حسن ظن و سوء ظن
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ خِزْيَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ»[1]
«هنگامی که صلاح و نیکی بر زمان و اهلش ظاهر گردد، اگر کسی در این حال، گمان بد به دیگری برد که از او گناهی ظاهر نشده، به او ستم کرده، و هنگامی که فساد بر زمین و اهلش مستولی گردد هر که به دیگری گمان خوب برد، خود را فریب داده است.»
خوشبینی یا بدبینی به افراد، امری نسبی واعتباری است. اگر در زمانهای زندگی میکنیم که صلاح و نیکوکاری بر جامعه حاکم است و خیانت، خلاف و دروغ بر روابط غلبه ندارد، اجازه نداریم نسبت به کسی که از او گناهی ندیدهایم بدبین باشیم. در غیر این صورت به او ظلم کرده، همچنین خود را مکدر نمودهایم.
همچنین در دوران حاکمیت خلاف و فساد بر روابط، نباید به راحتی به اشخاص اعتماد کنیم. در چنین فضائی اگرخوشبین بوده و با سادگی حرف دیگران را باور کنیم خود را فریب دادهایم.
بنابراین اگر در زمانی زندگی میکنیم که اهل آن صالح هستند، بدبین بودن به کسی که سابقه سوء از او دیده نشده ممنوع است.
از سوی دیگر اگر در روزگاری به سر میبریم که فساد و خلاف امری عادی است، باید جانب احتیاط را نگه داریم، زیرا در چنین شرایطی خوشباوری و زود اعتماد کردن به دیگران، نوعی خودفریبی است که ما را گرفتار توطئهها و مفسدهها میکند.
بیاعتنایی به غیرخدا
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«عِظَمُ الْخَالِقِ عِنْدَكَ يُصَغِّرُ الْمَخْلُوقَ فِي عَيْنِكَ»[2]
«عظمت آفریدگار نزد تو، مخلوق را در چشمت کوچک میکند.»
بین شناخت عظمت خداوند و کوچکی دنیا در نظر انسان، تلازم وجود دارد. بر همین اساس، کسی که ذات پاک خداوند را با عظمت شناخته، جایگاه مخلوق به چشمش نمیآید.
اگر شخصی را که در دوران کودکی در خانهای زندگی میکرده که حوض کوچکی داشته، به کنار استخری ببرند در نظرش بسیار بزرگ جلوه میکند. اما چنانچه در کنار دریا بزرگ شده باشد، هر گاه او را کنار همان استخر ببرند، در نظرش کوچک میآید.
اگر میخواهیم نسبت به امور مادی و زرق و برقهای دنیا بیاعتنا باشیم، باید معرفت خود را نسبت به خداوند افزایش دهیم. زیرا نتیجه عظمت خالق در نظر ما، قطعاً کوچک شمردن مخلوق است.
معرفت بیشتر ارتباطات سالمتر
میزان شناخت ما نسبت به خداوند در کیفیت ارتباط ما با دیگران نقش بهسزایی دارد. در اثر کمبود معرفت حق، داراییهای اشخاص به چشم ما میآید (مال، جمال، مقام و…) درنتیجه با تنگنظری به زندگی آنها لطمه وارد میکنیم. گاه با حسادت، سلب نعمت افراد را آرزو میکنیم و یا امتیازات آنان به نظرما جلوه کرده و آنان را مورد هدف چشمزخم خود قرار میدهیم.
در واقع ضعف اعتقادی موجب میگردد تا در ارتباطات اجتماعی به یکدیگر آسیب وارد کنیم. در صورتی که با تقویت نگرش توحیدی، به عظمت خداوند پی ببریم، مال و مقام دیگران به چشم ما نیامده، مظهر نام «سلام» خداوند میشویم، یعنی از جانب ما به دیگران آسیبی نمیرسد.
با نیکی سرزنش کنیم
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَيْهِ»[3]
«با احسان کردن به برادرت، او را سرزنش کن، و با انعام کردن به او، بدی اش را از خود دور ساز»
گاه از دوستان بیمهری و خطاهایی سرمیزند. اگر باب گله، سرزنش و مقابله به مثل باز شود، روز به روز فاصلههابیشتر شده، نامهربانیها گستردهتر میگردد و چهبسا پیوستها به گسست تبدیل شود.
اما اگر طبق فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام در برابر بدی به جای مقابله به مثل، مقابله به ضد شود، فرد خطاکار از کردهی خود پشیمان شده و در صدد جبران بر میآید.
عتاب دوستان و نزدیکان با عتاب اشخاص دیگر متفاوت است. در مورد نزدیکان باید میزان لطف و محبت را افزایش دهیم.
دفع شر با لطف و بخشش
در کلام امام علیهالسلام دو نکته قابل تأمل است:
اوّلاً : فرمودهاند «اخاک» نه «عدوّک». این گونه نیست که تنها شرّ اعداء و دشمنان دامنگیر ما شود.
باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که در بسیاری موارد دوستان و نزدیکان، خواسته یا ناخواسته، به ما آسیب میرسانند و موجب اذیت و زحمت ما میشوند.
ثانیاً: امام علیهالسلام فرمودند: «و اردد شرّه»، قطعاً از جانب اطرافیان نیز انرژیهای منفی میرسد و شرّ و بدی به سمت ما میآید.
باید پیشاپیش برای دور کردن این شرور اقدام کنیم و با اِنعام و بخشش به نزدیکان، مانع آسیبها و زحمت آنان شویم.
اساس این امر کلام حق در قرآن کریم است:
«ادْفَعْ بِالَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ السَّيِّئَة»[4]
«بدی را با آنچه بهتر است، دفع کن»
بدی را بدی سهل باشد جزا
اگر مردی، اَحسِن الی مَن اَساء
مصون ماندن هزینه دارد
اگر میخواهیم شر نزدیکان و دوستان را از خود دور کنیم، باید به آنها بخششی خوشایند و لذتبخش داشته باشیم.
«اِنعام» برای افراد مختلف، متفاوت است. برخی از طریق هدیه مادی راضی میشوند، و بعضی دیگر از طریق امدادرسانی. بعضی با سوغاتی خشنود میشوند، برخی با تعریف و تمجید.
به هر حال برای دفع شر اطرافیان، باید به آنها لطف کرده و نعمتی را به زندگی آنان وارد کنیم.
زدودن کینهها
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«احْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِك»[5]
«کینه و بدخواهی را از سینه خود ریشه کن تا بدخواهی نسبت به تو از سینه دیگران درو شود.»
افراد به دلیل سوء ظن، حسادت یا تزاحم منافع، در دل نیات سوء میپرورانند. چگونه میتوان از این آسیبها در امان بود؟
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: برای مصون ماندن از این امور، از خود شروع کنیم.
اگر میخواهیم در دل دیگران نسبت به ما سوء نیت نباشد، ابتدا، سینه خود را از بدخواهی نسبت به آنها پاکسازی کنیم.
اگر برای اصلاح امور، به دنبال تغییر دیگران هستیم، مسیر را اشتباه میرویم. ابتداء باید اصلاح را از خود آغاز کنیم تا بازتاب آن را در دیگران مشاهده کنیم.
ارتباط مرموز اما حقیقی
ضربالمثل معروف «دل به دل راه دارد» واقعیتی انکارناپذیر است، چراکه بین قلبها رابطهای خاص وجود دارد. گویا دلها در پنهان با هم سخن میگویند. هنگامی که قلب مملو از بغض و کینه نسبت به دیگران باشد، این پیام به قلب آنان منتقل شده و بازتاب آن، به صورت مقابله به مثل، به زندگی شخص بر میگردد.
بدخواه احدی نباشیم
شاید این سوال در بعضی اذهان مطرح شود که چرا کسی که هیچوقت بدی او را نخواستهایم، بدخواه ما شده است؟
ممکن است نسبت به شخص او کینهای نداشتهایم ولی برای فرد دیگری بدخواه بودهایم .شاید از خدا ابتلاء ومجازات کسی را که موجب رنجش و ناراحتی ما شده را خواستهایم و با ایجاد مشکل برای او، خوشحال میشویم. بازتاب این بدخواهی در زندگی ما، بدخواهی دیگران نسبت به ما وخوشحالی آنان از گرفتاری ما خواهد بود. چراکه ما در دنیایی زندگی میکنیم که همه افراد و همه امور به هم ربط دارند.
از علامه طباطبایی پرسیدند: آیا گناهان در این عالم هستی اثر گذار هستند؟ فرمود: هر پر کاهی که در ته چاهی حرکت میکند، موجی بر میدارد و تا به آسمانها اثر دارد.
اگر میخواهیم کینه خود را از سینهها بزداییم، افراد به راحتی از خطاهای ما بگذرند، بدخواه ما نبوده و با مشاهدهی کمالات و امتیازات آرزومند سلب نعمت از ما نباشند، باید خیرخواه آنان بوده، بغض و کینه کسی را در دل جای ندهیم.
استمداد از ید الله
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برای دور کردن بدی از سینهی دیگران، واژهی «احصد به معنی درو کردن»، و برای دور کردن بدی از سینهی خود، واژهی « قلع یعنی از ریشه کندن» را به کار میبرند.
یعنی: شر را از سینهی خودت بِکن تا از سینهی دیگران درو شود.
اگر به زعم خود، کسی را که در گذشته به ما بدی کرده، بخشیدهایم، اما پس از سالها، هنوز با یادآوری آن، ناراحت و آزرده خاطر میشویم، یعنی نتوانستهایم کینهی او را از سینه ریشهکن کنیم.
درصورتیکه، ذهنیات سوء و خاطرات ناخوشایند را باید آنچنان از صفحهی قلب پاک کنیم که هیچ اثری از آنها باقی نماند. ریشه کن کردن این امور از قلب و دل کار دشواری است. اما بر این باوریم که: «یدالله فوق ایدیهم» امیرالمؤمنین علیهالسلام «یدالله» و جلوه قدرت خداست.
آموختهایم که برای انجام هر کار مثبت و ارزشمند، ولو سخت و پر زحمت، یا علی گفته و با استمداد از ولی الله، کار را با سهولت به سرانجام برسانیم.
تاریخ جلسه 93/6/9 ـ جلسه 4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهجالبلاغه، حکمت 110
[2] نهجالبلاغه، حکمت 124
[3] نهجالبلاغه، حکمت 150
[4] سوره مبارکه مؤمنون، آیه 96
[5] نهجالبلاغه، حکمت 169