صادق آل الله

آثار پذیرش ولایت معصومین

 

همنشینی با خوبان عالم

 

داوود بن کثیر رقی نقل می کند: در منزل امام صادق علیه‌السلام بوده و فضائل انبیا را می‌شمردیم.

حضرت فرمودند: به خدا قسم خداوند هیچ پیامبری را نیافریده مگر این که پیامبر خاتم را افضل از او قرار داده است همین طور که امام با ما صحبت می کردند انگشترشان را بیرون آورده و روی زمین قرار دادند.

سخنی گفتند که زمین شکافت و دریای عجیبی نمودار شد. وسط دریا کشتی‌ای از جنس زبرجد و در وسط آن، بارگاه و گنبدی از جنس دُر بود. اطراف کشتی خانه ی سبزی بود که رویش نوشته شده بود «لااله‌الاالله محمدرسول‌الله…» سپس حضرت کلامی گفتند آب بالا آمد و کشتی بالا آمد و حضرت به ما فرمودند داخل این کشتی شوید! داخل کشتی شدیم.

دیدیم چهار صندلی گذاشته شده است. امام صادق علیه‌السلام روی یک صندلی نشستند و من (داوود) را روی یک صندلی و پسرشان موسی‌بن‌جعفرعلیه‌السلام را روی یک صندلی و اسماعیل را هم روی یک صندلی نشاندند و به کشتی گفتند: سیر کن! به اذن خدا دیدیدم کشتی از دریاهایی رد می شود که کوه‌هایی اطرافش از یاقوت و دُر است و حضرت دست در آب دریا کردند و یک مشت دُر و یاقوت بیرون آوردند و به من گفتند: ای داوود! اگر دنیا می‌خواهی بگیر.

به حضرت عرض کردم یا مولای! «لا حاجه لی فی الدنیا!»؛«حاجتی برای من در دنیا نیست!» و حضرت مشت جواهر را در آب انداخته و از آب، مشک و عنبر خارج کردند و خودشان و من و موسی بن جعفر و اسماعیل فرزند دیگر حضرت بو کشیدیم و دوباره آن را به آب انداختند.

کشتی به جزیره بزرگی رسید. دیدیم گنبدها و بارگاه های مختلفی از سندس و استبرق و فرشهای مختلفی پهن شده که روی آن پر از مَلَک است. به محض آنکه ملائک ما را دیدند فوری و با شتاب سراغ ما آمده در حالی که اعتراف می‌کردند مطیع امام صادق علیه‌السلام هستند و او را به عنوان ولی می‌شناسند.

من به خود اجازه دادم از حضرت سوال کنم این قبّه های برای کیست؟

حضرت فرمودند: هر امامی که از دنیا می‌رود در اینجا قرار می‌گیرد. برخیزید و با هم به امیرالمؤمنین عليه السلام سلام بدهیم!

حضرت ما را بردند، در بارگاهی بسیار مزیّن ایستادیم که اجلّ از بارگاه‌های دیگر بود و سلام بر امیرالمؤمنین عليه‌السلام دادیم و سپس در بارگاه‌های دیگر به امام حسن عليه السلام  و امام حسین عليه‌السلام و امام سجاد عليه السلام و امام باقر عليه السّلام سلام دادیم و هر بارگاهی فوق العاده مزیّن و آراسته بود. بارگاهی خیلی عجیب دیدم. گفتم مولای من اینجا برای کیست؟

فرمودند: «لِلْقَائِمِ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ صَاحِبِ الزَّمَانِ ع‏» و بعد حضرت اشاره کردند دیدم همان جای قبلی که در خانه امام صادق علیه السلام بودم هستم.[1]

 

با توجه به روایت به دو نکته دست می‌یابیم:

  • همنشینی با خوبان عالم، فرد را مستغنی از دنیا می‌کند.
  • عطای بدون درخواست نصیب فرد می شود.

هنگامی‌که حضرت نسبت به داوود رقی بدون درخواست، اظهار لطف نموده و درهای غیب را بر وی گشوده و حقایق عالم را برایش آشکار نمودند، امید داریم از این خوان گسترده حظّ و بهره‌ای فوق تصور به ما عطا شود.

 

تو با مایی…

 

زید شحام می‌گوید در محضر حضرت امام صادق علیه السلام بودم. خطاب به من پرسیدند: چند سال از عمرت می‌گذرد؟ سنم  را عرض کردم. حضرت فرمودند: تو با مایی و جزء شیعیان ما هستی. آیا همین راضی‌ات نمی‌کند؟ عرض کردم:  البته. اما چطور با شما هستم ؟ حضرت فرمودند: صراط یعنی آمدن به سوی ما و میزان یعنی ارزشمند شدن به وسیله ی ما.

و حساب شیعیان ما با ماست. یا زید! به خدا قسم من بیشتر از شما دلم برای شما می‌سوزد ، تو و … و… را در بهشت در یک مرتبه می‌بینم… [2]

 

هنگامی‌که در محضر امام علیه‌السلام قرار گیریم رأفت ایشان تا بهشت همراهی‌مان می‌کند تا جایی‌که خبر خوش عاقبت بخیری را از زبان خودشان می‌شنویم و عاقبت بخیری جز این نیست که در زمره‌ی شیعیان ایشان محشور شویم.

 

شیعیان نامشان در دفتر امام صادق (ع) ثبت شده است

 

فردی به نام عبدالله بن فضل هاشمی نقل می‌کند: نزد امام صادق علیه السلام بودم مفضّل وارد شد. حضرت فرمودند: مفضل بیا نزد خودم بنشین.به خدا قسم تو را دوست دارم و هرکس را که تو را دوست دارد را هم دوست دارم.

سپس فرمودند: اگر معرفت همه‌ی اصحاب من به اندازهی معرفت تو بود، دو نفر از اصحاب با هم اختلاف نداشتند.

مفضّل گفت: یابن رسول الله من قابل نیستم که در موردم چنین می فرمایید.

حضرت فرمودند: اتفاقاً تو را سرجای خودت جای دادم. همان جایگاهی که خدا به تو داده است.

مفضّل گفت: اگر جای من نزد شما چنین است پس جابر بن یزید (هفتاد هزار حدیث مگو نزدش بود) جایگاهش نزد شما چقدر است؟

حضرت فرمودند:«مَنْزِلَةُ سَلْمَانَ‏ مِنْ‏ رَسُولِ‏ اللَّه‏» جایگاه سلمان نزد پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌و‌آله را دارد.

مفضّل گفت: پس داوود چه مقدار نزد شما اعتبار دارد؟

فرمودند: «مَنْزَلِةُ الْمِقْدَادِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص» جایگاه مقداد نزد پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله .

در این هنگام حضرت رو به من نموده و فرمودند: خداوند سبحان ما را از نور عظمتش آفرید  و ما را با رحمتش خلق نمود. و روح شما از جنس ما است (خوش جنس هستید) ما شما را دوست داریم و شما ما را دوست دارید. اگر تمام اهل مشرق و مغرب جمع شوند شیعیان ما را کم و زیاد کنند نمی توانند. اگر بخواهی اسمت را در دیوانی که نزد ماست نشانت دهم.

گفتم: بله. دوست دارم نامم را در دیوان شما ببینم. حضرت آن را به من نشان دادند، و من در  پایین کتاب حضرت، نام خود را دیدم .. [3]

 

نجوا و درخواست از امام صادق علیه‌‌السلام

 

مولای ما! امام صادق! می شود نام ما را  در دفترتان به ما نشان دهید و خاطر جمع‌مان کنید. آیا ما جزء دوستان و شیعیان شما  هستیم؟ اگر هم نیستیم، شما می‌توانید بنویسید. برای شما کاری ندارد. قلم بدست شماست .

مولای ما! شما شاگردان‌تان را دوست داشتید. ظوق شاگردی‌خویش را به گردن ما می‌آویزید؟

شما شبانه برای کسانی که ولایتتان را قبول نداشته بدون آنکه بدانند برایشان آرد برده و نمی‌گذاشتید متوجه شما شوند و می فرمودید: که اگر ولایت ما را قبول داشتند خیلی چیزها به آنها می‌دادم.

ما آمدیم بگوییم که هم ولایت شما را قبول داریم  و هم دائماً از دشمنانتان اعلام برائت می‌کنیم. برای ما چه خواهید کرد؟

می دانیم که قابلیت نداریم اما شما خاندان کرم هستید. دلمان می‌خواهد نام ما را در زمره ی شیعیان و شاگردان خصوصی خود ثبت نمایید و ما هم با دعای شما خواستار تعجیل در امر فرج فرزندتان باشیم. و عرض کنیم اللهم عجّل لولیک الفرج

 

تاریخ جلسه : 96/9/14

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] بحارالأنوار، ج47، ص 160 ـ 159

[2] بحارالأنوار، ج47، ص143

[3]بحارالأنوار، ج45، ص395

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *