مقدمه
در جلسات سابق به ضرورت مسرور بودن اشاره کردیم، دین ما دینی است که افراد را بسیار مسرور نگه میدارد، و اگر خلاف این قضیه ملاحظه میشود اجرای صحیحی در تعالیم دینی نداشتیم.
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«الْأَحْزَانُ أَسْقَامُ الْقُلُوبِ كَمَا أَنَّ الْأَمْرَاضَ أَسْقَامُ الْأَبْدَانِ … »[1]
« اندوهها، ناخوشى هاى دل هستند؛ همچنان كه بيماريها ناخوشيهاى تن هستند…»
وقتی دل بیمار شود حبّ ولایت را نمیتواند در خود خوب جا دهد و ضعف معرفتی پیدا میکند.
- سرور و سرّ از یک خانواده است و به خوشحالی عمیق اطلاق می شود نه خوشحالی زوال پذیر و سطحی.
بزرگ ندیدن سختی ها و مشکلات
یکی از دلایل ناخوشی این است که مصیبتها و سختیهای کوچک به نظرمان بزرگ جلوه کند، این امر سبب غصه خوردن و مغموم بودن می شود.
تمام مصیبتها در مقابل مصیبت در دین کم و ناچیز است. به همین جهت در لسان ادعیه از خداوند درخواست می کنیم مصیبت ما را در دین مان قرار ندهد:
«اللهم لَا تَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنا»[2]
نگاه ما به تمام بلاهای دنیوی باید این باشد که در مقابل بلای آخرت ناچیز است. امیر المؤمنین علیهالسلام میفرمایند
«… كُلُّ نَعِيمٍ دُونَ الْجَنَّةِ مَحْقُورٌ وَ كُلُّ بَلَاءٍ دُونَ النَّارِ عَافِيَةٌ »[3]
تمام نعمات و مادیات دنیا بدون بهشت هیچ است و در مقابل، تمام گرفتاریها در مقابل آتش جهنمی که به جهت معاصی ما را گرفتار کند هیچ و ناچیز است.
بزرگ شماردن گرفتاری
شاید یکی از دلایل افزونی گرفتاریها این است که گرفتاری در نظر ما بزرگ میآید، در مقابل ناچیز دیدن مصیبتها باعث میشود جایی برای غصه خوردن باقی نماند.
امیر المؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِكِبَارِهَا »[4]
«هرکس مشکلات کوچک را بزرگ بشمارد خداوند به مشکلاتی بزرگتر او را می آزماید.»
جمع میان این دو حکمت (387 و 448) این است که تمام مصیبتهای دنیوی کوچک است زیرا گذرا و زوال یافتنی است، البته این زوال یافتن نیز نیاز به شکرانه دارد.
تلاش
یکی از راهکارهای مسرور شدن این است که اساس را بر تلاش و پرکاری بگذاریم نه بر کم کاری ، درحالیکه عرف مردم کسی که اهل تلاش و فعالیت زیاد است را نکوهش می کند و نسبت به او دلسوزی دارد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«وَ التَّقْصِيرُ فِي حُسْنِ الْعَمَلِ إِذَا وَثِقْتَ بِالثَّوَابِ عَلَيْهِ غَبْنٌ وَ الطُّمَأْنِينَةُ إِلَى كُلِّ أَحَدٍ قَبْلَ الِاخْتِبَارِ لَهُ عَجْزٌ»[5]
«کوتاهی در حسن انجام کار زمانی که یقین به ثواب داری خسارت است و یقین به هر کسی قبل از آزمایش و اختبار او عجز است.»
(تقصیر به معنای کوتاهی کردن است و مراد در اینجا کوتاهی در انجام صحیح کار است)
در این روایت، کوتاهی در انجام کار به عنوان خسارت عنوان شده است و به تبع خسارت نیز باعث ناخوشی و ناراحتی است و فرد را گرفتار عذاب وجدان می کند. برای رفع این معضل باید حسن عمل داشت و به کیفیت کار توجه کرد، این کار خود به خود شادابی و نشاط را به ارمغان می آورد.
تاریخ جلسه : 97/5/9
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] بحار الأنوار، ج92، ص280
[2] اقبال الأعمال، ج1،ص178
[3] نهج البلاغه، حکمت 387
[4] نهج البلاغه، حکمت 448
[5] نهج البلاغه، حکمت 384