به میزانی كه شناختمان نسبت به حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه افزایش یابد، بیشتر میتوانیم استعدادهای ناشناخته خود را شناسایی كنیم.
یكی از توانمندیهای ما، رسیدن به مقام تسلیم است؛ مقامی كه در دوره غیبت، در پرتو ارتباط با حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه میتواند به اوج خود برسد؛ برخی از مؤمنین از این روحیه بیبهره هستند و به خود اجازه میدهند در امور مختلف اعتراضها و شكایتهای متعددی را مطرح كنند.
در زمان غیبت، از طریق معرفتی كه نصیب ما میشود، میتوانیم زمینههای رسیدن به تسلیم را فراهم كنیم.
آیت الله بهجت (ره) فرمودند: «گاهی كراماتی كه از اولیاء الله میشنویم به نظرمان اموری بسیار عجیب میآید، ولی عجیبتر از این كرامات، معرفتی است كه خداوند نسبت به خودش نصیب ما فرموده است؛ اگر قرار است امری موجب تعجب ما شود، باید از توان معرفتیمان نسبت به خداوند متعجب شویم. معرفتی كه خدای سبحان در اختیار ما میگذارد به مراتب از كرامت اولیای الهی بالاتر است.»
این شناخت در زندگی ما بركات زیادی دارد كه یكی از آنها صاحب كرامت شدن است.
طبق روایات، مردم آخر الزمان میتوانند مفاهیم و آیات ابتدایی سوره مباركه حدید را درك كنند، این سخن به این معناست كه نوع معرفت افراد در آخرالزمان نسبت به مردم ادوار گذشته عمق بیشتری دارد و از قدرت درك بالاتری برخوردارند؛ هر چقدر بیشتر در وادی شناخت پیش رویم، بیش از پیش از معرفت الله بهرهمند میشویم؛ این امر موجب میشود كه در برابر خدای سبحان به تسلیم بیشتری برسیم و جهت طولانی شدن دوره غیبت هیچ اعتراضی به حضرت حق نداشته باشیم.
در ادامه، به بررسی فرازهایی دیگر از دعای زمان غیبت میپردازیم.
«أَنْتَ الْعَالِمُ غَیرُ مُعَلَّمٍ بِالْوَقْتِ الَّذِی فِیهِ صَلَاحُ أَمْرِ وَلِیّكَ فِی الْإِذْنِ لَهُ بِإِظْهَارِ أَمْرِهِ وَ كَشْفِ سِرِّه»
«خدایا! تو همان عالمی هستی كه از كسی آموزش ندیده است (و دارای علم ذاتی هستی). تو عالم هستی به زمانی كه صلاح است ولی امرت در آن ظهور نماید، تو عالمی به اینكه چه زمانی به او اجازه دهی امر ولایت را اظهار كند، پرده را بالا زند و جلوهگری را آغاز كند.»
«وَ صَبِّرْنِی عَلَى ذَلِك»
«خدایا! مرا صبور فرما تا منتظر آن زمان بمانم»
صبور بودن یعنی مقاوم و استوار ماندن؛ از خداوند سبحان درخواست میكنیم تا در دوره غیبت گرفتار ضعف و تردید نشویم و در اعتقاد و عمل نلغزیم؛ میخواهیم تا صبورانه چشم انتظار مولایمان باشیم و بیصبرانه انتظار نكشیم.
در صورتی كه صبر پیشه كنیم در زمان غیبت از تندباد حوادث آسیب نمیبینیم، از صراط مستقیم خارج نمیشویم و در عرصه اعتقادات و عملكردهای صحیح، پایدار میمانیم.
«حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ وَ لَا أَكْشِف عَمَّا سَتَرْتَه»
«خدایا! مرا به گونهای مقاوم كن كه دوست نداشته باشم آنچه تو به تأخیر میاندازی زودتر واقع شود، و آنچه تو به تعجیل میاندازی به تأخیر افتد»
روحیه صبر و مقاومت، پیش از آنكه در عملكرد ما خود را به نمایش بگذارد، در قلب و دل ما اثر میگذارد:
خدایا! مرا در عصر غیبت به گونهای صبور كن كه پردهبرداری از چیزهایی را كه تو پنهان كردهای درخواست نكنم؛ این قابلیتی بسیار ارزشمند است كه انسان آنچه را خداوند دوست دارد دوست داشته باشد و آنچه او نمیخواهد، طلب نكند.
افراد در زمان غیبت میتوانند به این قابلیت بزرگ راه پیدا كنند كه ارادهشان با اراده خداوند هم سو و هم جهت شود.
«وَ لَا أَبْحَثَ عَمَّا كَتَمْتَه»
«خدایا! نمیخواهم چیزهایی را كه تو پوشاندهای، جستجو كنم»
قرار است ما مشغول بندگی باشیم و به آنچه مقرر نموده خشنود گردیده و مقدرات پنهان خویش را جستجو نکنیم.
«وَ لَا أُنَازِعَكَ فِی تَدْبِیرِك»
«خدایا! مرا به گونهای قرار بده كه با تو در تدبیرت نزاع نكنم»
از خداوند درخواست میكنیم تا از برنامهریزیای كه برای زندگیمان كرده شكایت نداشته باشیم و با او درگیر نشویم، اگر خدای متعال را به عنوان ربّ خود قبول داریم، باید ربوبیتش را در زندگیمان بپذیریم و باور داشته باشیم هر چه مطابق حكمتش برای ما رقم زده برای رشد و كمالمان مناسب است.
خواهان آن هستیم كه نه تنها منازع خداوند نباشیم، بلكه با ولی امرش هم نزاع نكنیم؛ همین كه از حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه گله كنیم كه چرا در پاسخ این همه زیارت خواندن و سلام دادن، جواب سلام مرا نمیدهد، نزاع با امام زمان عجلاللهتعالیفرجه است، نزاعی از سر جهل!؛ جواب سلام واجب است، مگر میشود «ولیّ خدا» امری واجب را فروگذار كند؟
اگر قائل شویم كه حضرت امر واجبی را انجام ندادهاند، در تصور خود عصمت امام علیهالسلام را خدشهدار كردهایم، در اصل، در عالم معنا ابتدا امام علیهالسلام به ما سلام كردهاند و سلام دادنهای ما در حكم جواب سلام حضرت است.
عشق از معشوق اول سر زند
تا به عاشق جلوه دیگر كند
گاهی الطاف امام زمان عجلاللهتعالیفرجه را نسبت به خود كم میبینیم، و با همین روحیه ناسپاسی، مقدمات نزاع با «ولیّ خدا» را فراهم میكنیم، اگر با دید مادی خود به مسائل بنگریم از حضرت گله میكنیم چرا پس از درخواست آن همه حوائج بزرگ و مهم، تنها گشایش محدودی برایمان صورت گرفته است؟؛ توجه نداریم كه قیمت یك توفیق جدید در عبادات، از ثروت همه عالم بیشتر است، روحیه تسلیم در برابر مشیّت خداوند از تمام دنیا و مافیها ارزشمندتر است، نمیدانیم كه اگر حضرت، از سر مهر و محبت به ما نگاهی كنند، همان نگاه، تمام گشایشهای زندگیمان را به دنبال خواهد داشت.
«ولَا أَقُولَ لِمَ وَ كَیفَ وَ مَا بَالُ وَلِی الْأَمْر اللَّهِ لَا یظْهَرُ وَ قَدِ امْتَلَأَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْجَوْر»
«خدایا! مرا به گونهای قرار ده كه نگویم چرا و چگونه، و نگویم با وجود این كه زمین پر از ظلم و جور است چرا ولی امرت ظهور نمیكند؟»
اگر با خدای سبحان چون و چرا كنیم و نسبت به زمان ظهور اعتراض داشته باشیم، به این معناست كه نسبت به وضع عالم، خود را از خداوند مطلعتر میدانیم! زیرا قائل هستیم كه تمام عالم را ظلم فرا گرفته است ، و ستمگریها به حدّی رسیده كه هنگام ظهور منجی فرا رسد، و خداوند به این امر توجّه ندارد! (نعوذ بالله)
- در ابتدای فرازهایی كه بررسی كردیم به خداوند میگوییم: «لَا أُحِبَّ…..لاأُنَازِعَكَ ….َ لَا أَقُول» محبّت امری قلبی است، نزاع جنبه عملی دارد و اقوال ما هم مطالبی است كه با زبانمان اظهار میكنیم.
گویا از این عبارات دعا میآموزیم كه منتظر باید قلب و دلش با عمل و قولش هماهنگ گردد و با اراده خدای سبحان هم سو و هم جهت باشد؛ عاشق صادق باید دل، زبان وعملش صالح باشد تا بتواند ادعا كند درانتظار مُصلح عالم به سر میبرد.
«و أُفَوِّضُ أُمُورِی كُلَّهَا إِلَیك»
«خدایا! مرا به گونهای قرار ده كه تمام امورم را به تو تفویض كنم»
تفویض به معنای «ترك تدبیر» است. باید آنقدر به خداوند اعتماد داشته باشیم كه همه برنامه زندگیمان را به او بسپاریم، نه این كه در امور زندگی هیچ تدبیری نداشته باشیم و برای ساماندهی امورمان تدبیری نیاندیشیم، بلكه در زندگی مجری برنامههایی میشویم كه خداوند برایمان تعیین كردهاند، نه مجری خواستهها و نفسانیات خود.
در ادامه به چند روایت اشاره میکنیم:
- شخصی از امام صادق علیهالسلام در مورد آیه 49 سوره مباركه عنكبوت سؤال كرد:
«بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیناتٌ فی صُدُورِ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ»
«بلكه قرآن آیات بینه ماست كه در سینه اهل علم است»
امام صادق علیهالسلام فرمودند: ما اهل بیت «أُوتُوا الْعِلْمَ» هستیم (همان كسانی كه قرآن در سینه آنهاست) آن شخص گفت: فدایتان شوم، تا زمانی كه «قائم» قیام كند؟ امام صادق علیهالسلام فرمودند: همه ما قیام كنندگان به امر خداوند هستیم، امّا او صاحب السیف (صاحب شمشیر) است، زمانی كه او ظهور كند روزگار روزگار دیگری است.[1]
در این دعا آموختیم كه باید در زمان غیبت محبّتهایمان را ساماندهی كنیم، دلمان را تحت نظر خداوند قرار دهیم تا فقط آنچه را كه او میپسندد، دوست داشته باشیم.
وقتی قلب و دلی این گونه شود، محبت خدا، كلام خدا و «ولی خدا» در آن جای میگیرد، محبت «أُوتُوا الْعِلْمَ» كه كلام الله در سینه آنهاست.
باید با همه وجود شاكر این نعمت باشیم كه خداوند به ما دلی ارزانی داشته كه تجلیگاه محبت قرآن ناطق و قرآن صامت است سپاسگزار حضرت حق باشیم كه ما را محّب حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه قرار داده و ما را در جاده انتظار، به امید قرب و وصل او رهسپار كرده است.
باید مراقب باشیم همواره صحیفه قلب و صفحه دلمان را پاك نگه داریم تا بتوانیم ادعا كنیم:
دل سراپرده محبّت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
- خدای متعال در سوره مباركه فصلت آیه 16 میفرماید:
«لِنُذیقَهُمْ عَذابَ الْخِزْی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى وَ هُمْ لا ینْصَرُون»
«حتماً به گروهی در همین دنیا عذاب خواری را میچشانیم، و قطعاً عذاب آخرت خوار كنندهتر است، و این گروه یاری نمیشود»
ابوبصیر از امام صادق علیهالسلام سؤال میكند: «عَذابَ الْخِزْی» در این دنیا چیست؟
حضرت میفرمایند: چه عذابی دردناكتر و رسواكنندهتر از این عذاب است كه فردی در خانه خودش و در اتاق خودش، و كنار دوستان و همسر خودش باشد، ناگهان خانواده او گریبانشان را پاره كنند و برای او ناله بزنند. مردم بگویند: چه شده؟ و آنها پاسخ دهند: فلانی مسخ شد (یعنی یك دفعه به یك حیوان تبدیل شد، به شكل غیرانسانی در آمد).
ابوبصیر میپرسد: این اتفاق قبل از ظهور حضرت میافتد یا بعدش؟ امام صادق علیهالسلام میفرمایند: قبل از ظهور»[2]
آیا افراد واقعاً یك دفعه حیوان میشوند؟ در مسخ لازم نیست حتماً صورت فرد تغییر كند و شكل ظاهریاش عوض شود، ممكن است فردی سیرتش تغییر كند و از آدمیّت به حیوانیّت برسد.
- خدای سبحان در آیه 10 سوره مباركه عنكبوت میفرماید:
«وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَیقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَ وَ لَیسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فی صُدُورِ الْعالَمین»
«وقتی نصرتی از جانب خدا میرسد دستهای میگویند: ما با شما بودیم. آیا خدا داناتر نیست به آنچه در سینه مردمان است»
در ذیل آیه مباركه، روایت[3] آمده است كه: منظور از «نَصْرٌ مِنْ رَبِّك» وجود مقدس حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه است. آن هنگام كه وقت ظهور میرسد، گروهی به اهل انتظار میگویند: «ما با شما منتظران بودیم.» و خداوند میفرماید: «آیا من به آنچه در سینه مردم است آگاهتر نیستم» پس جای حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه در سینه منتظران اوست.
خدایی كه به پیامبرش میفرماید: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» [4]«آیا براى تو سینهات را نگشادهایم؟» میتواند به تبع پیامبر صلیاللهعلیهوآله صدر شما را هم آنقدر وسعت دهد كه بتواند جایگاه امام زمان عجلاللهتعالیفرجه باشد.
بر قلب مَنَت منزل و مأواست بیا
بر روی دو دیدهام تو را جاست، بیا
از بهر خدا از بر دلداده مرو
ای دلبر من جای تو اینجاست، بیا
جلسه: جلسه 2
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] بحارالانوار، ج23، ص189
[2] بحارالانوار، ج52، ص242
[3] بحارالانوار، ج51، ص47
[4] سوره مباركه انشراح، آیه1