«وَ أَهْلِ الذِّكْرِ»
«(سلام بر حضرت معصومین که) اهل ذکر هستند»
ملجأ پاسخگویی
یکی از شارحین زیارت جامعه روایتی از کتاب بصائر الدرجات با این مضمون نقل کرده است:
کسی نزد امام باقرعلیهالسلام آمد و از ایشان معنی آیه: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»[1] را پرسید، اهل ذکر چه کسانی هستند؟
بعد خود او در ادامه میگوید: «فَأَنْتُمُ الْمَسْئُولُون» آیا شما حضرات معصومین مسئول پاسخگویی هستید؟یعنی مردم باید از شما سؤال کنند؟
حضرت فرمودند: بله.
و آن شخص گفت ما باید سؤال کنیم؟
حضرت فرمودند: بله.
او پرسید: پس وظیفهی ما این است که از شما سؤال کنیم؟
حضرت فرمودند: بله.
بعد گفت پس وظیفهی شما این است که به ما جواب بدهید؟
حضرت فرمودند: «لا ذَاكَ إِلَینَا إِنْ شِئْنَا فَعَلْنَا وَ إِنْ شِئْنَا لَمْ نَفْعَل»شما از ما بپرسید، ما هر چه را بخواهیم پاسخ میدهیم و هر چه را نخواهیم پاسخ نمیدهیم.
در ادامه حضرت فرمودند: «هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَیرِ حِساب»[2] این عطای ماست، میتوانی از آن به دیگران بدهی میتوانی نزد خود نگه داری.
وجود معصوم، حجاب و مانع وصال نیست
مطلب دیگری که در باب اهل الذکر هست آن است که حضرات معصومین به دلیل آنکه اهلیت ذکر را دارند وجودشان هیچ مانع و حجابی در رسیدن به حق ایجاد نمیکند. چنین نیست که اگر انسان ذاکر آنان شود ذکر خدا را از یاد ببرد.
وجود حضرات معصومین جلوهی تمام نمای خدای سبحان هستند و وجودشان در طول خداوند سبحان است نه در عرض حق. این سخن به این معناست که این بزرگواران روبهروی خداوند سبحان قرار ندارند بلکه نظر آنها مطابق با نظر حق است، آنان باب اللهاند و هر کس اراده خداشناسی دارد باید از طریق اهل الذکر وارد شود.
شاعر میگوید: به علی شناختم من به خدا قسم خدا را.
ذکر خیرات و حسنات آنان هیچ مانعی برای سالک ایجاد نمیکند از این رو آنان شایستگی دارند تا ذکرشان بر سر در عالم هستی جای گیرد.
قرآن میگوید:
«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»[3]
«و آوازه تو را بلند ساختیم!»
خداوند سبحان این جمله را به پیامبرصلّیاللهعلیهوآله میگوید و به تبع پیامبرصلّیاللهعلیهوآله، این جمله به اهل بیت نیز باز میگردد: شما شایستگی دارید تا ذکرتان در عالم سرفراز و نامتان پر آوازه و بلند باشد، قلب بالاترین مکانی است که شایستگی ذکر حضرات معصومین را دارد.
در روایت آمده است:
«قلب المؤمن عرش الله»[4]
«قلب مؤمن، عرش خداست»
شما شایستگی دارید در عرش خدا ذکر شوید.
امام باقرعلیهالسلام میفرمایند:
«نَحْنُ ذِكْرُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَكْبَر»[5]
«بزرگترین ذکر خدا ما هستیم.»
یعنی بزرگترین شیوهی توجه خدا از طریق ما صورت میگیرد. مثلاً اگر کسی میخواهد نماز بخواند قبل از نماز، اذان و اقامه را قرائت میکند که به گفتهی امام خمینی رحمهاللهعلیه مانند عاشقی باشد که بیگدار خود را به دامن معشوق نینداخته باشد.
قرائت اذان و اقامه برای مصلی آمادگی حضور در نماز را فراهم میسازد. اگر بخواهیم بحث ذکر را در نماز پی بگیریم از حوصلهی کلاس خارج است تنها به یک نکته اشاره میکنیم.
امام علی علیهالسلام میفرمایند:
«أَنَا صِرَاطُ اللَّهِ الْمُسْتَقِيم»
«من صراط مستقیم هستم.»
یعنی نماز حقیقی و حقیقت اذکار نماز ما هستیم اما امام باقر علیهالسلام میگویند: ما ذکری هستیم که از اوهام و اندیشهی بشر فراتر است.
شیعه در سجده سر بر تربت اباعبدالله علیهالسلام میگذارد، سجده فضایی خلوت میان مصلی و محبوب است. اما حضور حضرات معصومین در این میان هیچ مانعی ایجاد نمیکند، حضرات معصومین در خلوت و جلوت مؤمنین حضور دارند از این رو میگویند در نماز نگاه به تربت اباعبد الله علیهالسلام مستحب است وموجب حضور قلب میشود. تربت امام حسین علیهالسلام توجه آور است و سبب از بین رفتن غفلتها و عدم توجه به حق میشود.
اوج توجه نماز سجده است. هر چه توجه مصلی در نماز به تربت بیشتر باشد و ارتباط قلبیاش با حضرت اباعبدالله علیهالسلام بیشتر شود به عبارتی هر چه توجه مصلی به اهل ذکر بیشتر شود توجه او به حق بیشتر میشود.
اثر ذکر حقیقی
خدای سبحان در سوره مبارکه بقره، آیه 152 میفرماید:
«فَاذْكُرُونی أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لی وَ لا تَكْفُرُونِ»[6]
«پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم! و شكر مرا گویید و(در برابر نعمتهایم) كفران نكنید!»
ذکر صحیح، شکرآفرین است و هر شکری زیر مجموعهی ذکر صحیح قرار میگیرد، خداوند میگوید: یاد کنید مرا تا من یاد شما باشم. یاد خدا والاترین ذکر است از این رو انسان را به سوی شکرگزاری از حق وا میدارد. از معکوس آیه چنین استنباط میشود که ناشکر، ذاکر نیست و آن کس که ذاکر نیست ره ناشکری میرود.
اگر گاهی انسان اذکار فراوانی را بر زبان میراند اما در زندگیاش ثمرات شکر به چشم نمیخورد از آن روست که ذکرش قلباً ذکر الله نیست بلکه تنها ذکری لسانی است که اثرش از محدودهی زبان فراتر نمیرود.
ذکر باید با توجه قلبی صورت گیرد تا تأثیر خود بر جای گذارد. اگر ذکر، ذاکر را شاکر نکرده باید به کیفیت ذکر خود توجه کند. حضرات معصومین «اهل الذکرند» یعنی شاکرترین افراد عالمند.
پشت پرده هر ذکر، اهل الذکر قرار دارند
اگر قلب ذاکر متواضع و خاشع باشد در پشت پرده هر ذکر صدای اهل ذکر را میشنود زیرا برای هر ذکری جوابی است و هر ذکر نامی از اسماء حق است. معمولاً در اذکار، خداوند منادا قرار میگیرد و از خداوند حکیم پاسخ ندادن به ندای بندگان بعید است حکیم چون ارادهی پاسخگویی کند پاسخگویی او به واسطهی حضرات معصومین صورت میگیرد، به عبارتی در پشت پرده هر ذکری اهل ذکر قرار دارند.
نجوای ذاکر به اهل الذکر
ذاکر اهل ذکر به آنها میگوید:
«فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیهِ قالُوا یا أَیهَا الْعَزیزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَیلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَینا إِنَّ اللَّهَ یجْزِی الْمُتَصَدِّقین»[7]
«هنگامى كه آنها بر او[ یوسف] وارد شدند، گفتند: «اى عزیز! ما و خاندان ما را ناراحتى فرا گرفته و متاع كمى(براى خرید موادّ غذایى) با خود آوردهایم؛ پیمانه را براى ما كامل كن و بر ما تصدّق و بخشش نما، كه خداوند بخشندگان را پاداش مىدهد!»»
در توضیح آیه عرض میکنیم آیه مربوط به برادران یوسف است آنگاه که در زمان فرمانروایی یوسف به خدمت او رسیدند و نیاز خود را نسبت به یوسف در این آیه ابراز کردند.
ما در اینجا میگوییم: ذاکر هر گاه دست به دامان امام زمان عجّلاللهفرجه به عنوان اهل الذکر میشود به ایشان میگوید: ای عزیز، ما نه زبان توانایی بر ذکر شما داریم نه قلب مصفایی برای ذکر شما اگر عنایتی کنید و ظرف خالی وجود ما را از ذکر خود پر کنید سعادت دنیا و آخرت از آن ما میشود.
همچنین ذاکر با این آیه به اهل ذکر میگوید: ما در شناخت و معرفت شما ناتوانیم اگر شما اهل ذکر عنایتی کنید و نوری را از وجود مطهرتان بر ما بتابانید و پیمانهی خالی و بی توجه اذکار ما را پر کنید ما نیز ذاکر میشویم و با توجه به عنایت شما ما گدایان، به سلطنت میرسیم.
ذکر، همت ها را متعالی می کند
در انتهای بحث ذکر میگوئیم: باید ذاکر چنان خود را تحت نور اهل ذکر قرار دهد که به اذن حق اجازه یابد تا در زیارت وداع اهل بیت در حرمهای مطهر به آنان بگوید:
«اجْعَلُونِی فِی هَمِّكُم وَ صَیرُونِی فِی حِزْبِكُمْ وَ أَدْخِلُونِی فِی شَفَاعَتِكُمْ وَ اذْكُرُونِی عِنْدَ رَبِّكُمْ»
«کرم کنید و مرا هم از همت بلند خود بهرهمند سازید، که از خدا غیر از خدا نخواهم و هم در حزب منصور خود آورید و در شفاعت کبری خود داخل گردانید و نزد خدای خود مرا یاد کنید.»
فرد ذاکر به اهل ذکر میگوید شما نزد خدای خود یادی از من بکنید و مرا در همّتان جای دهید و مرا در حزب خود به حساب آورید.
ذکر، بنده را تا جایی بالا میبرد که اهلیت درخواست از اهل ذکر را مییابد آن هم نه یک درخواست ساده و معمولی بلکه درخواستی با این وسعت و عظمت و با این ارتقاء.
به ذاکر اجازه داده میشود که به اهل ذکر بگوید: شما نزد پروردگارتان و در میان عرشیان و در میان آسمانیان و ملائکه از ما یاد کنید .
ذکر اهل بیت، چنان رنگ بنده را تغییر میدهد و مصفا میسازد که به او اجازه داده میشود تا چنین درخواستهای عظیمی را بر زبان جاری کند. او در زیارت وداع میگوید: «و اجْعَلُونِی فِی هَمِّكُم…» شما حضرات معصومین مرا در همتهای متعالی خویش جای دهید، همت حضرات معصومین بی نهایت و بی پایان است، ذکر قلبی و لسانی باید چنان از استواری و استحکامی برخوردار باشد تا بنده را چنان بالا ببرد که اهل ذکر او را در همتهای خویش جای دهند و در عرش از او یادی کنند.
قرآن میگوید:
«إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ»[8]
مسلمین، مسلمات را جذب میکنند و مؤمنین، مؤمنات را به سوی خود میکشند.
ذاکر باید اهلیت همراهی با اهل ذکر را پیدا کرده باشد که به او اجازهی این درخواست داده شود. باید جذبیتی بین اهل ذکر و ذاکر باشد که اذن چنین درخواستهایی برای او صادر شود.
ما در پایان بحث «اهل ذکر» از حضرات معصومین طلب میکنیم تا ما را در همت خویش جای دهند و نزد خدایشان از ما یادی بکنند.
تاریخ جلسه : 91/2/13 ـ جلسه 52
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه انبیاء، آیه 7
[2] اصول کافی، ج1، ص211
[3] سوره مبارکه انشراح، آیه 4
[4] شرح اصول کافی، ج3، ص327
[5] اصول کافی، ج2، ص598
[6] سوره مبارکه بقره، آیه 152
[7] سوره مبارکه یوسف، آیه 88
[8] سوره مبارکه احزاب، آیه 35