مقدمه
خدای سبحان را سپاسگذاریم كه توفیق حضور مجدد در محضر صحیفه امام سجاد علیهالسلام را نصیبمان فرمود و امیدواریم آنچه در محضر حضرتش میآموزیم علم نافعی گردد و توفیق عمل صالح را نصیبمان كند و تا قیامت از بركات آموختههایمان استفاده كنیم.
در طی حدود بیست سالی كه در خدمت هستیم، تقریباً تمام دعاهای صحیفه توضیح داده شده، یكی دو سال اخیر بحث را موضوعی كردیم، اگر خاطرتان باشد سال گذشته بحث حمد و شكر را از نگاه امامسجاد علیهالسلام دنبال میكردیم و امسال به درخواستهای امام سجاد علیهالسلام میپردازیم كه ما نیز باید طبق نظر معصوم درخواستهای خود را مدیریت و ساماندهی كنیم.
به خودم و شما یادآوری میكنم آنچه از لسان معصوم به ما آموزش داده میشود و درخواستهایی كه از سوی ما صورت میگیرد همه مبتنی بر آن است كه خدای سبحان قطعاً ظرف وجود آنها را به ما عطا كرده، یعنی خدا قابلیتی به ما داده كه به واسطه آن قابلیت، امكان اجابت این درخواست برای ما مهیا گردد در واقع به وسیله درخواست، آن امكان به فعلیت در میآید.
در دعای پنجم صحیفه در اواسط دعا یكی از درخواستها این است:
«اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِكَ، وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِینَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لَا نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ، وَ لَا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِكَ»
«خدایا! به عطا و احسانت، ما را از عطا و احسان دیگران بینیاز ساز و ترس گسستن دیگران را از ما با پیوستن ما به خودت کفایت فرما، تا با وجود عطای تو از دیگری نخواهیم و با احسان تو از احدی نهراسیم»
بینیاز شدن از هدیه، هدیه دهندگان
«اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِكَ»
«خدایا! به عطا و احسانت، ما را از عطا و احسان دیگران بینیاز ساز»
خدایا! افراد زیادی وهاب هستند و به من عطایای زیادی میدهند، (وهاب كسی است كه زیاد هدیه میدهد، هبه به عطیهای گفته میشود كه خالص از عوض و غرض است) نه در قبال لطف من، هدیه میدهد و نه در قبال هدیه، انتظاری دارد، برخی بندگان تو خالصانه به من هدیه میدهند، امّا من از تو میخواهم مرا مشغول به هبه خودت سازی و از هبههای مردم بینیازم كنی چون اگر من خودم را محتاج هدیهی هدیه دهندگان ببینم چه بسا گاهی به جهت میل ایشان، حقی را باطل كنم، یا باطلی را حق جلوه دهم. این نكته دو طرف دارد:
این به این معنا نیست كه ما به یكدیگر هدیه بلاعوض و بلاغرض ندهیم، اتفاقاً وقتی هدیه بلاعوض و بلاغرض باشد، متصف به صفت واهب خدا شدهایم که كار بسیار زیبایی است، نفس هدیه دادن نه تنها مشكل ندارد بلكه در شمار فضایل اخلاقی است، امّا خدایا من احساس نیاز و تعلق به این هدیهها نكنم، مرا بینیاز كن از هدیهی، هدیه دهندگانی كه به من خالصانه هدیه میدهند.
پیوست دائمی خداوند
«وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِینَ بِصِلَتِكَ»
«خدایا! كفایت كن ما را، تأمین كن ما را از وحشت قطع كنندگان، بواسطه پیوستی كه تو به ما داری.»
بطور مثال انسان از اینكه بچهها بزرگ میشوند و ازدواج میكنند و از كنار ما میروند، نگران میشویم البته این درجه پایین آن است، یك مقدار عمیقتر كه میشویم به دلیل یكسری امور اعتقادی از برخی افراد جدا میشویم. اجمالاً به دلایل مختلف جدایی بین ما و برخی خلایق پیش میآید، گاهی این قطع مرگ است، با تصور مرگ یك نفر، وحشت میكنیم گاهی این قطع، هجرت وابستگان است فرزند شما به شهر دیگری میرود، وحشت قطع او را دارید. هنوز نرفته نگران قطع از او هستید، گاه دلایل دیگری است اجمالاً اطرافیان ما ممكن است به دلایل مختلف از ما جدا شوند و ما نگران این شرایط هستیم.
فرض كنیم وضعیت ما بسیار خوب و تنظیم است، نه كسی از ما بریده نه ما از كسی، امّا وقتی مرا در قبر میگذارند همه به دنبال كار خود میروند، اینها قاطعین از من هستند. خدایا! آنقدر تو به من پیوست داشته باش كه اصلا نگرانی قطع، قطع كنندگان را نداشته باشم، خود وحشت این امر، خیلی دردناك است، خدایا آنقدر تو به من صله و پیوست داشته باش كه من وحشت این جدایی را نداشته باشم و عرض كنم:
سر خم می سلامت شكند اگر سبویی
خدایا! تو در هر شرایطی برایم بمان و در هیچ شرایطی تو را از دست ندهم.
مرا آزاده تربیت كن
«حَتَّى لَا نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ، وَ لَا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِك»
«تا با وجود عطای تو از دیگری نخواهیم و با احسان تو از احدی نهراسیم»
اینجا (لَفُّ و نَشر) مرتب دارد، یعنی قسمت اول بر میگردد به هبه و قسمت دوم بر میگردد به وحشت قاطعین،
به این معنا که: خدایا! چندان تو به من هبه بده كه با هبه دادنهای تو، رغبت و احساس نیازی به خلق تو نداشته باشم و آنقدر تو به من پیوست داشته باش كه من نگرانی گسستِ هیچ یك از خلق تو را نداشته باشم.
بسیاری از افراد وقتی خود را ارزشیابی میكنند، متوجه میشوند كه گرفتار و اسیرند، گاه اسیر لطف دیگران، گاه اسیر برخی غصههایی كه هنوز پیش نیامده! چرا؟ چون رابطهشان را با آن یگانه درست نكردهاند .
خدایا! مرا آزاده تربیت كن، تا هیچ دغدغه و هیچ لطفی مرا در دام خود گرفتار نكند، من فقط اسیر تو باشم و بس؛ معلوم است قابلیت و ظرفیت آن را هم داریم به این علت که اگر این امر امكان نداشت حضرت این دعا را برای دوستان و اهل ولایت بیان نمیكردند.
تاریخ جلسه؛ 94.7.13 ـ جلسه 1
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»