مقدمه
«بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين»[1]
امیدواریم معارفى كه در مسير شناخت ولى عصر عجّلاللهفرجه كسب مىكنيم برايمان فتح المبینی را رقم زند تا هر یک از ما در زمرهى اعوان و انصار آن بزرگوار قرار گیریم و با مولاى خود ارتباطى خالصانه بر قرار نماييم .”انشاءلله”
«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»[2]
كسى كه نسبت به امام زمان خويش معرفت نداشته باشد، با مرگ جاهليت از دنيا مى رود .
و مرگ جاهليت یعنی مرگ در شهوات، مرگ در صفات نفسانی و پايان زندگى اى كه صرفا مادى و دنيايى سپرى شده است.
عدم معرفت به امام عصر عجّلاللهفرجه موجب مىشود از مصاديق «يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ»[3] بوده و در ظلمات قوای واهمه و سلطه ى ابلیس اسیر شويم.
بنابراين شناخت امام زمان عجّلاللهفرجه امرى ضرورى است.
معتقديم براى كسب معرفت آن بزرگوار بايد قلب و دل خود را پاك كنيم، تا از طريق اين تطهير ابرهاى جهالت را از آسمان دل خود كنار زنيم و جلوه گرى و تابش نور آن خورشيد رحمت را در سرزمين وجود خود احساس نماييم .
البته براين باوريم كه معرفى يك وجود كامل بايد از طريق وجود كامل ديگر صورت بگيرد .
شناختى كه توسط خود ما حاصل شود ، معرفت ناقصى خواهد بود ، زيرا ناقص نمى تواند معرف كامل باشد.
به همين جهت براى كسب معرفت حضرت ولى عصر عجّلاللهفرجه یا باید در محضر قرآن قرار گرفته و در اين زمينه از ذات اقدس اله آموزش بگيريم یا در محضر حضرات معصومین علیهمالسلام بوده و از لسان انسان های کامل ، امام زمان عجّلاللهفرجه را بشناسیم.
حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام در معرفى ” امام “و نقش او در زندگى انسان روايت مفصلى دارند كه به فرازهايى از آن اشاره مىكنيم :
«…فَمَنْ ذَا الَّذِي يَبْلُغُ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ، أَوْ يُمْكِنُهُ اخْتِيَارُهُ؟ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ، ضَلَّتِ الْعُقُولُ، وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ، وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ، وَ خَسَأَتِ الْعُيُونُ، وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ، وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ، وَ تَقَاصَرَتِ الْحُلَمَاءُ، وَ حَصِرَتِ الْخُطَبَاءُ، وَ جَهِلَتِ الْأَلِبَّاءُ، وَ كَلَّتِ الشُّعَرَاءُ، وَ عَجَزَتِ الْأُدَبَاءُ، وَ عَيِيَتِ الْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِه أَوْ فَضِيلَة مِنْ فَضَائِلِه وَ أَقَرَّتْ بِالْعَجْزِ وَ التَّقْصِيرِ، وَ كَيْفَ يُوصَفُ بِكُلِّهِ… وَ أَيْنَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَيْنَ يُوجَدُ مِثْلُ هَذَا …»[4]
«چه كسى به معرفت امام دست مىيابد يا مىتواند آن را اختيار كند ؟هيهات ، هيهات . در شناخت امام عقلها گم میشود، ادراک افراد متحیر میگردد، اعیان و خواص ، پست و بزرگان جامعه صغیر مىشوند. برای معرفی امام، حكيمان سرگردان گشته، خطباء در لفظ کم میآورند و عقلا جاهل مىشوند. در بيان حقيقت امام شعرا وامانده شده، اديبان عاجز گشته و افراد بليغ و فصيح درمانده مىشوند.
(همه اين گروه ها، حتى قادر به) وصف شأنى از شؤونات يا فضيلتى از فضايل امام نيستند و همگى به عجز خود اقرار مىكنند. چگونه مىشود كه افراد كل وجود امام را توصيف كنند؟
- «وَ هُوَ بِحَيْثُ النَّجْم مِنْ يَدِ الْمُتَنَاوِلِينَ»[5]
«همانگونه كه مردم نمىتوانند دستشان را به ستارهها برسانند، كسى نمىتواند به ساحت شناخت امام برسد»
- «وَ أَيْنَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا»
در وادى شناخت امام ، عقل به تنهايى كفايت نمىكند.
براى حصول اين معرفت، بايد عشق نيز به ميدان بيايد تا انسان بتواند در مسير شناخت امام طى طريق كند .
در ادامه روايت ، وجود مقدس امام رضا علیه السلام با تعابیرى خاص ، امام را توصيف مى كنند:
- «وَ السَّمَاءُ الظَّلِيلَةُ»
«آسمانی که سایه افکنده»
سايه گستر بودن آسمان تنها مختص به گروهى خاص نيست .
همهى اهل دنيا در زير سقف آسمان به سر مىبرند و از خيرات آن بهرهمند مىشوند .
وجود امام هر زمان ، همچون آسمان است ، فيضى عام دارد و سايه اش را از هيچكس دريغ نمى كند . نه تنها مؤمنان و صالحان ، بلكه كافران و بدكاران نيز از بركات وجودى امام بر خوردار مى شوند.
- «الْأَرْضُ الْبَسِيطَةُ»
«زمين گسترده»
زمین براى همه گسترده شده و از قرار گرفتن در زير پاى هيچكس اِبا نمىكند .
اينگونه نيست كه اجازه دهد مؤمن روى آن راه رود، ولى كافر را ببلعد.
” جعل الارض مهاداً ” ؛زمین ، مهد و محل قرار و آرام ماست ، همه ى زمينيان را در خود جاى داده و به آن ها آرامش مى بخشد.
وجود امام نيز همچون زمين گسترده ايست كه همه ى خلايق را در حريم خود جاى داده و موجب آرامش آن ها مى شود.
همچون آسمانى كه همواره بالاى سر ما و زمينى كه هميشه زير پاى ما قرار دارد ، امام هميشه و همه جا با ما و شاهد اعمال ماست .
- « الْعَيْنُ الْغَزِيرَةُ»
«چشمه پر آب»
هر چه از معرفت امام بهره مى بريم ، باز هم معارف ديگرى متصور است.
اما براى سيراب شدن از اين چشمه ، بايد حركت و سلوك داشته باشيم ، از خود و نفسانيات مان هجرت كنيم تا از آب گواراى معرفت امام بنوشيم و بنوشانيم.
- «الْغَدِيرُ وَ الرَّوْضَةُ»
«بركهى آب و بستان»
«الْغَدِيرُ»؛ به گودال بزرگى كه در بيابان قرار دارد و آب در آن جمع مى شود ، غدير مىگويند.
وجود امام در بیابان عالم ماده ، همچون بركه ى آبى است كه هر كس خود را به آن برساند از تشنگى نجات يافته و سيراب مى شود .
بركت در هر نسل و در هر عصرى از ميان برود ، مى توان آن را در پرتو ارتباط با وجود مقدس امام يافت.
«الرَّوْضَة»؛وجود امام باغ و بستان است.
همانگونه كه از مجالس ذكر اهل بيت به عنوان مجالس ذکر«رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّة»؛«باغی از باغهای بهشت» ياد مى شود،،، وجود امام هر زمان، روضه و باغستان اهل آن زمان است.
سرسبزى ، خرمى ، لطافت و صفايى كه در باغ است ، موجب خوشى و فرح انسان شده و او را از افكار منفى و امور آزار دهنده فارغ مى كند.
وجود امام ، روضه و بستان است.
كسى كه در باغ ولايت باشد ، شجره ى طيبه را مشاهده مى كند ، از نهر معرفت مى نوشد و نغمههاى توحيد را مى شنود.
انسان در اين ميان بانشاط و شاداب ، آرام و آسوده خاطر و فارغ از همه ى نگرانى ها و اضطراب ها خواهد بود.
نمونهى اين انبساط خاطر در زيارت ها قابل مشاهده است.
زايرى كه با حالى گرفته و ملول به حرم وارد مى شود ، پس از زيارت آنقدر احساس رضايت ، شادابى و سبكبارى مى كند كه گويى بر بال ملايك سوار است.
- «الْأَنِيسُ الرَّفِيقُ»
«امام انیس و رفيق است.»
“الْأَنِيسُ” امام با مأموم خود اُنس گرفته و به او نزديك مىشود.
از سوى ديگر ، مأموم هم زمانى كه دستش به دامان امام رسيده و با او ارتباط برقرار مى كند ، به گونه اى با آن وجود مقدس مأنوس مى گردد كه دلبستهاش مىشود.
انسان تا زمانى كه در محضر امام خويش باشد ، محفل اُنسى را مى يابد كه در آن فضا نگرانى و اضطراب جايى ندارد. ولى اگر انسان از انيس خود دور بيفتد، ناآرام و بى قرار مىشود و دلتنگى و نگرانى آزارش مى دهد.
“الرَّفِيقُ “
بر اين باوريم كه بايد بين دو نفر كه انيس و مونس يكديگر هستند ، تشابه و تناسبى باشد .
وجود مقدس امام با كه با خلايق بسيار فاصله دارد ، چگونه با آنها اُنس مىگيرد ؟
امام رضا علیهالسلام مىفرمايند : امام رفيق است ، اهل رفق و مداراست به همين جهت با مردم أنس گرفته و زيباترين و پر مهر ترين ارتباط را با آن ها برقرار مىنمايد .
- «الْوَالِدُ الشَّفِيقُ»
«امام پدر دلسوز است.»
مبادا احساس كنيد از امام زمان خود خيلى فاصله داريد .امام به ما نزديك است ، همچون نزديكى پدر به فرزند .
پدر، هر تعداد فرزند داشته باشد ، به تك تك آنها رسيدگى مى كند و توجه به هيچيك از آن ها موجب فراموش كردن ديگرى و عدم تأمين امور او نمىشود .
امام عصر عجّلاللهفرجه نيز اينگونه است. در ميان خيل كثير عاشقان و منتظران ،هيچيك از محبين خود را ناديده نمى گيرد و به امور يكايك آنها رسيدگى مىنمايد.
حضرت ، همچون پدرى دلسوز به درد دل تك تك مأمومين خود گوش داده و به هريك از آنها توجه خاص دارد.
پدران دلسوز به جهت شفقتى كه نسبت به فرزندان خود دارند، مايلند در همه عرصههاى زندگى به آنها يارى برسانند تا در اوج موفقيت، آرامش و آسايش روز گار را سپرى كنند. اما به دليل محدوديت هايى كه دارند ، قادر به تحقق اين امر نيستند.
امام مظهر اسماء الهى است . وجود امام تجلى اسم قدير ، خبير ، عليم ، رحيم و ديگر اسماء خداست.
امام ، پدر دلسوزى است كه در دو عالم دستى باز دارد و قادر به تأمين همه امور مادى و معنوى، ظاهرى و باطنى مأمومين خود مىباشد .
با امام عصر عجّلاللهفرجه به عنوان والدى دلسوز ارتباط بر قرار كنيم ، و از حضرت سرمايه بگيريم.
اگر سرمايه عمر را به باد داده و روزگار را به غفلت سپرى كردهايم ، اگر از توان و استعداد خود بهره نبرده و سرمايه هاى وجودى مان را ضايع كرده ايم ، اگر ايمان و اخلاق و فضايل انسانى خود را
را با جهالت و معصيت از كف داده ايم ، از پدر مشفق خود بخواهيم براى گذشته ى پر از خسارت و حسرت مان دل بسوزاند و سرمايه هاى از دست رفته مان را جبران نمايد.
- «الْأَخُ الشَّقِيقُ»
«امام برادر تنى است»
برادر ، به عنوان پشتيبان و حامى در زندگى انسان نقش ايفا مىكند.
امام ، پشتيبان و ياريگر اُمت است .
طبق روايات ، هر دوشنبه و پنجشنبه اعمال ما به ولى عصر عجّلاللهفرجه عرضه مىشود .
امام زمان عجّلاللهفرجه با ملاحظهى حسنات ما، خدا را شكر نموده به جهت معاصى، برايمان استغفار مىكند . «السلام عليك حين تُصبح و تُمسى» [6]
حضرت پس از مشاهده ى نقيصهها ، اصلاحات لازم را در پروندهى اعمال ما انجام مى دهند كه به صورتى مقبول به محضر خداى متعال عرضه شود .
امام برادرى است كه به جهتى غيرتى كه دارد، اجازه نمى دهد مأمومش با هر كسى ارتباط قرار كند، در دام شيطان گرفتار شده و مرتكب هر خلافى شود.
- «الْأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِيرِ»
شايد در وصف امام ، تعبيرى گويا تر از اين عبارت نباشد .
امام ، همچون مادرى است كه نيكى ها و لطف هاى گسترده اى را نثار فرزند كوچك خود میكند.
فرزندان پس از بزرگ شدن ، استقلال طلب مى شوند و احساس مىكنند مىتوانند نيازهاى خود را تأمين كنند.
اما كودك، كاملا به مادر وابسته است . براى هر نيازى سراغ مادر مى رود و هر مشكلى دارد از او كمك مىخواهد.
مادر نيز مىداند فرزند كوچكش در همه ى امور محتاج اوست . بنابراين هيچگاه كودكش را به حال خود رها نكرده و از رسيدگى به او فرو گذار نمىكند .
از سوى ديگر، كودك هنگام دورى از مادر بيقرار مى شود و تنها با حضور او به آرامش مىرسد. و مادر كه تاب نا آرامى فرزند كوچك خود را ندارد ، او را در آغوش كشيده و تا حد ممكن ، به خود نزديكش مىكند.
- «مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِي الدَّاهِيَةِ النَّآدِ»
امام در سختىهاى روز گار، پناهگاه مردم است.حضرت ولىعصر عجّلاللهفرجه در گرفتارىها و رنجهاى درد آور زندگى ، در كنار ماست.
حضرت در هنگام سختى و اندوه تنهايمان نمىگذارد، شنوندهى نالهها، شريك غمها و همدرد مصيبتهاى ماست.
گر هزاران دام باشد هر قدم
چون تو با مايى ، نباشد هيچ غم
تاریخ جلسه: 82/7/16 ـ جلسه 1
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه هود، آیه 86
[2] کمال الدین،ج2،ص402
[3] سوره مبارکه بقره، آیه257
[4] کافی، ج1،ص201
[5] کافی، ج1،ص201
[6] مفاتيح الجنان، زيارت آل ياسين