در جستجوی خیرات
اساس در زندگی انسان سرور است و حزن با انسانیت انسان سازگار نیست، حزن بیماری قلب است و شرع از طرق مختلف به ما توصیه معالجه این بیماری را داده است .
امیر المومنین در نهجالبلاغه میفرمایند:
«مُرْ أَهْلَكَ أَنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ فَوَالَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الْأَصْوَاتَ مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلَّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي انْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الْإِبِلِ»
امری که موجب خوشحالی ما میشود خوشحال کردن دیگران است، به طرز عجیبی بازگردان خوشحال کردن دیگران خوشحال شدن خود ما است .
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: کمیل به خانوادهات دستور بده روز در جستجوی خیرات باشند، شب نیاز افرادی را بر آورده کنند که از رفع نیازشان غافلاند و خوابیدهاند. قسم به آن خدایی که همه صداها را میشنود، هرکس در قلبی سروری را قرار دهد (سروری را به ودیعت بگذارد) خدای سبحان از آن سرور، خوشی و شادابی برای او خلق می کند، زمانی که گرفتاری بر این فرد وارد میشود خدا بر این فرد شادابی وارد میکند مثل آبی که از بالا فرود میآید در مشکلات به او خوشی میرسد، چندان آب خوشی روی سر او میریزد که مصیبت از او دور میشود. همانطور که شتر غریبه از آبشخور توسط ساربان دور میشود مصیبت هم از زندگی این آدم دور میشود. همانطور که شتر غریبه از آبشخور توسط ساربان دور می شود، مصیبت هم از زندگی این آدم دور میشود.
وقتی بچه به دنیا میآید از بند ناف او سلولهای بنیادی میگیرند بسیاری از بیماری ها در آینده با این سلولها با سهولت معالجه میشود، شاد کردن دیگران مانند همین سلولهای بنیادی عمل میکند؛ زیرا بازگردان خوشی به دیگران سبب میشود خودم از غصه و ناراحتی در امان بمانم.
ما در زندگیمان مشکلات فراوانی داریم اما اگر میخواهیم در مشکلات خوش باشم و مشکلات به ما صدمه نزند، باید پیش پیش و از قبل کار کنیم، باید چندان برای آدمها خوشیِ قلبی، نه خوشیِ سطحی و ظاهری ایجاد کنیم که بازگردان آن خوشی تو را دلشاد کند. باید خوشی را در وجود افراد نفوذ داد.
خوشی نباید صوری و ظاهری باشد، اگر بتوانیم با خدماتی که به دیگران میرسانیم واقعا آنها را دلخوش کنیم بازگردان خوشیها آنها در مشکلات به طور جدی به خود ما باز میگردد و مشکل را از ما دور میکند و اجازه نمیدهد در مشکل ناشاد بمانیم. در کتاب کافی و بحارالانوار باب ادخال السرور فی قلب المؤمن آمده است، روایات، قیمت ادخال السرور را قیمت بالایی مطرح می کند، گاهی در مقابل برای یک ادخال سرور هزاران حج در نظر گرفته شده است. البته مؤمن که ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام را قبول دارد میداند برای چه کسی کار میکند، تلاشش در طول زندگی و یکی از خوشیهای اصلی او خوش کردن افراد است.
راههای خوش کردن دل
خوش کردن دل دو شکل دارد. یکی اینکه مؤمن خودم هستم یکی دیگران . حضرت می فرمایند: به خانوادهات بگو در کسب مکارم روزشان را به شب برسانند، وقتی من در کسب مکارم اخلاقی تلاش کنم خودم خوش میشوم، نفس من حالش خوب می شود. نفسی که قرار است رشد کند و به کمال برسد به مطلوب خودش راه یافته است، از طرفی به دیگران خدمات رسانی داشته باشم که دل دیگران خوش شود. گاهی اوقات به دیگران کمک میکنم اما دل طرف مقابل خوش نشده بلکه کمک من باعث اذیت او می شود، این کمک خوشی نمیآورد ، اما گاهی تنها با یک سلام و یک دعا طرف مقابل من لذت جدی میبرد و دلش خوش میشود، بازگردان این کار یک سرور در زندگی من جاری می کند، شادی حاصل شده در دل دیگران سبب می شود تا من در اوج مشکلات انبساط داشته باشم.
نداری
یکی ازدلایل ناراحتیهای ما نداری است، گاهی اوقات پول نداریم گاهی اوقات جان نداریم، گاهی اوقات آبرو نداریم، گاهی اوقات علم نداریم، اجمالاً نداری آدم را سرحال نمیکند و ناخوشی میآورد. علامتش هم این است که وقتی دارید سرحال هستید .
با خدا معامله کنید
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ»[1]
نداشتن به روان افراد آسیب می رساند. حضرت پیشنهاد می دهند وقتی ندارید با خدا معامله کنید به وسیله صدقه دادن، با خدا تجارت کنید وارد معامله با مردم نشوید، مردم چیزی ندارند که مشکل شما را حل کنند، وقتی ندارید خرج کنید. حضرت میفرماید صدقه بدهید. از سخن حضرت استنباط میشود که وقتی شما فکر میکنید ندارید باز هم چیزی برای صدقه دادن دارید، آنقدر دارید که میتوانید صدقه دهید. حضرت نمیفرمایند وقتی ندارید از مردم طلب کمک کنید بلکه میفرمایند با خدا وارد معامله شوید و توقع از خلق نداشته باشید، صدقه لازم نیست حتماً مالی باشد میتوانید اخلاق خرج کنید و با مردم خوش اخلاق باشید، میتوانید تبسم صدقه بدهید، تبسم را میتوانید داشته باشید. چرا وقتی از جهت مالی در مضیقه هستید گمان میکنید هیچ چیزی ندارید، اتفاقاً هنوز قابلیتهای فراوانی برای صدقه دارید وقتی میخواهید قابلیت خود را خرج کنید با مردم معامله نکنید مصرف قابلیتهایتان را برای خدا داشته باشید چون قابلیتهای شما را حداقل ده برابر به شما برمیگرداند.
یکی از راهکارهای مسرور بودن این است که در هنگامه تنگنا همان مقدار باقی مانده را خوب خرج کنید، توان و مال باقیمانده علم باقیمانده، عاطفه باقیمانده را با خدا معامله کنید، متوجه میشوید ندار ندار نیستید دارید باز هم.
قفل نشوید
گاهی گرفتاریهایی که بر ما وارد میشود چه مادی و چه توانی و چه عاطفی به خاطر چشم مردم نسبت به دارایی های ماست. آسیبی از طریق افراد به ما رسیده است معنی این آسیب آن نیست که ما قفل شویم و کاری انجام ندهیم و چیزی نگوییم. به جای این که خود درگیری داشته باشیم و در این تنگنا باقی بمانیم این مشکل را با صدقه رفع کنیم و از این مرحله گذر کنیم، چون صدقه هفتاد بلا را دفع میکند. صدقه میدهیم تا موج منفی نگاه دیگران از زندگی ما برداشته شود .
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند:
«الْعَيْنُ حَقٌّ»[2]
«چشم زدن حق است»
کسی نباید بگوید چیزی برای چشم زدن نداریم چرا مردم ما را چشم بزنند نباید ناراحت شد بلکه باید برای بازگردان سرور به زندگی هزینه کرد ، صدقه بدهید کمی هزینه کنید و بازگردان فراوان آن را ببینید.
تاریخ جلسه : 97/5/16 ـ جلسه 5
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغه، حکمت 250
[2] هدایه الکبری، ص309