مقدمه
«قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتيكُمْ بِماءٍ مَعين»[1]
اگر نسبت به حضرت ولى عصر عجّلاللهفرجه معرفت پيدا نكنيم، از حقیقت زندگی بهرهمند نيستيم و در پايان عمر، با مرگى جاهلانه از دنيا مىرويم.
در پى شناخت امام عصر عجّلاللهفرجه مىتوانيم با حقيقت وجودى خود نيز آشنا شويم .
در دعای ندبه می خوانیم :
«مَتَى نُغَادِيكَ وَ نُرَاوِحُكَ فَنقرَّ عُيُونَنَا»
«كى مى شود روز و شبِ خود را با شما سپرى كنيم و چشمهايمان روشن شود ؟»
در اين فراز دعا، به ظرفيت وجودى خود پى مىبريم.
هريك از ما اين قابليت را داريم كه هر صبح و هر عصر در محضر ولى عصر عجّلاللهفرجه قرار گرفته و در قالب سلام دادن و اظهار ارادت كردن، با امام خود ارتباط برقرار نماييم .
اين حضور، موجب روشنايى چشم و قرار و آرام آن است.
اگر چشمى همچنان به دنبال امور مادى و دنيوى است، هنوز به درك اين حضور نرسيده و با جلوهى جمال جميل حضرت، آرام و قرار نيافته است .
دعای «عرفنی نفسک»، که حضرت ولى عصر عجّلاللهفرجه خواندن آن را توصیه كردهاند ، به دعاى زمان غيبت معروف است.
با بررسى فرازهايى از اين دعا، از يك سو با وظايف خود نسبت به امام زمان عجّلاللهفرجه آشنا مىشويم و از سوى ديگر به ميزان قابليت و توان خود پى مىبريم.
«وَ لَا تُنْسِنَا ذِكْرَهُ وَ انْتِظَارَهُ وَ الْإِيمَانَ وَ قُوَّةَ الْيَقِينِ فِي ظُهُورِهِ وَ الدُّعَاءَ لَهُ وَ الصَّلَاةَ عَلَيْهِ»[2]
ممكن است خداوند، به عنوان عقوبت اعمال، از طرق مختلف ما را دچار نسيان كند و چند امر مهم را از ياد ما ببرد:
- «وَ لَا تُنْسِنَا ذِكْرَهُ»
«خدايا نسبت به ذكر و ياد (امام عصر عج) ما را گرفتار فراموشى نكن»
لازمه توجه به امام زمان عجّلاللهفرجه، ذكر آن بزرگوار است.
براى زنده نگه داشتن ياد حضرت در زندگى خود، لازم است در بسيارى از زمانها نام ايشان را زمزمه كنيم، به وجود مقدسش سلام دهيم و براى عرض ارادت و محبت، به محضر مباركش صلوات هديه نماييم .
از ياد بردن امام معصوم، عقوبت است.
بسيارى از علما و بزرگان ما، همه ى عمر خود را با امام خويش گذراندند، در سفر و حضر، روز و شب خود را با ذكر و ياد ولى عصر عجّلاللهفرجه سپرى كردند.
بنابراين، همهى ما اين قابليت را داريم كه همواره به ياد حضرت باشيم و حضور آن بزرگوار را ادراك كنيم.
- «وَ لَا تُنْسِنَا …انْتِظَارَهُ»
«خدايا انتظار او را از ياد ما مبر»
نكند اشتغالات دنيايى و روزمرگىهاى زندگى آنقدر ما را سرگرم كند كه امام حىّ و حاضر و ناظر خود را فراموش كرده و چشم انتظار وجود مقدسش نباشيم.
از ياد بردن اصل انتظار ، نشانى از عقوبت الهى است .
- «وَ لَا تُنْسِنَا …الْإِيمَانَ»
«خدایا ما را به فراموش كردن ايمان گرفتار مكن »
ايمان، به معناى دلدادگى است.
خدا نكند از ياد ببريم كه بايد دل را به برترين دلدار بدهيم ، چرا كه امنيت دل ما در گرو دلدادگى به ولى الله است.
اگر دل را به غير امام خويش بسپاريم، در دو عالم دچار خسران مىشويم .
- «وَ لَا تُنْسِنَا … قُوَّةَ الْيَقِينِ فِي ظُهُورِهِ»
«خدایا مگذار یقین قوی به ظهور او را از ياد ببريم»
بايد زندگى ما با يقين به ظهور حضرت ، قرين باشد.
اطمينان داشته باشيم كه روزى فرج مى شود و خداوند با وجود مقدس حضرت ولى عصر عجّلاللهفرجه اهل عالم را از ظلم و جور نجات داده و جهان را پر از قسط و عدل مىنمايد .
- «وَ لَا تُنْسِنَا … الدُّعَاءَ لَهُ»
«خدایا نکند دعا ى براى او را فراموش كنيم»
اگر دعا براى سلامتى و فرج امام عصر عجّلاللهفرجه را از ياد ببريم، دچار غفلت شدهايم، غفلتى كه يقيناً عقوبت خداوند را به دنبال دارد.
آن سفرکرده که صد قافله دل همره او است
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
- «وَ لَا تُنْسِنَا … الصَّلَاةَ عَلَيْهِ»
«خدایا درود بر او را از يادم مبر»
«صلاۀ» از ماده وصل است. درودهایی که به محضر مقدس حضرت میفرستیم، موانع بين ما و مولایمان را مرتفع كرده و زمينهى وصل را برايمان فراهم مىنمايد.
نكند در طول روز، نسبت به افراد مختلف تحسين و تمجيد داشته باشيم ، اما درود و تحيتى نثار امام خويش نكنيم.
درود حقيقى زمانى بر زبان جارى مىشود كه نسبت به شخص مورد نظر شناخت داشته باشيم .
هنگامى كه از بزرگى قول و فعل خاصى صادر مىگردد و از او شاهكارى مشاهده مىشود، برايش صلوات مىفرستيم.
در پس پرده صلوات، زبان حالمان اين است كه: خدا يا براى قدردانى از الطاف و براى اظهار ارادت در برابر بزرگى و بزرگوارى بنده ى خاصات، نمیتوانيم كارى انجام دهيم جز اين كه از تو بخواهيم بر او درود فرستى.
زمانى كه به حضرت ولى عصر عجّلاللهفرجه به عنوان واسطهى فيض خداى سبحان توجه مىكنيم و او را وجود مباركى مىيابيم كه بندگان را رشد داده و تربيت مىكند، خانهى ظلم را ويران كرده و به مظلومان فريادرسى مىنمايد، باطل را از بين برده و حق را يارى مىكند و … با همهى وجود به پيشگاه مقدسش درود فرستاده و ذكر مبارك صلوات را بر زبان جارى مىكنيم .
«وَ قَوِّ قُلُوبَنَا عَلَى الْإِيمَانِ بِهِ حَتَّى تَسْلُكَ بِنَا عَلَى يَدِهِ مِنْهَاجَ الْهُدَى»[3]
«خدایا دلهایمان را بر ايمان تقویت کن، تا به دست او ما را به طريق روشن هدايت رهنمون شوى»
در زمان غیبت، اگر دل تقویت شود سلوک به طریق هدایت صورت میگیرد.
اگر شخصى در زندگى خويش بازنگرى كرده و خود را در همان سطح رشد و كمالى مىبيند كه سالها پيش در آن جايگاه بوده ، يقيناً دل ضعيفى دارد.
ضعف دل موجب عدم سلوك و حركت مى شود. اما اگر قلب و دل قوى باشد ، انسان به واسطه وجود مقدس امام زمان هدايت مى شود.
البته نشانهى تقويت قلب اين است كه به دنبالش عمل هم تقويت مىگردد.
از خداى سبحان طلب قوت مى كنيم تا باهمه ى توان در خدمت امام خود قرار گيريم و در عرصه ى اطاعت او، از هيچ اقدامى فرو گذار نكنيم.
اگر در زمينهى اطاعت از امام، مأمومين ضعيفى باشيم، گاهى در خدمت حضرتش باشيم و زمانى ديگر را با غفلت سپرى كنيم، خطر اخراج شدن تهديدمان مىكند.
مانند كارمندى قرار دادى، كه در انتهاى سال، اگر از خدماتش راضى باشند، همكارىاش با كارفرما ادامه پيدا مىكند، و در صورتى كه عملكردى ضعيف و غير قابل قبول داشته باشد، قراردادش تمديد نمىشود .
«وَ لَا تَجْعَلْنِي مِنْ أَعْدَاءِ آلِ مُحَمَّد»[4]
«خدايا مرا از دشمنان آل محمد قرار مده»
مگر مىشود فرد منتظر به جايى برسد كه خصم اهل بيت پيامبر صلّیاللهعلیهوآله شود؟
اگر درخت انتظار با معرفت آبيارى نشود، مىخشكد.
در اين صورت، منتظر به سبب جهالت، با امام خود در مىافتد، نظرات او را نپذيرفته و اوامرش را اجرا نمىكند .
«… وَأبِرْ بِهِ الْكافِرِينَ وَجَمِيعَ الْمُلْحِدِينَ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا حَتَّى لَا تَدَعَ مِنْهُمْ دَيَّاراً وَ لَا تُبْقِيَ لَهُمْ آثَاراً وَ تُطَهِّرَ مِنْهُمْ بِلَادَكَ وَ اشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ عِبَادِكَ»[5]
«خدايا…به دست او کافران و تمام بیدینان را نابود ساز، در مشرقهای زمین و مغربهایش و خشکیها و دریاهایش و دشت ها و کوههایش، تا دیّارى از آنان و آثاری از ایشان را باقی نگذاری. خدایا سرزمين هاى خود را از وجود آلودهی آنان پاک کن و با محو ایشان بندگانت را شفا بخش»
ما خواهان اين هستيم كه دين خدا در همهى عالم گسترش پيدا كند. به همين جهت از خداى سبحان درخواست مىكنيم هر كس تحت نفوذ امام زمان عجّلاللهفرجه قرار نمىگيرد به دست حضرت نابود شود تا بلاد اسلامى از لوث وجود آنها پاك گردد.
ما به دنبال خير انحصارى نيستيم، مىخواهيم همهى عالم امام زمان شناس شده و نسبت به امام عصر عجّلاللهفرجه عارف و عاشق باشند و هركس نمىخواهد مستى اين عشق ومعرفت را بچشد، از بين برود تا در عاشقى ديگران اختلال ايجاد نكند.
«اللّهم … جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَى مِنْ دِينِكَ، وَبُدِّلَ مِن حُكْمِكَ، حَتَّى تُعِيدَ دِينَكَ بِهِ وَعَلَى يَدَيْهِ جَدِيداً غَضّاً مَحْضاً صَحِيحاً لَاعِوَجَ فِيهِ وَلَا بِدْعَةَ مَعَه»[6]
به وسیله او آنچه را از دین تو محو شده و از حكم تو تغییر یافته، تجدید فرما تا دینت را به وجود او بازگردانی و بر دو دست او جدید و تازه و خالص و صحیح نمایی که کجی در آن دیده نشود .
یک سلسله از احکام الهی از بین رفته، تبدیل شده و به جایش احکام دیگری جايگزين شده است
برنامه امام زمان عجّلاللهفرجه این است که حکمهای تبدیل شده را تجديد كرده و به جای خود بر میگرداند.
نقش حضرت ولى عصر عجّلاللهفرجه، چه در زندگى شخصى منتظران و چه در كل جامعه، اين است كه اين احكام تغيير يافته را اصلاح كند.
زمانى در شمار منتظرين واقعى حضرت به محسوب مىشويم كه در برابر آن بزرگوار تسليم بوده و در هر زمينهاى كه متوجه شديم عملكردى اشتباه و مغاير با قانون خداوند داشتيم، حكم دين را بپذيريم و آن را اجرا كنيم.
در صورت تحقق اين تسليم محض، مى توانيم به امام خود بگوييم:
رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه تو است
- «حَتَّى تُعيدَ دِينَكَ بِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ جديداً غَضّاً مَحْضاً»
دين وآيينى كه مندرس و فرسوده باشد، مورد اقبال و رغبت مردم قرار نمىگير .
جديد يعنى نو و غض، يعنى تازه و با طراوت.
از خداى سبحان در خواست مىكنيم دين او به واسطهى حضرت ولى عصر عجّلاللهفرجه نو و تازه شود تا اهل عالم عاشقانه به دين خدا گرويده و تسليم احكام الهى شوند.
- «صَحِيحاً»
گويا بدون نقش آفرينى امام عصر عجّلاللهفرجه، دين بيمار است .
اگر صاحب الزمان عجّلاللهفرجه، در عالم ظهور كند، دين در سراسر گيتى سالم مىشود و اگر در قلب و دل يكايك ما حضور داشته باشد، دينى صحيح و سالم در وجودمان مستقر مىشود .
- «لَا عِوَجَ فِيهِ وَ لَا بِدْعَةَ مَعَهُ»
در زمان ظهور، دین هيچگونه انحرافى نداشته و بدعت و نوآورىاى در آن راه ندارد.
در عصر غيبت، زمانى ديندار حقيقى خواهيم بود كه دنبالهروى اسلام ناب محمدى بوده و با نظر و سليقهى شخصى خود، در دين بدعتى نگذاريم .
«وَ لَيِّنْ قَلْبِي لِوَلِيِّ أَمْرِك»[7]
«خدایا دل من را برای ولى امر خود نرم کن»
قساوت قلب و سنگدلى، خطرى است كه در دوران غيبت يكايك ما را تهديد مىكند.
اگر دل منتظران براى مولايشان نرم باشد، دوستدار و دلتنگ او بوده و همواره چشم انتظار ظهورش هستند .
به ساحت مقدس امام زمان عجّلاللهفرجه عرض مىكنيم :
مولا جان!
همواره محبت و ارادت خالصانهى خود را به محضر مقدس شما ابراز مىكنيم، عاشقانه دوستتان داريم و به دل خود وعده مى دهيم:
غم مخور ایام هجران رو به پایان میرسد
این خماری از سوی ما میگساران میرود
پرده را از روی ماه خویش بالا میزند
غمزه را سر میدهد غم از دل و جان مى رود
تاریخ جلسه: 82/7/30 ـ جلسه2
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه ملک، آیه 30
[2] کمالالدین و تمامالنعمه، ج2، ص513
[3] کمالالدین و تمامالنعمه، ج2، ص513
[4] کمالالدین و تمامالنعمه، ج2، ص515
[5] کمالالدین و تمامالنعمه، ج2، ص514
[6] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج1، ص410
[7] کمالالدین و تمامالنعمه، ج2، ص512