خدای سبحان را سپاسگزاریم که با وساطت حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه توفیق مجددی نصیبمان شد که در جهت معرفت حضرت گام برداریم.
معرفة الامام
بر این باوریم که معرفی امام عصر عجلاللهتعالیفرجه باید از سوی خدای سبحان صورت بگیرد:
«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَک»
«خدایا! تو حجّتت را به من معرفی کن.»
و نقش ما در این زمینه تنها پذیرش معرفتی است که خداوند در اختیارمان میگذارد.
«فَإِنَّک إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَک ضَلِلْتُ عَنْ دِینِی»
باور ما این بوده و هست که اگر به معرفت امام عجلاللهتعالیفرجه نائل نشویم در زمره منحرفین رقم میخوریم.
اگر در شبانه روز حداقل ده مرتبه به خدای سبحان عرض میکنیم: «وَ لاَ الضَّالِّین» «ما را جزء گمراهان قرار نده» در حقیقت از خداوند معرفة الامام را طلب مینمائیم.
- طبق متن صریح روایات امام هیچگونه نیازی به ما ندارد و ما در همه ابعاد زندگی محتاج او هستیم. امام علیهالسلام حتی احتیاج ندارد که مردم او را بشناسند و دست تمنّا به سویش دراز کنند.
حارس بن مغیره نصری[1] میگوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم: «بِأَی شَیءٍ یُعْرَفُ الْإِمَام؟» امام را چگونه میشود شناخت؟ (حضرت چند نکته در جهت شناخت امام مطرح کردند) از جمله فرمودند: «بِحَاجَةِ النَّاسِ إِلَیهِ وَ لَا یحْتَاجُ إِلَى أَحَد» امام را از این طریق میتوانی بشناسی که همه مردم محتاج او هستند در حالی که او نیازی به کسی ندارد.
امام زمان عجلاللهتعالیفرجه مظهر نام صمد خداوند
- (نکره در سیاق نفی، افاده عموم میکند، «احَدٍ» نکره است و قبلش جمله منفی است)
امام حتی محتاج به اعوان و انصار نیست، امام در کل عالم محتاج یک نفر هم نیست، اگر هیچ کس برای اعانت و نصرت حضرت حجّت عجلاللهتعالیفرجه اقدام نکند، به مقام امامت او کوچکترین خدشهای وارد نمیشود، مائیم که برای گذران همه امورمان به امام زمان عجلاللهتعالیفرجه محتاجیم.
«بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى»[2] به برکت او همه مخلوقات روزی داده میشوند؛ حضرت واسطه فیضی است که روزیهای مادی و معنوی ما به یمن وجود اوست، پشت پرده همه حسناتی که دریافت میکنیم و توفیقاتی که نصیبمان میشود، وساطت امام عصر عجلاللهتعالیفرجه است.
نماد امام این است که همه محتاج او هستند و او ذرهای نیازمند غیر حق نیست.
از پدر و مادر دلسوزتر
علی بن موسی الرضا علیهالسلام با تعبیر دیگری امام را معرفی میکنند:
«أَشْفَقَ عَلَیهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِم»[3]
«امام نسبت به مردم از پدر و مادر شفیقتر و دلسوزتر است»
والدین تمام توجهشان را به مسائل و مشکلات زندگی فرزندانشان معطوف میکنند و میکوشند تا در اوج محبّت و شفقت و با تمام توان در کنار آنها باشند. ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه در جایگاهی است که میزان محبت و قدرتش با والدین قابل قیاس نیست.
ید باسطه خداوند
خداوند میفرماید: یهودیان قائلاند که «یدُ اللَّهِ مَغْلُولَة»، «دست خدا بسته است». امام علیهالسلام در عالم ید الله است، دنیاطلبان بر این باورند که از امام علیهالسلام کاری بر نمیآید، امّا در نگاه بندگان حق، امام ید باسطه خداست و دارای قدرت الهی است.
سهل الوصول
امام علیهالسلام وجودی است سهل الوصول، و ارتباط برقرار کردن با او امری است آسان.
در روایات امام زمان عجلاللهتعالیفرجه با عنوان «شریک القرآن» و «عدیل القرآن» به معنای «معادل قرآن» به ما معرفی شدهاند. از سوی دیگر خداوند میفرماید: «وَ لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکرٍ»[4]«ما قرآن را براى تذکر آسان ساختیم؛ آیا کسى هست که متذکر شود؟»
قرآن کتابی است که ارتباط با آن سهل و آسان است، و امام عصر عجلاللهتعالیفرجه هم به عنوان «عدیل القرآن» همین خصوصیت را دارا هستند.
ظهور خاص و ظهور عام
- آیتاللهبهجت (ره) میفرمایند: «فقط منتظر ظهور عام نباشید و ظهور خاص را هم برای خود طلب کنید.»
قرار نیست منتظر بنشینیم تا روزی که اهل عالم آماده باشند، ظهور عام صورت گیرد و حضرت در کل دنیا جلوهگر شوند. بنا بر این است که هر یک از ما با امام عصر عجلاللهتعالیفرجه ارتباطی نزدیک و مستمر برقرار کنیم، بکوشیم شرایطی را فراهم سازیم که وصل حضرت نصیبمان شود و در وجودمان ظهور خاص صورت گیرد.
آیت الله بهجت (ره) تعبیر زیبایی را مطرح میکنند، میفرمایند: خدای سبحان در مورد قیامت میگوید: «إِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَراهُ قَرِیبا»[5] «کفار قیامت را دور میبینند و ما بر این باوریم که وقوعش بسیار نزدیک است،» «کلَمْحِ الْبَصَر»[6] «همچون چشم برهم زدن.»
ظهور عام زمانی است که همه مردم حضرت را ببینند، و ظهور خاص هنگامی است که ما در محضر حضرت حاضر شویم و غیبت بین خود و حضرت را مرتفع کنیم.
آیت الله بهجت (ره) در ادامه توضیحاتشان میفرمایند: وجود مقدس امام عجلاللهتعالیفرجه به ما نزدیک است: «نَراهُ قَرِیبا»، به نزدیکی همین قرآن، ما باید شیوهای را در پیش بگیریم که بتوانیم از این نزدیکی حسن استفاده را داشته باشیم.
هنگام ظهور عام در عالم قیامتی بر پا میشود و باور ما این است که قیامت «يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ»[7] است- یعنی پنهان و سریره انسان ظاهر میشود – پس اگر هم اکنون میخواهیم با اماممان ارتباط برقرار کنیم و ظهور خاصی در وجودمان محقق شود، باید سریرهای پاک داشته باشیم، تا زمانی که از باطنمان پرده برداری میشود در محضر مولایمان شرمنده نشویم.
هیچ گاه رهایتان نمیکنیم
اگر تصور ما در مورد امام زمان این است که حضرت به ما بیتوجه هستند نهایت بیانصافی است. زیرا ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه در توقیعشان به شیخ مفید (ره) میفرمایند:
«إِنَّا غَیرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکم ْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکرِکم»
«ما هیچ گاه نگاه چوپانیمان را از شما بر نمیداریم و هیچگاه رهایتان نمیکنیم، ما شما را فراموش نمیکنیم.»
امام علیهالسلام همچون پدری است که فرزند گرفتار و محتاج خود را از یاد نمیبرد، بچه مضطرش را رها نمیکند و نهایت توجهاش را به او معطوف میکند.
حضرت در توقیعشان میفرمایند: «غَیرُ مُهْمِلِینَ … وَ لَا نَاسِینَ…» در کلامشان اسم فاعل به کار میبرند که از آن اراده حال و آینده میشود، گویا میفرمایند: ما همیشه شما را مورد توجه خاص قرار میدهیم و همواره به یادتان هستیم.
بنابراین اگر در فراز و نشیبهای زندگی و در کشاکش سختیها و مشکلات تصور کنیم امام عجلاللهتعالیفرجه فراموشمان کردهاند، دیدگاهمان حاکی از این است که العیاذ بالله قول حضرت را باور نداریم.
- یکی از بزرگان نکته لطیفی را مورد توجه قرار داده است. ایشان میگوید: «عباس» و «ابا صالح» هر دو ابجدشان 133 است. همانگونه که حضرت عباس سقّا است و آب معرفت در اختیار عاشقانش میگذارد، امام عصر عجلاللهتعالیفرجه هم برای شیعیانشان آبرسانی دارند و نمیگذارد طالبان معرفت تشنه بمانند. «إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکمْ غَوْراً فَمَنْ یأْتِیکمْ بِماءٍ مَعِین»[8]
قرآن مهجور
برخی از بزرگان وجود مقدس امام زمان عجلاللهتعالیفرجه را قرآن مهجور میخوانند.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله به محضر خداوند شکایت میکند و میفرماید:
«یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً»[9]
«پروردگارا! قوم من این قرآن را (که خیلی به آنها نزدیک بود) مهجور گذاشتند و ترکش کردند.»
اگر ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه را رها کنیم و از او فاصله بگیریم، قرآن ناطق را مهجور گذاشتهایم، و خدایی ناکرده روزی مورد گله و شکایت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله قرار میگیرم.
روایت معروف «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَج»[10] «برترین جهاد امّت من، انتظار فرج است، » به این معناست که باید نهایت جد و جهد را داشته باشیم تا امام زمانمان را از مهجوریت خارج کنیم، ایام عمرمان را با یاد و نامش سپری سازیم و ارتباطمان را با وجود مقدسش روز افزون نمائیم.
باید با تمام وجود ظهور خاص حضرت را طلب کنیم؛ به میزانی که ظهور خاص برای افراد محقق شود، فضای ظهور عام فراهم میگردد و عالم برای جلوهگری تام امام عصر عجلاللهتعالیفرجه آماده میشود.
- زیارت آل یاسین از لِسان مبارک امام زمان عجلاللهتعالیفرجه نقل شده است و امام عصر عجلاللهتعالیفرجه در این زیارت به ما میآموزند که چگونه با حضرت سخن بگوئیم.
در آل یاسین در تمام سلامها ضمیر، ضمیرمخاطب است : «اَلسلامُ عَلَیکَ …». بنابراین امام به ما میآموزند که در کنار ما هستند؛ و حاضر و ناظر بر احوال ما.
«بِنَفْسي اَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنّا»[11] « جانم فدایت، ای غایبی که حاضری و از جمع ما جدا نیستی.»
پس اگر نمیتوانیم با حضرت ارتباط برقرار نمائیم، حضورش را درک نمیکنیم و از دیدارش محرومیم، به خاطر حجابها و موانعی است که خودمان ایجاد کردهایم.
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ، از میان برخیز
باید کدورت جهالت و معصیت را از قلب و دلمان بزدائیم و پاک شویم، تا بتوانیم با قلب عالم امکان ارتباط داشته باشیم.
به میزانی که به طهارت باطنی برسیم و با وجود مقدس حضرت سنخیّت پیدا کنیم، میتوانیم به درک حضورش نائل شویم.
رو قیامت شو قیامت را ببین
دیدن هر چیز را شرط است این
نقش وساطت حضرات معصومین علیهمالسلام
به وجود مقدس امام زمان عجلاللهتعالیفرجه قسم که غیر ممکن است بدون توجه به امام عصر عجلاللهتعالیفرجه بتوانیم حقیقتاً قصد خدا را داشته باشیم و غیر ممکن است بدون گذر از قلعه ولایت موّحد شویم.
غایت همه ما قرب و وصال به خدای سبحان است، امّا حضرت امام هادی علیهالسلام در زیارت جامعه به من و شما آموزش میدهند: «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکم» «هر کس اراده خدا را کرده باید آغاز را با شما داشته باشد.»
نمیتوانیم بدون عنایت و دستگیری امام معصوم علیهالسلام به خدا برسیم، «وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ إِلَیکم»«هر کس قصد خدا را کرده باید ابتدا به شما توجه کند، شما را قبله قرار دهد و از طریق شما به حق برسد.»
حضرات معصومین علیهمالسلام «باب اللهاند» و بدون وساطت آنها، قربی نصیبمان نمیشود، اگر هم بدون عبور از درِ ولایت به مقاماتی نائل شویم و به قربی برسیم، پس از زمان کوتاهی از آن حریم اخراج میشویم، زیرا همچون سارقی هستیم که از دَر وارد نشده است.
***
امام رضا علیهالسلام در دعایشان[12] برای صاحب الزمان عجلاللهتعالیفرجه علاوه بر اینکه حضرت حجّت را به ما معرفی میکنند، وظائفمان را در قبال ایشان مشخص کرده و ما را نسبت به نتایج پیوستمان با امام آشنا میکنند.
«اللَّهُمَّ اسْلُک بِنَا عَلَى یدَیهِ مِنْهَاجَ الْهُدَى»
«خدایا! ما را در راه هدایت، بر دو دست اماممان سلوک بده»
اگر ما در آغوش محبّت بزرگی قرار بگیریم، دائم با او سیر کنیم و او ما را به سمت هر هدف و مقصدی ببرد، نه راه را گم میکنیم و نه از سلوکمان خسته میشویم.
از خدای سبحان طلب میکنیم سالکمان کند، ولی خودمان طیّ طریق نکنیم، میخواهیم در آغوش پرمهر امام زمان عجلاللهتعالیفرجه سیر الی الله داشته باشیم، تا به اوج کرامت و عزت برسیم، میخواهیم در آغوش وجود مقدسی قرار گیریم که دارای همه کمالات انسانی است، تا در کمال انقطاع از خلق به سوی خالق برویم.
امام رضا علیهالسلام به ما میآموزند زمانی که از خدای متعال درخواست میکنیم تا در آغوش معرفتی کل الکمال قرار گیریم، باید چتر دعایمان گسترده باشد، و تنها برای خود طلب نکنیم.
اگر یک نفر هم از قافله جا بماند، موجب اذیت دیگران میشود.
از نتایج معرفة الامام
«اللَّهُمَّ اسْلُک بِنَا عَلَى یدَیهِ مِنْهَاجَ الْهُدَى» از این عبارت دعا، چند نکته برداشت میشود:
معرفة الامام باید مایه حرکت باشد نه توقف، باید مایه کمال باشد نه اقامت در نقائص، «اسْلُک بِنَا» «سلوکمان بده»
با شناخت امام علیهالسلام به توحید افعالی میرسیم، به این حقیقت واقف میشویم که مصدر تمام حرکات مثبت زندگیمان خدای سبحان است، و واسطه فیاضیت او، حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه.
هر عملکرد ارزشمندی که انجام میدهیم به این علت است که در آغوش حضرت جای گرفتهایم. «اللَّهُمَّ اسْلُک بِنَا عَلَى یدَیهِ» بنابراین از دیگران توقع سپاسگزاری و قدردانی نداریم؛ هر کس هم بخواهد از ما تقدیر و تشکر کند، میگوئیم برای بزرگتر و ولی نعمتم دعا کن که همه لطفها از ناحیه اوست.
- اگر میخواهیم ببینیم در بین دو دست امام هستیم یا نه، باید به دو نکته توجه کنیم:
امور زندگی برایمان سهل است یا سخت؟ اگر کارهایمان در اوج آسایش و آسانی انجام میشود و هیچ وظیفه و مسئولیتی در نظرمان سخت نمیآید، معلوم است خود را به حضرت سپردهایم و او سیرمان میدهد.
دیگر اینکه وقتی در میان دستهای امام علیهالسلام قرار میگیریم، همیشه در مسیر صحیح حرکت میکنیم.
«منهاج الهدى» راه شریعت است و در آن هیچ نظر شخصی و سلیقه فردی راه ندارد. «منهاج الهدى،» طریقی است بدون افراط و تفریط.
اگر در دستهای امام زمانمان جای گیریم دیگر از مشکلات و مصائب زندگی رنجور نمیشویم زیرا میدانیم در آغوش پر مهر حضرت هستیم، و از نصرت و حمایت او برخورداریم، بنابراین امیدواریم که مشکلاتمان در اسرع وقت و به احسن وجه مرتفع شود.
اگر «عَلَى یدَیهِ» بودن را باور داشته باشیم، دیگر در کمبودهای زندگی، چشممان به دست خلق نیست زیرا میدانیم که مولایمان نعم الکفیل است و ما را تأمین میکند.
توجه به حقیقت «عَلَى یدَیهِ» آرامش بخش و امنیت زاست، زیرا میدانیم امام ما را در مسیری سلوک میدهد که به وصل و قربمان منتهی شود، بنابراین دیگر برآورده شده یا نشدن حاجات، به دست آوردنها و از دست دادنها و … برایمان مهم نیست.
و با احساس «عَلَى یدَیهِ» بودن، نهایت آرامش، سرور و لذت را در مییابیم، چرا که باور داریم در آغوش او از عنایت و حمایت دائم برخوردار میشویم.
حکایت: یابن رسول الله، یابن رسول الله، التوبه التوبه التوبه
آیت الله بهجت (ره) از علامه میرجهانی (ره) نقل میفرمایند: من در خدمت آمیرزا ابوالحسن اصفهانی بودم، برای ایشان پاکت نامهای آوردند که در آن دو برگه قرار داشت که روی آنها 16 بیت شعر نوشته شده بود، شعری از شاعری سنّی مذهب که آن را در رَد مهدویت سروده بود و اعتقاد به امام زمان عجلاللهتعالیفرجه را به طور کامل به استهزاء گرفته بود.
نامه را یکی از علمای اهل تسنن یمن به نام بحرالعلوم- نه آن بحر العلوم معروف شیعه – فرستاده بود، و نوشته بود شما شیعیان دلیلتان برای قبول مهدویت چیست؟ آسید ابوالحسن اصفهانی نامه را خواندند و گفتند: برای او در جواب بنویسید که به نجف بیاید تا امام زمان عجلاللهتعالیفرجه را به او نشان دهم.
پس از دو ماه آقای بحرالعلوم یمنی سنّی خدمت آقا سید ابوالحسن آمد. سپس ایشان به همراه خادمشان و آقای بحرالعلوم سنّی و پسر بحر العلوم به وادی السلام رفتند و سر چاهی ایستادند و وضو گرفتند. آقا سید ابوالحسن به مقام امام زمان عجلاللهتعالیفرجه رفتند، آن سه نفر دیگر بیرون ایستادند، آقا سید ابوالحسن شروع کردند به حرف زدن، چند دقیقه گذشت، سپس گفتند: آقای بحرالعلوم وارد شوید، به مجرد اینکه آقای بحرالعلوم سنّی میخواست به داخل برود پسرش هم با او همراه شد. آقا سید ابوالحسن از داخل صدا زدند پسرتان داخل نشود، فقط خودتان بیایید.
پسر آن آقای بحرالعلوم میگوید: مدت طولانی صدای حرف میشنیدم ناگهان نوری دیدیم که مثل خورشید همه جا را روشن کرد، و بعد صدای ناله پدرم به گوش رسید که فریاد زد، مرحوم آقا سید ابوالحسن آمدند پسر بحر العلوم را صدا زدند وگفتند: پدرت حالش بهم خورده بیا کمکش کن. میگوید: سراغ پدرم رفتم، بعد از مدتی به هوش آمد و خطاب به آقا سید ابوالحسن گفت: یابن رسول الله، یابن رسول الله، التوبه التوبه التوبه، طریقه شیعه شدن را به من یاد بده میخواهم شیعه بشوم. بحرالعلوم یمنی شیعه میشود و از آنجا که مُفتی اهل تسنن بوده تعداد زیادی بعد از تشیع او، شیعه میشوند.
یا صاحب الزمان!
ای مولای مهربانی که به سنی بیاعتقاد به خود، اجازه ملاقات میدهی! عمری است که در طلب دیدنت نالیدیم و تمّنا کردیم:
«اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَة»
منت گذار و چشمهای آلوده ما را به دیدار جمال نورانیت روشن فرما.
جلسه: جلسه 15
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] كتاب غيبت نعمانی، ص242
[2] زاد المعاد- مفتاح الجنان، ص402 [دعاء العديلة الكبير]
[3] عيون أخبار الرضا عليه السلام، جلد۱، صفحه۲۱۲
[4] سوره مبارکه قمر، آیه 17
[5] سوره مبارکه معارج، آیات 6 و 7
[6] سوره مبارکه نحل، آیه 77
[7] سوره مبارکه طارق، آیه 9
[8] سوره مبارکه ملک، آیه 30
[9] سوره مبارکه فرقان، آیه 30
[10] بحارالانوار (ط-بیروت)، ج74، 141
[11] دعای ندبه
[12] مفاتیح الجنان، دعای بعد از دعای عهد