مقدمه
خدای سبحان را شاکریم که توفیق رسیدن به محرم دیگری را نصیب ما فرمود.
در مُحرّم، پیوند نزدیکی بین بنده و اولیاء خدا ایجاد میشود گویا مَحرمیتی بین آنان شکل گرفته و به واسطه این مَحرمیت، انسان مقیم حریم یار خواهد شد:
هر که شد مَحرمِ دل، در حرم یار بماند
فضیلت اشک بر مصائب اباعبدالله الحسین
مِسمَع کِردین[1] میگوید:
«روزی خدمت امام صادق علیهالسلام مشرف شدم و ایشان از من پرسیدند: «تو اهل عراق هستی، آیا به زیارت حسین علیهالسلام میروی؟» عرض کردم: «خیر، (زیرا) من فرد مشهوری از اهل بصره هستم؛ در قوم من افرادی هوادار خلیفه ظالم بوده و از طرفی افراد بسیاری چون ناصبیها با ما دشمنی دارند و من خوف آن دارم که (جاسوسان) حال مرا نزد خلیفه گزارش کرده و او با من کاری کند که مایه عبرت دیگران شوم(به من آسیب برساند)»
امام فرمودند: «(عذرت قبول؛ اگر به زیارت نمیروی) آیا مصائب حسین علیهالسلام را بر خود یادآور میشوی؟» عرض کردم: «بلی!» امام پرسیدند: «(به هنگام یادآوری مصائب) آیا جزع و فزع میکنی؟» عرض کردم: «به خدا قسم بله! و به جهت مصائب اباعبدالله سعی بر اشک ریختن دارم به حدی که خانواده من متوجه آثار اندوه من میشوند. (بر اثر این حزن) از خوردن غذا پرهیز کرده تا جایی که علائم حزن و اندوه در چهره من نمایان میشود»
امام فرمودند: «خداوند بر قطره اشک تو رحمت فرستد! به راستی که تو در شمار عزاداران و شیونکنندگان بر ما هستی؛ کسانی که به شادی ما شاد و به اندوه ما اندوهگین هستند. به جهت خوف ما خائف شده و با امنیت ما احساس امنیت میکنند…»
درایت در روایت:
آموزش امام صادق علیهالسلام به شاگردان خویش به مقتضای حال هر کس، روشهای گوناگونی داشت؛ گاه با موعظه، گاه با امر و نهی و گاه با پرسش. در این داستان، حضرت با طرح پرسشی آموزشهای لازم را به مسمع میدهند. شاید یکی از دلایلی که باعث شد حضرت اینگونه با او سخن بگویند؛ جایگاه اجتماعی مسمع بود.
با بیان اولین پرسش، حضرت این نکته را یادآور میشوند که شکرانه نزدیکی به مرقد امام حسین علیهالسلام، تشرف مدوام به زیارت ایشان است.
چه چیزی جایگزین زیارت اباعبدالله است؟
مسمع علت عدم تشرف به زیارت اباعبدالله را، احساس خطر از جانب دشمنان شیعه بیان کرد؛ او در برابر ولیّ زمان، برای این عملکرد خویش؛ دلیل قانعکننده و قابلقبولی داشت.
بعد از آن که مسمع دلیل موجّه خود را برای عدم تشرف به زیارت مطرح میکند؛ حضرت امر جایگزین زیارت را یادآور میشوند. یادآوری مصائب اباعبدالله و گریه بر آن جایگزین زیارت حضرت است.
حضرت در بیان خود به جای استفاده از عبارت «علم»، عبارت «ذکر» را به کار بردهاند. دانستن با یادآوردن تفاوت دارد؛ بسیاری از افراد از وقائع کربلا مطلع هستند لکن آن چه اهمیت دارد مرور آن و ابراز احساسات نسبت به آن میباشد.
سپس حضرت متذکر میشوند که صرف یادآوری و مرور مصائب کافی نیست؛ بیقراری، گریه و ابراز احساسات نیز لازم است. کسی که درک مصائب اباعبدالله را داشته باشد؛ ناخودآگاه جزع و زاری میکند. بیتفاوتی نسبت به این جریان صحیح نیست. زاری و شیون بر عزای حسین علیهالسلام بایستی قابل مشاهده باشد به طوری که اطرافیان فرد متوجه میزان اندوه او شوند.
اشک بر اباعبدالله، زمینهساز دریافت رحمت الهی
در ادامه حضرت فرمودند: «خداوند قطره اشک تو را مورد رحمت خویش قرار دهد» ایشان در بیان خود از عبارت «دمعة» استفاده کردند که لفظ مفردیست و یادآور این نکته است که یک قطره اشک در عزای اباعبدالله الحسین علیهالسلام انسان را مشمول دعای خیر معصوم میکند.
از سوی دیگر، قطره قطره اشک افراد مورد توجه اهلبیت علیهمالسلام قرار میگیرد. گاهی مشاهده میشود که دعای یک ولیّ خدا، مسیر زندگی یک فرد را تغییر میدهد؛ حال اگر امام صادق علیهالسلام که رئیس مذهب جعفری و ششمین امام هستند دعایی در حق عزادار بر اباعبدالله نمایند چه میزان رحمت و برکت در زندگی او وارد خواهد شد؟! دعای معصوم قطعا مستجاب است و فرد را در چنان جایگاه رفیعی قرار میدهد که قابل تصور نیست.
مگر صاحب دلی روزی به رحمت
کند در کار درویشان دعایی[2]
البته با دید دیگری، میتوان گفت که شاید این جمله حضرت خبری باشد. در این صورت ترجمه کلام حضرت این چنین است: «خداوند اشک تو را مورد رحمت خویش قرار داده است» به عبارت دیگر، به سبب قطره اشکی بر مصائب اباعبدالله رحمت بسیاری در زندگی فرد وارد و آسیبهای فراوانی از او دفع میشود.
پس از آن حضرت فرمودند: «تو در زمره شیونکنندگان بر مصیبت ما اهلبیت هستی» حضرات معصومین شمار دقیق عزاداران در مصیبت ایشان را در اختیار دارند.
ادامه روایت:
دیدار با اهلبیت به هنگام مرگ
حضرت ادامه دادند:
«به راستی که تو در آینده، به هنگام مرگ، پدرانم را خواهی دید که به خاطر تو آمده و سفارش (آسانگیری بر) تو را به ملک الموت مینمایند و بشارتی که به تو میدهند برتر است. همانا (به سبب سفارش اهلبیت) دلسوزی و مهربانی ملک الموت نسبت به تو، از دلسوزی و مهربانی مادر به فرزند خود، بیشتر است»
حضرات معصومین برای تشکر از عزادار حسینی، در یکی سختترین لحظات در کنار او حاضر میشوند و آن زمان «جان دادن و انتقال به سرای آخرت» است.
عبارت «لَکَ» اشاره به دو امر دارد: 1.حضور اهلبیت علیهمالسلام به نفع آن فرد است. 2.حضور اهلبیت علیهمالسلام اختصاص به آن فرد دارد؛ یعنی یک لطف خاص و ویژه!
آن بزرگواران به فرشته مأمور قبض روح سفارش مینمایند که با آن محتضر مدارا کرده و به آسانی جان او را بگیرد. و نیز به آن شخص بشارت آینده درخشانی داده و نگرانی او را بابت عوالم بعدی مرتفع مینمایند.
یک قطره اشک خالصانه در مصیبت اهلبیت، موجب سلامت فکر و عمل فرد و دوری او از انواع پلیدیها شده، کمالات خاص را نصیب فرد میکند و بدین ترتیب سیر او را تا قیامت آسان و آباد مینماید.
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است…
مسمع میگوید: «امام صادق علیهالسلام گریسته و من نیز با ایشان گریه کردم» سپس حضرت فرمودند: «سپاس از آنِ خدایی است که با رحمت خاص خودش ما را بر خلق برتری بخشید و ما اهل بیت را به رحمت خود اختصاص داد. ای مسمع! پس از قتل امیرالمؤمنین آسمان و زمین به جهت اظهار لطف به ما گریسته و گریه ملائکه بیش از گریه زمین و آسمان بر ما است. پس از قتل ما گریه ملائکه آرام نشد…»
حضرات معصومین از رحمت خاص خدا بهرهمند بوده و به اذن الهی هر کس که مورد توجه ایشان بوده و پیوند با آنها داشته باشد نیز بهرهمند از آن رحمت خواهد شد.
در ادامه حضرت اشاره به شهادت امیرالمؤمنین داشته و بعد میفرمایند: «از آن روز که ما کشته شدیم…» این عبارت نشان میدهد که با شهادت امیرالمؤمنین، زمینه جسارت به سایر ائمه و شهادتشان فراهم شد. گویا همه اهلبیت با شهادت امیرالمؤمنین شهید شدند و از آن روز تمام ملائک عزادار هستند.
خوشی پایداری، نتیجه گریه بر مصائب اهلبیت
سپس حضرت فرمودند:
«هر کس به جهت ارادت و محبت به ما(خالصانه)، بر مصائب ما بگرید؛ پیش از آن که اشک از چشم او خارج شود خداوند رحمت خود را بر او نازل میکند.
زمانی که اشک بر گونه او جاری میشود؛ اگر قطرهای از اشکهای او در جهنم بیفتد حرارت آن را خاموش کرده به حدی که هیچ گرمایی در آن باقی نماند.
و نیز کسی که به جهت محبت به ما (و مصائب وارده بر ما) دردمند و دلسوز باشد؛ در روز مرگش هنگام ملاقات ما بسیار شادمان خواهد بود و شادی او در قلبش پایدار است تا زمانی که بر ما، کنار حوض وارد شود در حالی که حوض کوثر از ورود دوستدار ما شادمان است…»[3]
کسی که خالصانه بر مصائب اهلبیت بگرید پیش از آن که اشک از چشمان او خارج شود؛ مورد توجه خدای سبحان خواهد بود و رحمت الهی شامل حال او میشود؛ بدین معنا که از صفات حیوانی و بشری خارج شده، دارای صفات الهی میشود و به کمالات خاصی راه پیدا میکند.
خداوند سبحان، خود پاداش عزاداری و گریه بر اباعبدالله را عطا میکند.
قطره اشکی که در عزای اهلبیت ریخته میشود قابلیت خاموش کردن آتش جهنم را دارد. گویا منادی ندا میدهد: «یا نار! کونی برداً و سلاماً…»[4]
معاصی هر شخص، جهنمیست که هر لحظه شخصیت انسانی و بُعد معنوی او را مورد آسیب قرار میدهد. کسی که توفیق پیوست و اظهار ارادت به اباعبدالله الحسین را پیدا کند و در عزای ایشان قطره اشکی بریزد؛ جهنم معاصی او رو به خاموشی رفته و به لطف خدا از ارتکاب دوباره معاصی پرهیز میکند.
تنها کسی که در عزای اباعبدالله اشک میریزد مورد توجه خدا نیست؛ حتی اگر کسی در دل محزون باشد ولو اشک نریزد؛ پاداش فراوانی از سوی خداوند به او داده میشود. مرحوم آشیخ جعفر شوشتری در خصائص الحسینیه فرمودند: «گاهی دل انسان پر از غصه است اما اشکش نمیآید. به این گریه، گریه سُکلی میگویند یعنی گریه زنی که بچه خود را از دست داده و توانایی گریستن ندارد.
ناگفته نماند که ما همیشه از خداوند درخواست چشم گریان داریم؛ لکن به هر دلیلی فرد توانایی اشک بر عزای امام حسین علیهالسلام را نداشته باشد؛ باز هم مورد توجه خداوند خواهد بود. این شخص، به هنگام جان دادن اهلبیت علیهمالسلام را مشاهده خواهد کرد.
این سخن حضرت بیانگر آن است که عزادار اباعبدالله مورد عنایت همه اهلبیت خواهد بود. گاهی انسان احساس میکند که به دلیل غفلت و ارتکاب معاصی، اعتبار و آبروی سابق خود را نزد حضرات معصومین از دست داده، با اظهار ارادت به ساحت حسینی مجددا معتبر و آبرودار خواهد شد. شا
به تعبیر دیگر، اظهار ارادت به اباعبدالله موجب میشود که فرد کوردل از دنیا نرود و پیش از مرگ حضرات معصومین را مشاهده نماید.
نکته قابل توجه آن که این دیدار، با خوشی و سرور اتفاق میافتد. فرد زمانی خوش است که بداند مورد رضایت ائمه قرار گرفته است؛ بنابراین اشک بر مصائب امام حسین علیهالسلام رضایت حضرات معصومین را جلب میکند.
خوشی این فرد، تا زمان رسیدن به حوض کوثر، یعنی تا قیامت ادامه دار خواهد بود. به عبارت دیگر، سرور او از زمان ورود به بهشت آغاز نخواهد شد؛ بلکه هنگام قبض روح، برزخ و … نیز شادمان خواهد بود.
اگر دردمندی به جهت مصائب اباعبدالله خوشی پایدار و عاقبت بخیری در پی دارد؛ اشک و جزع در این حریم چه پاداشی خواهد داشت؟!
این فرد به قدری از اعتبار برخوردار است که حوض کوثر از دیدن او شادمان خواهد شد.
این عطای کریمانه از سوی خدای سبحان تنها به جهت ذرهای اظهار ارادت امر عجیبی نیست؛ او خداییست که این گونه مورد خطاب اولیاء خویش قرار گرفته است:
«یا من یقبل الیسیر»[5]
«ای خدایی که عمل اندک را میپذیری»
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] از یاران امام باقر و امام صادق علیهماالسلام
[2] جناب سعدی
[3] قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ یا مِسْمَعُ أَنْتَ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ أَ مَا تَأْتِی قَبْرَ الْحُسَینِ قُلْتُ لَا أَنَا رَجُلٌ مَشْهُورٌ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ وَ عِنْدَنَا مَنْ یتْبَعُ هَوَى هَذَا الْخَلِیفَةِ وَ أَعْدَاؤُنَا كَثِیرَةٌ مِنْ أَهْلِ القَبَائِلِ مِنَ النُّصَّابِ وَ غَیرِهِمْ وَ لَسْتُ آمَنُهُمْ أَنْ یرْفَعُوا عَلَی حَالِی عِنْدَ وُلْدِ سُلَیمَانَ فَیمَثِّلُونَ عَلَی قَالَ لِی أَ فَمَا تَذْكُرُ مَا صُنِعَ بِهِ قُلْتُ بَلَى قَالَ فَتَجْزَعُ قُلْتُ إِی وَ اللَّهِ وَ أَسْتَعْبِرُ لِذَلِكَ حَتَّى یرَى أَهْلِی أَثَرَ ذَلِكَ عَلَی فَأَمْتَنِعُ مِنَ الطَّعَامِ حَتَّى یسْتَبِینَ ذَلِكَ فِی وَجْهِی قَالَ رَحِمَ اللَّهُ دَمْعَتَكَ أَمَا إِنَّكَ مِنَ الَّذِینَ یعَدُّونَ فِی أَهْلِ الْجَزَعِ لَنَا وَ الَّذِینَ یفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ یخَافُونَ لِخَوْفِنَا وَ یأْمَنُونَ إِذَا أَمِنَّا أَمَا إِنَّكَ سَتَرَى عِنْدَ مَوْتِكَ وَ حُضُورِ آبَائِی لَكَ وَ وَصِیتِهِمْ مَلَكَ الْمَوْتِ بِكَ وَ مَا یلْقَوْنَكَ بِهِ مِنَ الْبِشَارَةِ مَا تَقَرُّ بِهِ عَینَكَ قَبْلَ الْمَوْتِ فَمَلَكُ الْمَوْتِ أَرَقُّ عَلَیكَ وَ أَشَدُّ رَحْمَةً لَكَ مِنَ الْأُمِّ الشَّفِیقَةِ عَلَى وَلَدِهَا قَالَ ثُمَّ اسْتَعْبَرَ وَ اسْتَعْبَرْتُ مَعَهُ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى خَلْقِهِ بِالرَّحْمَةِ وَ خَصَّنَا أَهْلَ الْبَیتِ بِالرَّحْمَةِ یا مِسْمَعُ إِنَّ الْأَرْضَ وَ السَّمَاءَ لَتَبْكِی مُنْذُ قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ رَحْمَةً لَنَا وَ مَا بَكَى لَنَا مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَكْثَرُ وَ مَا رَقَأَتْ دُمُوعُ الْمَلَائِكَةِ مُنْذُ قُتِلْنَا وَ مَا بَكَى أَحَدٌ رَحْمَةً لَنَا وَ لِمَا لَقِینَا إِلَّا رَحِمَهُ اللَّهُ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجَ الدَّمْعَةُ مِنْ عَینِهِ فَإِذَا سَالَ دُمُوعُهُ عَلَى خَدِّهِ فَلَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِی جَهَنَّمَ لَأَطْفَأَتْ حَرَّهَا حَتَّى لَا یوجَدَ لَهَا حَرٌّ وَ إِنَّ الْمُوجَعَ قَلْبُهُ لَنَا لَیفْرَحُ یوْمَ یرَانَا عِنْدَ مَوْتِهِ فَرْحَةً- لَا تَزَالُ تِلْكَ الْفَرْحَةُ فِی قَلْبِهِ حَتَّى یرِدَ عَلَینَا الْحَوْضَ وَ إِنَّ الْكَوْثَرَ لَیفْرَحُ بِمُحِبِّنَا إِذَا وَرَدَ عَلَیهِ…» ، کامل الزیارات، النص، ص101
[4] سوره مبارکه انبیاء، آیه69
[5] مفاتیح الجنان، مختصرترین دعاهای سحر در اعمال ماه مبارک رمضان