شهود در عین غیبت
پری رو تاب مستوری ندارد چو در بندی ز روزن سر برآید
وجود مقدس حضرت عجّلاللهفرجه علی الدوام خواستار جلوهگری هستند و در همه جا خود را به نمایش گذاشتهاند. مانع وصال وجود ماست و از ناحیه حضرت مانعی نیست. به میزانی كه معرفت ما نسبت به امام عجّلاللهفرجه افزون شود، موانع مرتفع میگردد و در این صورت دیگر زمان غیبت وحضور برای ما فرقی نمیكند.
چه بسا در زندگیمان زمان غیبت را زمان گرانقدری بشناسیم.
امام سجاد علیهالسلام میفرماید:
«إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَة»[1]
«مردم زمان غیبت با ارزشتر از اهل زمانهای دیگر هستند، زیرا خداوند آنقدر به آنها عقل و فهم و معرفت عطا كرده كه غیبت امام نزد آنها به منزله حضور است.»
مردم زمان غیبت در عین این كه امام عجّلاللهفرجه را نمیبینند، آنچنان با امامشان ارتباط دارند كه گویا در حضورش هستند، آنچنان امام را میشناسند كه گویا سالیان سال با او زندگی كردند، آنچنان آداب را به جا میآورند كه گویا در محضر او قرار گرفتند. پس گر چه دوره غیبت برای ما دردناك است، اما سختیهای آن با دریافتهای خاصی كه خدای سبحان برای مردم در دوران غیبت قرار داده است، جبران میشود. میزان عقل و فهم و معرفت این افراد با اهل زمانهای دیگر متفاوت است، در دوره غیبت انسان امام عجّلاللهفرجه را نمیبیند ولی میتواند نسبت به حضرت درك و شناخت صحیح داشته باشد و به وجود مقدس او معرفت پیدا كند.
تطهیر دل مؤمن
«لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ ینَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یحْجُبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ یشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهِ لَا یحِبُّنَا عَبْدٌ وَ یتَوَلَّانَا حَتَّى یطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا یطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى یسَلِّمَ لَنَا وَ یكُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدِیدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ یوْمِ الْقِیامَةِ الْأَكْبَرِ»[2]
«نور امام در دلهای مؤمنین بیش از نور خورشید در روز است. به خدا قسم هر بندهای ما را دوست داشته باشد و ولایت ما را بپذیرد خدا قلبش را تطهیر میكند تا جایی كه خود را به ما تسلیم میكند. پس زمانی كه تسلیم ما شد، خداوند او را از شدت حساب سلامت نگه میدارد و از فزع قیامت در امان قرار میدهد.»
بیش از آنچه كه خورشید در آسمان نور افشانی میكند، امام در دل مؤمنین جلوهگری دارد. بنابراین نور معرفت امام در دل مؤمنین است.
هر كس ائمه هدی علیهمالسلام را دوست داشته باشد، خداوند عهدهدار تطهیر دلش میشود و انواع نجاسات آن را پاك مینماید، چه از نجاسات اعتقادی مثل شرك و چه نجاسات اخلاقی مثل دروغ و كبر و ریا و …
تسلیم محض
خدای سبحان پس از تطهیر دل، آن را تسلیم امام علیهالسلام میكند. محب امام، سلم محض است و خود را كاملاً در خدمت امامش قرار میدهد و پاداش این سلم و تسلیم، سلامت از سختی حساب و فزع روز قیامت است.
با تسلیم شدن در برابر انسان كامل، میتوانیم به انواع كمالات راه پیدا كنیم. در این مرحله، همچون شاگردی هستیم كه همیشه نمرههای بالایی آورده، بنابراین به او سخت گیری نمیشود و زمان نمره دادن و حساب و كتاب مشكلی ندارد.
صیقلی شدن دل با محبت
تمامی یادگیریهای ما به جهت افزایش حبّ ماست، تا با محبت روزافزون، قلبهامان صیقلی شود، سیر زندگیمان متفاوت شده و با تسلیم در برابر امام، سیر كمالی برایمان رقم بخورد و دغدغههایمان مرتفع گردد.
«فَأَنْزَلَ اللَّهُ هَذِهِ الْآیةَ عَلَى نَبِیهِ صلّاللهعلیهوآله- قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلّاللهعلیهوآله فِی أَصْحَابِهِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیهِ وَ قَالَ أَیهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ فَرَضَ لِی عَلَیكُمْ فَرْضاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُؤَدُّوهُ؟ فَلَمْ یجِبْهُ أَحَدٌ فَقَالَ أَیهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَیسَ بِذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَا مَأْكُولٍ وَ لَا مَشْرُوبٍ فَقَالُوا هَاتِ إِذاً فَتَلَا عَلَیهِمْ هَذِهِ الْآیةَ فَقَالُوا أَمَّا هَذَا فَنَعَمْ فَمَا وَفَى بِهَا أَكْثَرُهُمْ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِیاً إِلَّا أَوْحَى إِلَیهِ أَنْ لَا یسْأَلَ قَوْمَهُ أَجْراً لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یوفِی أَجْرَ الْأَنْبِیاءِ وَ مُحَمَّدٌ صلّاللهعلیهوآله فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَوَدَّةَ قَرَابَتِهِ عَلَى أُمَّتِهِ وَ أَمَرَهُ أَنْ یجْعَلَ أَجْرَهُ فِیهِمْ لِیوَدُّوهُ فِی قَرَابَتِهِ بِمَعْرِفَةِ فَضْلِهِمُ الَّذِی أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُم»[3]
«زمانی كه این آیه نازل شد: «پیامبر بگو به عنوان اجر از شما چیزی نمیخواهم مگر مودت به ذی القربی»، پیامبر صلّیاللهعلیهوآله فرمودند: خداوند واجبی را نسبت به من برای شما واجب كرد، این واجب را ادا میكنید؟ هیچ كس جواب نداد، روز بعد مجدداً پیامبرصلّیاللهعلیهوآله به مسجد النبی آمده و گفتند: مردم، خدا نسبت به من واجبی را به شما واجب كرده است ادا میكنید؟ فردای آن روز باز هم پیامبر صلّیاللهعلیهوآله به مسجد آمدند و سؤالشان را تكرار كردند و همچنان هیچ كس جواب نداد. پیامبر صلّیاللهعلیهوآله فرمودند: این واجب در مورد دادن طلا و نقره، یا خوردنیها و نوشیدنیها نیست. مردم از این واجب جویا شدند و پیامبر آیه را تلاوت فرمودند: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى» مردم گفتند: بلی ، انجام میدهیم.
خدای سبحان اجر همه انبیاء را صرفاً به عهده خود گذاشته و به آنها امر كرده از مردم اجری طلب نكنند اما به رسول اكرم صلّیاللهعلیهوآله میگوید پاداش رسالتش را محبت و مودت مردم نسبت به ذوی القربی و اهل بیت خود قرار دهد.
پیامبر صلّیاللهعلیهوآله از ما فقط یك خواسته داشته و گویا خواستن حضرت، حكم «امر» را دارد.
«از شما چیزی نمیخواهم مگر مودت اهل بیتم» امر افاده وجوب میكند، یعنی باید مودتتان را اظهار كنید.
پیامبر صلّیاللهعلیهوآله بر ما حق دارد، حق رسول بر امت و حق والد بر ولد، بر ما واجب است كه این حق را ادا كنیم.
مودت، محبت قلبی است كه باید آثارش در زندگیمان ظهور داشته باشد. آثاری همچون ثناگویی، دعاگویی، خدمت به محبوب، صرف كردن مال برای جلب رضایت او و …
این كه خود را ملزم میدانیم زمانی را برای معرفة الامام صرف كنیم، نشان دیگری از مودت ماست، مودتی كه از سوی خدا و رسول صلیاللهعلیهوآله به آن امر شدهایم و برای این انجام وظیفه هیچ توقعی نداریم.
خسران حقیقی
«أَ لَا نُخْبِرُكَ بِالْخَاسِرِ الْمُتَخَلِّفِ قَالَ مَنْ هُوَ قَالُوا فُلَانٌ بَاعَ دَنَانِیرَهُ بِدَرَاهِمَ أَخَذَهَا فَرَدَّ مَالَهُ عَنْ عَشَرَةِ آلَافِ دِینَارٍ إِلَى عَشَرَةِ آلَافِ دِرْهَمٍ قَالَ بَدْرَةٌ بَاعَهَا بِأَلْفِ دِرْهَمٍ أَ لَمْ یكُنْ أَعْظَمَ تَخَلُّفاً وَ حَسْرَةً قَالُوا بَلَى قَالَ أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِأَعْظَمَ مِنْ هَذَا تَخَلُّفاً وَ حَسْرَةً قَالُوا بَلَى قَالَ أَ رَأَیتُمْ لَوْ كَانَ لَهُ أَلْفُ جَبَلٍ مِنْ ذَهَبٍ بَاعَهَا بِأَلْفِ حَبَّةٍ مِنْ زَیفٍ أَ لَمْ یكُنْ أَعْظَمَ تَخَلُّفاً وَ أَعْظَمَ مِنْ هَذَا حَسْرَةً قَالُوا بَلَى قَالَ أَ فَلَا أُنَبِّئُكُمْ بِأَشَدَّ مِنْ هَذَا تَخَلُّفاً وَ أَعْظَمَ مِنْ هَذَا حَسْرَةً قَالُوا بَلَى قَالَ مَنْ آثَرَ فِی الْبِرِّ وَ الْمَعْرُوفِ قَرَابَةَ أَبَوَی نَسَبِهِ عَلَى قَرَابَةِ أَبَوَی دِینِهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی لِأَنَّ فَضْلَ قَرَابَاتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی أَبَوَی دِینِهِ عَلَى قَرَابَاتِ أَبَوَی نَسَبِهِ أَفْضَلُ مِنْ فَضْلِ أَلْفِ جَبَلِ ذَهَبٍ عَلَى أَلْفِ حَبَّةٍ زَائِفٍ»[4]
فردی خدمت امام رضا علیهالسلام آمد و به حضرت عرض كرد: دوست من سفر رفته و هزار دینار خرج كرده است. در عوض هزار درهم بدست آورده، یعنی مقداری كه خرج كرده بیش از میزان دریافتیاش بوده است. امام رضا علیهالسلام فرمودند: «به نظر تو ضرر كرده است؟» گفت: بله، حضرت فرمودند: اگر این هزار درهم را كه بدست آورده تقلبی باشد چقدر ضرر كرده است؟ گفت: خیلی متضرر شده است. حضرت فرمودند: «اگر كسی نسبت به امامش معرفت و محبتی نداشته باشد از چنین فردی هم بیشتر ضرر كرده است.»
ما از این امر غافلیم كه اگر از وادی محبت اهل بیت علیهمالسلام دور بمانیم خسارتهای غیر قابل جبرانی به زندگیمان وارد میشود.
امام رضا علیه السلام در ادامه كلامشان میفرمایند: ضرر بالاتر زمانی است كه انسان هزار مثقال طلا خرج كند، در ازایش هزار مثقال نقره بگیرد كه تقلبی است و بعد به جرم خلاف دستگیر شود.
آیا میخواهی بدانی حسرت بزرگتر و ضرر بیشتر نصیب چه كسی میشود؟ راوی گفت: بله، امام فرمودند: اگر كسی در زندگی، والدین و نزدیکان خودش را بر پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و امیرالمؤمنین علیهالسلام ترجیح دهد، حسرتش از چنین فردی بیشتر است.
دستور به عدل و احسان
محبت و مودت وظیفه ماست، و این دو باید با معرفت همراه شود تا بتواند بر زندگی ما تأثیرات وسیع و ماندگاری داشته باشد.
در ذیل آیه 90 سوره مباركه نحل[5]، خداوند به عدل و احسان و پرداخت به ذوی القربی دستور میدهد، امام باقر علیهالسلام در تفسیر این آیه مباركه میفرمایند:
«إِنَ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ مُحَمَّدٌ صلّیاللهعلیهوآله فَمَنْ أَطَاعَهُ فَقَدْ عَدَلَ- وَ الْإِحْسانِ عَلِی علیهالسلام فَمَنْ تَوَلَّاهُ فَقَدْ أَحْسَن..»[6]
عدل، پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و احسان، امیرالمؤمنین علیهالسلام و ذوی القربی، بقیه معصومین علیهم السلام هستند.
اگر طبق وظیفه، موّدتمان را به اهل بیت علیهمالسلام نشان میدهیم و در راه محبت آنها مالمان را خرج میكنیم، در حقیقت سفره نشین خودشان هستیم و از مال خودشان برای آنها هزینه كردهایم.
در بین چیزهایی كه برای امام علیه السلام خرج میكنیم، معرفت، محبت، مودت و اظهار محبت قیمتیترین چیزهاست. بزرگی میگفت: معرفت تنها كالایی است كه در آن عالم خیلی رونق دارد، زیرا حتی عبادات هم وقتی با معرفت صورت بگیرد ارزشمندتر است و در غیر اینصورت حتی ممكن است به جهت عجب و به چشم آمدن عبادت، یا منت و اذیت بندگان خدا، حبط شود.
شناخت از طریق اسماءالحسنی
یكی از راههای شناخت حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجه، شناخت از طریق اسماء الحسنی است زیرا وجود مقدس حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجه را جلوه كامل اسامی حضرت حق میدانیم.
پناه هر غریب
«یا مَنْهَلَ كُلِّ غَرِیب»[7] «مَنْهَل» به دو معناست:
- شریعه و اولین قسمت ورود به آب
- عطش
خداوند سبحان محل رجوع هر غریبی است. هر فرد غریب، اولین مراجعهاش به خدا است یا هر غریبی تشنه خدا است. «إِنَّا إِلَیهِ راجِعُون» هر كس باور داشته باشد وطن حقیقیاش آن عالم است، در این دنیا احساس غربت میكند.
یا صاحب الزمان! كسی كه در این عالم خود را غریب یافت، در میان مخلوقات و ممكنات به اولین كسی كه میرسد، وجود مقدس شماست.
از سوی دیگر، آنها كه این دنیا را به عنوان وطن و محل اقامت در نظر نگرفتند، هرچه به امام زمانشان برسند بیشتر تشنه او میشوند، ونسبت به مولایشان عطشی بیپایان دارند.
كسی كه تشنه باشد هر غذا و نوشیدنیی كه در اختیارش قرار بگیرد، راضی نمیشود و تنها آب را طلب میكند.
مولا جان! شما جلوه نام «منهل كل غریب» هستی.
یاریمان كنید این عالم را محل اقامت خود نگیریم، در این دنیا غریب باشیم تا همه وجودمان لبریز از احساس عطش نسبت به شما باشد و هر چه به شما نزدیكتر میشویم، احساس نیازمان بیشتر شود.
حسن ظن
«یا مَنْ بِهِ یحَسَّنُ الظُّنُون»[8]
«ای خدایی كه بندگان به تو حسن ظن دارند.»
روایت است روز قیامت بعد از حساب و كتاب، بنده را به سوی جهنم میبرند. بنده رویش را بر میگرداند، خداوند میگوید: چرا به پشت سرت نگاه میكنی؟ بنده پاسخ میدهد: خدایا! گمانم به تو این نبود با من چنین كنی. خدای سبحان میگوید: «أَنَا عِنْدَ حُسْنِ ظَنِ عَبْدِی»[9] «من در كنار حسن ظن بندهام هستم. بندهای كه به من ظن نیكو داشته باشد، من هم با او همانگونه معامله میكنم.» سپس به امر خداوند آن بنده از جهنم نجات پیدا میكند.
به امام عصر عجّلاللهفرجه عرض میكنیم:
مولای ما! شما مظهر نام «یا مَنْ بِهِ یحَسَّنُ الظُّنُون»[10] هستید.
به شما این گمان را نداریم كه دست نیازمان را رد كنید یا صدایتان كنیم و پاسخی ندهید.
میدانیم اظهار محبتها و ابراز ارادتهای قلیل ما را میپذیرید و خدمتهای اندك و ناقابل ما را مضاعف كرده و به زندگیمان باز میگردانید.
ما به شما حسن ظن داریم و بر این باوریم كه پذیرای اعمال ناخالص ما هستید، آنها را اصلاح میكنید و به خداوند عرضه میدارید.
مولای ما!
همانگونه كه به خدای سبحان حسن ظن داریم، به شما هم گمانهای نیك میبریم.
هیچگاه از آستان مقدستان ناامید نمیشویم و نمیگوییم در میان این همه عاشقان و منتظران پاك و ناب به امثال ما نگاه و نظری ندارید!
میدانیم همانگونه كه یك پدر مشفق به فرزند ناتوانش بیشتر توجه دارد، ما هم با وجود غفلتها و دوریهای بسیارمان مورد عنایت شما هستیم و هر چه بیشتر اسیر جهالتها و منیتها باشیم، بیشتر مورد لطف و شفقت شما قرار میگیریم.
ترحم بر نالهها و غصهها
«یا رَاحِمَ كُلِ صَرِیخٍ وَ مَكْرُوب»[11]
«ای خدایی كه بر بنده نالان وغصهدار رحم میكنی.»
به مولایمان عرضه میكنیم:
یا صاحب الزمان!
شما جلوه كامله راحم بودن خدا هستید. یقین داریم نالههای ما را میشنوید و به آنها بها میدهید. باور داریم از غمها وغصههایمان با خبرید و نسبت به آنها توجه خاص دارید.
مولا جان!
یاریمان كنید به جهت امور پست و دنیوی نالان نشویم و هر زمان غصه و اندوهی بر ما مستولی شد تنها به سراغ شما بیاییم، به سراغ آقای رئوفی كه به ما رحم میكند وغمهایمان را برطرف مینماید.
تاریخ جلسه: 95/9/3 ـ جلسه 4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص320
[2] اصول کافی، ج1، ص194
[3] الامالی، ص528
[4] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، ص380
[5] إِنَّ اللَّهَ یأمُرُ بِالعَدلِ وَالإِحسانِ وَإیتاءِ ذِی القُربىٰ وَینهىٰ عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنكَرِ وَالبَغی ۚ یعِظُكُم لَعَلَّكُم تَذَكَّرونَ
[6] بحارالانوار، ج36، ص180
[7] اقبال الاعمال، ج1، ص106
[8] اقبال الاعمال، ج1، ص108
[9] مصباح الشریعه، ص174
[10] اقبال الاعمال، ج1، ص108
[11] اقبال الاعمال، ج1، ص80