شرح دعای امام رضا (ع) ـ بخش دهم

اشتیاق قلوب شیعیان و محّبان حضرت حجّت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه

 

امام حسن عسکری علیه‌السلام به امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه فرمودند:

«وَ اعْلَمْ أَنَّ قُلُوبَ أَهْلِ الطَّاعَةِ وَ الْإِخْلَاصِ نُزَّعٌ إِلَیک مِثْلَ الطَّیرِ إِذَا أَمَّتْ أَوْکارَهَا»

«بدان که دلهاى مردم دیندار و با اخلاص مانند پرندگانى که میل بآشیان دارند مشتاق لقاى تو می‌باشد»

 از کلام امام حسن عسکری علیه‌السلام‌ چند مطلب برداشت می‌شود:

اشتیاق قلوب شیعیان و محّبان ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه برای پیوست به حضرت حجّت، مانند اشتیاق پرنده برای رسیدن به آشیانه است.

آنچه همیشه و همه جا مد نظر شیعیان می‌باشد، با امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه بودن است. شیعه در هر فضا و مکانی که بیشتر مورد عنایت و توجّه امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه باشد، مأوا می‌گیرد، و در آنجا به آرامش و اطمینان خاطر می‌رسد.

پرندگان حداقّل اقامت را بر روی زمین دارند، و تنها برای استفاده از آب و دانه فرود می‌آیند؛ اهل طاعت نیز همچون پرنده هستند، وابستگی‌شان به زمین و زمینیان در حد رفع نیازهای ضروری است؛ و تنها با پناه گرفتن در کنار حضرت حجّت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه و پیوستن به ایشان، به آرامش و راحت دست می‌یابند.

اصالتاً پرندگان آزادند، و کم‌تر پیش می‌آید پرنده‌ای در دام بیفتد؛ شیعیان امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه نیز آزاد و آزاده‌اند؛ نه اسیر دام و دانه‌ی دنیا می‌شوند و نه اسیر فریب‌ها و نیرنگ‌های دشمنان.

اگر دارای این ویژگی‌ها هستیم، به لطف حضرت حق در زمره‌ی اهل اطاعت و اخلاص جای داریم، و باید به پاس این نعمت بزرگ شاکر خداوند منّان باشیم.

اگر خدای ناکرده فاقد این خصوصیات هستیم، عاجزانه از خدای سبحان طلب می‌کنیم تا ما را همچون پرندگان قرار دهد که با شدّت از زمین کنده شویم و دائم در حال پرواز به سوی مولایمان باشیم.

 

در ادامه‌ بررسی دعای امام رضا علیه‌السلام‌[1] برای حضرت حجّت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه به فرازهایی می‌رسیم که نشان از جلوه‌های جلالی وجود مبارک امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌ دارد.

«وَ اقْتُلْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْکفْرِ وَ عَمَدَهُ وَ دَعَائِمَهُ وَ اقْصِمْ بِهِ رُءُوسَ الضَّلالَةِ»

«خدایا بوسیله‌ی او جباران عالم و ستون‌ها و پایه‌های کفر را از بین ببر، و سران گمراهی را در هم بکوب»

«عَمَدَهُ» به معنای عمودها و پایه‌هاست، و «دَعَائِمَ» به ستونهای چهار طرف گفته می‌شود.

در این فراز از دعا از خداوند درخواست می‌کنیم کسانی که در حکمِ عمودِ وسطِ خیمهِ‌ی کفر و ستونهای اطراف آن هستند، بوسیله حضرت نابود کند.

منظور از «رُءُوسَ» هم افراد اصلی هستند که عامل گمراهی مردمند. به عنوان مثال، برای لعن کسانی که در حق اهل بیت علیهم‌السلام ظلم کردند می‌گوئیم: «اللّهم العن اوّل ظالم ظلم حقّ محمّد و آل محمّد»، و کل مردم مدینه را لعنت نمی‌کنیم.

اگر طبق روایات آموخته‌ایم که در زمان ظهور، شمشیر حضرت بر گروهی فرود می‌آید، منظور همین سران کفر و گمراهی و بدعت‌گزار است.

سران کفر و گمراهی در هر عصر و نسلی به گونه‌ای ظاهر می‌شوند؛ در برخی از برهه‌های تاریخ، کسانی «جَبَابِرَةَ الْکفْر» و «رُءُوسَ الضَّلالَةِ» بودند که به عنوان مسلمان شناخته می‌شدند و تمامی ظواهر شرعی را رعایت می‌کردند، ولی در جامعه جز رواج کفر و ضلالت نقش دیگری نداشتند.

 

«وَ اقْصِمْ بِهِ… شَارِعَةَ الْبِدَعِ»

«خداوندا! بدعت گزاران را بوسیله‌ی او در هم بکوبان.»

  • بدعت گزار کسی است که در دین نوآوری می‌کند؛ قوانین تازه‌ای را مطرح می‌نماید و قرائت جدیدی از دین ارائه می‌دهد.

خلاف بزرگ و نابخشودنی اهل بدعت آن است که شریعت را به گونه‌ای دیگر جلوه می‌دهند، مردم را از دین منحرف می‌کنند و موجب مقابله‌ی آنها با آئین حق می‌شوند.

بدعت‌گزاران آنقدر خبیث و آلوده‌اند که در روایات اهل بیت علیهم‌السلام‌ از مصاحبت با آنها منع شده‌ایم، زیرا به صرف مجالست با اهل بدعت، از آنها تأثیر می‌پذیرم.

فردی به نام جعفری، به محضر مبارک موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام‌‌ مشرف شد و امام علیه‌السلام‌ به او فرمودند:

«چطور من تو را نزد عبدالرحمن یعقوب (که از بدعت‌گزاران است) دیدم !» جعفری پاسخ داد: او دایی من است. امام علیه‌السلام‌فرمودند: «یا با او بنشین و ما را رها کن، یا با ما باش و او را رها کن». جعفری عرض کرد: اعتقاداتش را قبول ندارم. امام علیه‌السلام ‌فرمودند:‌ «آیا نمی‌ترسی که هنگام نزول عذاب، تو هم با او معذّب شوی؟»

طبق فرمایش امام کاظم علیه‌السلام؛

اولاً: حتّی در صورت عدم پذیرش اعتقادات اهل بدعت، اجازه‌ی مجالست با آنها را نداریم.

ثانیاً: اگر در کنار بدعت گزاران قرار گیریم، همراه با آنها معذّب می‌شویم.

رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند:

«اگر کسی سراغ بدعت گزاری برود، او را معظم بداند و به او احترام بگذارد، گویا برای ویران‌کردن دین تلاش کرده است.»

صاحبان بدعت آنقدر به دین و دیانت لطمه می‌زنند که تکریم یک اهل بدعت، گویا همراهی با او برای آسیب رساندن به دین است.

جای تعجّب است که گروهی از بعضی دشمنان اسلام به نیکی یاد می‌کنند و خدمات آنها را به اسلام بر می‌شمارند! در صورتی که خدمات‌رسانی اگر بر اساس شریعت و در طریق ولایت نباشد، مهر قبول نمی‌خورد و هیچ برکتی به دنبال نخواهد داشت.

 

«وَ اقْصِمْ بِهِ… مُمِیتَةَ السُّنَّةِ»

«خدایا هر کس اقدام به اقامه سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌کند، نابود کن»

منظور از این تعبیر، رؤسا و زمامداران این خلاف هستند، یعنی کسانی که از موضع قدرت وارد عمل می‌شوند و سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را از بین می‌برند.

شاید برخی از ما با ترک بخشی از سنن النبّی یا برخورد جاهلانه با برخی از موارد آن به سنّت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله لطمه بزنیم، ولی از این طریق سنّت از بین نمی‌رود.

در عبارت دعا واژه‌ «سُنَن» استفاده نشده بلکه کلمه‌ی مفرد «سنّت» به کار رفته است. در اینجا منظور اسم جنس «سنّت» است.

کسی که با تبعیت از سنّت‌های رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله مقابله کند، در شمار «مُمِیتَةَ السُّنَّةِ» قرار می‌گیرد:

به این معنا که:

  • فردی قائل به بهره‌بردن از عقل و خرد شخصی باشد و بگوید هر کس قادر است که خودش نحوه‌ی صحیح ارتباطات، معاملات، خوردن، خوابیدن و سایر اُمورش را تشخیص دهد، و نیازی به آموختن و اجرا کردن سنت‌های پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نیست!
  • ممکن است منظور، از بین بردن سنّت اصلی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله -یعنی اقامه‌ی ولایت- باشد. کسی که بخواهد با ولایت مقابله کند، گویا درصدد اقامه سنّت است.

 

«وَ اقْصِمْ بِهِ… مُقَوِّیةَ الْبَاطِلِ»

«خدایا بوسیله‌ امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه کسانی که توانشان را در جهت تقویت باطل صرف می‌کنند، نابود کن.»

در برخی موارد دچار تردید می‌شویم و نمی‌توانیم تشخیص دهیم راهی که در پیش گرفته‌ایم صحیح است یا ناصحیح. رهنمودی از امام (ره) در این زمینه بسیار راهگشاست.

حضرت امام (ره) می‌گفتند: اگر عملکرد شما موجب خوشحالی و رضایت دشمن می‌شود بدانید که در جهت تقویت باطل پیش می‌روید و باید آن عمل را ترک کنید. و اگر حرکت شما موجب خشم دشمن است، در حال تقویت حق هستید.

 

«وَ ذَلِّلْ بِهِ الْجَبَابِرَة»

«خدایا بوسیله‌ حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه جباران را ذلیل کن.»

«جبّار» به معنای «زورگو» است. در این فراز، از سویی دعا می‌کنیم تا در عرصه‌ی عالم زورگویان به ذلت کشیده شوند و از سوی دیگر از خداوند درخواست می‌کنیم تا امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه بر مملکت وجودمان حاکمیت داشته باشد و نفس امّاره جبار و زورگوی درون‌مان را رام کند.

اگر نفس امّاره بالسوء به دست حجّت خدا مهار شود، دیگر با حق مقابله و ستیزی ندارد و تسلیم محض اوامر ربّ است.

در فرازهای قبل از خدای سبحان تقاضا کردیم تا با وساطت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ‌سردمداران کفر و ضلالت را از بین ببرد.

در سرزمین وجود ما یک سلسله حالات، اعمال و اخلاق نازیبا وجود دارد که در رأس آنها، کبر و عجب است. تا زمانی که این ام الفسادها از وجودمان ریشه کن نشود، نمی‌توانیم از حالات و خلقیات نادرستمان فاصله بگیریم.

اگر حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه به سرزمین وجود ما قدم بگذارد و رأس الفسادهای درون ما را گردن بزند، قادر خواهیم بود تا از رذائل جدا شده و به فضائل مزین شویم.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى یجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّه»[2]

«بخل، ترس و حرص سه غریزه‌ی مختلف‌اند که سوء‌ظن به خداوند آنها را جمع می‌کند.»

بدبینی به خداوند متعال، عاملی است که سه خصلت نازیبای بخل و ترس و حرص را در ما ایجاد می‌کند. همان‌طور که از بین بردن رئوس کفر و ضلالت در عالم، به دست ولایت مآبی معصوم علیهم‌السلام صورت می‌گیرد، برای ویران کردن بنیادهای اعتقادی و اخلاقی ناصحیحمان هم باید دست تمنا به سوی حضرت حجّت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه دراز کنیم و از وجود مقدس امام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه بخواهیم تا با نظری و گذری به سرزمین وجودمان، هر آنچه منشأ احوال و اعمال سوء ماست، از بین ببرند و از زمین دلمان ریشه کن نمایند.

 

 

جلسه: جلسه 10

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  کلیات مفاتیح الجنان، دعای است بعد از دعای عهد

[2]  نهج البلاغه، نامه53

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *