کرامتی فوق تصور!!
وَ كَانَ عِنْدَهُ ع قَوْمٌ أَضْيَافٌ- فَاسْتَعْجَلَ خَادِمٌ لَهُ بِشِوَاءٍ كَانَ فِي التَّنُّورِ- فَأَقْبَلَ بِهِ الْخَادِمُ مُسْرِعاً فَسَقَطَ السَّفُّودُ «4» مِنْهُ- عَلَى رَأْسِ بُنَيٍّ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع تَحْتَ الدَّرَجَةِ- فَأَصَابَ رَأْسَهُ فَقَتَلَهُ فَقَالَ عَلِيٌّ لِلْغُلَامِ- وَ قَدْ تَحَيَّرَ الْغُلَامُ وَ اضْطَرَبَ أَنْتَ حُرٌّ فَإِنَّكَ لَمْ تَعْتَمِدْهُ- وَ أَخَذَ فِي جَهَازِ ابْنِهِ وَ دَفْنِهِ [1]
عدهای نزد امام سجاد ع مهمان بودند. خادم حضرت برای بیرون آوردن کباب پخته شده از تنور، عجله نمود و هنگام بردن، سیخ های کباب از دستش رها شده و بر سر یکی از فرزندان حضرت افتاد. و آن کودک بلافاصله جان داد. غلام، مضطرب و حیرت زده ایستاده بود تا ببیند حضرت چه برخوردی با او می کنند. (اما کرامت حضرت، شگفت برانگیز است)
حضرت فرمودند: تو از این پس آزادی. تو که عمداً چنین کاری نکردی.
یعنی اگر اینجا بمانی هر بار که چشمت به من میافتد از شرم آب میشوی و من نمیخواهم تو را خجالت زده مشاهده کنم.
سجیتکم الکرم
وَ كَانَ ع يَوْماً خَارِجاً فَلَقِيَهُ رَجُلٌ فَسَبَّهُ- فَثَارَتْ إِلَيْهِ الْعَبِيدُ وَ الْمَوَالِي فَقَالَ لَهُمْ عَلِيٌّ مَهْلًا كُفُّوا- ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى ذَلِكَ الرَّجُلِ فَقَالَ مَا سُتِرَ عَنْكَ مِنْ أَمْرِنَا أَكْثَرُ- أَ لَكَ حَاجَةٌ نُعِينُكَ عَلَيْهَا فَاسْتَحْيَا الرَّجُلُ- فَأَلْقَى إِلَيْهِ عَلِيٌّ خَمِيصَةً «2» كَانَتْ عَلَيْهِ وَ أَمَرَ لَهُ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ- فَكَانَ ذَلِكَ الرَّجُلُ بَعْدَ ذَلِكَ يَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ أَوْلَادِ الرُّسُلِ [2]
حضرت امام سجاد علیهالسلام روزی از مدینه خارج شدند. فردی حضرت را دید و شروع به دشنام دادن نمود. بلافاصله غلامان و کنیزان حضرت به او هجوم آوردند. حضرت فرمودند: دست نگه دارید. امتناع کنید از این حرکت.
سپس رو به آن مرد نموده و فرمودند: آنچه از خوبیهای ما، نزد تو پوشیده مانده بیشتر از آن چیزی است که از ما میدانی. (یعنی اگر تو نسبت به ما شناخت داشتی به ما دشنام نمیدادی)
آیا گرفتاری و حاجتی داری که ما کمکت کنیم؟
مرد از کردهی خود خجالت کشید و ساکت ماند.
سپس حضرت عبای گرانبهای خویش را بر وی افکنده و دستور دادند هزار درهم به او عطا شود.
پس از آن جریان، آن مرد هر گاه حضرت را میدید میگفت: من گواهی میدهم که تو پیامبر زادهای.
اقرار دشمن به فضیلت حضرت سجاد ع
كَانَ هِشَامُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ- يُؤْذِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع فِي إِمَارَتِهِ- فَلَمَّا عُزِلَ أَمَرَ بِهِ الْوَلِيدُ أَنْ يُوقَفَ لِلنَّاسِ- فَقَالَ مَا أَخَافُ إِلَّا مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ- فَمَرَّ بِهِ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَ قَدْ وَقَفَ عِنْدَ دَارِ مَرْوَانَ- وَ كَانَ عَلِيٌّ قَدْ تَقَدَّمَ إِلَى خَاصَّتِهِ أَلَّا يَعْرِضَ لَهُ أَحَدٌ مِنْكُمْ بِكَلِمَةٍ- فَلَمَّا مَرَّ نَادَاهُ هِشَامٌ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالاتِهِ.[3]
هشام بن اسماعیل در زمانی که در مسند قدرت بود، اذیتهای بسیاری به حضرت رساند.
وقتی که از جانب ولید از مسند، عزل شد گفت من از هیچکس نمیترسم، مگر از علی بن الحسین.
روزی حضرت از او گذر کرده و به او فرمودند: تو از جانب من و همهی مطیعان من در امانی. و هیچکدام آنها هم به تو صدمهای وارد نمیکنند. یعنی من آنان را بگونهای تربیت کردم که کریمانه برخورد نموده و به تو چیزی نگویند.
این فرد هنگاه عبور از هر محلّی با صدای بلند میگفت: خدا بهتر میداند که رسالتش را در چه کسی قرار دهد. اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالاتِهِ.
سیره امام سجاد ع در ماه رمضان
يَقُولُ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع- إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ لَا يَضْرِبُ عَبْداً لَهُ وَ لَا أَمَةً- وَ كَانَ إِذَا أَذْنَبَ الْعَبْدُ وَ الْأَمَةُ يَكْتُبُ عِنْدَهُ- أَذْنَبَ فُلَانٌ أَذْنَبَتْ فُلَانَةُ يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا…...[4]
سیره امام سجاد علیهالسلام بر این بود که هر گاه ماه رمضان وارد میشد، هیچ یک از غلامان و کنیزان خود را تنبیه نمینمودند. و زمانیکه هر یک از ایشان خلافی مرتکب میشد، حضرت، نام او را در دفتری با ذکر خلافش نوشته ولی تأدیبش نمیکردند. تا اینکه شب آخر ماه رمضان میرسید.
ایشان تمام غلامان و کنیزان را جمع نموده و دفتر را به تک تک آنان نشان داده و خلافش را متذکر شده و از او می پرسیدند: آیا قبول داری که این گناه را مرتکب شدی؟ و او میگفت: بله.
سپس حضرت در میان آنان قرار گرفته و میفرمودند: حال با صدای بلند بگویید:
ای علی بن الحسین! پروردگار تو، هر چه را که انجام دادی به شمارش در آورده همانگونه که تو، همهی اعمال ما را بر شمردی …..
تو اعمال خویش را نزد خدا حاضر میبینی همانگونه که ما اعمال خویش را نزد تو حاضر میبینیم. پس از گناه ما در گذر و چشم بپوش همانگونه که امید داری خدا هم تو را عفو کند …..
ای علی بن الحسین! بیاد بیاور ذلّت جایگاهت را نزد پروردگارت که به عدل حکم نموده و به اندازه دانهی خردلی ظلم نمیکند و آن را در قیامت به حساب میآورد. تو گناه ما را ببخش و از ما درگذر، تا مالک تو هم از تو در گذرد.
و حضرت به همین گونه به ایشان آموزش داده و آنها هم با حضرت تکرار میکردند. در حالیکه خود بین آنان ایستاده و نوحه و گریه میکردند.
و از خدا در خواست مینمودند:
«پروردگار من! تو به ما دستور دادی کسی را که به ما ظلم کرده، عفو نماییم. و ما چنین کردیم.
اما تو نسبت به ما در عفو، سزاوارتری ….
تو به ما دستور دادی که سائل را از در خود نرانیم. و بدرستیکه ما سائلان و بیچارگانی بوده که نزد تو آمدهایم. بر آستان تو وارد شده و از تو جایزه و عطا طلب میکنیم. پس بر ما منّت گذار و ما را ناامید بر نگردان که تو نسبت به ما در این امر، شایسته تری ….
سپس حضرت به غلامان و کنیزان رو نموده و میفرمودند من شما را عفو نمودم. آیا شما هم مرا میبخشید؟ آیا از من که صاحب و مالک بدی بودم، در می گذرید؟
آنان می گفتند: ما تو را بخشیدیم. تو بدی در حق ما نکردی.
حضرت می فرمودند: پس بلند بگویید خدایا علی بن الحسین را عفو کن همانگونه که او ما را بخشید. او را از آتش برهان همانگونه که او ما را از بردگی رهانید. و حضرت پس از گفتار ایشان، آمین گفته و می فرمودند: من شما را آزاد کردم به امید اینکه خدا هم مرا بخشیده و از عذاب نجات دهد.
و روز عید فطر، عطایای بسیار به آنان می بخشید به گونه ای که غنی و از هر کس بی نیاز می شدند.
راهکارهای امام سجاد ع برای موضوعات
راهکار کسب عزّت
قال الامام السجاد(ع): قلة طلب الحوائج من الناس هوالغني الحاضر[5]
هر چه از مردم، کمتر خواهش و درخواست داشته باشید، غنیتر و در نتیجه عزّتمندتر خواهید شد.
کمتر درخواست نمودن از مردم ، بینيازی و توانگری نقد است.
در ابتدای روایت، حضرت می فرمایند:
طلب الحوائج الي الناس مذلّه للحياه، و مذهبه للحياء و استخفاف بالوقار، و هوالفقر الحاضر
درخواست کردن از مردم، مايهی ذلّت در دنیا و از بین رفتن حیاء، و حقارت و کوچکی میشود. کسی که دائماً از دیگران درخواست دارد خود را بیاعتبار نموده و حقارت و ذلّت را برای خود رقم می زند.
راهکار زاهدترین بودن
قَالَ السجاد ع : يَقُولُ اللَّهُ يَا ابْنَ آدَمَ- ارْضَ بِمَا آتَيْتُكَ تَكُنْ مِنْ أَزْهَدِ النَّاسِ[6]
امام سجاد علیهالسلام میفرمایند: خدای سبحان میگوید ای بنی آدم، به آنچه که به تو میدهم راضی باش تا جزء زاهدترینها باشی.
شناخت اندک از بعضی کلمات به نظر سخت جلوه میکند. مانند کلمهی زهد.
اگر به فردی بگویند زاهد باش، در نظرش کار بسیار سختی خواهد بود، چه رسد به آنکه بگویند: زاهدترین باش.
اما در محضر امام سجاد علیهالسلام، همهی امور با سهولت به انسان آموزش داده میشود. روایت، حاکی از آن است که اگر انسان به هرچه که خدا داده راضی باشد و کنار آن، ای کاش و اما و اگر نیاورد، جزء زاهدترینها محسوب می شود.
راهکار عابدترین بودن
قَالَ السجاد ع : يَقُولُ اللَّهُ يَابْنَ آدَمَ- اعْمَلْ بِمَا افْتَرَضْتُ عَلَيْكَ تَكُنْ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ[7]
امام سجاد علیهالسلام میفرمایند: فرزند آدم! اگر میخواهی عابدترین باشی و خوب عبادت کنی، واجباتت را عمل کن.
راهکار پرهیزکار ترین بودن
قَالَ السجاد ع : يَقُولُ اللَّهُ يَابْنَ آدَمَ اجْتَنِبْ مِمَّا حَرَّمْتُ عَلَيْكَ تَكُنْ مِنْ أَوْرَعِ النَّاسِ[8]
امام سجاد علیهالسلام میفرمایند: فرزند آدم! اگر می خواهی پرهیز کارترین باشی از محرمات اجتناب کن.
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] بحارالانوار ج 46، ص 99
[2] همان منبع
[3] بحارالانوارج 46، ص 94
[4] بحارالانوار ج 46، ص 103
[5] بحارالانوار، ج75، ص 136
[6] بحارالانوار، ج75، ص 139
[7] همان منبع
[8] همان منبع