مرگ ـ بخش بیست و یکم

فریب نخورید

 

امیرالمومنین علیه‌السلام در خطبه 132 می‌فرماید:

«فَإِنَّهُ وَ اللَّهِ الْجِدُّ لَا اللَّعِبُ وَ الْحَقُّ لَا الْكَذِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا الْمَوْتُ قَدْ أَسْمَعَ دَاعِيهِ وَ أَعْجَلَ حَادِيهِ فَلَا يَغُرَّنَّكَ سَوَادُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ» [1]

«سوگند بخدا مطلب بسيار مهمّى است، حقيقت است و درست نه بازى و شوخى، و راست است نه دروغ، و نيست اين مطلب مهمّ مگر مرگ كه هر كه را خواند شنوانيد، و هر كه را راند با شتاب است پس بسيارى مردم (و دارائى و رياست و زيور ايشان) ترا فريب ندهد»

حضرت قسم می‌خورند و می‌فرمایند: به خدا جدی سخن می‌گویم، شوخی نمی‌کنم، دروغ نمی‌گویم، او مرگ است، مرگ صدایش را به گوش شما رسانده و دعوتتان کرده است، تاریخش برای شما معلوم نیست در حالیکه تاریخ مرگ شما بر حضرت عزراییل معلوم است، ما دعوت شده به سوی مرگ هستیم، شتر مرگ شما را با شتاب به جلو می‌برد مراقب باشید و فریب اطرافیان خویش را مخورید، افراد بسیاری اطراف شما را گرفته‌اند و روز به روز با شما پیوند محکم‌تری برقرار می‌کنند این وصلت‌ها و توسعه‌ها شما را فریب ندهد اینها همگی زمان مرگ رهایتان خواهند کرد.

 

«فَقَدْ رَأَيْتَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ مِمَّنْ جَمَعَ الْمَالَ وَ حَذِرَ الْإِقْلَالَ وَ أَمِنَ الْعَوَاقِبَ طُولَ أَمَلٍ وَ اسْتِبْعَادَ أَجَلٍ كَيْفَ نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ فَأَزْعَجَهُ عَنْ وَطَنِهِ وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِهِ مَحْمُولًا عَلَى أَعْوَادِ الْمَنَايَا يَتَعَاطَى بِهِ الرِّجَالُ الرِّجَالَ . حَمْلًا عَلَى الْمَنَاكِبِ وَ إِمْسَاكاً بِالْأَنَامِلِ»[2]

 «پس بسيارى مردم (و دارائى و رياست و زيور ايشان) ترا فريب ندهد كه ديده‌‏اى كسی‌را كه پيش از تو بوده و دارائى گرد آورده و از فقر و درويشى دورى مى‏‌جسته و با داشتن آرزوى دراز از عواقب امر مطمئنّ بوده و بسر رسيدن عمر را بعيد مى‏‌دانسته، چگونه مرگ او را رسيده و از وطنش ربوده و از آسايش‌گاهش خارج نموده بر چوب‌هاى مرگ (تابوت) حمل شده و مردم او را از دست هم مى‏‌گرفتند و بر دوش‌ها نهاده و با انگشت‌ها نگاه مى‌‏داشتند»

 آیا توجه داشته اید افرادی که قبل از شما بوده‌اند، مال فراوانی را جمع کرده و از اینکه نتوانند مال فراوانی را کسب کنند احتیاط می‌کرده‌اند، آنان از کمی مال و سرمایه می‌ترسیدند و هر لحظه در فکر اندوختن اموال خویش بوده‌اند. آنان خودشان را ایمن از عاقبت می‌دانستند و خیالشان از آینده خود راحت بود چندان آرزوهای طولانی داشتند که مرگی برای خود تصور نمی‌کردند، همیشه مردن را از خود دور می‌دیدند اما شما دیدید! چگونه مرگ بر آنها وارد شد! مرگ آنها را از وطن خودشان جدا کرد و از جای امنی که گمان می‌کردند همیشه وجود دارد دور کرد.

 

«وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِهِ مَحْمُولًا عَلَى أَعْوَادِ الْمَنَايَا يَتَعَاطَى بِهِ الرِّجَالُ الرِّجَالَ حَمْلًا عَلَى الْمَنَاكِبِ وَ إِمْسَاكاً بِالْأَنَامِلِ» او بر تابوت قرار می‌گیرد و بر روی دست‌های دیگران جا به جا می‌شود، از شانه‌ای به شانه‌ای حمل می‌شود، مردم گرفتن تابوت را دوست ندارند و سعی می‌کنند هر لحظه روی دست گروه و دسته‌ای باشد و جا به جا شود.

 

حضرت می‌فرمایند:

«أَ مَا رَأَيْتُمُ الَّذِينَ يَأْمُلُونَ بَعِيداً وَ يَبْنُونَ مَشِيداً وَ يَجْمَعُونَ كَثِيراً كَيْفَ أَصْبَحَتْ بُيُوتُهُمْ قُبُوراً وَ مَاجَمَعُوا بُوراً وَ صَارَتْ أَمْوَالُهُمْ لِلْوَارِثِينَ وَ أَزْوَاجُهُمْ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَا فِي حَسَنَةٍ يَزِيدُونَ وَ لَا مِنْ سَيِّئَةٍ يَسْتَعْتِبُونَ»[3]

 «آيا نديديد كسانى را كه آرزوى فراوان داشتند و بناى استوار مى‏‌ساختند و دارائى بسيار گرد مى‌‏آوردند، چگونه بسر بردند در خانه‌‏هاى گور، و آنچه گرد آوردند تباه و اموالشان نصيب ارث برنده‏‌ها شد، و زنهاشان همسر ديگران گرديدند، نه مى‌‏توانند بكار نيكو (عبادت و بندگى) بيفزايند و نه از بدى (گناهى كه مرتكب شده‏اند) معذرت خواسته رضاء و خوشنودى طلبند (چون بعد از مردن توبه و بازگشت پذيرفته نيست)»

آیا ندیده‌اید کسانی که آرزوهای طولانی داشتند اصلا قصد مردن نداشتند. آیا ندیده‌اید کسانی را که همیشه آرزوهای دور و دراز داشته و بناهای بسیار محکم ساخته و بسیار اموال جمع کرده‌اند، ندیدید چگونه خانه‌هایشان قبرستان آنان شده؟ آیا ندیدید که همه آنها از میان رفتند، ندیدید آن چیزی که جمع کردند چگونه وبال جان آنها شد و به ضررشان تمام شد؟

 

«وَ صَارَتْ أَمْوَالُهُمْ لِلْوَارِثِينَ وَ أَزْوَاجُهُمْ لِقَوْمٍ آخَرِينَ» مالشان مال ورثه شد و همسرانشان سهمیه دیگران گشتند .

«لَا فِي حَسَنَةٍ يَزِيدُونَ وَ لَا مِنْ سَيِّئَةٍ يَسْتَعْتِبُونَ» کسی که از دنیا برود نمی‌تواند بر حسناتش بیفزاید البته این افراد در دنیا نیز به فکر مرگ نبوده‌اند و ما تأخری برای خود باقی نگذاشته‌اند تا بعد از مرگ اثر آن خیرات به آنها برسد هر آنچه سرمایه داشته‌اند در این عالم فانی به کار گرفته‌اند از همین رو بعد از مرگ حسنه‌ای ندارند البته باید گفت مومنین هم نمی‌توانند حسنه‌ای به حسنات خود بیافزایند بلکه آثار حسنه آنها منتقل می‌شود آنان ما تأخر دارند و آثار حسناتشان به آنها می‌رسد .

 

«فَإِنَّ الدُّنْيَا لَمْ تُخْلَقْ لَكُمْ دَارَ مُقَامٍ بَلْ خُلِقَتْ لَكُمْ مَجَازاً لِتَزَوَّدُوا مِنْهَا الْأَعْمَالَ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ فَكُونُوا مِنْهَا عَلَى أَوْفَازٍ وَ قَرِّبُوا الظُّهُورَ لِلزِّيَال»[4]

«زيرا دنيا براى اقامت و باقى ماندن شما خلق نشده، بلكه گذرگاه است تا از آن راه توشه برداريد اعمال را براى قرارگاه هميشگى (آخرت) پس (براى كوچ كردن) از آن شتاب كننده باشيد (زيرا سستى در آن موجب غفلت و باز ماندن از مقصد است) و براى مفارقت مركبها را آماده گردانيد (بدستور خدا و رسول رفتار نمائيد تا رستگار شده براى رفتن حاضر باشيد).»

حضرت می‌فرمایند: دنیا جای ماندن نیست بلکه جای رفتن است آمده‌ایم تا توشه جمع کنیم والسلام، (تزود باب تفعل است و یکی از معانی باب تفعل انجام کار با سختی است) توشه جمع کردن در دنیا سخت است، در دنیا شتاب کنید در شمار شتاب کنندگان باشید سعی کنید در دنیا توقف و جلوس نداشته باشید هر آنچه می‌بینید به آن دل مبندید چون باید از آن جدا شوید نباید به هیچ چیز دل بست، حضرت می‌فرمایند: پشت‌هایتان را برای زائل شدن و جدایی نزدیک کنید، مَرکب بدنتان را آماده کنید برای جدا شدن از این عالم، لحظات درست زندگی ما لحظاتی است که به یاد مرگ هستیم.

 

 

تاریخ جلسه؛ 95.12.9 ـ  ادامه جلسه11

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام، خطبه 132، فراز 4 و 5

[2]  نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام، خطبه 132، فراز 5

[3]  نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام، خطبه 132، فراز 6

[4]  نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام، خطبه 132، فراز 8

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *