نقش تسبیحات حضرت زهرا

دیشب با همه سنگینی و سختی گذشت و آخرین روز عمر فاطمه رسید؛ روز جان دادن علی.

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود[1]

          شاید زبان حال مولای مظلوم و غریب ما این باشد:

ای کاروان آهسته ران کآرام جانم می‌رود

آن دل که با خود داشتم با دل ستانم می‌رود[2]

          گویا از همه لحظات زمان خواهش می‌کند آهسته سپری شوید.

اما امروز برای علی از آغاز روز، روز دیگری است. تا دیشب هر لحظه که دردمندیِ فاطمه را می‌دید دعا می‌کرد: «عافاکَ الله، اَبقاکَ الله». از دیشب نگاه‌های التماس‌آمیز فاطمه را دید. فاطمه دیشب در خلوتش از امام زمان خود اجازه رفتن را گرفت. فاطمه دیشب خود مراسم تودیع را برگزار کرد. خود در دل شب ذکر مصیبت خود را داشت؛ وقتی به علی وصیت کرد؛ علی فرمود: فاطمه دیگر قصد رفتن دارد و مشیّت الهی بر این هجرت تعلق گرفته است.

فاطمه کسی است که:

«وَ مَا تَشاؤوُن الا مَن یَشاءُ الله رَبُّ العالَمِین»[3]

«و شما نمی‌خواهید جز آنچه خداوند، پروردگار جهانیان بخواهد»

 امیرالمؤمنین علیه‌السلام نفس مطمئنه است و راضی به قضای الهی.  وقتی فاطمه به رفتن راضی است، علی راضی به رضای فاطمه است. علی در مقابل رضای خدا نظری ندارد؛ اما می‌خواهد آخرین خدمات را به فاطمه داشته باشد و فاطمه هم می‌خواهد آخرین خدمات را به امام زمانش ارائه دهد.

نگاه‌های علی در تاریکی شب نشان می‌داد که شرمنده فاطمه است. معمولا مردها خانه را امن می‌کنند تا هیچ‌کس به ناموس‌شان متعرض نشود؛ اما علی، دیشب؛ در دل شب، گویا با نگاهش از فاطمه حلالیت می‌طلبد که ببخش مرا که خانه من برای تو امن نبود و دشمن پا در این خانه گذاشت.

در مقابل، نگاه فاطمه هم نگاهی است که گویا از علی حلالیت می‌طلبد؛ قرار نبود که بی‌وفا باشم و سفر را نیمه رها کنم؛ ولی مأموریت من در اینجا به پایان رسیده است و روزهای پایانی جانبازی من سپری می‌شود.

فاطمه هرچه داشت در طَبَق گذاشت و به امام زمانش هدیه کرد. حلالیت می‌طلبد که بیش از این چیزی نداشتم در راه تو خرج کنم؛ اما به فرزندانم سفارش کرده‌ام پدر را تنها نگذارند چرا که دیگر کسی جواب سلام پدر را نمی‌دهد.

فاطمه می‌خواهد آخرین کمک‌ها را بکند. نگذاشته بود علی، جای سیلی و میخ در و تازیانه را ببیند. آخرین خدمت آن است که غسل کند، لباس نو بپوشد تا علی هیچ اثری از جراحت را نبیند. اگر علی ببیند طاقتش تمام می‌شود؛ او علی است، خیبرشکن است؛ در مقابل خود شهدای مختلف را دیده بود؛ اما هرگز سست نشد و توانا بود؛ ولی امروز، روز بی‌تابی علی است.

فاطمه از علی می‌خواهد او را شبانه غسل دهد تا جای جراحت‌ها را نبیند.

در روایات است که امروز صبح موی دخترها را با همان دست‌ها شانه می‌زند و از اسماء خواهش می‌کند دخترها را به مهمانی ببَرَد تا در خانه شاهد جان‌دادن مادر نباشند. زینب روزهای سخت دیگری در پیش دارد، باید زنده و توانمند بماند برای یاری حسین. روزهای سخت دیگری در پیش دارد، نباید شاهد جان‌دادن مادر باشد. زینب همان کسی است که نیزه شکسته‌ها و شمشیر شکسته‌ها را کنار می‌زند و می‌گوید:

بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید

حیدر نبوسید، زهرا نبوسید

 همان است که در قتلگاه در پی گُل گمشده است. فاطمه می‌داند زینب طاقت آن مصیبت‌ها را دارد؛ ولی طاقت جان‌دادن مادر را ندارد.

امروز روز بسیار سختی است. همراه همه ملائکی که از آسمان فرود آمدند، به همراه همه انبیائی که به استقبال فاطمه آمدند، ما هم می‌رویم پشت در خانه پیامبر، هم به مادر سلام می‌دهیم، هم حلالیت می‌طلبیم، هم در کمال شرمندگی از او استدعا می‌کنیم کریمانه ما را عفو کند و کریمانه دعایمان کند.

 نقش تسبیحات حضرت زهرا در زندگی

 

وجود مقدس حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حقوق مختلفی به گردن ما دارد، اصل وجود ما به طفیل وجود حضرت است. امتیازاتی که نصیب ما می‌شود با وساطت حضرت است؛ اما یکی از الطاف خاص این وجود در زندگی ما، تسبیحاتی است که بعد از نماز واجب‌مان به عنوان تعقیبات می‌خوانیم که نقش بسیار عجیب و غریب در زندگی ما دارد و در زمره افضل‌الاعمال محسوب می‌شود.

 

  • جدایی از غفلت

 

طبق روایات، تسبیح ما را جزء افرادی قرار می‌دهد که ذکر کثیر دارند؛ یعنی ما را از هرگونه غفلت و بی‌توجهی جدا می‌کند. موجب حُسن عاقبت ما می‌شود. التزام به این تسبیحات، شیطان را از ما دور می‌کند و نتیجه دوری شیطان آن است که موج منفی عظیمی از زندگی ما دور شده است. و در حریم امنی قرار می‌گیریم که در آن حریم، کسب کمالات، میسّر و دریافت عنایات ممکن می‌شود.

 

  • معادل هزار رکعت نماز

 

در بعضی از روایات، تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها معادل هزار رکعت نماز مستحب در شبانه روز شمرده شده است. ما به خوبی به برکات یازده رکعت نماز شب در زندگی واقفیم، حال هزار رکعت نماز در شبانه‌روز چه قرب و عروجی نصیب نمازگزار می‌کند!

قرآن می‌فرماید:

«إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ»[4]

 نماز مانع آلودگی و پلیدی است. هزار رکعت نماز ( که تسبیح حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از آن افضل است)  اگر با توجه خاص صورت گیرد، آثار و برکاتی بی‌نهایت در زندگی ما جاری خواهد کرد.

 

  • تسبیحات و تسهیلات

 

تسبیحات، تسهیلات ایجاد می‌کند. همه موانع بندگی را مرتفع کرده و دریافت کمال را بسیار آسان می‌کند. گرچه شنیده‌ایم: «اَفضَلُ الاَعمالِ اَهمَزُها»«برترین اعمال سخت‌ترین آنهاست» اما نیک می‌دانیم تسبیحات، حقیقتاً آسان است و جزء برترین اعمال هم هست. همین امر نشان می‌‌دهد که همیشه افضل اعمال، مشکل‌ترین اعمال نیست؛ بسیاری از اوقات افضل‌الاعمال می‌تواند آسان‌ترین اعمال باشد.

 

  • برکاتی بی‌نهایت

 

برای تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برکات بی‌نهایتی وجود دارد که برای ختم قرآن چنین برکاتی وجود ندارد. برای ختم قرآن اثر هزار رکعت نماز بیان نشده است؛ اما برای این تسبیحات آثار عجیب و غریبی بیان کرده‌اند. هرجا نام فاطمه سلام‌الله‌علیها آورده شود، برکت هم همان جاست. اگر برای توضیح  برکات تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ، اعداد و ارقام بیان می‌شود برای تقریب ذهن ماست؛ گویا ذهن ما گنجایش بیش از این مقدار را ندارد. پُرواضح است وقتی نام حضرت به میان می‌آید، برکات، لایتناهی و بی‌پایان می‌شود.

ما ارزش امور معنوی را درک نمی‌کنیم و برای دریافت ارزش امور معنوی باید به کارشناس مراجعه کنیم. از آنجا که انسان مادی است نهایت ارزش‌گذاری او نیز مادی است و نمی‌تواند برای امور معنوی ارزش‌گذاری کند.

 

  •  حصول قرب

 

گمان می‌کنیم قربی که از طریق مستحبات برای ما حاصل می‌شود به مراتب بیش از قربی است که از طریق واجبات ایجاد می‌شود؛ اما حقیقت عکس این است. قربی که واجبات برای ما ایجاد می‌کند با قربی که از طریق مستحبات حاصل می‌شود، قابل قیاس نیست. میزان قرب و حضور و وصلی که واجبات برای ما ایجاد می‌کند بسیار بیش از مستحبات است.

حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه فرمودند:

«فَضْلُ الدُّعاءِ وَ التَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَی الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَی النَّوافِل»[5]

«فضیلت دعا و تسبیح بعد از نمازهای واجب نسبت به دعا بعد از نمازهای مستحبّی، همانند فضیلت نماز واجب بر نماز مستحبّ است  

به همان میزان که واجبات نسبت به مستحبات امتیاز دارد، تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هم نسبت به سایر ادعیه‌ای که بعد از نماز می‌خوانیم، برتری دارد. قربی که از طریق تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برای ما ایجاد می‌شود با قربی که از طریق سایر تعقیبات حاصل می‌شود، قابل قیاس نیست.

 

  • ذکر کثیر

 

تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ما را در شمار ذاکرین ذکر کثیر قرار می‌دهد. کل دنیا قلیل است ولی ما باید چقدر ذکر بگوییم که کثیر حساب شود؟ تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برای ما ذکر کثیر را ثبت می‌کند. وجود فاطمه سلام‌الله‌علیها با قلّت سازگار نیست، حضرت هرجا باشد مبارکه است و در همه جا برکت را جاری می‌کند.

 

  •  دوری از نفاق

 

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید:

«یکی از آثار تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها آن است که آدمی را از نفاق دور می‌کند».

گاهی که به محاسبه خود می‌پردازیم درمی‌یابیم، رگه‌های از دورویی و دورنگی میان زبان و قلب‌ ما مشاهده می‌شود. گاه کلامی را بر زبان  می‌آوریم که به آن اعتقاد قلبی نداریم.

در دعای ندبه می‌خوانیم: «بِنَفسی اَنت»«جانم فدای تو».

آیا اگر حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه از من جان طلب کنند بی‌مسامحه و بی‌تامل می‌گویم:

 این جان عاریت که به من سپرده دوست                                           روزی ببینم و تسلیم وی کنم؟

یا از  حضرت مهلتی می‌خواهم! این نفاق و ناسازگاری بین زبان و قلب، باطن و ظاهر و دورویی با دیگران موجب آزار ماست. نقش بزرگ تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در زندگی ما طرد نفاق است. فردی که ملزم به این تسبیحات شود در دراز مدت از نفاق جدا می‌شود. برای دوری از نفاق بایستی سالیان سال مجاهده، مبارزه با نفس، مراقبه، توجه تام، استاد دیدن، شاگردی کردن و… داشته باشیم؛ اما اگر با معرفت کامل به این تسبیحات ملتزم شویم، با وساطت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها جدایی از این نفاق برای ما میسر می‌شود.

 

  •   تحکیم اعتقادات

 

اگر اعتقادات ما صحیح باشد روی رفتار و اعمال و اخلاق و احوال ما اثر مناسب می‌گذارد. تمام امور ناصحیحی که از ما مشاهده می‌شود ناشی از متزلزل بودن اعتقادات ماست. با ذکر تسبیحات اعتقادات محکم و راسخ می‌شود.

در عین این که تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از تکبیر(الله‌اکبر) و تحمید( الحمدُللّه) وتسبیح( سبحان‌الله) تشکیل شده است؛ ولی در نهایت نامش تسبیح است. تحمید و تکبیر به نام تسبیح رقم خورده است.

در آیات متعددی از قرآن کریم می‌خوانیم که تمام نظام عالم مشغول تسبیح است:

«سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[6]

«آنچه در آسمان‌ها و زمین است خدا را تسبیح می‌کنند».

تسبیح به معنای شناور‌بودن است. آدمی وقتی شنا می‌کند سبک است، احساس بی‌وزنی دارد. وقتی می‌توانیم شناور باشیم که سبک باشیم و تعلقی به عالم ماده نداشته باشیم. تعلق، ما را سنگین می‌کند و اجازه شناور‌بودن نمی‌دهد. در تسبیحات، همراه با همه موجودات نظام هستی به طرف یک مبدأ بی‌نهایت حرکت می‌کنیم: «اِلَی الله المَصِیر».

 

  •  رفع همّ و غم

 

یکی از آثار مهم این تسبیحات رفع هم و غم است. زندگی نظم می‌پذیرد.  از آن رو که انسان در حرکت است و پویاست، تسبیح  او را فعّال می‌کند و از رکود و توقف و یا بازگشت به عقب دور می‌سازد.

 

  • هماهنگی با کائنات

 

خداوند در سوره مبارکه انبیاء آیه 20 می‌فرماید:

«يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُون»

«آنان شبانه‌روز بى‌آنكه سستى ورزند، خداوند را به پاكى مى‌ستايند.»

 درباره بهشتی‌ها هم داریم: «دَعْواهُمْ فيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ»[7] درخواست بهشتیان در بهشت با تسبیح ظهور پیدا می‌کند. تسبیح از یک سو ما را با کل کائنات هماهنگ می‌کند و از سوی دیگر زبان ما و ملائک را هماهنگ می‌کند. با بیانی دیگر لسان ما را لسان اهل بهشت می‌کند.

 

  • دوری از فراق

 

تسبیح موجب می‌شود انسان در جایگاهی قرار بگیرد که از عذاب فراق دور شود.

«رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار»[8]

«خدایا نظام هستی بیهوده نیست، تو منزه هستی از این که نظام هستی را بیهوده خلق کنی، پس ما را از عذاب فراق دور نگه دار»

 «فَقِنا عَذابَ النَّار» بعد از «سُبْحانَكَ» نشان‌دهنده آن است که تسبیح موجب می‌شود تا آدمی از عذاب فراق محفوظ باشد. گرچه در این عالم زندگی می‌کند؛ ولی دور از خدا نیست. گرفتار عالم ماده نمی‌شود؛ چون تسبیح شناوری است، پس در حال حرکت است. عبور می‌کند و در حال گذر است. نظام عالم را چنان حکیمانه می‌بیند که در آن اندک توقفی را برای خود مُجاز نمی‌داند. تسبیح  از آن رو که ما را وادار به حرکت صحیح و هدف‌دار می‌کند موجب مصونیت است.

 

  • تسخیر

 

یکی از آثار تسبیح در زندگی ما تسخیر است. پرنده خیال ما دائم از این شاخه به آن شاخه پرواز می‌کند و ما نمی‌توانیم آن را در هنگام نماز در تصرف خود قرار دهیم. آنقدر عاجزیم که نمی‌توانیم فکرمان را از وساوس شیطانی حفظ کنیم. اما تسبیح، به تصریح قرآن چنان قدرتی در اختیار ما قرار می‌دهد که همه امور تحت تسخیر ما قرار می‌گیرد: «سُبْحانَ الَّذي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنين‏»[9] اگر تسبیح در زندگی ما رسوخ کند همه چیز در خدمت ما قرار می‌گیرد، همه نظام عالم با ما هماهنگ می‌شوند و درگیری بین ما و نظام عالم وجود نخواهد داشت.

 

  •   سازگاری

 

بسیاری از ناسازگاری‌های ما با خود و با اطرافیان بدان جهت است که اهل تسبیح نیستیم. حقیقت تسبیح آن است که موجب حرکت انسان می‌شود و وقتی حرکت وجود دارد دیگر مجالی برای جدال نخواهد بود. تمرکز روی عیوب دیگران و تحقیر و سایر اموری که منجر به ناسازگاری با افراد می‌شود، همه و همه ناشی از سکون و رکود است؛ اما کسی که اهل تسبیح است دائم سِیر دارد و شناور است؛ هم خود در حال حرکت است و هم دیگران را به حرکت صحیح وا می‌دارد.

 

  •  سِیر الی الله

 

یکی از نقش‌های اساسی وجود مقدس دختر پیامبر در زندگی آن است که به ما قدرت سِیر و حرکت به سوی بی‌نهایت می‌دهد. تسبیح و حرکت، صرفاً با زیبابینی است. در مدرسه حضرت صدیقه شهیده به ما آموزش می‌دهند که نظام عالم را بسیار زیبا ببینیم، تا جایی که دائم حامد باشیم. لایه باطنی تسبیح، تحمید است. تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نگاه ما را به عالم متفاوت می‌کند. در همه حال حامد و شاکر می‌شویم. چندان شعله حمد در زندگی مسبِّح شعله‌ور است که حتی در اوج سخت‌ترین مصیبت‌ها که مصیبت اباعبدلله علیه‌السلام است می‌گوییم: «اللهُمَّ لَکَ الحَمدُ حَمدَ الشّاکِرینَ»

بنابراین به تسبیحات فقط به چشم ذکر نگاه نکنیم. تسبیحات کلاس آموزشی فشرده‌ای است که آموزگاری به نام دختر پیامبر آموزش ما را به عهده دارد. آموزشی  که در گوشه گوشه زندگی ما کاربرد دارد.

  •    زیبابینی

 

گاهی در زندگی به یادگیری اموری می‌پردازیم که هیچ فایده‌ای ندارد؛ اما بعضی از اموری که می‌آموزیم در زوایای زندگی جاری است. تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از آن اموری است که مانند نهر جاری است. نگاه ما را زیبا می‌کند و موجب می‌شود مشکلات زندگی را نبینیم.

هنگامی که نگاه زیبا شود، هرگز مشکلات، راه را مسدود نمی‌کند، بلکه پلکانی می‌شود که حرکت ما را تسریع می‌کند. زیبابینی مانع شکایت است. شاید بسیاری از افراد با وجود دینداری اهل ناله و شکایت باشند؛ این امر نشان می‌دهد که اهل تسبیح نیستند. شکایت از روزگار یعنی نگاه زیبابین نداشتن. اگر اهل تدین باشیم بعد از هر نمازی دختر پیامبر به ما یادآوری می‌کند: حامد باش. به جای شکایت، ثناگوی حق باش و الطاف الهی را در زندگی ببین.

 

  •   ظهور برکت

 

در سوره مبارکه نمل آیه 8، خدای سبحان وقتی داستان حضرت موسی را نقل می‌کند؛ می‌فرماید:

«أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها وَ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمين»

«برکت داده شده است به هرکسی که در درون آتش و اطرافش قرار گرفته است و پاک و منزه است پروردگار جهانیان»

 وقتی تسبیح وجود دارد دیگر نار دیده نمی‌شود و تنها نور به چشم می‌آید. وقتی تسبیح است کاستی مشاهده نمی‌شود و برکت آشکار می‌شود، وقتی تسبیح است همه چیز در اختیار است، وقتی تسبیح است طیران دیده می‌شود و وقتی تسبیح است دیگر شرکی در میان نیست.

 

  •  ظهور کبریایی خداوند

 

اگر هنوز گاهی اوقات در بحران‌های زندگی عقربه دل‌ در اولین تمرکز متوجه غیرخدا می‌شود، نشان از آن است که هنوز موحد نشده‌ایم.  خاصیت تسبیح آن است که کبریایی خدا را به رخ می‌کشد و آدمی را موحّد می‌کند:

«سُبحانَهُ وَ تَعالَی عَمَّا یُشرِکُون»[10]«خدا منزه است از این که شریکی برای او قرار دهید).

تسبیح یعنی «هُوَالاَوَّلُ وَ الاخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ البَاطِن»[11].

در مدرسه دختر پیامبر می‌آموزیم برای عبور سلامت از این عالم و داشتن مزرعه‌ای پُربار و بدون آفت، بایستی تسبیح‌گوی خدای سبحان باشیم. تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با «الله»در الله اکبر شروع و با«الله» در سبحان الله به اتمام می‌رسد؛ اول و آخر اوست. مشغول ثناگویی او باش. اگر سرباز صفر وارد این عالم شدی با تسبیحات به مقام کبریایی راه می‌یابی و با درجه سپهسالاری از این دنیا کوچ خواهی کرد.

وقتی بنده ظاهراً می‌گوید: «الله اکبر» اما چشم امیدش به دیگری است؛ خدای سبحان می‌گوید:

«یا کاذبُ أَتَخطَئَنی…»

(دروغگو من را فریب می دهی؟ به خودم قسم شیرینی مناجاتم را از تو می‌گیرم).

همه اندیشمندان عالم سفره‌نشین علم دختر پیامبر و همه حکیمان عالم سفره‌نشین حکمت او هستند؛ ما نیز بایستی سفره‌نشین علم و حکمت او باشیم و به سرچشمه فاطمی متصل شویم. در مواجهه با مشکلات عظمت حق را مشاهده کنیم که در این هنگام، مشکل کوچک می‌شود. تسبیحات را در زندگی جاری کنیم و و ثناگو و شاکر خدای سبحان شویم و لذت این جریان را احساس کنیم.

 

  • اطعام فاطمی

 

هرگاه آیه «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيرا»[12] را می‌خوانیم به حال خوش مسکین و اسیر و یتیمی که به خانه فاطمه سلام‌الله‌علیها رفتند و اطعام شدند، غبطه می‌خوریم. یکی از مصادیق اطعام دختر پیامبر تسبیح است، این طعام، معرفتی خاص نصیب ما می‌کند و زاویه نگاه ما را به زندگی تغییر می‌دهد.

 

 

تاریخ جلسه: 1399.10.28

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] . سعدی

[2] . سعدی

[3] . سوره مبارکه تکویر، آیه 29

[4] . سوره مبارکه عنکبوت، 45

[5] .  بحارالأنوار، ج 53، ص 161

[6] . سوره مبارکه حدید ، آیه1

[7] . سوره مبارکه یونس، آیه 10

[8] . سوره مبارکه آل عمران، آیه3

[9] . سوره مبارکه زخرف، آیه 13

[10] . سوره مبارکه نحل، آیه1

[11] . سوره مبارکه حدید، آیه 3

[12] . سوره مبارکه انسان، آیه 8

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *