در محضر امام هادی علیه‌السلام

نیایش‌هایی از سویدای دل

 

دعای قنوت از لسان امام هادی علیه‌السلام

 

«وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ‏ كُلِ‏ لَبْسٍ‏ مَلْبُوسٍ‏ وَ مِنْ كُلِّ قَلْبٍ عَنْ مَعْرِفَتِكَ مَحْبُوسٍ وَ مِنْ نَفْسٍ تَكْفُرُ إِذَا أَصَابَهَا بُؤْسٌ وَ مِنْ وَاصِفِ عَدْلٍ عَمَلُهُ عَنِ الْعَدْلِ مَعْكُوسٌ وَ مِنْ طَالِبٍ لِلْحَقِّ وَ هُوَ عَنْ صِفَاتِ الْحَقِّ مَنْكُوسٌ وَ مِنْ مُكْتَسِبِ إِثْمٍ بِإِثْمِهِ مَرْكُوسٌ وَ مِنْ وَجْهٍ عِنْدَ تَتَابُعِ النِّعَمِ عَلَیهِ عَبُوسٌ أَعُوذُ بِكَ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ وَ مِنْ نَظِیرِهِ وَ أَشْكَالِهِ وَ أَمْثَالِهِ إِنَّكَ عَلِیمٌ حَكِیمٌ.»[1]

«به تو پناه می‌برم از هر شبهه‌ی درهم آمیخته، و از هر دل بازمانده از معرفت تو، و از هر انسانی که چون سختی و بینوایی بیند ناسپاس شود، و از هرتوصیف‌گر عدل، که خود، عکس آن عمل می‌کند، و از هر جوینده‌ی حق [از دیگران]، که خود از اتصاف به آن بازمانده است، و از هر گنهکاری که با گناه خود واژگون شده است، و از هر چهره‌ای که در ریزش نعمت‌های پی‌درپی بر او، عبوس است، (خدایا!) از همه‌ی این‌ها، و نظائر و امثال این‌ها به تو پناه می‌برم، که تو دانای حکیم هستی.»

 

«أَعُوذُ بِكَ مِنْ‏ كُلِ‏ لَبْسٍ‏ مَلْبُوسٍ»‏

«خدایا، به تو پناه می‌برم از هر شبهه‌ای كه بر افراد مشتبه شده است.»

شبهه، امتزاج حق و باطل است به نحوی که انسان امکان تشخیص ندارد. ممكن است از طریق شبهه‌ها گرفتار شیطنت شویم و در ما انحرافی ایجاد شود.

«مِنْ كُلِّ قَلْبٍ عَنْ مَعْرِفَتِكَ مَحْبُوسٍ»

«خدایا، به تو پناهنده می‌شوم از هر دلی كه از شناخت تو حبس شده است و ‌معرفت به تو ندارد.»

‌یكی از اموری كه به ما آسیب می‌رساند، دل محبوس از معرفت است. به خدای سبحان پناهنده می‌شویم تا دلِ بی‌معرفت، ما را از معرفت جدا نكند.

‌وقتی صحبت از پناهندگی به میان می‌آید؛ یعنی این امور آسیب ایجاد می‌كند و تنها كسی كه می‌تواند مانع این آسیب‌رسانی شود، خداست.

 

«وَ مِنْ نَفْسٍ تَكْفُرُ إِذَا أَصَابَهَا بُؤْسٌ»

«خدایا! به تو پناهنده می‌شوم از هر انسانی كه ناسپاسی می‌كند در حین گرفتاری.»

 فرد ناسپاس موجب آزار می‌شود. ‌هاله‌ای انرژی پیرامون افراد را فراگرفته است که با انجام كار مثبت، نورانی می‌شود و با انجام کار ناپسند، تیره و مکدّر می‌شود. فرد ناسپاس با انرژی منفی که اطراف او را فراگرفته است موجب آسیب‌رسانی به دیگران می‌شود.

گاهی الحمدلله می‌‌گوییم؛ اما گویا درون این الحمدلله گفتن، شکایت نهفته است.

توصیه شده‌ایم روزی 70 مرتبه بعد از نماز عصر استغفار کنیم، شاید یکی از دلایل چنین توصیه‌ای  زدودن غبار کدورتی است که از ناسپاسی دیگران روی ما نشسته است.

 

«وَ مِنْ وَاصِفِ عَدْلٍ عَمَلُهُ عَنِ الْعَدْلِ مَعْكُوسٌ»

«خدایا! من به تو پناه می‌برم از كسی كه توصیف عدل را می‌كنددرباره عدالت زیبا سخن می‌گوید- اما عمل او عادلانه نیست.»

 فردی که تنها گفتار عادلانه دارد اما عملكرد او عادلانه نیست، اثر منفی از خود باقی می‌گذارد. از اثر منفی او به خدای سبحان پناه می‌بریم تا عمل ناعادلانه او ما را از عدالت گریزان نكند.

 

«وَ مِنْ طَالِبٍ لِلْحَقِّ وَ هُوَ عَنْ صِفَاتِ الْحَقِّ مَنْكُوسٌ»

«خدایا! به تو پناه می‌برم از كسی كه از همه، كار صحیح را مطالبه می‌كند و جوینده حق است، اما خود، از حق بازمانده است.»

كسی که طالب خداست، طالب رضا و قرب اوست و برای رسیدن به این مقام، عمل مورد پسند حق را انجام می‌دهد. طالب رضا و قرب الهی نیاز به ظرف وجودی گسترده‌ای دارد تا بتواند صفات خدایی، نظیر علم، حلم، شكر و رأفت و… را در آن جای دهد.

کسی که از دیگران انتظار کار صحیح را دارد و خود، از حق رویگردان است، گویی صفات شیطانی در او متبلور شده و از حق بازمانده است.

 

«وَ مِنْ مُكْتَسِبِ إِثْمٍ بِإِثْمِهِ مَرْكُوسٌ»

«و از هر گنهکاری که با گناه خود واژگون شده است»

 «اثم» گناهی است كه آسیب اجتماعی آن بیش از آسیب فردی است. گرچه همه گناهان ضرر فردی دارند، اما ممكن است روی جامعه تأثیر منفی نداشته باشند؛ اما بعضی از گناهان هم به فرد و هم به جامعه آسیب می‌رسانند.

‌خدایا! به تو پناه می‌برم از كسی كه گناهش به جمع صدمه می‌رساند. او با گناهش وارونه شده است؛ یعنی روی آن پافشاری دارد. گاهی انسان گناه می‌كند اما به راحتی می‌تواند از آن جدا شود؛ اما گاه حاضر نیست خود را از معصیت جدا کند و آن را صحیح، حق و بجا می‌داند. ‌دروغ از جمله گناهانی است که علاوه بر اینکه به خود فرد آسیب می‌رساند، موجب جدایی افراد از متدینین می‌شود.

شاید برخی از ما گناهانی را مرتکب می‌شویم که از نظر خودمان موجّه است. مثلا متكبّر هستم و معتقدم اگر متواضع باشم، دیگران از من سوء استفاده می‌کنند! این تفکر قطعاً صدمه جدی وارد می‌كند. به همین جهت بایستی دائم به خدا متوسل شویم. تكبّر ما را مكدّر می‌كند.

 

«وَ مِنْ وَجْهٍ عِنْدَ تَتَابُعِ النِّعَمِ عَلَیهِ عَبُوسٌ»

«و از هر چهره‌ای که در ریزش نعمت‌های پی‌درپی بر او، عبوس است»

اگر گرفتاری در زندگی به وجود می‌آید بایستی برآورد كنم که نعمت‌ها همواره بیش از گرفتاری‌هاست. ‌نعمت‌ها سریال است و گرفتاری‌ها فیلم سینمایی. ‌گرفتاری‌ها گذراست و نعمت‌ها پایدار.

‌نعمتِ محبّت اهل بیت در زندگی مانند رود جاری است. ‌نعمت عباداتی كه خدا توفیق داده و ‌بسیاری از موفقیت‌های اخلاقی كه خدا نصیب‌مان كرده و ملكه شده است، دائم جاری است. گرچه گاهی اوقات گرفتاری‌هایی هم رخ می‌نماید، اما اساس بر این است كه ما سریال‌ نعمات را مشاهده کنیم.

خدایا! پناه می‌برم به تو از چهره‌ای كه با وجود پیاپی آمدن نعمت‌ها، باز هم عبوس است. چهره‌ای که موجب توقف دیگران است. زندگی او مالامال از نعمت است اما تنها بر گرفتاری‌ها متمرکز شده و چهر‌ای عبوس دارد.

 

«أَعُوذُ بِكَ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ وَ مِنْ نَظِیرِهِ وَ أَشْكَالِهِ وَ أَمْثَالِهِ إِنَّكَ عَلِیمٌ حَكِیمٌ»

«(خدایا!) از همه‌ی این‌ها، و نظائر و امثال این‌ها به تو پناه می‌برم، که تو دانای حکیم هستی.»

خدایا! اینها تنها نمونه‌ای از اموری است که بایستی به تو پناهنده شوم، اما از هر آنچه شبیه و نظیر اینهاست به تو پناه می‌برم.

 

دعایی دیگر در قنوت امام هادی علیه‌السلام

 

«اللَّهُمَّ أَسْعِدْنَا بِالشُّكْرِ وَ امْنَحْنَا النَّصْرَ وَ أَعِذْنَا مِنْ سُوءِ الْبَدَاءِ وَ الْعَاقِبَةِ وَ الْخَتْر»[2]

«خدایا! ما را به وسیله شكر سعادتمند كن. نصرت و كمك كردن را به ما هدیه  بده. از آغاز و پایان نامناسب و پیمان شکنی به تو پناه می‌بریم.»

«منح» به معنی بخشیدن

هر امری که منجر به عاقبت سوء می‌شود یقیناً آغازش هم سوء بوده است. بسیاری از سوء‌عاقبت‌ها نیز به جهت نقض عهد‌هاست.

 

علامت تدیّن

 

 فردی از امام هادی علیه‌السلام سوال می‌كند: «أَینَا أَشَدُّ حُبّاً لِدِینِهِ‏» چه کسی متدین‌تر است؟

حضرت فرمودند: «أَشَدُّكُمْ حُبّاً لِصَاحِبِهِ» «هرکس ‌صاحب دین- پیامبر و امامان معصوم علیهم‌السلام- را بیش از دیگران دوست داشته باشد.»[3]

به عبارت دیگر: هركس امام زمانش را بیشتر دوست دارد، به همان اندازه تدین او بیش از دیگران است. دین از شارع جداشدنی نیست. ‌اعمال دینی وابسته به قانونگذار اصلی است. از آن رو که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضرات معصومین علیهم‌السلام شارع هستند، به میزانی که از محبّت صادقانه و خالصانه این بزرگواران بهره‌مند باشیم، متدین محسوب می‌شویم. علامت دوست داشتن دین آن است كه نماد اصلی و مصداق كامل دین را كه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضرات معصومین علیهم‌السلام هستند، بیشتر دوست داشته باشیم.

 

آموزه‌های اخلاقی امام‌هادی علیه‌السلام

 

شخصی نزد امام هادی علیه‌السلام آمد و در مدح و ثنای حضرت بسیار سخن گفت. امام علیه‌السلام به او فرمودند: «دنبال کار خودت باش زیرا تملّق موجب می‌شود که انسان به متملِّق بدبین شود- تصور کند که او قصدی دارد که این گونه زبان به مدح طرف مقابل گشوده است- وقتی کاملا به برادرت اعتماد داشتی از تملّق‌گویی دست بردار و خوش‌بین باش.»[4]

 

درایت در روایت:

  1. ممکن است فردی که از او تعریف می‌شود از ظرفیت مناسبی برخوردار باشد و از این تملّق آسیب نبیند؛ اما موجب بدگمانی به فرد تملق‌گو خواهد شد. بایستی از ایجاد بدبینی در دیگران پرهیز نمود. تملّق، موجب بدبینی و دل‌زدگی می‌شود.
  2. در ادامه روایت حضرت تاکید می‌کنند که اگر فردی مورد اعتماد است و اصلا جای بد‌بینی نیست، بایستی به جای تعریف و تمجید بیش از اندازه از او، به او حسن نیّت داشت و رابطه قلبی با او برقرار کرد. تعریف و تمجید از دیگران نیکوست اما افراط در این امر که منجر به تملّق شود، امری ناپسند است.

«حسن نیت» موجب پیوند قلبی افراد با یکدیگر، بدون نیاز به تملق، می‌شود.

 

از ماست که بر ماست

 

حسن بن مسعود گوید: خدمت امام هادی علیه‌السلام شرفیاب شدم، در حالی که برایم اتفاقات پی‌درپی افتاده بود، انگشت دستم زخمی شده و شانه‏ام در اثر برخورد با راكبى، صدمه دیده بود و نیز در اثر ورود به ازدحام مردم، برخى از لباس‌هایم پاره شده بود. در این حال با خودم گفتم: اى روز! خدا مرا از شرّ تو نجات دهد، چقدر تو امروز برایم شوم بودى!

حضرت بدون هیچ مقدمه‌ای فرمودند: «تو هم با اینكه با ما آمدوشد دارى و مطالب را از ما شنیده‌ای، بار گناهت را به گردن بى‌‏گناهان مى‌‏اندازى؟»

با شنیدن این سخن‏ امام علیه‌السلام، حواسم جمع شد به سر عقل آمدم و فهمیدم كه اشتباه کرده‌ام، به حضرت عرض كردم: مولاى من! از خدا آمرزش مى‏طلبم.

امام فرمودند: «مگر روزها چه گناهى دارند كه به مجرد آن که جزاى اعمال و كردار خود را مى‏‌بینید، آنها را شوم می‌پندارید و بد مى‏‌گوئید و می‌خواهید تمام تقصیر‌ها را برگردن روزها بی‌اندازید؟»

عرض کردم: تا آخر عمر استغفار خواهم كرد، آیا آن توبه‌‏ام به حساب مى‏‌آید؟

حضرت فرمودند: «به خدا سوگند آن بدگوئی‌ها نه تنها برای شما سودى ندارد، بلكه خداوند شما را به مذمّت كردن بى‌‏گناهان مجازات مى‏‌كند. مگر نمی‌دانى آن كس كه در برابر اعمال و كردار در دنیا و عقبی ثواب می‌دهد و كیفر می‌کند، تنها خداست؟»

عرض کردم: همینطور است مولاى من که می‌فرمایید.

حضرت فرمودند: «دیگر این حرف‌ها را تكرار مكن، و براى روزها هیچ تأثیرى در فرمان و حكم خدا قائل مشو!»

عرض كردم: چشم مولای من.[5]

 

درایت در روایت:

اگر پایبند به قرائت زیارت عاشورا و زیارت جامعه‌ و سایر اعمال مستحب هستیم و ارتباطی میان ما و حضرات معصومین علیهم‌السلام برقرار است، بایستی از سخنان بی‌ربط پرهیز كنیم. انداختن گناه به گردن دیگران که اصطلاحاً فرافکنی نامیده می‌شود، بیجا و نامناسب است. هر آسیبی به ما می‌رسد، نتیجه عملکرد نامناسب خود ماست.

وقتی به حضرات معصومین علیه السلام  نزدیك می‌شویم، می‌آموزیم به هر بلایی که مبتلا می‌شویم: از ماست كه بر ماست

 

 

تاریخ جلسه؛ 1392.9.11

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


 

[1] بحارالانوار، ج82، ص228

[2] بحارالانوار، ج82، ص227

[3]بحارالانوار ج‏50، ص 153

«قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ ع أَینَا أَشَدُّ حُبّاً لِدِینِهِ‏ قَالَ أَشَدُّكُمْ حُبّاً لِصَاحِبِهِ»

[4] بحارالانوار، ج70، ص295

«قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الثَّالِثُ ع لِرَجُلٍ وَ قَدْ أَكْثَرَ مِنْ إِفْرَاطِ الثَّنَاءِ عَلَیهِ أَقْبِلْ‏ عَلَى‏ شَأْنِكَ‏ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْمَلَقِ یهْجُمُ عَلَى الظِّنَّةِ وَ إِذَا حَلَلْتَ مِنْ أَخِیكَ فِی مَحَلِّ الثِّقَةِ فَاعْدِلْ عَنِ الْمَلَقِ إِلَى حُسْنِ النِّیةِ.»

[5] بحارالانوار، ج 56، ص2

دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ ع وَ قَدْ نُكِیتْ إِصْبَعِی وَ تَلَقَّانِی رَاكِبٌ وَ صَدَمَ كَتِفِی وَ دَخَلْتُ فِی زَحْمَةٍ فَخَرَقُوا عَلَی بَعْضَ ثِیابِی فَقُلْتُ كَفَانِی اللَّهُ شَرَّكَ مِنْ یوْمٍ فَمَا أَشْأَمَكَ فَقَالَ لِی یا حَسَنُ‏ هَذَا وَ أَنْتَ‏ تَغْشَانَا تَرْمِی بِذَنْبِكَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ قَالَ الْحَسَنُ فَأَثَاب‏ إِلَی عَقْلِی وَ تَبَینْتُ خَطَائِی فَقُلْتُ مَوْلَای أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فَقَالَ یا حَسَنُ مَا ذَنْبُ الْأَیامِ حَتَّى صِرْتُمْ تَتَشَأَّمُونَ بِهَا إِذَا جُوزِیتُمْ بِأَعْمَالِكُمْ فِیهَا قَالَ الْحَسَنُ أَنَا أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ أَبَداً وَ هِی تَوْبَتِی یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ وَ اللَّهِ مَا ینْفَعُكُمْ وَ لَكِنَّ اللَّهَ یعَاقِبُكُمْ بِذَمِّهَا عَلَى مَا لَا ذَمَّ عَلَیهَا فِیهِ أَ مَا عَلِمْتَ یا حَسَنُ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِیبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِی بِالْأَعْمَالِ عَاجِلًا وَ آجِلًا قُلْتُ بَلَى یا مَوْلَای قَالَ لَا تَعُدْ وَ لَا تَجْعَلْ لِلْأَیامِ صُنْعاً فِی حُكْمِ اللَّه‏.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *