وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى

«وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى»

 

«(سلام بر ) حضرات معصومین (که) حجت‌های خدا بر اهل دنیا و آخرت هستند»

 

«حُجَج» جمع حجّت به معنای دلیل و برهان است. شما حضرات معصومین برهانی برای نام جامع و کامل خدای سبحان‌اید.

این فراز از حجح الله سخن می‌گوید، شما حضرات معصومین حجت خدایی هستید که با نام الله خود بر شما حکمرانی می‌کند.

خداوند با نام الله خویش شما را نه تنها حجت نام رزاق، قادر، قوی، لطیف و… خود کرده است بلکه حجت تمام خدایی خویش نموده است و شما را جلوه‌ی نام کامل خویش کرده است.

اهل لغت «حُجَج» را دلیل و برهان دانسته‌اند، «السلامُ علی حُجَجِ الله» یعنی سلام بر شما که برهان و دلیل خداوند سبحان در زمین و آسمانید و چون خداوند اراده کند در هر دو جهان برای بشر برهانی در بندگی ارائه کند شما دلیل این برهانید.

اگر امروز در میان ما به بعضی از علماء روحانی، حجج الاسلام می‌گویند به آن دلیل است که آنان به لطف حق به ورع، زهد، امانت و پرهیزکاری دست یافته‌اند و این خصایص نیکو آنها را برهان و حجت کرده است.

در تفسیر کلمه‌ی حجّت می‌توان گفت که حجت کلام مستقیمی است که به واسطه‌ی آن کلام، احتجاج بر غیر می‌شود و یا عملکردی بسیار واضح و عقلایی است و از طریق آن چیزی برای دیگران اثبات می‌شود.

خداوند در قرآن می‌فرماید:

« فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَة…»[1]

« دليل رسا و قاطع (که قابل ایراد و شک و تردید نیست) براى خداست »

و یا در جایی دیگر می‌گوید:

«… لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذينَ ظَلَمُوا…»[2]

«تا مردم، جز ظالمان (كه دست از لجاجت برنمى‏دارند،) دليلى بر ضدّ شما نداشته باشند»

 

ائمه برای اهل آخرت هم حجت اند

 

شما کلمة الله البالغه هستید و حضرت حق بر موجودات زمین و آسمان با وجود شما احتجاج می‌کند.

اگر سؤال شود حضرات معصومین هم برای اهل دنیا حجت هستند و هم برای اهل آخرت؟ پاسخ داده می‌شود که حضرات معصومین برای اهل دنیا به گونه‌ای خدا را اثبات می‌کنند و برای اهل آخرت به گونه‌ای دیگر این امر را عملی می‌کنند. در حقیقت باید گفت: این بزرگواران برای اهل آخرت حجت هستند زیرا دنیا ظرف تجلی انوار وجودی آنها نیست.

حجت بودن ائمه بر مردم اهل دنیا روشن است اما برای اهل آخرت واضح تر است، دنیا محل تجلی کامل ائمه‌ی اطهار نیست و بروز حجت آنها به قیامت موکول می‌شود.

 

  • برید می‌گوید از امام صادق(ع) از تفسیر آیه‌ی شریفه‌ی «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ» پرسیدم.

حضرت در جواب فرمودند:« َحْنُ الْأُمَّةُ الْوُسْطَى وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَجُهُ فِي أَرْضِهِ » ما اهل بیت، امة وُسطی هستیم و ما شهدای بر خلق در روی زمین می‌باشیم .

و از قول خدای تعالی «مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ» سوال نمودم.

حضرت فرمودند:« إِيَّانَا عَنَى خَاصَّةً فَقَالَ (ع): هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ فِي الْكُتُبِ الَّتِي مَضَتْ وَ فِي هذا الْقُرْآنِ لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً فَرَسُولُ اللَّهِ (ص) الشَّهِيدُ عَلَيْنَا بِمَا بَلَّغَنَا عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْنُ الشُّهَدَاءُ عَلَى النَّاسِ فَمَنْ صَدَّقَ صَدَّقْنَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ كَذَّبَ كَذَّبْنَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ…» مقصود از ملت ابراهیم، ما هستیم و روز قیامت رسول خدا در آنچه به ما رسانده است از طرف خدا شاهد بر ما خواهد بود و ما شهدای بر مردم خواهیم بود پس کسی که ما را در دنیا تصدیق کند ما او را در آخرت تصدیق می‌نماییم و هر که ما را در دنیا تکذیب نماید او را در آخرت تکذیب خواهیم نمود. و چگونه در آخرت حجت بر خلق نباشد.[3]

نشان حجیت اهل بیت در دنیا

 

اما اینکه گفته شد اهل دنیا چگونه از حجیت حضرات معصومین بهره می‌برند می‌گوئیم برآورده کردن حاجات آنها در دنیا نشان حجیت اهل بیت است و اگر لطف حضرات معصومين نبود چون اهل دنیا در ظلمت و تاریکی دنیا به سر می‌برند باید که از کمترین لطف حضرت حق بی‌بهره می‌بودند ولی حضرات معصومین جلوه‌ی رحمانیت حضرت حق‌اند، رحمت عام آنها در این دنیا شامل اهل دنیا می‌شود.

 

«وَ الْأُولَى» اشاره به دوران رجعت

 

گروهی واژه‌ی اولی را دوران رجعت دانسته‌اند. بحث رجعت نیاز به توضیح و تشریح فراوان دارد اما ما به دلیل ضیق وقت مجبوریم از این دوران به سرعت عبور کنیم

بازگشت گروهی از مؤمنان خالص و عدّه اي از منافقون فاجر پيش از رستاخيز به اين جهان «رجعت» ناميده مي شود.

اعتقاد به رجعت يكي از اعتقادات مسلّم و ترديدناپذير شيعه است، همه شيعيان اماميه در مورد رجعت اجماع كرده اند. آيات فراواني در احاديث پيشوايان به آن تفسير شده و احاديث بي شماری از پيشوايان معصوم در اين رابطه وارد شده تعداد اين احاديث خيلی بيش از تواتر است و ثبوت آن از ضروريات مذهب شيعه است.

اول كسي كه از امامان نور در دوران رجعت بر می‌گردد حضرت سيدالشهدا عليه السلام است، در اين رجعت هفتاد تن از شهدای كربلا نيز در محضر سالار شهيدان رجعت مي كنند.

دوران فرمانروايی امام حسين عليه السلام به قدری طولانی خواهد شد كه ابروهايش روی ديدگانش می ريزد.

بعد از امام حسين عليه السلام دوران فرمانروايی مولای متقيان اميرمؤمنان فرا مي رسد.

بر اساس روايات فراوان، اميرمؤمنان عليه السلام رجعت‌هاي مختلف و متعدد دارد، يكي از اين رجعت‌ها در عهد امام حسين عليه السلام و يكي ديگر در عهد رسول خدا صلی الله عليه و آله خواهد بود.

در روايات فراوان آمده است كه به هنگام رجعت اميرمؤمنان عليه السلام همه پيامبران رجعت می‌كنند و تحت فرماندهي آن حضرت قرار می‌گیرند.

در آن روز رسول اكرم صلی الله عليه و آله پرچم را به دست با كفايت اميرمؤمنان می‌دهد، همه مخلوقات تحت فرماندهی آن حضرت قرار می‌گيرند.

اين ديدار شكوهمند رسول گرامی و مولاي متقيان در سرزمين وادي السلام در بخشی به نام «ثويّه» رخ خواهد داد، چنانكه رئيس مذهب شيعه امام جعفر صادق عليه السلام در تفسير آيه «إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‏ مَعادٍ»[4] می‌فرمايند:

 

«لا تَنْقَضِی الدُّنيا وَلا تَذْهَبُ حَتّی يَجْتَمِعَ رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله وَاميرُالمُؤْمِنينَ عليه السلام بِالثَّوِيَّةِ، فَيَلْتَقِيانِ وَيَبنِيانِ بِالثَّوِيَّةِ مَسْجِدا لَهُ اِثنا عَشَرَ اَلْفَ بابٍ»[5]

«دنيا سپری نمی شود و به پايان نمی رسد جز اينكه رسول خدا با اميرمؤمنان در سرزمين «ثويّه» گرد می‌آيند، پس مسجدی در آنجا بنياد می‌نهند كه ۱۲۰۰۰ در دارد.»

علاوه بر تصريح علمای تاريخ بر اين كه «ثويه» بخشی از وادی السلام است، رسول گرامی اسلام با صراحت تمام از آن خبر داده، خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:

«أَنْتَ أَخی، وَميعادُ ما بَيْنی وَبَيْنِكَ وادِی السَّلامِ»[6]

«تو برادر من هستي، وعده ديدار من و شما در وادی السلام است»

 

ـ در همين رابطه حديث ديگری شيخ مفيد در كتاب «الاختصاص» از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه در آخرين فراز آن آمده است:

جبرئيل امين خطاب به رسول گرامی عرضه داشت:«مَوْعِدُكُمُ السَّلامُ»؛«وعده شما و علی بن ابی طالب با منافقان امت در سرزمين سلام می‌باشد.»

ابان بن تغلب پرسيد كه سرزمين «سلام» كجاست؟ امام عليه السلام فرمود: «يا اَبانُ! اَلسَّلامُ مِنْ ظَهْرِ الكُوفَةِ»؛«اي ابان سرزمين سلام بخشي از پشت كوفه است.»

 

ـ از ديگر جلوه‌های زيبای وادی السلام در يوم اللّه رجعت، بازگشت ۲۷ تن از ياران خاص حضرت بقيّة‌اللّه (عج) در سرزمين وادی السلام است، چنانكه امام صادق عليه‌السلام می‌فرمايد:

«يُخرِجُ القائِمُ عليه السلام مِنْ ظَهْرِ الْكُوفَةِ سَبْعَةً وَعِشرينَ رَجُلاً خَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلَّذِينَ كَانُوايَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ  وَ سَبْعَةً مِنْ أَهْلِ اَلْكَهْفِ وَ يُوشَعَ بْنَ نُونٍ وَ سَلْمَانَ وَ أَبَا دُجَانَةَ اَلْأَنْصَارِيَّ وَ اَلْمِقْدَادَ وَ مَالِكاً اَلْأَشْتَرَ فَيَكُونُونَ بَيْنَ يَدَيْهِ أَنْصَاراً وَ حُكَّاماً»

«حضرت قائم عليه السلام تعداد ۲۷ تن (از ياران خاص خود) را از پشت كوفه بيرون مي آورد، كه ۱۵ تن از آنها از امت حضرت موسي عليه السلام است، ۷ تن از آنها اصحاب كهف مي باشند، ۵ نفر ديگر عبارتند از: يوشع بن نون، سلمان، ابودجانه انصاري، مقداد و مالك اشتر. اين ۲۷ تن ياران حضرت قائم(عج) و فرماندهان امت به فرمان او مي باشند و… »۴

 

رفع حجب در زمان غیبت

 

دوران رجعت قدرت، علم، حکمت و سلطنت حضرات معصومین به نمایش گذاشته می‌شود. در این زمان پرده‌ها و حجاب‌ها کنار می‌رود و خداوند سبحان سلطنتش را از طریق جلوه‌های تام خویش، رسول‌الله و اولاد ایشان نشان می‌دهد.

 

حضرات معصومین والاترین برهانی هستند که خدا به واسطه‌ی آن خود را به همه‌ی جهانیان معرفی می‌کند. به عبارتی معصومین آینه‌ی کاملی هستند که خدایی خدا در آنها نشان داده می‌شود حال که انسان نمی‌تواند همه‌ی این آینه باشد می‌تواند عکس خود را در آینه ببیند و جایگاه خویش را در این تصویر پیدا کند. درست است که انسان نمی‌تواند جلوه‌ی حضرات معصومین شود اما می‌تواند ابرار و اخیار عالم را به عنوان الگوهای رفتاری خویش برگزیند. سلمان شدن، ابوذر گشتن، مقداد و حر شدن از توان انسان خاکی خارج نیست فقط حجت‌های بلد می‌طلبد. تمام عالم تحت سلطنت حضرات معصومین است اما ما می‌توانیم عالم صغیر وجودمان را به لطف حضرت حق تحت کنترل بگیریم و اراده‌يمان را در عمل به والاترین برهان‌های عالم نشان دهیم.

 

«وَ الْأُولَى» اشاره به عالم ذر یا برزخ

 

احتمال دیگری که برای کلمه‌ی اولی داده‌اند آن است که آن را عالم ذر دانسته‌اند. مفسرین زیارت جامعه در توضیح عالم ذر گفته‌اند: عالمی است به نام عالم «ذر» که در آنجا همه‌ی بنی آدم به طور دسته جمعی حضور داشته، و از آنها عهد و پیمان گرفته‌ شده که به ربوبیت خداوند اقرار کرده تسلیم باشند. قرآن مجید در این باره چنین می‌فرماید:

«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني‏ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏»[7]

«به ياد بياور زمانی كه پروردگار تو فراگرفت(بيرون كشيد) از فرزندان آدم از پشتهای آنان ذريه(فرزندانشان) را و بر خودشان گواه گرفت و گفت: آيا من پروردگارِ شما نيستم؟! گفتند: آری (تو پروردگار مائی)»

 

با توجه به آیه‌ی قرآن می‌توان گفت که حجیت حضرات معصومین مربوط به این دوره و الان نیست بلکه انسان در عالم ذر از طریق امیرالمؤمنین و اولاد حضرت قدرت پاسخگویی به خدای سبحان را پیدا کرده است و در غير اين صورت موجودي كه سرشت او از گل و خاک است چگونه می‌تواند پاسخ گوی خدای سبحان باشد.

گروهی عبارت «الاولی» را برزخ دانسته‌اند، به این معنا که حضرات معصومین تنها برای اهل دنیا و قیامت حجیت ندارند بلکه برای اهل برزخ نیز حجج الله‌اند.

 

 

تاریخ جلسه : 88/12/5 ـ جلسه 23

«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»

 


[1]  سوره مبارکه انعام، آیه 149

[2]  سوره مبارکه بقره، آیه 150

[3]  کافی، ج1، ص190:باسناده عن بريد قال سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ» قَالَ نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوُسْطَى وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَجُهُ فِي أَرْضِهِ قُلْتُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ» قَالَ إِيَّانَا عَنَى خَاصَّةً فَقَالَ (ع): هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ فِي الْكُتُبِ الَّتِي مَضَتْ وَ فِي هذا الْقُرْآنِ لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً فَرَسُولُ اللَّهِ (ص) الشَّهِيدُ عَلَيْنَا بِمَا بَلَّغَنَا عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْنُ الشُّهَدَاءُ عَلَى النَّاسِ فَمَنْ صَدَّقَ صَدَّقْنَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ كَذَّبَ كَذَّبْنَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ…»

[4]  سوره مبارکه قصص، آیه 85

[5]  مختصر البصائر، ص490

[6]  بحارالأنوار، ج6، ص198

[7]  سوره مبارکه اعراف ، آیه 172

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *