شناخت امام زمان (عج) ـ بخش سیزدهم

«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»

«هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، همچون مرگ زمان جاهلیت از دنیا رفته است.»

 

مردم در دوران جاهلیت دین مداری نداشتند، ظاهراً عبادت و بندگی می‌کردند، اما عبدالصنم بودند نه عبدالله.

معرفت نسبت به امام ، انسان را عبد خدا می‌نماید و از این طریق زندگی جاهلانه او را متحول می‌کند.

وجود امام، وسیله شناخت خداست

 

مبدأ و معاد، محور اعتقادات حقه ماست.

 

در زیارت ماه رجب می‌خوانیم:

«أَرْكَاناً لِتَوْحِيدِك»

 «آن ها ارکان و پایه‌های توحید تو هستند»

توحید به واسطه حضرات معصومین تبیین می‌شود.

امام باقر علیه السلام می‌فرمایند:

«بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى‏»

«به وسیله ما یگانگی به خدای تبارک و تعالی نسبت داده می‌شود»

اگر معرفت و شناخت نسبت به امام حاصل شود، اولین رکن دین که توحید است در زندگی افراد ظهور می‌کند و مرگ جاهلانه از صحنه زندگی آن‌ها دور می‌شود.

 

راه بی‌نیازی از ما سوی‌الله

 

در واقع به واسطه معرفة الامام، معرفة الله نصیب افراد می‌شود و با شناخت حضرت حق از هرگونه عبادت غیرحق دوری می‌کنند .

حضرت اباعبدالله علیه السلام می‌فرمایند:

«إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ»

«خداوند، که ذکرش بزرگ است، بندگان را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس زمانی که او را بشناسند بنده او می‌شوند و‌ هنگامی که او را بندگی کردند از بندگی غیر بی‌نیاز می‌شوند.»

در حقیقت، این مسیر از معرفة الامام آغاز می‌شود و در نهایت به استغنا از غیر خدا می‌انجامد.

امام باقرعلیه‌السلام می‌فرمایند :

«بِنَا عُرِفَ اللَّهُ»

«معرفت خدای سبحان به وسیله ما صورت می‌گیرد»

از امام حسین علیه السلام سوال شد معرفة الله چیست؟ حضرت پاسخ دادند:

«مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ»

«معرفه الله شناخت اهل هر زمانی نسبت به امامی است که خداوند طاعت او را بر آن ها واجب کرده است.»

شناخت امام هر زمان، تنها راهی است که زندگی عالمانه را برای انسان به ارمغان می‌آورد و او را از جهالت مصون و محفوظ می‌کند.

 

امام، موجب مصونیت از جهالت

 

در صلوات شعبانیه، معصومین علیهم‌السلام را با عنوان «عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِين‏» یاد می‌کنیم .

از طریق اهل بیت، مصونیتى نصیب ما می‌گردد که از هر جهالت، شیطنت، رذالت و آسیب در امان می‌مانیم.

اگر معرفت امام در طول عمر برای انسان حاصل شود می‌تواند همه خیرات و فضائل را، چه اعتقادی، چه عملی و چه اخلاقی، با سهولت کسب نماید، زیرا به منشاء خیر نزدیک شده است .

«إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ»

آری ، هر زمان از هر فضیلت و کمالی برخوردار می شویم ، نشانی از جلوه گری معصوم در زندگی ما ست.

از   رهگذر  خاک  سر  کوی  شما  بود

هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد

 

گمراهی در کمین ماست

 

بر این باوریم که امام عصر علیه السلام همواره در عالم جلوه‌گری جدید دارد. بنابراین هرگز نباید به میزان معرفت فعلی خود قناعت کنیم .

«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏».

«خدایا حجت خویش را به من بشناسان که اگر حجت خود را به من معرفی نکنی در دینم گمراه می‌شوم»

در این دعا، درخواست تعلیم و دانستن نیست، بلکه طلب تعریف و یافتن است .

معترفیم که خدای سبحان حجّت خویش را به ما می‌شناساند، اما هر یک از ما باید احساس نیاز خویش را برای این یافتن نشان دهیم. به همین جهت نمی‌گوییم :«عرفنا»، می گوییم: «عرفنی» و کسب این معرفت را یک ضرورت قطعی و جدی می‌دانیم . زیرا اگر شناخت نسبت به امام صورت نگیرد قطعا گمراهی در کمین ماست، همان گمراهی که در نمازهای روزانه، در سوره حمد، حداقل ده مرتبه از خدای سبحان خواستار دوری از آن هستیم.

 

جلوه‌گری‌های مکرر

 

همواره به عنوان یک دعای واجب از خدای سبحان طلب می کنیم: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم‏» .

در خواست مکرر ما به این معناست که باور داریم سلوکی که تا دیروز داشته‌ایم برایمان کافی نیست، امروز باید جلوه‌گری جدیدی از امام خویش را بیابیم .

این که هر روز طلب هدایت می‌کنیم، در حقیقت اقرار ما به جلوه‌گری‌های مکرر امام عصر «عج» است .

شاید جلوه‌گری‌ای که امروز در زندگی ما محقق می‌شود امر جدیدی باشد که تاکنون با آن مواجه نشده‌ایم .

حقیقت دردناک این است که خورشید وجود امام می‌تابد و ما در تاریکی به سر می‌بریم ، او حاضر است و ما غایبیم ، او جلوه‌گری می‌کند و ما در غفلت به سر می‌بریم .

ای  در  درون  جانم  و جان  از تو  بی خبر

وز  تو  جهان پر است و جهان از تو بی خبر

چون  پی برد به  تو دل و جانم که جاودان

در  جان  و  در  دلی ، و  جان از تو بی خبر

«بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا»

نقش تو در خیال و خیال از تو بی نصیب

نام  تو  بر  زبان  و  زبان  از   تو  بی  خبر

 

▪️▪️▪️▪️

به مناسبت این که در ماه شعبان به سر می‌بریم به بررسی فراز هایی از ادعیه این ماه می‌پردازیم .

 

رهاشدگان

 

در دعای شب نیمه شعبان می‌خوانیم :

« وَ اكْتُبْنَا فِي أَعْوَانِهِ وَ خُلَصَائِه‏»

این عبارت در کمتر دعایی یافت می‌شود. ما در بسیاری از ادعیه طلب می‌کنیم جزء اعوان و انصار امام زمان علیه السلام باشیم، ولی اینکه نام ما در زمره «خلصاء» امام عصر «عج» ثبت گردد، درخواستی است که در زمان‌های نادری بر زبان ما جاری می‌شود.

«خلصاء» کسانی هستند که از هرچه جز امام خود رها شده‌اند، کسانی که تیر مژگان حضرت آن چنان آنها را صید نموده که از دو عالم خلاص شدند .

«خلصاء» در بند غیبت یا ظهور امام، در بند لطف یا قهر حضرت یا در بند عطا یا منع ایشان نبوده و فقط اسیر عشق او هستند .

و زبان حالشان این است که:

هرچه آن خسرو کند، شیرین بود

می‌گویند:

به تیغم گر زند دستش نگیرم

و گر  تیرم   زند  منت   پذیرم

و می‌گویند :

چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را

که کس آهوی وحشی را از این خوش‌تر نمی‌گیرد

 

خوشی در همراهی با امام است

 

در بخش دیگری از دعای نیمه شعبان می‌خوانیم :

«وَ أَحْيِنَا فِي دَوْلَتِهِ نَاعِمِينَ وَ بِصُحْبَتِهِ غَانِمِينَ وَ بِحَقِّهِ قَائِمِينَ وَ مِنَ السُّوءِ سَالِمِين‏»

هر درخواستی که اجازه مطرح کردن آن به ما داده می‌شود، به این معناست که قابلیت تحقّق آن برای درخواست کننده وجود داشته و ظرفیت آن در اختیار او قرار داده شده است.

فقط لازم است که داعی، نیاز شدید خود را به آن مطلوب اظهار کند، تا آنچه طلب کرده برایش محقق شود.

« أَحْيِنَا فِي دَوْلَتِهِ نَاعِمِينَ » «در دولت او ما را با خوشی زنده بدار »

گویا این عبارت ، توصیفی از «خُلَصَائِه» می‌باشد که در عبارت بعدی توضیح خوشگذرانی آن‌ها مشاهده می‌شود:

«وَ بِصُحْبَتِهِ غَانِمِينَ» «خدایا ما را زنده بدار در حالی که غنیمت زندگی ما مصاحبت و همراهی با حضرت باشد»

قطعا کسی که وجودش انباشته از رذایل و ناپاکی‌ها باشد، توفیق مصاحبت با امام زمان «ع» نصیبش نمی‌شود .

رو  مجرد  شو،  مجرد را ببین

دیدن هر چیز را شرط است این

 

تمنای توفیق برای قیام به حق امام

 

«وَ بِحَقِّهِ قَائِمِينَ»

«خدایا ما را قائم به حق او قرار بده»

خواهان آن هستیم که همواره در محضر امام زمان «ع» وظیفه خویش را به نحو اتم و اکمل انجام دهیم. گرچه می‌دانیم بدهی ما به حضرت آنچنان سنگین است که اگر عمر نوح را داشته باشیم و شبانه‌روز در خدمت قرار بگیریم، نمی‌توانیم به اندازه‌ی ذره‌ای از حق امام خود را ادا کنیم .

با این وصف، در شب نیمه شعبان اجازه داده شده این درخواست بر زبان ما جاری شود که در زمره وظیفه‌شناسان و ادا کنندگان حق حضرتش باشیم.

«در دعا نمی‌گوییم «حق او را ادا کنیم»، بلکه درخواست می‌کنیم «قیام به حق او

شاید عبارت «قیام به حق»1 به این دلیل ذکر شده که اصلا ادای حق امام «ع» امکان ندارد.

البته به دلیل اینکه قادر به ادای حق نیستیم‌، نمی‌توانیم بی‌تفاوت و بی‌مسئولیت باشیم .

زندگی ما زمانی ارزشمند است که از قعود جدا شده و قیام به حق او بنماییم.

قیام به این معنا نیست که گاه و بیگاه در صدد پرداخت بدهی خویش به حضرت باشیم. قیام یعنی تحقق «ثبت لی قدم صدق»، قیام یعنی خالصانه در رکاب حضرت بودن، ثابت بودنی که در آن عرصه فقط خواستار اجرای نظرات امام «ع»‌باشیم و از نظرات خویش صرفه‌نظر نماییم.

 

«وَ مِنَ السُّوءِ سَالِمِين»

«خدایا ما را زنده بدار در حالی که از هر بدی در سلامت باشیم»

منظور از «سوء» یا سیئه‌ای است که از ما صادر می‌شود یا هر گستاخی و بی‌ادبی که در محضر امام از ما مشاهده می‌گردد.

در فراز دیگری از دعای شب نیمه می‌گوییم :

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّه‏»

«خدایا مرا از کسانی قرار بده که تلاش او مایه خوشبختی‌اش شود»

«وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ سَلِمَ فَنَعِمَ»

«و مرا در شمار کسانی قرار بده که (از بی‌دبی در محضر امام) سالم بمانند، به همین جهت متنعّم باشند.

 

▪️▪️▪️▪️

«فرازهایی از مناجات شعبانیه»

 

 «إِلَهِي أَقِمْنِي فِي أَهْلِ وَلَايَتِكَ مَقَامَ مَنْ رَجَا الزِّيَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِك‏»

 

اکسیر محبت

 

گویا در مناجات شعبانیه از خدای سبحان درخواست می‌کنیم کارت اقامت در میان اولیاء خود را برایمان صادر کند .

▪️در عبارت دعا ، لفظ  «أَقِمْنِي» آمده، نه «ادخلنی» .

باور داریم در ماه شعبان حضوری نصیب ما شده است، اما می‌خواهیم در این عرصه مقیم شویم. برای اقامت در میان اولیاء فقط به یک امر نیاز داریم و آن، هم اکسیر محبّت است.

از خداوند سبحان می‌خواهیم به گونه‌ای در جمع اولیاء مقیم شویم که محبتمان روز افزون شود .

می خواهیم از یک سو  هر روز جلوه‌گری جدیدی را از اولیاء مشاهده کنیم و از سوی دیگر ، هر روز محبوبیّت ما در میان آن جمع افزایش پیدا کند .

لازمه این امر این است که علی رغم طول اقامت، هیچ گونه بی‌ادبی و گستاخی ننموده و برای درک لذت حضور، به بهترین و کامل‌ترین وجه از فرصت‌ها بهره‌برداری کنیم .

 

 «فَلَا تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَك‏»

«خدایا من را از کسانی قرار نده که رویت را از او برمی گردانی »

 

ز  من رو مگردان

 

در دعای ندبه از امام زمان «ع» به عنوان وجه الله یاد کرده و عرض می‌کنیم : « أَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ تَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ»

در ماه شعبان ، هر روز به خود یادآوری می‌کنیم که امام عصر «عج» روی خود را از گروهی بر می‌گرداند، و نگرانیم که نکند در شمار کسانی باشیم که حضرت از آن‌ها روی‌گردان است.

رویگردانی امام از بنده، یعنی رویگردانی کل الخیر، کل الکمال، کل النور، کل الفضائل .

اگر چنین شود، انسان در جهنم دنیا سقوطی ابدی نموده است.

ما به لطف و رأفت امام «عج» خوشبین هستیم و او را عین الله می‌دانیم، چشم خدایی که نگاهش را از بندگان بر نمی‌دارد .

و باور داریم :

نقش   وفا   می‌کند،   پشت  به  ما  کی  کند

پشت ندارد چو شمع ، او همگی روست روست

 

«الهِي لَمْ اسَلِّطْ عَلى‏ حُسْنِ ظَنِّي قُنُوطَ الإِياس»

خدایا من یأس و ناامیدی را بر خوشبینی خود مسلط نمی کنم »

 «وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْك‏»

چشم دل ما را از این طریق که تو را ببیند، روشن کن »

 

نظری کن که به جان آمدم از دلتنگی

 

ذات حق قابل رؤیت نیست، درخواست ما برای نظاره حضرت حق، در واقع طلب مشاهده خلیفه کامله خداوند،  که در زمان ما وجود مقدس حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه الشریف  است، می‌باشد .

با دعای  «أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْك» تلویحاً از خدای سبحان می‌خواهیم چشم دل ما را نور ببخشد تا بتواند به خلیفه‌ی او نگاهی بیافکند، گرچه امام «عج» همواره به ما نگاه می‌کند و منتظر است ما به او نظر کنیم.

گویا در مناجات شعبانیه ذکر زیرلب ما این است که «مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك‏» «کی می‌شود تو ما را ببینی و ما تو را ببینیم ؟»

آری ، در ماه شعبان همواره منتظر یک نگاه هستیم، نگاهی که در فراز دیگری از مناجات شعبانیه آن را طلب می‌کنیم:

«نَظَراً يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّه‏»

دلمان می‌خواهد به چشم آمدنی شویم و مورد پسند مولایمان قرار گیریم  .

می‌خواهیم روزی بیاید که بگوییم :

«مژده بده مژده بده  ، یار پسندید مرا »

 

به ذره گر نظر کند

 

شب نیمه شعبان ، همچون شب قدر است .

به تعبیر مرحوم آیه الله شاه آبادی «شب قدر ، شب روانه شدن انسان کامل در عالم وجود است . همان طور که درلیلة القدر انزال قرآن در قوس نزول صورت می‌گیرد، وجود مقدس ولی الله الاعظم هم در شب قدر بر عالم امکان جلوه‌گری خاصی دارد .»

در واقع امام نزول می‌کند تا در قوس صعود، بندگان را با خود همراه کند. او فرود می‌آید تا صعود دهد، او در شب قدر بال و پر خویش را می‌گستراند تا انسان را از دنیای مادی بالا برده و در عرش حق سیر دهد.

همایی چون تو عالی قدر، حرص استخوان تاکی

دریغ   آن  سایه ی  همت  که  بر  نااهل  افکندی

امام نازل می‌شود  تا ما را از دنیا طلبی نجات بخشد، از هرگونه انحرافی دورمان کند و همّت ما را تنها به حقیقت معطوف نماید .

در محضر مولای خود، همچون ذره، ناچیز بودن خود را نشان می‌دهیم، تا با جذبه خود، ما را بالا برده و به خورشید وجود خویش نزدیک  کند .

به ذره گر نظر لطف پور  بوتراب کند

به  آسمان   رود   و  کار  آفتاب  کند

با زبان حال می گوییم :

اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان

گر نگاهی سوی  فرهاد دل افتاده  کنی

 

امام مشتاق ماست

 

باور داریم به مراتب بیش از اشتیاقی که ما به امام زمان «ع» داریم، حضرت مشتاق ما ست .

خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید :

« لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا»

« اگر آن ها که به من پشت کردند می دانستند که من چقدر مشتاق آنان هستم ، از شوق جان می دادند»

خدایی که مشتاق مدبرین و پشت کنندگان است ، پس به مقبلین و کسانی که به او رو می‌کنند چه اشتیاقی دارد؟!

مگر می‌شود خدای سبحان مشتاق گروهی باشد و خلیفه‌اش مشتاق نباشد؟

«او که می رفت مرا هم به دل دریا برد»

به محضر ولی عصر علیه السلام عرض می کنیم :

مولا جان !

ماه رمضان و ضیافت خدا را در پیش داریم .

بزرگان به ما توصیه کرده‌اند در زندگی بدون بزرگتر خود قدمی بر نداریم.

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن

ظلمات است ،  بترس از خطر گمراهی

آقا جان!

می‌خواهیم در ضیافت الهی با امام خود، با قطب عالم امکان همراه باشیم.

می‌دانیم در معیّت شما، نهایت قرب نصیبمان می‌شود و از الطاف خاص الهی بهره‌مند می‌گردیم .

آیت الله بهجت«ره»، در توضیح حدیث ثقلین می‌گویند : حضرت رسول در مورد قرآن و اهل بیت فرمودند «أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا» «آن دو از هم جدا نمی شوند »، یعنی همان قدر که قرآن در دسترس ماست ، امام هم در دسترس است .

آری، قرآن صامت، از قرآن ناطق جدا نیست .

اگر در مهمانی خدا ، به تلاوت قرآن دعوت شده‌ایم ، در حقیقت به پیوست با امام «ع» فرا خوانده شده‌ایم.

« فیه دعیتم الی مأدبة الله »

مگر می شود در ضیافت حضرت حق به سوی قرآن صامت دعوت شویم ، اما راه وصال به قرآن ناطق به رویمان بسته باشد‌؟

در شب های ماه رمضان، در دعای افتتاح می‌خوانیم:

«بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِين»

«برای کسی که مشتاق وصال باشد، در باز است »

در گشاده ست و صلا در داده ، خوان انداخته

مولای ما !

عاجزانه تمنا می‌کنیم با کرامت بی‌انتهایتان بر ما منّت بگذارید و این ضیافت الهی را ضیافت وصل ما قرار دهید .

یاریمان کنید تا در این  مهمانی‌ از غفلت به دور باشیم ، لذت قرب و حضور را درک کنیم و با گوش جان خود بشنویم که به ما نوید می‌دهید  :

«که تو هم از آن مایی»

 

تاریخ جلسه: 1399.1.27

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *