روش حفظ نعمات دیگران
گاهی اوقات در مواجهه با نعمات دیگران نگران هستیم که از طریق ما صدمهای به آن وارد شود. برای رفع این نگرانی، خود را موظف به دعاگویی برای آنان بدانیم.
اکثر افراد هنگام گرفتاری دیگران خود را موظف به دعا کردن میدانند؛ اما درهنگام نعمت، سلامت و آسایش، برای یکدیگر دعا نمیکنند.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«مَا الْمُبْتَلَى الَّذِی قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلَاءُ بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَاءِ مِنَ الْمُعَافَى الَّذِی لَا يَأْمَنُ الْبَلَاءَ»[1]
«گرفتارى كه بلاء به او سخت گرفته نیازمندتر به دعاء نیست از تندرستى كه از بلاء و درد در امان نمیباشد»
افراد گمان میکنند تنها در اتفاقات ناگوار باید برای دیگران دعا کنند؛ درحالیکه نیاز افراد به دعا در زمان راحتی و امنیت، بسیار بیشتر است، بنابراین بیش از زمان گرفتاری، برای حفظ نعمات موجود افراد دعا کنیم. در عرف جامعه مرسوم است که به محض درخواست دعا از سوی فردی، گمان مشکلی جدی در زندگی او برای دیگران متصور میشود. همگان باور ندارند که فرد متنعِّم به دعای بیشتری نیاز دارد. بنابراین هنگامی که اطرافیان ایشان گرفتار میشوند حتی بدون درخواست، فرد گرفتار را دعا نموده و از دیگران نیز طلب دعا برای او را دارند. اما طبق فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام باید برای حفظ نعمات خود و دیگران دعاگو باشیم.
روش پیشگیری از بلاء
فرد گرفتاری که بلا بر او هجوم آورده و فردی که تندرست بوده و مشکلی ندارد، هر دو به یک اندازه نیاز به دعا دارند؛ زیرا کسی که در نهایت آسایش هم به سر میبرد، از هجوم بلا درامان نیست.
حتی باید برای حفظ نعمت عافیت و امنیت دیگران دعای بیشتری داشته باشیم، زیرا امکان ابتلاء برای ایشان وجود دارد. در این صورت، موجب شدهایم که با دعای ما به اذن حق، نعمات، عافیت و آسایش برای آنان محفوظ بماند.
روش لذت بردن از زندگی
بسیاری از افراد باوجود بهرهمندی از تمکن مالی، نمیدانند چگونه از داراییهای خود لذت ببرند و در مقابل افرادی هستند که در عین فقر، از موجودی اندک خود لذت میبرند. به عنوان مثال خانوادهای که در خانهای کوچک زندگی میکنند، به مراتب بیش از افرادی که در خانههای وسیع زندگی میکنند، راضی بوده و از زندگی خود لذت میبرند.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام روش لذت بردن از زندگی را این چنین بیان میفرمایند:
«وَ سُئِلَ (عليه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً فَقَالَ: هِيَ الْقَنَاعَةُ»
«از امام عليه السّلام از معنای این آیه «فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً»[2]«بنده صالح نيكوكار را زندگانى نيكوئى دهيم» سؤال شد، پاسخ فرمودند:«آن زندگانى نيكو، قناعت است»
طبق فرموده حضرت، تنها راه لذت بردن از زندگی قناعت است که موجب زندگی طیّب میشود. اگر به موجودی خود قانع بوده حسرت زندگی دیگران را نداشته باشیم، کمال خود را در این مقدار موجودی دانسته و از آن لذت میبریم، در این صورت خدای سبحان حیات طیب را برای ما رقم زده است.
روش کسب سلامتی
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ»[3]
«سلامتی جسم از كمى حسادت است»
برخی از افراد از نظر جسمی و روحی همیشه سرحال و با نشاط هستند. ایشان جزء کسانی هستند که نسبت به دیگران حسادت ندارند. البته این عبارت از جمله عباراتی است که اصل آن صادق بوده اما عکس آن صادق نمیباشند. به این معنی که بیماری تحقیقاً نشانه حسادت نیست.
اگر میخواهیم جسمی سالم داشته باشیم، در مواجهه با نعمات دیگران حسادت نداشته بلکه از متنعم بودن دیگران مسرور باشیم. اگر از کاستی نعمت دیگران شاد میشویم، و از ناکامی و شکست کسانی که بیش از ما نعمت دارند، اعلام رضایت میکنیم مبتلا به حسادت بوده و به تبع، از سلامتی برخوردار نیستیم. برای بهرهمندی از سلامت جسم باید خیرخواه دیگران باشیم. نگرش افرادی که از سلامتی برخوردارند، از افراد حسود متفاوت است؛ ایشان از خوشی دیگران لذت برده و نسبت به کثرت نعمات آنان راضی وخشنود هستند.
شیوهای برای دوری از حزن
در بسیاری از اوقات غصه خوردن انسان را بیمار میکند. اگر میخواهیم جسم و روح سالمی داشته باشیم باید حتیالمقدور تمامی روشهای سلامتی را درنظر داشته و به کار بندیم.
«مَنْ رَضِيَ بِرِزْقِ اللَّهِ لَمْ يَحْزَنْ عَلَى مَا فَاتَهُ»[4]
«هر كه به روزى كه خدا داده خشنود باشد به آنچه از دست داده اندوهگین نشود»
فردی که به رزقی که خدای سبحان برای او تعیین فرموده است راضی باشد و آنچه را خدا در اختیار او قرار داده بپسندد و از آن لذت ببرد، بر تقسیم روزی اعتراضی ندارد و به دلیل آنچه از دست داده، محزون نمیشود و غصه نمیخورد.
رضا به داده بده و از جبین گره بگشای
برخی از افراد چشم به نعمت دیگران داشته، از نعمات خود غافل هستند و حسرت نعمات دیگران را دارند، چنین نگرشی به آنان آسیب وارد میکند.
علت غصه خوردن افراد، راضی نبودن به رزق خدای سبحان است. اگر باور داشته باشند که آنچه روزی ایشان شده بهترین بوده و خالقی حکیم، کاملترین، بهترین و مفیدترین رزق را نصیب آنان کرده است دیگر غصه و اندوهی به دل راه نمیدهند.
«رَضِيَ بِرِزْقِ اللَّهِ» به توفیقاتی که خدا امروز و هر روز میدهد راضی باشیم و از شکایت و اعتراض دوری کنیم که در این صورت به حزن و اندوه دچار نخواهیم شد.
ایمنی از عیبجوئی
برخی از افراد به بیماری عیبجوئی دچار بوده و در رویاروئی با دیگران در جستجوی عیب ایشان هستند.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«مَنْ نَظَرَ فِي عَيْبِ نَفْسِهِ اِشْتَغَلَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ»[5]
« هر که در عیب خود نگرد از عیب جویى دیگران باز میماند»
چنانچه دائم به عیوب خود توجه داشته و به آنها بپردازیم، از بیماری عیبجویی نسبت به دیگران در امان میمانیم. روش درمان این بیماری آن است که به نواقص خود توجه داشته باشیم؛ زیرا پرداختن به عیوب دیگران، مانع اصلاح عیبهای خود فرد است و او را از رشد و رسیدن به کمال محروم میکند.
تجارت با خداوند
«إذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللّهَ بِالصَّدَقَةِ»[6]
«هر زمان فقير شديد، با خداوند از طريق صدقه دادن (در راه او) تجارت (پرسود) كنيد»
در زمان جاهلیت افراد از ترس فقر فرزندان خود را میکشتند:
«وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ»[7]
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: هنگام فقر با خدا وارد معامله شوید و با صدقه دادن ثروت را بسوی خود جذب کنید زیرا که خدای سبحان به صدقه دهنده ده برابر تا هفتصد برابر جزاء میدهد. روش کسب ثروت، صدقه دادن است، حتی برای کسی که امکان مالی ندارد و به او صدقه تعلق میگیرد.
روش کسب فضائل
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام پس از معرفی فضائل اخلاقیِ یکی از اصحاب خود (ابوذرغفاری یا عثمان ابن مظعون) میفرمایند:
شما هم مثل برادر من ملتزم به این فضائل شوید:
«فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِیلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِیرفَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِیهَا»[8]
«اگر به همه آنها توانائى ندارید بدانید كه فراگرفتن اندك بهتر است از فروگذارى بسیار، خود را ملتزم به رسیدن به فضائل کنید و برای وصول به آن زحمت بکشید و نفسنفس بزنید»
ضمیر ناخودآگاه انسان فعال و پویاست. و هر فرد میتواند از ضمیر ناخودآگاه خویش برای ایجاد تغییر در خود استفاده کند. هنگامی که انسان بداند که میتواند طرز تفکر خود را تغییر دهد و به قدرت ضمیر ناخودآگاه خویش پی ببرد از زندگی بهتری بهرهمند خواهد شد. بنابراین برای کسب فضائل باید به ضمیر ناخودآگاه خود فرمان دهیم، حتی اگر نمیتوانیم مانند ابوذرغفاری و سلمان فارسی شویم، لااقل به مجاهدان جنگ بدر شباهت پیدا کنیم.
به عنوان مثال فردی که قصد دوری از غیبتکردن دارد، باشنیدن غیبت، از این قصد ناامید نشده و سعی در ممانعت از غیبت کند. و به جهت ترک بسیاری از موارد غیبت شکرگزار بوده و در جهت رسیدن به این هدف، تلاش کند.
راه های کسب فضائل بنابر فرموده حضرت چند امر است:
- «فَالْزَمُوهَا» برای این امر توان خود را به کار بگیریم.
- «تَنَافَسُوا فِیهَا»: طبق فرمایش حضرت آیتالله جوادی آملی حفظهالله نفسنفس بزنید تا به شئ نفیس برسید.
- «فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِیلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِیر»اگر رسیدن به مطلوب ممکن نشد، سعی و تلاش را رها نکنیم بلکه بدانیم بهدستآوردن کمی از آن بهتر از هیچ است. به عبارت دیگر، داشتن فضیلت کم، بهتر از نداشتن آن است.
روش حفظ آبرو
«الْجُودُ حَارِسُ الْأَعْرَاضِ»[9]
«بخشش نگهبان آبروها است»
جود به معنی سخاوت و بخشندگی در مال میباشد.
روش حراست از آبرو، اهل جود و بخشش بودن است. به عبارت دیگر از مادیات برای حفظ آبرو استفاده شود. افراد بخیل معمولاً آبرو ندارند زیرا برای حفظ آن هزینه نمیکنند. دین و آبرو دو امری هستند که برای حفظ آن باید از پول و سرمایه مادی هزینه کرد.
روش مقابله با سفیه
برای مقابله با فرد سفیه، به جای مجادله باید بردبار بود.
«وَ الْحِلْمُ فِدَامُ السَّفِيهِ»[10]
«بردباری، دهان بند سفیه است»
روش مقابله با سفیه، بحث و جدل نیست زیرا که او قدرت حفظ زبان خود را ندارد و هر سخنی را بر زبان میآورد. بنابراین باید با چنین فردی حلیمانه برخورد کرد و مسیر بحث را تغییر داد؛ در غیر این صورت برخورد نامناسب او بیشتر میشود.
روش ترغیب به انجام عمل خیر
برخی از افراد به بهانه این که کسی از عمل خیر آنها آگاه نمیشود از انجام آن سرباز میزنند. برای این که با وجود بیتوجهی، ناشکری و قدردان نبودن اطرافیان به اعمال خیر راغب شویم، باور داشته باشیم که در نهایت گروهی شاکر این اعمال هستند.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«لا يُزْهِدَنَّكَ فِي الْمَعْرُوفِ مَنْ لا يَشْكُرُهُ لَكَ فَقَدْ يَشْكُرُكَ عَلَيْهِ مَنْ لَا يَسْتَمْتِعُ بِشَيْ ءٍ مِنْهُ وَ قَدْ تُدْرِكُ مِنْ شُكْرِ الشَّاكِرِ أَكْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْكَافِرُ»[11]
«تو را بیرغبت به معروف نکند کسی که، شاکر معروف تو نیست چه بسا کسی از تو تشکر میکند که سودی از این معروف نمیبرد و چه بسا آنچه از سپاس سپاسگزار نصیب تو میشود از ناسپاسی آن ناسپاس، برای تو نافعتر است»
باور داشته باشیم که انجام معروف به نفع ما بوده و با بیتوجهی دیگران آن را ترک نکنیم.
اگر میخواهیم همیشه به خیرات راغب و علاقهمند باشیم و ناسپاسی اطرافیان ما را بیرغبت نکند، بدانیم کسی هست که ارزش کار ما را میداند و از او خیری به ما میرسد و میزان این خیر بیش از مقداری است که اطرافیان میتوانستند داشته باشند.
به عنوان مثال علامه امینی (ره) در زمان خود کارهای بسیاری انجام داد. میزان قدردانی شاگردان ایشان با میل و رغبت شیعیان و عظمت وجودی ایشان در این زمان قابل مقایسه نیست.
یقین داریم تمامی اعمال خیر ما مشکور است؛ به همین جهت نسبت به آنها بیرغبت نمیشویم.
روش رفع ترس
«إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ »[12]
«هرگاه از كاری ترسیدی، خود را در آن بیفکن زيرا سختى حذر كردن بزرگتر است از آنچه از آن ترس دارى»
ترس از انجام عملی، بدتر و بزرگتر از انجام آن است. این سخن بدین معنی نیست که انجام آن آسان میباشد. اما ترس بیش از انجام کار سخت، به انسان آسیب وارد میکند. بنابراین با اقدام به آن، نیروی منفی ترس از فرد دور شده و او توان از دست رفته خود را باز مییابد.
روش کسب اجر
اجر در مقابل انجام کار به دست میآید به عبارتی در مقابل امری وجودی محقق میشود. بنابراین بابت ترکِ شکایت به فرد اجری داده نمیشود. به عنوان مثال، فردی که در گرفتاری سعی بر عدم شکایت دارد و مشکل خود را برای دیگران مطرح نمیکند، این عدم شکایت و مطرح نکردن برای او موجب اجر نمیشود؛ زیرا ترک شکایت امری عدمی بوده و سبب اجر نیست. بنده نمیتواند در مقابل ترک غیبت و دروغ، طلب اجر کند زیرا اجر در ازاء امور قولی و فعلی است.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام به عیادت یکی از اصحاب رفتند. او تصور میکرد در مقابل این بیماری اجری نصیب او شده است. حضرت در پاسخ او فرمودند:
«جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ»[13]
«خداوند بيمارى تو را (سبب) برطرف شدن گناهانت قرار داده، پس بيمارى را پاداشى نيست»
این بیماری تنها موجب میشود گناهان فرد محو شود؛ اما در مقابل بیماری اجری نصیب او نمیشود.
برخی اوقات فرد خود سبب بیماری شده است؛ به این معنی که با تلقین و تفکرات نادرست زمینه بیماری را برای خود فراهم کرده است؛ بنابراین اجری نداشته و تنها کفّاره سیئات میباشد. همان گونه که باد پائیزی برگ درختان را میریزد بیماری گناهان را میریزد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در ادامه میفرمایند:
«إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ»[14]
«دو امر موجب به دست آوردن اجر میشود: گفتار و رفتار.»
زیرا تنها امر وجودی است که موجب و موجد اجر میشود.
تاریخ جلسه: 1391.4.28 ـ جلسه هفتم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغه، حکمت 294
[2] سوره مبارکه نحل، آیه 97
[3] نهج البلاغه، حکمت 248
[4] نهج البلاغه، حکمت 341
[5] نهج البلاغه، حکمت 341
[6] نهج البلاغه، حکمت 250
[7] سوره مبارکه اسراء، آیه 3
[8] نهج البلاغه، حکمت 281
[9] نهج البلاغه، حکمت 211
[10] نهج البلاغه، حکمت 202
[11] نهج البلاغه، حکمت 195
[12] نهج البلاغه، حکمت 166
[13] نهج البلاغه، حکمت 40
[14] همان