می‌شود. اسائه ادب بندگان مایه اندوه امام است و پایبندی به شرعیات و اخلاقیات سبب شادی امام.

 

حیات و ممات امام

 

حضرت در ادامه روایت می‌فرمایند:

«وَ يَحْيَى وَ يَمُوت…»[9]

« (امام) زندگی می‌کند و می‌میرد»

  • تولد و مرگ از مقدرات هر جسم خاکی است و امام از آن جهت که جلوه‌ بشری دارد؛ مانند سایر بندگان روزی متولد می‌شود و روزی از دنیا می‌رود ولی به یقین هر تولد و مرگی که در عالم صورت می‌گیرد به اذن و به امضای امام است.
  • این صورت ظاهری تولد و مرگ است اما امام نه تنها تولد و مرگ جسمانی را امضاء می‌کنند بلکه هر رذیله‌ای که در وجود انسان از بین می‌رود و به جای او حسنه‌ای می‌روید؛ به نوعی مرگ و تولد جدیدی برای بنده صورت گرفته است که آن هم به امضای امام است.
  • روح بر خلاف جسم -که تنها یک بار می‌میرد و زنده می‌شود- می‌تواند هر لحظه متولد شود و هر لحظه بمیرد به عبارتی روح لحظه به لحظه می‌تواند طعم زندگی یا مرگ را بچشد و این مرگ و زندگی به دست امام صورت می‌گیرد.

 

تاریخ جلسه: 86/8/14 ـ بخش8

برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی

 

 


[1] عیون اخبارالرضا، ج1، ص309

[2] عیون اخبارالرضا، ج1، ص213

[3]  عیون اخبارالرضا، ج1، ص213

[4] عیون اخبارالرضا، ج1، ص213

[5] عیون اخبارالرضا، ج2، ص85

[6]  عیون اخبارالرضا، ج1، ص214

[7] عیون اخبارالرضا، ج1، ص214

[8] وسائل الشیعه، ج16، ص111

[9]  عیون اخبارالرضا، ج1، ص214

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *