ادامه رهاورد پذیرش ولایت امیرالمومنین علیهالسلام
تشخیص حق از باطل
«يُزَكِّيهِم و يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة»[1]
«(خداوند پیامبری از خودشان برانگیخت تا) پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد»
در چهار جای قرآن آمده است که وظیفه پیامبر صلیاللهعلیهوآله (تعلیم قرآن) و (تعلّم حکمت) است.
اما حکمت چیست که پیامبر به ما یاد میدهد؟
حکمت، ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام است و پیامبر صلیاللهعلیهوآله میآموزد که چگونه تحت ولایت امیرالمؤمنین باشیم و هدف از رسالت پیامبر، تعلیم قرآن و تعلیم حکمت ولایت امیرالمؤمنین بوده است.
ولایت امیرالمؤمنین انسانها را حکیم میکند، وجود مقدس حضرت علی علیهالسلام خود را اینگونه معرفی میکنند: «أَنَا فَارُوقُ الْأُمَّةِ»[2] «من کسی هستم که تشخیص حق از باطل را دارم» وقتی کسی تحت ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام قرار گرفت حکیم میشود و حق را از باطل تشخیص میدهد. نتیجهی حکمت، فرقان بین حق و باطل است.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله دو وظیفه دارد:
- «يُزَكِّيهِم» پاکسازی میکند.
- «يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة» کتاب و حکمت را تعلیم میدهد. که حکمت، ولایت امیرالمؤمنین است.
به میزانی که اهل ولایت شویم حکیم شده و بر تشخیص حق از باطل، توانا خواهیم شد.
شرح صدر و آسانی پس از سختی
«أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ وَ وَضَعْنَا عَنْكَ وِزْرَكَ الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ وَ رَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ»[3]
«آیا سینهات را گشاده نکردیم؟ و بار گرانت را فرو ننهادیم؟ همان بار گرانی که پشتت را شکست و آوازهات را برایت بلند نکردیم؟ پس بیتردید با دشواری آسانی است [آری] بیتردید با دشواری آسانی است پس هنگامی که [از کار بسیار مهم تبلیغ] فراغت مییابی، به عبادت و دعا بکوش و مشتاقانه به سوی پروردگارت رو آور»
«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَك» در روایات آمده است: خداوند سبحان به پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرماید: ما از قدیم سینه تو را گشاده کردیم. از اهانت افراد و این که تو را و دین تو را نمیپذیرفتند سینهات تنگ شده بود، اما ما با ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام سینهی تو را گشاده کردیم.[4]
تنگی سینهی ما به جهت آن است که ولایت را فراموش میکنیم.
«وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَك» علی علیهالسلام بت شکن است و با بت شکنی او شرح صدر ایجاد میشود. بار سنگین جنگ با شمشیر علی علیهالسلام از دوش پیامبر صلیاللهعلیهوآله برداشته شد.
«و وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ» ذکر پیامبر صلیاللهعلیهوآله بدون امیرالمؤمنین علیهالسلام فرود آوردن نام است نه بالا بردن نام پیامبر صلیاللهعلیهوآله.
به همین جهت خدا در همین سوره به پیامبرصلیاللهعلیهوآله میگوید:
«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا» همان زمانی که بابت نپذیرفتن مردم رنج میکشیدی، ما علی علیهالسلام را ولیّ و وصیّ تو قرار دادیم:
«إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا» هنگام سختی کشیدن باب ولایت را بر تو گشودیم.
ولایت موجب مرتفع شدن غصهها و بالا بردن نام پیامبر صلیاللهعلیهوآله میشود و آسانی پس از سختی را به ارمغان میآورد.
«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب» امام صادق علیهالسلام در تفسیر آیه میفرمایند:[5]«پس چون از کامل کردن شریعت فراغت یافتی، حضرت علی علیهالسلام را برای مردم به جانشینی خود منصوب کن.»
«وَ إِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ» بدون ولایت نمیتوانی به”رب” ات رو کنی! حتی خود پیامبر صلیاللهعلیهوآله بدون ولایت سوی خدا نمیرود.
در روایتی پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «ولایت علی علیهالسلام نسبت به من، مانند سر است نسبت به بدن.» مگر میشود آدم بی سر باشد.
عفو الهی
«إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاء…»[6]
«خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) میبخشد…»
جابربن عبدالله انصاری از قول امام باقر علیهالسلام نقل میکند[7] که حضرت فرمودند: «ای جابر! خداوند، شرک به ولایت علی علیهالسلام (و قبولنکردن آن) را گناه نابخشودنی میداند و هر گناه دیگری را اگر ولایت علی علیهالسلام را پذیرفته باشد میبخشد.»
کسانی که ولایت علی علیهالسلام را قبول نکردند و برای آن شریک قرار دادند، اگر بین رکن و مقام پنجاه هزار سال، شبانه روز نماز بخوانند و روزها را روزه بگیرند، پذیرفته نخواهد شد، اما کسی که ولایت را قبول کند و سهواً از فرمان ولایت سرپیچی کند، نور ولایت به اندازهای قوی است که آن نار را از بین میبرد.
خداوند سبحان عبادت بیولایت را نمیپذیرد اما گناه با ولایت را مورد عفو خویش قرار میدهد. توضیح دیگری در ادامه روایت آمده است که میفرماید: مرجع ضمیر«ه» در «لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِه» «الله» است. به این معنی که شرک در ولایت، شرک به خداست. در ظاهر شرک به ولیّ است اما در باطن، شرک به خدای سبحان است، زیرا ولایت ولیّ الله جلوهی ولایت خداست.
امنیت و هدایت
«الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُون»[8]
«كسانى كه ايمان آورده و ايمانشان را به ستم و شرك نيالودند، آنانند كه برايشان ايمنى (از عذاب) است و آنان هدايت يافتگانند.»
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:[9] ظلم یعنی در کنار ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، ولایت اولیاء باطل را قرار دادن. به عبارتی دیگر در کنار ولایت دین، ولایت نفس را هم پذیرفتن.
امنیت و هدایت دو امری است که تنها با ولیّ بودن به دست میآید. نقش دیگر ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام در زندگی ما امنیت آفرینی و هدایت یافتن است.
تاریخ جلسه؛ 1382.7.21 ـ ادامه جلسه 3
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه جمعه، آیه 2
[2] بحار الأنوار( ط- بيروت)، ج53، ص49
[3] سوره مبارکه انشراح، آیات 1 تا 8
[4] بحارالانوار، ج36، ص133
[5] بحارالأنوار، ج۳۶، ص 134
[6] سوره مبارکه نساء، آیات 48 و 116
[7] بحارالانوار، ج 36، ص136
[8] سوره مبارکه انعام، آیه 82
[9] بحارالانوار، ج36، ص 114