شناخت امام عصر (عج) ـ بخش نهم

نیاز به افزایش معرفت

 

معرفت حضرت ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه امر واجبی است كه نباید برای آن محدودیتی قائل شویم. این چنین نیست كه چون سال‌ها در عرصه شناخت امام زمان عجّل‌الله‌فرجه ‌گام برداشته‌ایم، روزگاری از این امر مستغنی شویم، بلكه علی الدوام نیازمند افزایش معرفت هستیم. بر این باوریم كه گرچه وادی معرفت عرصه‌ای بی‌انتهاست، اما ورود به این عرصه برای همگان میسر است به همین جهت همواره از حضرت حق درخواست می‌كنیم:

«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِی‏ حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏»[1]

معرفت نسبت به ولایت، ما را در صراط مستقیم قرار می‌دهد و در صورت فقدانش، خطر ضلالت و گمراهی تهدیدمان می‌كند، بنابراین باید در رفع موانع شناخت بكوشیم و با كسب معرفت بیشتر خود را از ضلالت دور كنیم.

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی                             غبار ره بنشان تا نظر توانی كرد[2]

بر این باوریم كه برای تحقق معرفت صحیح، هم از ناحیه ما اخلاص لازم است و هم جلوه‌گری‌ای از ناحیه معصوم نیاز است. جلوه‌گری معصوم همیشگی است «الله نور السماوات و الارض»[3] جلوه‌گری امام علیه‌السلام به عنوان جلوه نور خدای سبحان دائمی است ‌و ما باید با نیتی خالص در این مسیر قدم بگذاریم تا از این محرومیت خود ساخته، رها شویم.

از آنجا كه معرفی انسان كامل باید از لسان حضرت حق و لسان معصومین علیهم‌السلام صورت بگیرد تا معرفی كامل باشد، برای شناخت نسبت به ولیعصر عجّل‌الله‌فرجه به بررسی چند روایت می‌پردازیم.

 

وسعت وجود معصوم

 

روایتی نقل شده كه در آن به گسترش وجود معصوم پی می‌بریم:

«خَلَقَ اللّهُ مِن نُورِنا الْعَرْشَ وَ‏‎ ‎‏الکُرْسِیَّ وَ الْجَنَّةَ وَ النّارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ.»[4]

«خداوند از نور ما عرش و كرسی و بهشت و آتش و خورشید و ماه را خلق كرد»

عرش خدا از نور وجودی حضرات معصومین علیهم‌السلام آفریده شده است. برای پی بردن به وسعت عرش، باید ابتدا كرسی را بشناسیم «وَسِعَ‏ كُرْسِیهُ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»[5]؛ «كرسی خدا تمام آسمان‌ها و زمین را فرا گرفته است».

در روایتی نقل شده:‌

«فَضْلُ الْعَرْشِ عَلَى الْكُرْسِی كَفَضْلِ الْفَلَاةِ عَلَى تِلْكَ الْحَلْقَة»[6]

«كرسی در مقابل عرش مانند حلقه كوچكی است كه در بیابانی پهناور افتاده است»‌

با این تمثیل در می‌یابیم كه عظمت عرش برای‌مان قابل درك نیست.

عرش با وسعت بی‌نظیرش از وجود معصوم خلق شده است و كرسی كه همه آسمان‌ها و زمین را در برگرفته از نور معصوم آفریده شده است. خلقت بهشت با همه نعمات و بركاتش، نار، خورشید و ماه از نور وجود معصومین علیهم‌السلام ‌است.

همه این مخلوقات عظیم، جلوه‌ای از نور وجود امام عصر عجّل‌الله‌فرجه‌ است.

امام زمان عجّل‌الله‌فرجه‌ را به عنوان وجودی وسیع و گسترده می‌شناسیم كه ملك و ملكوت، همه جیره‌خوار او هستند و به خود می‌بالیم كه حضرتش بر ما منت گذاشته و توفیق ارتباط با خود را به ما عطا كرده است.

یكی از عرفا می‌گوید: اگر عرش و ما فی العرش صد هزار هزار برابر شود و در گوشه قلب انسان كامل قرار بگیرد، قلب انسان كامل آنقدر وسیع است كه اصلاً متوجه ورود این امور نمی‌شود.

برای تقریب به ذهن یك صندلی را در نظر بگیرید که گوشه‌‌ای از یك باغ ده هزار متری گذاشته شود، صندلی در چنین باغی اصلا نمود ندارد.

در نقد مطلب ذكر شده، یكی دیگر از عرفا می‌فرمایند: «آن عارف در مورد قلب خود سخن گفته نه در مورد قلب انسان كامل، زیرا قلب یك انسان الهی چنین است، ولی قلب انسان كامل كه مظهر اسم واسع خداست با این كلام قابل توصیف نیست زیرا قلب او تمامی اسماء و صفات بی‌منتهای حضرت حق را در خود جا داده است».

 

قلب انسان کامل حرم الله است

 

امام صادق علیه‌السلام میفرمایند: «الْقَلْبُ‏ حَرَمُ‏ اللَّه‏»[7] قلب انسان كامل حرم الله بوده و محل جلوه‌گری كامل خداست و جلوه‌گاه تمامی اسماء و صفات بی‌انتهای اوست پس قلب انسان كامل بی‌نهایت است.

همان گونه كه قلب دائم در حال انقلاب است، انسان كامل هم دائم فیض حق را دریافت كرده و در اختیار خلق قرار می‌دهد، نوع قبض و اعطای امام عجّل‌الله‌فرجه‌ با لحظه قبل تفاوت دارد. در نظر بگیرید وقتی قلب ما می‌‌‌خواهد به بدنمان خون‌رسانی كند، خون را به همه اعضاء می‌رساند و بین عضو بزرگ و كوچك فرقی نمی‌گذارد. انسان كامل واسطه فیضی است كه فیوضات حق را به همه موجودات منتقل می‌كند. خداوند فیض تكراری ندارد و هر لحظه افاضه جدیدی می‌كند، انسان كامل افاضات حق را دریافت كرده و در عالم پخش می‌كند.

 

افاضه به افراد متعدد در یک لحظه

 

نقل است روزی اصحاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام دور هم جمع بودند، یكی گفت: دیشب علی علیه‌السلام مهمان منزل ما بودند، دیگری گفت: امام علیه‌السلام خانه ما بودند، سومی گفت:‌ این دو نفر دروغ می‌گویند حضرت دیشب در خانه ما مهمان بودند. چهل نفر از اصحاب چنین ادعایی كردند. پس از اینكه امیرالمؤمنین علیه‌السلام به جمع آنها وارد شده و در جریان اختلاف آن‌ها قرار گرفتند فرمودند: «این امر عجیبی نیست، من می‌توانم در یك لحظه خانه همه شما باشم.»

انسان كامل در یك لحظه می‌تواند به اذن حق به افراد متعدد افاضه خاص داشته باشد، بدون این كه به وجود گسترده و بی‌نهایت او آسیبی وارد شود.

امام عجّل‌الله‌فرجه جلوه خدایی است كه در دعای جوشن كبیر او را اینگونه وصفت می‌كنیم:

«یا مَنْ‏ لَا یشْغَلُهُ‏ شَی‏ءٌ عَنْ شَی‏ء»

«ای خدایی كه چیزی تو را از چیز دیگر به خود مشغول نمی‌كند»

در نظام عالم همه ما در حكم شیء هستیم. خدای سبحان همان لحظه كه به شما مشغول است، به من و دیگری و دیگران هم مشغول است، بدون این كه اشتغال به فردی او را از اشتغال به فرد دیگر باز دارد.

 

حضوری موثر در گوشه گوشه زندگی

 

زمانی كه ما شناختی اگرچه محدود، نسبت به امام‌مان پیدا می‌كنیم در می‌یابیم كه حضرت در گوشه گوشه زندگی ما حضور دارد.

در دعای ندبه می‌خوانیم:

  • «وَ اجْعَلْ صَلَاتَنَا بِهِ‏ مَقْبُولَةً» یعنی عامل قبولی نماز، انسان كامل است.
  • «وَ ذُنُوبَنَا بِهِ مَغْفُورَةً» برای غفران ذنوب، وجود انسان كامل لازم است.
  • «وَ دُعَاءَنَا بِهِ مُسْتَجَاباً» برای اجابت دعای‌مان به انسان كامل نیازمندیم.
  • «وَ اجْعَلْ أَرْزاقَنا بِهِ مَبْسُوطَة» برای وسعت رزق به وساطت انسان كامل محتاجیم.
  • «وَ هُمُومَنا بِهِ مَكْفِیةً» برای رفع غم‌ها وغصه‌ها باید از وساطت انسان كامل بهره‌مند شویم.

همه خلایق سفر نشین امام زمان عجّل‌الله‌فرجه هستند و ما نیز برای انجام هر خیر باید او را واسطه قرار دهیم و برای رفع هر شری باید از وساطت انسان كامل برخوردار شویم.

 

جان به فدای اوست

 

در عالم امكان كامل‌ترین وجود، انسان كامل است، یعنی از واجب الوجود یك مرحله پایین‌تر. انسان كامل، ممكن الوجودی است كه قرین واجب الوجود شده است.

درعالم، حضرات معصومین علیهم‌السلام‌ عالی (جایگاه بالاتر و رفیع‌تر) هستند و ما دانی (جایگاه پایین) و در مسیری صحیح باید دانی فدای عالی شود تا به كمال برسد.

به همین جهت در زیارات می‌خوانیم: «بِأبى أنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ أهْلى وَ مالى» همچنین در دعای ندبه هفت مرتبه می‌گوییم: «بِنَفْسِی أَنْتَ» «جانم را فدای تو می‌كنم.»

فدا كردن جان برای امام عجّل‌الله‌فرجه، در جهت به كمال رسیدن ماست.

بنابراین هر زمان كه می‌خواهیم از محضر حق طلب و درخواستی داشته باشیم، ابتدا باید برای امام عصر عجّل‌الله‌فرجه دعا كنیم و سپس برای خودمان، حتی اگر می‌خواهیم در شمار یاران حضرت باشیم در ابتدا باید بگوییم:

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» و بعد درخواست كنیم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ»

اگر دعا برای وجود مقدس امام زمان عجّل‌الله‌فرجه سرآغاز همه تمناها و آرزوهای‌مان باشد، می‌توانیم به محضر مباركش عرض كنیم:‌

هواخواه توأم جانا و می‌دانم كه می‌دانی

كه هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی[8]

اگر در دعا ابتدا مطالبه‌های خود را مطرح كنیم، هر چند طلب‌مان یاری حضرت باشد اما در حقیقت نتوانسته‌ایم به عنوان وجودهایی دانی، برای وجودی عالی از خواسته‌های خود جدا شویم و امام‌مان را بر خود مقدم كنیم.

البته این مطلب به معنای عدم رغبت ما برای یار بودن، یا در زمره رعیت و خدمه امام عصر عجّل‌الله‌فرجه قرار گرفتن نیست، با همه وجود مایلیم تا در شمار رعیت امام زمان عجّل‌الله‌فرجه باشیم زیرا در این صورت به عنوان اخوان و برادران پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله محسوب می‌شویم.

 

برادران حضرت رسول صلّی‌الله‌علیه‌وآله

 

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یوْمٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ اللَّهُمَّ لَقِّنِی‏ إِخْوَانِی‏ مَرَّتَینِ‏ فَقَالَ‏ مَنْ‏ حَوْلَهُ‏ مِنْ أَصْحَابِهِ أَ مَا نَحْنُ إِخْوَانُكَ یا رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ لَا إِنَّكُمْ أَصْحَابِی وَ إِخْوَانِی قَوْمٌ مِنْ آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا بِی وَ لَمْ یرَوْنِی لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیةً عَلَى دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِكَ مَصَابِیحُ الدُّجَى ینْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ.»[9]

 

روزی گروهی از اصحاب حضرت رسول صلّی‌الله‌علیه‌وآله در محضر ایشان بودند، پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله دو بار فرمودند: خدایا! برادرانم را به من نشان بده.» اصحاب عرض كردند: آیا ما جزء برادرانتان نیستیم؟ حضرت فرمودند: نه، شما اصحاب من هستید و اخوان من نیستید، برادران من گروهی از مردم آخرالزمان هستند كه به من ایمان آوردند در حالی كه من را ندیده‌اند. خدا این‌ها را به من معرفی كرده است با نام‌شان و نام پدر و مادرشان قبل از این كه در صلب پدرانشان و رحم مادرانشان باشند. آن‌ها در تاریكی‌های عالم ماده نور هستند، خدا آن‌ها را از هر فتنه مكدر تاریكی نجات می‌دهد.

اگر جزء رعیت امام عصر عجّل‌الله‌فرجه باشیم در روایات متعدد به عنوان گروهی كه دارای ایمانی شگفت و یقینی گسترده هستند معرفی شده‌ایم.

قال رسول الله صلّی‌الله‌علیه‌وآله:

«یا عَلِی أَعْجَبُ النَّاسِ‏ إِیمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ‏ یقِیناً قَوْمٌ یكُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ»[10]

طبق فرمایش پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله، یقین مؤمنین آخر الزمان، با هیچ قوم و گروه دیگری قابل مقایسه نیست. مؤمنینی كه منتظر ظهور امام‌شان هستند از جهت درك و معرفت، از مردم هر زمانی افضل‌اند.

امام سجاد علیه‌السلام می‌فرماید:

«لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالَى‏ أَعْطَاهُمْ‏ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَة»‌[11]

«خداوند آنقدر به اینان عقل و فهم و معرفت داده است كه در عین غایب بودن امام‌شان، گویا هم امام این‌ها را می‌بیند و هم این‌ها امام را می‌بینند. یعنی همه زندگیشان در حضور امام است.»

 

خدمت‌گزار حضرت

 

یكی دیگر از تمناهای ما این است كه بتوانیم در خدمت امام عصر عجّل‌الله‌فرجه باشیم.

صاحب كتاب مكیال می‌گوید: «خدمت»‌ با « نصرت» متفاوت است. می‌شود به صورت غیر مستقیم امام عجّل‌الله‌فرجه را نصرت كرد، ولی برای خدمت باید در حضور باشیم و مستقیماً به حضرت خدمات برسانیم.

اگر بخواهیم خادم امام عجّل‌الله‌فرجه باشیم، باید به این حد از یقین برسیم كه هر زمان هر كاری انجام می‌دهیم در حضور امام عجّل‌الله‌فرجه هستیم.

از سوی دیگر به عنوان خادم، باید همه آداب در حضور بودن را رعایت كنیم، در اوج تواضع باشیم و در هر شرایطی در برابر امر مولایمان تسلیم شویم.

 حكم آنچه تو فرمایی        امر آنچه تو بنمایی[12]

امور بسیار خاص و ارزشمند را باید در زمان‌های خاص طلب كنیم. تنها در دعای روز دحوالارض (25 ذی القعده) از خداوند درخواست می‌كنیم‌:‌ «واجعلنا من خدامه»

سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش                  كه چو بنده كمتر افتد به مباركی غلامی[13]

 

 

تاریخ جلسه: 95/12/11 ـ جلسه 9

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] اصل کافی، ج1، ص337

[2] جناب حافظ

[3] سوره مبارکه نور، آیه 35

[4] بحارالانوار، ج40، ص43 و 44

[5] سوره مبارکه بقره، آیه255

[6] خصال، ج2، ص524

[7] بحارالانوار، ج67، ص25

[8] جناب حافظ

[9] بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، ج1، ص84

[10] من لا یحضره الفقیر، ج4، ص366

[11] کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص320

[12] جناب حافظ

[13] جناب حافظ

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *