فخر شیعه، محبت اهل بیت است
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«شیعتنا یحزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا»[1]
«شیعیان ما در اندوه ما اندوهگین اند و هنگام فرح و سرور ما شادماناند»
در ایام ولادت حضرات معصومین هنگامیکه در اعماق قلب خویش شادمانی خاصی را احساس میکنیم بدلیل آن مُهر محبتی است نسبت به ایشان که در عهد الست بر دل ما زده شده و به لطف حضرت حق تا کنون نه تنها دوام یافته بلکه افزون تر نیز گشته است.
خاصیت این محبّت آن است که معرفت و تبعیت ما را افزون می کند و جذبه ای بین انسان خاکی عالم افلاک ایجاد می نماید.
اما نکته بسیار قابل توجّه و افتخار این است که به فرموده مرحوم علامهّ طباطبایی
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد
اگر محبت حضرات معصومین در دل هر یک از ما ریشه دوانده و بروز و ظهور دارد سرچشمهی آن از خود آن بزرگواران است. نخست ایشان محبّ ما بودهاند و از برکت محبّت آنان بوده که رشحهای به ما رسیده است. و از این روست که میتوانیم عرض ارادت و اعلام مودت به محضر ایشان داشته باشیم.
و آنچه بسیار حائز اهمیت است این است که انسان ناقص مورد توجه انسان کامل قرار گیرد. انسان کاملی که بالاتر از او در عرصه کمال وجود ندارد.
و نتیجه این توجه این است که کامل اجازه نمی دهد ناقص، در نقص خویش بماند. و با توجه و عنایت خود؛ نفوس را اصلاح و تکمیل می گرداند.
به همین جهت است که در ایام خوشی اهل بیت در پوست خود نمی گنجیم. چرا که به ما اجازه ارتباط و اظهار محبت به کامل ترین موجودات هستی داده شده است.
ایام ولادت یگانه منجی عالم بشریت؛ حضرت ولیعصر عج از جمله زمان هایی است که زمینه شناخت آن حضرت فراهم و آسان تر می شود.
پرده را از روی ماه خویش بالا می زند
غمزه را سر می دهد غم از دل و جان می رود
دوست نزدیک تر از من به من است
در معرفی حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه باید گفت که ایشان مانند همه حضرات معصومین جلوه تام و کامل اسماء و صفات خداوند متعال هستند. بدین معنا که تمام اسماء و صفات خداوند متعال در وجود ایشان تجلی و ظهور یافته است.
بعنوان مثال خدای سبحان “سمیع” است وجود مقدس امام عصر عجّلاللهفرجه نیز به اذن خداوند در عالم، سمیع بوده و هیچ صدایی از ایشان مخفی نمیماند.
خدای سبحان از رگ گردن به ما نزدیکتر است، امام زمان ع نیز به اذن خدا، از رگ گردن به ما نزدیک ترند.
گر چه ممکن است همیشه این نزدیکی احساس نشود همانطورکه نزدیکی خدا بسیاری از اوقات ادراک نمی شود.
در فرازی ازدعای کمیل آمده:
«وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ أَرْكَانَ كُلِّ شَيْء»
«خداوندا! تو را به نامهایی قسم میدهم که پایههای همه چیز را پر کرده است.»
منظور از آن نامها که درون هر چیز قرار گرفته و وجودش را پر کرده، وجود مقدس امام معصوم است.
بنابر این امام زمان عجّلاللهفرجه نه تنها از رگ گردن به ما نزدیک تر است، بلکه در درون ماست و ما در بیرون به جستجوی ایشان میگردیم.
نقل است روزی حضرت جوادالائمه علیهالسلام در زمان کودکی با بایزید بسطامی مشغول بازی بودند.
بنا شد امام جواد علیهالسلام پنهان شده و بایزید آن حضرت را پیدا کند.
بایزید هر چه جستجو کرد ایشان را نیافت. ناگاه از درون خود صدایی شنید: من اینجا هستم. کجا را می گردی؟ [2]
با توجه به داستان مذکور در مییابیم که گاه در دعای ندبه اَینَ اَینَ گویان در پی امام غایب از نظریم و غافل از از آنیم که او در دورن خود ماست و در حقیقت ما خود را گم کرده ایم.
دوست نزدیک تر از من به من است
وین عجب تر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که او
در میان من و من مهجورم
و آنچه که بین ما و امام زمان عجّلاللهفرجه، فاصله انداخته است نفسانیت ماست که با وجود نزدیکی حضرت، احساس دوری مینماییم.
به همین دلیل است که در توصیه بزرگان آمده “دَع نفسَک و تَعالِ” خودت را کنار بگذار و نزدیک بیا.
راست گفت آنکسی که از سر حال
گفت دع نفسک ای پسر و تعال
از تو تا دوست نیست ره بسیار
ره تویی، سر به زیر پای در آر
آیت الله بهجت (ره:): چقدر بگوییم که حضرت صاحب عجّلاللهفرجه در دل هر شیعهای یک مسجد دارد.
و از قول ایشان است که ائمه فرموده اند: شما خود را اصلاح کنید ما خود به سراغ شما میآییم و لازم نیست شما بدنبال ما باشید.
این گفته حاکی از آن است که همه ما قابلیت نزدیک شدن به امام زمان عجّلاللهفرجه را دارا میباشیم تنها باید آنچه را که ایجاد فاصله نموده برطرف ساخت.
یکی از راههای برطرف شدن فاصله ها، شناخت و معرفت ایشان است
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«نَحْنُ وَ اَللَّهِ اَلْأَسْمَاءُ اَلْحُسْنَى اَلَّذِي لاَ يَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِمَعْرِفَتِنَا»
«بخدا قسم ما اسماء الحسنی خداوند هستیم.آن اسمائی که هیچ عملی قبول نمی شود مگر با شناخت ما»
بنابر این، هر چه شناخت بیشتر شود فاصلهها کم میشود.
امام زمان هر روز جلوهگری جدیدی دارند
برای شناخت امام زمان عجّلاللهفرجه باید باور داشت که نمیتوان به معرفت اندک بسنده کرد و آن را کافی دانست؛ زیرا همانگونه که خداوند هر روز جلوه جدیدی از خود برای مخلوفاتش به میان میآورد و تجلیات خداوند تکرار پذیر نیست؛ ولیِّ او حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه نیز هر روز جلوهگری جدیدی دارد، و در هر جلوهگری بگونهای دیگر خود را معرفی مینمایند. مِهر و قهر، عطوفت و قاطعیت،گاه قدرت و رفاقت و… . هر کدام جلوههایی است که در زمانهای مختلف از حضرت مشاهده میشود.
از این رو هر روز در دعای عهد درخواست میکنیم که خدایا تو آن وجود کامل و جمال جمیل را برای من به نمایش بگذار؛ زیرا من ناقص هستم و ناقص با چشم ناقص خود نمیتواند کمالات حضرت را مشاهده کند.
«اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ»[3]
امام همیشه حاضر
امام زمان عجّلاللهفرجه وجودی است که در کل عالم همیشه حاضر است نه غایب.
مرحوم کربلایی احمد تهرانی میگوید در مکاشفهای در حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام دیدم که کنار هر زائر، یک امام رضا حاضر است.
این مسئله در مورد حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه نیز صدق می کند. امام زمان حاضری است که دائم در کنار هر یک از ما حضور دارد.
به همین جهت است که در دعای ندبه به حضرت میگوییم جانم فدای شما که غایبی هستید که همیشه حاضرید.
«بنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنَّا»
البته که ادراک حضور ایشان، ادب خاص را لازم دارد. و آنچه که اجازه درک حضور را به ما نمیدهد غفلتها و بیتوجهیهای ماست.
عرش و فرش، تحت سلطه امام زمان (عج)
حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه مظهر تمام اسامی خدا هستند یکی از آنها نام سلام است.
تمام انبیاء و ملائک تحت نام سلام حضرت میباشند.
به برداشت یکی از مفسرین در آیه 181 سوره صافات آمده «سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِين» و در اینجا “علی” معنای استعلاء و احاطه دارد. یعنی نام “سلام” حضرت بر همه مرسلین احاطه دارد و تمام پیامبران تحت سلطه این نام قرار دارند.
بدین جهت اگر امور عجیب و معجزاتی از پیامبران مشاهده میشود در حقیقت به دلیل سلطه ولایت بر ایشان است.
اگر کشتی نوح به اذن خدا از طوفان نجات مییابد، و یا قوم حضرت موسی پشت سر ایشان از نیل عبور میکنند، و یا با نفس حضرت مسیح مرده، زنده میشود، کور شفا می یابد و…، در حقیقت تحت سلطه ولایت این امور محقق میشود .
باطن رسالت، ولایت است.
به همین جهت پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله می فرمایند: علی نفس من است.
در نیمه شعبان کسی پا به عرصه وجود گذارده که سلطه او بر عرش و فرش حاکم است. ملَک با مجوز ایشان به زمین فرود می آید و با اجازه ایشان اعمال خلق را بالا می برد.
هنگام ولادت حضرت، در صف استقبال کنندگان، اولین گروه ملائک اند. در آن هنگام پس از آنکه امام حسن عسکری علیهالسلام انگشت خویش را در دهان مبارکش می گذارند و بعد از آنکه از سینه مادر شیر مینوشند، چهل ملَک به استقبال ایشان فرود آمده و به دستور امام حسن عسکری علیهالسلام فقط یکی از آنان اجازه مییابد تا حضرت را به آسمان ببرد. و اینگونه است که اولین غیبت برای ایشان رقم می خورد.
با این توصیف چقدر جای شعف و سرور دارد که به خس بی سر و پایی اجازه داده شده تا با کسی که دامنه وجودش برتر از تمام عوالم است ارتباط بر قرار نموده و سلام خود در محضر مبارکش تقدیم نماید. و از دایره ادراک خارج است که جواب سلام از جانب قطب عالم امکان، تا چه اندازه رفعت و ارتقاء برای فرد ایجاد می کند. البته مگر نه اینکه امام همیشه بهترین عمل را انجام میدهند؟ پس شایسته است گفته شود در سلام نیز ایشان پیشقدم میشوند و سلام ما در حقیقت پاسخی است به سلام حضرت.
و غیر ممکن سلام حضرت آثار مثبت خود را در زندگی فرد بجا نگذارد.
سلام معنی متعددی دارد که یکی از آنها به معنای دعاست. با توجه به این معنا هر گاه که به حضرت سلام میکنیم گویا بطور ضمنی از حضرت درخواست میکنیم که دعایمان فرمایند.
فردی به امام رضا علیهالسلام گفت: آقا ما را از دعا فراموش نکنید. حضرت فرمودند: واقعا گمان میکنی ما دوستان خود را از دعا فراموش میکنیم؟!
اگر در طوفانهای روزگار استوار ایستادهایم فقط به برکت دعای حضرت است.
امامی که مردم او را از خود راندهاند
داوود بن کثیر می گوید خدمت موسی بن جعفر علیه السلام رسیدم و در مورد صاحب الامر سوال کردم.
حضرت فرمودند: «هو الطرید الفرید الوحید الغائب»[4] او کسی است که همه او را از زندگی خود دور کرده اند و تنها و غریب گذاشته اند.
آن یگانه عالم را که ” لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْء” است و مثل و مانندی ندارد.
امامی که پس از سالیان طولانی تنها و غریب است. حتی گاهی در جشن های ولادت خود نیز غریب است و ادب حضور او مراعات نمیشود.
به همین جهت هر کس که به امام زمان عجّلاللهفرجه، عرض ارادت کند بسیار برای آن جناب خوشحال کننده است؛ زیرا اکثریت مردم گرفتار روزمرگی زندگی خود شده و ایشان را فراموش نمودهاند.
او امام غریبی است که در بازگردان اعلام ارادت ما آنچنان عطا میکند که هیچ گوشی نشنیده و هیچ چشمی ندیده است.«مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ- وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ»
امام زمان (عج) نعمت پنهان خداست
فردی از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام پرسید معنی آیه «وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً»؛«خدای سبحان نعمت آشکار و پنهان را بر شما تمام کرد.» چیست؟
نعمت ظاهر و باطن چیست؟
حضرت فرمودند: «النِّعْمَةُ الظَّاهِرَةُ الْإِمَامُ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنَةُ الْإِمَامُ الْغَائِبُ» نعمت ظاهر، امام ظاهر و نعمت پنهان، امام غائب است.
راوی پرسید: آیا در بین ائمه کسی هست که غایب شود؟
حضرت فرمودند: نَعَمْ يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُه وَ هُوَ الثَّانِي عَشَرَ مِنَّا
بله . او امامی است که وجود جسمانی اش از چشمان مردم غایب است. اما یاد او از دل های مؤمنان غائب نیست. و او دوازدهمین امام از ماست. [5]
از این روایت مشخص میشود به اندازهای که فرد ایمان دارد و مؤمن است، امام زمان در دل او حضور دارند. و حقیقت تلخ این جاست که هر اندازه که قلب گرفتار غفلت شده و حضور امام را در خود ادراک نمیکند به همان اندازه فاقد ایمان است.
وجه شباهت حضرت ولیعصر عج به حضرت خضر (ع)
در روایات وجه تشابه حضرت ولیعصر عج با انبیاء مختلف ذکر شده است.
در روایتی آمده: «…مَثَلُهُ كَمَثَلِ الْخَضِر…» او مانند خضر است.
حضرت خضر کسی است که هر کجا نام ایشان برده شود حضور پیدا می کنند.
بنابر این هر کجا که توجه به امام زمان عجّلاللهفرجه شود حضرت آنجا حضور یافته و قدمگاه حضرتش میشود.
کرامت حضرت اقتضا میکند دلی را که یاد ایشان نموده از بارش فیض خویش سیراب و جزیره خضرا سازند.
وجه تشابه حضرت ولیعصر (عج) با پیامبر اکرم (ص)
شبیهترین خلق و خُلق به پیامبر (ص)
احمد بن اسحاق میگوید: از امام حسن عسکری علیهالسلام شنیدم که میفرمود: سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد، تا آن که جانشین مرا به من نشان داد، او از نظر خَلق و خُلق، شبیهترین مردم به رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله است، خدای تعالی او را در غیبتش حفظ فرماید، سپس او را آشکار کند، و او زمین را پر از عدل و داد فرماید، همچنان که مملو از جور و ستم شده باشد.
اولین توصیف امام حسن عسکری علیهالسلام از فرزندشان این است که ایشان شبیهترینِ به پیامبر صلّیاللهعلیهوآله از نظر خَلق و خُلق هستند.[6]
خدای سبحان خُلق پیامبرص، را در قران با صفت عظیم توصیف نموده«إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيم»[7]، و نیز ایشان را «رَحْمَةً لِلْعالَمِين »[8] خوانده است.
یک جلوه از رحمت وجود مقدس پیامبر صلّیاللهعلیهوآله آن بود که در عین آنکه ایشان را از زادگاهش مکه بیرون راندند. سه سال او را در شعب ابیطالب محاصره ی اقتصادی کردند. قصد جانش نمودند. اما اجازه ندادند هنگام فتح مکه هیچ خونی ریخته شود. و به اهل مکه اعلام نمودند:
«لا تَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمين»[9]
امروز بر شما ملامتی نیست خداوند شما را میبخشد و او مهربانترین است.
در توصیف دیگری از خُلق پیامبر صلّیاللهعلیهوآله نقل است که ایشان برای تبلیغ اسلام به طائف رفتند.
در آنجا تنها یک نفر به حضرت ایمان آورد و بقیه ایشان را سنگ زدند و از شهر بیرون راندند. پیامبرص در حالیکه زخمی کنار دیوار باغی نشسته بودند زیر لب زمزمه می کردند: «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِقَوْمِي فَإِنَّهُمْ لَا يَعْلَمُون»[10].
خدایا قوم مرا مورد مغفرت قرار ده که ایشان جاهل اند.
با توجه به فرموده امام حسن عسکری علیهالسلام ، امام زمان عجّلاللهفرجه نیز از حیث شباهت به پیامبر صلّیاللهعلیهوآله، بیشترین رأفت و رحمت و عطوفت را به مردم دارند و همانند جدّ بزرگوارشان پیامبر اکرم ص هر سختی را به جان می خرند تا آنان را هدایت نمایند.
برای شناخت حُسن خلق امام زمان عجّلاللهفرجه کافی است با محاسن اخلاقی پیامبر صلّیاللهعلیهوآله آشنا شویم.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
تو را در این سخن انکار ما نرسد
اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
عرض ارادت به ساحت حضرت ولیعصر (عج)
آقای ما، مولای ما؛
دلمان میخواهد در صف مسابقه دهندگان جهت عرض تبریک در کنار دستان مبارک امام حسن عسکری قرار بگیریم. دلمان میخواهد جزء اولین افرادی باشیم که قدم این مولود را به پیامبر و آل پیامبر علیهمالسلام تبریک بگوییم. دلمان میخواهد جزء افرادی باشیم که بیش از همه از دعای شما بهرهمند شویم.
اگر گیاهی رشد ندارد، یا آب مناسب ندارد یا خاک مناسب و یا نور. ما به جرأت میگوییم خاکمان خوب است؛ چون از زیادهی گِل شماییم.
نور هم که شمایید. خورشید که پشت به زمین نمیکند. زمین گاهی پشت خود را به خورشید میکند.
نقش وفا می کند پشت به ما کی کند
پشت ندار چو شمع او همگی روست رو
آمدیم حلالیت بطلبیم بابت زمانهایی که پشت کردیم و سنگ شدیم. هر چه آب میبارد اما رشد در ما ایجاد نمیشود.
آب به کویر هم ببارد کویر سبز میشود اما از امام سوال میکنیم به سنگ ببارد چه؟
امروز به حضرت میگویم دل من سنگ است اما شما شبیه موسی بن عمران یک عصا به این دل سنگ بزنید «فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً»[11]شود. از دل سنگ دوازده چشمه میجوشد.
آمدیم تجدید بیعت کنیم.”سر خدمت تو دارم بخرم به هیچ مفروش”
ما از تو نداریم به غیر تو تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیده
آقا جان! باور داریم و به جرأت اعتراف میکنیم “بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ”. همه زندگی مادی و معنوی ما سر سفره شماست.
خیلی زشت است آدم یک عمر سر سفره کسی باشد و یکبار هم تشکر نکرده باشد
اقا! فقط اجمالی یک جمله میگوییم «حلالمان کن» اگر بگویی بابت چه میگوییم خطاهای ما از دریا گسترده تر است اما تو کریم بن کریمی. کریم اصلا اجازه عذرخواهی نمی دهد. همینکه احساس کند فرد متنبه شده، مسئله را تمام می کند.
میگویم “یابن فاطمة الکبری!”
میدانم به این اسم خیلی حساس هستید همین که اسم مادرتان را بیاوریم بلافاصله:
پرده را از روی ماه خویش بالا می زند
غمزه را سر میدهد غم از دل و جان می رود
یک سوال دارم متی ننتظر؟ تا کی منتظر بمانیم؟
میدانیم جواب ما این است که
آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد
بچه وقتی آلوده است بغل بابایش نمی دهند. وقتی تمیزش کردند به پدرش میدهند.
می دانم “لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون” میدانم باید طهارتی حاصل شود تا ظهور در دل ما حاصل شود و میدانم هنوز دلم خیلی غبار دارد اما تو ولیّ امر هستی.
عالم امر عالم بی زمانی است . همه چیز یکباره موجود می شود.
آقا جان ما به تو به عنوان ولیّ امر مان عرض ادب میکنیم. یعنی در یک نگاه و توجه فتح المبین میشود. کن فیکون صورت می گیرد. در یک نگاه مس وجود ما کیمیا می شود. در یک نگاه این انسان خاکی افلاکی می شود.
امروز می گوییم متی ننتظر؟ تا کی منتظر امر شما باشیم.
به دلیل شدت رافتی که حضرت به منتظرین شان دارند هر بار که منتظر آن لقب را بر زبان می اورد حضرت توجه خاص به او می کنند.
آقا! المستغاث بک یابن الحسن
امام زمان غوث است.
غوث یعنی کسی که سرمایه میدهد. می دانم من همان ورشکستهام که بار ها و بار ها از شما سرمایه گرفتم. مثل فرزندانی که هر بار سرمایه از دست می دهند نزد پردشان میروند و دوباره از او سرمایه می گیرند.
بابای ما؛ ما همان هستیم که هر بار سرمایه می گیریم آن را از بین می بریم. می خواهیم طوری به ما سرمایه بدهی که بگویی دعا می کنم این سرمایه را هیچ وقت از بین نبری.
السلام علیک یا داعی الله
مولای ما؛ شما به ما یاد دادی در اولین سلام بگوییم خودت دعوت مان کردی. مگر می شود کسی مهمان دعوت کند و به او توجه نکند؟
مهمان اطعام لازم ندارد. اکرام لازم دارد. اکرام و تحویل گرفتن ما به حاجت روا شدن مان نیست. به این است که به همه ما بگویی تو هم از آن مایی. برای همه ما ثبت کنی که معیت ما را قبول داری
بنازم به بزم محبت که آنجا
گدایی به شاهی مقابل نشیند
ما می گوییم «فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ غَيْرِكُم» اما منتظر هستیم یک روزی به ما خبر داده شود “انت منا اهل البیت”و ما کاری از دست مان بر نمی آید غیر از اینکه دست به دعا بلند کنیم و عرض کنیم: ” اللهم عجل لولیک الفرج”
تاریخ جلسه: 98/2/1
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۷
[2] مهرتابان، ص 330
[3] دعای عهد
[4] بحار الأنوار،ج ۵۱، ص ۱۵۱
[5] بحارالانوار، ج 51، ص 150
[6] کمال الدین، ج2 ،ص 408
[7] سوره مبارکه قلم، آیه 4
[8] سوره مبارکه انبیاء، آیه 107
[9] سوره مبارکه یوسف ، آیه92
[10]بحارالأنوار، ج95، ص167
[11] سوره مبارکه بقره، آیه 60