یکی از درخواستهای بنده از خدای سبحان در روز عرفه این است:
«وَ لَا تَخْذُلْنِی عِنْدَ فَاقَتِی إِلَيْكَ»
«پروردگارا؛ مرا هنگام نیاز به خودت، خوار مگردان!»
خوب بندگی نکردن در زمان خوشی و آسایش یکی از عواملیست که سبب میشود خداوند هنگام نیاز و سختی، توجهی به فرد نکند. اگر فرد در زمان تنعّم (بهرهمندی از نعمات الهی)، نعمات را نتیجه تلاش خود بداند –مثلا موفقیت خود را نتیجه اذکار لسانی خود بداند-؛ خداوند او را در شرایط دشوار رها کرده و به خودش واگذار میکند. این واگذار کردن به خود، خذلان است.
و یا اگر وجود نعمات را، به اسباب ظاهری نسبت دهد و از مسببالاسباب غافل باشد –مثلا صرف وجود همسر را مایه آرامش بداند- در هنگام گرفتاری خداوند او را به همان اسباب ارجاع داده و چون اسباب ناکارا هستند موجب خوارشدن فرد میشود.
اما کسی که در زمان تنعّم، از مُنعم غافل نشده و وجود و حفظ نعمات را از او ببیند؛ در شرایط دشوار، خداوند همراه و کمکحال او خواهد بود.
شخصی چند دختر داشت. دختر اول او حافظ قرآن شد ولی دختر دیگرش، همسری یک فرد بهائی را انتخاب کرد. از عالمی علت را جویا شد؛ عالم فرمودند: «زیرا موفقیتهای دختر اوّلت را به خودت نسبت میدادی و خدا با این اتفاق میخواست به تو ثابت کند که تو باعث موفقیت فرزندت نبودی وگرنه باید دختر دیگرت هم به مقامات علمی و معنوی میرسید!»
وقتی فرد خودش را مؤثر در کمالات و خیرات بداند خداوند شرایطی را به وجود خواهد آورد که او به ناتوانی و ناکارایی خویش پی ببرد.
تاریخ جلسه: 1397/11/1- جلسه 9
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»