دستم را بگیر و رهایم نکن

یکی از درخواست‌های بنده از خدای سبحان در روز عرفه این است:

 

«وَ لَا تَرْمِ بِی رَمْی مَنْ سَقَطَ مِنْ عَینِ رِعَایتِكَ، وَ مَنِ اشْتَمَلَ عَلَیهِ الْخِزْی مِنْ عِنْدِكَ…»

«مرا از خود دور میفکن مانند کسی که از چشمت افتاده و کسی که از جانب تو خواری سراپای وجود او را فرا گرفته…»

 

رمی به معنای پرتاب کردن است و پرتاب کردن فرد نشانه بی‌توجهی و خوارکردن اوست. بنده در این فراز از خدای سبحان می‌خواهد که او را از حریم الهی نراند.

 

خداوند چه کسانی را از خود دور می‌کند؟

 

  1. «مَنْ سَقَطَ مِنْ عَینِ رِعَایتِكَ» کسی که از نظر و توجه خدا افتاده و خدا به او نگاه نمی‌کند.

در حقیقت بنده از خدای سبحان می‌خواهد که لطف خود را از او سلب نکرده و به او بی‌اعتنا نباشد. وقتی شخصی کسی را دوست داشته باشد و او را عزیز بدارد چشم از او برنمی‌دارد پس بنده با بیان این عبارت درخواست می‌کند که «عزیزکرده» خدا باشد.

داشتن این امتیاز، زحماتی را نیز به دنبال دارد که صد البته شیرین است. برای توضیح این مطلب ابتدا مثالی مطرح می‌کنیم:

اگر شاگردی برای حاضر شدن در کلاس درس بسیار منظم باشد؛ اگر یک بار بی‌دلیل از کلاس غیبت کند با عتاب استاد مواجه می‌شود اما شاگردی که نامنظم است اصلا به چشم استاد نمی‌آید که مورد عتاب قرار بگیرد.

حال در محضرالهی نیز همین‌گونه است. اگر بنده زیرنظر خدا باشد؛ در صورت خطا و یا غفلت عتاب و تنبیه می‌شود. یعنی نبودِ او به چشم آمدنی‌ست و کسی نمی‌تواند جای خالی او را پر کند.

این جمله نشان می‌دهد که همه انسان‌ها از ابتدا تحت عنایت خداوند بوده‌اند که این‌گونه از او درخواستِ رها نشدن را دارند.

در زبان عرب به چوپان راعی می‌گویند؛ یعنی حافظ، نگهبان، دائم‌التوجه؛ «عَین رِعایَتِک» یعنی نگاهی از سر لطف و مراقبت؛ گاهی نگاه خدا از سر غضب است و آن زمانی‌ست که فرد، خود زمینه خشم الهی را به وسیله معصیت، غفلت، ناشکری و… فراهم ساخته است.

گویا بنده در این فراز از پروردگارخویش می‌خواهد او را در عرصه‌ای قرار دهد که مطلوب رضایت الهی‌ بوده تا محل نظر خدا باشد و از انواع آسیب‌ها در امان بماند.

«چشم از کسی برنداشتن» معنای «دوست داشتن» را نیز در بر دارد. کسی که خدا به او نظر دارد در چشم دیگران نیز دوست‌داشتنی جلوه می‌کند. یکی از دلایلی که کودکان بسیار دوست‌داشتنی هستند این است که به دلیل معصومیت، تحت توجه خدا هستند و به ملکوت نزدیک‌ترند.

به بیان دیگر عبارت «وَ لَا تَرْمِ بِی…»، درخواست مهلت از خداوند برای جبران اشتباهات گذشته است زیرا خداوند به بنده‌ای که عزیز است، فرصت جبران خطا را می‌دهد.

 

  1. «وَ مَنِ اشْتَمَلَ عَلَیهِ الْخِزْی مِنْ عِنْدِكَ» کسی که سر تا پای او را ذلت فرا گرفته، ذلتی که خدا برای او رقم زده است. چنین شخصی تحت نفوذ دائم شیطان است.

باید توجه داشت که فرد چه عملی را مرتکب شده که خدای عزیز و عزت‌بخش او را گرفتار خواری کرده است؟ و یا چه غفلتی از او سر زده که این‌گونه به فلاکت افتاده است؟ و کسی که خدا او را خوار کند؛ دیگر چگونه و با چه واسطه‌ای عزیز خواهد شد؟!

خِزی مخصوص کسانی است که با نیرنگ و دروغ به اهداف خود می‌رسند و به تدابیر خویش تکیه می‌کنند. بعضی از گناهان در همین عالم رسوایی عجیبی برای فرد به دنبال دارد.

فردی که تمام وجودش خواری و ذلت است؛ منفور خوبان بوده و در نگاه دیگران بی‌اعتبار خواهد شد.

با وجود آن که امام سجاد علیه‌السلام، از نسل پیامبر‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله بوده و دارای جایگاه عصمت می‌باشند لکن هیچ‌گاه اطمینان به جایگاه فعلی خود نکرده و دعا می‌کنند که خداوند ایشان را تحت عنایت خود محفوظ نگاه دارند.

 

علت شروع مشکلات

 

در جامعه مشاهده می‌شود زمانی که خانواده‌ها از میزان تدین خود راضی بوده و نسبت به خود و فرزندانشان آسوده خاطر می‌گردند؛ مشکلات شروع می‌شود.

علت آن است که زمانی‌که فرد بابت امری آسوده خاطر می‌شود در انجام وظایف خود کوتاهی می‌کند و همین امر باعث می‌شود که مشکل به وجود آید. برای مثال والدین، زمان کودکی فرزندشان برای تربیت او تمام تلاش خود را به کارگرفته و هزینه بسیاری می‌کنند. اما زمان دانشگاه، دیگر توجه و مراقبت سابق را کنار گذاشته و ناگهان مشاهده می‌شود جوانی که درگذشته نماز شب می‌خواند اکنون نماز واجب خود را هم نمی‌خواند!

حتی مشاهده می‌شود که میزان دعا کردن برای فرزند در سنین کودکی بیشتر است که این امر باعث می‌شود فرد در بزرگ‌سالی با مشکلات زیادی مواجه گردد.

مثال دیگر: در زندگی مشترک، گاه بعد از 30سال روابط به مشکل بر می‌خورد چرا که طرفین از ثبات زندگی خود خاطر جمع شده و مانند سابق به وظایف خود عمل نمی‌کنند.

همچنین در هر عملی که انسان بابت انجام آن از خود آسوده خاطر باشد؛ قطعا مشکلی بروز می‌کند؛ حتی در ساده‌ترین امور! به همین جهت بنده نیازمند دریافت لحظه به لحظه فیض الهی است:

یارب نظر تو برنگردد؛ برگشتن روزگار سهل است!

 

«…بَلْ خُذْ بِیدِی مِنْ سَقْطَةِ الْمُتَرَدِّینَ، وَ وَهْلَةِ الْمُتَعَسِّفِینَ، وَ زَلَّةِ الْمَغْرُورِینَ، وَ وَرْطَةِ الْهَالِكِین‏»

«خدایا! دستم را بگیر از سقوط سقوط‌کنندگان و ترس منحرفین و لغزش فریب خوردگان و گرفتاری هلاک شدگان»

 

دستم را بگیر!

 

بنده در این فراز عجز و ناتوانی خود را در حفاظت از خطرات گوناگون اظهار می‌کند و همچون کودکی از خدا درخواست می‌کند که دست او را بگیرد. آن که دستش در دست خداست آرامش محض را تجربه خواهد کرد.

 

«سَقْطَةِ الْمُتَرَدِّینَ»

تردی به معنی سقوط اختیاری و با ذلّت است؛ مثل خودکشی.  گاهی بنده آگاهانه خود را به قعر معصیت می‌اندازد. با بیان این عبارت، حضرت از خداوند درخواست می‌کند که او را از چنین انتخابی حفظ کند. بنده‌ای که تحت حفاظت خداوند قرار داشته باشد در اوج می‌ماند و آن که خود را گرفتار معاصی و رذائل اخلاقی می‌کند به قهقرا سقوط خواهد کرد.

 

«وَ وَهْلَةِ الْمُتَعَسِّفِینَ»

علت اضطراب و ناآرامی‌ها

 

وَهلَة یعنی فزع و ناآرامی و متعسف کسی است که مسیر را اشتباه می‌رود.

بارها تجربه کرده‌ایم که اشتباه رفتن در مسیری باعث ایجاد دلهره و اضطراب می‌شود. حال کسی که مسیر بندگی را به غلط می‌پیماید؛ گرفتار چه میزان اضطراب خواهد شد؟!

بنده با بیان این عبارت از خدا می‌خواهد که در طی مسیر بندگی دست او را گرفته تا از رفتن به مسیر خلاف محفوظ بماند تا از آرامش روحی برخوردار باشد. پس بسیاری از ناآرامی‌ها، به علت خودسری و خودمحوری در مسیر بندگی است. بنده‌ای که زمام امور خود را به دست او بسپارد و از خدا بخواهد که دائم به او توجه کند گرفتار پریشانی و دلهره نمی‌شود؛ چرا که امور تحت تدبیر حکیمانه او ساماندهی خواهد شد.

 

«وَ زَلَّةِ الْمَغْرُورِینَ»

زَلَّةِ یعنی لیز خوردن و لغزش؛ مغرور یعنی فریب خورده؛

گاه انسان فریب شیطان را می‌خورد و گاه فریب هوای نفس و منیت خود را. در هر صورت چنین فردی از صراط مستقیم لغزیده و گرفتار عذاب می‌شود.

 

«وَ وَرْطَةِ الْهَالِكِین»

وَرْطَة گرفتاری است که راه نجات نداشته یا نجات از آن بسیار دشوار و سخت است. بنده از خدای سبحان می‌خواهد به چنین گرفتاری‌هایی مبتلا نشود؛ یعنی برای پیشگیری دعا می‌کند نه آن که بعد از مبتلا شدن نجات پیدا کند.

اکثر گرفتاری‌های انسان به دلیل خودبینی، خودسری و خودسرانه عمل کردن است. بنده بدون عنایت الهی آرامش خود را از دست خواهد داد.

 

 

تاریخ جلسه: 98/1/26- جلسه 13

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *