مقدمه
امیرالمؤمنین علیهالسلام در برخی فرمایشات خود افراد را متوجه اموری مینمایند که عموما مورد غفلت قرار گرفته در حالی میبایست همیشه مورد توجه باشند. این آگاهی بخشی گاه با مشاهده عباراتی همچون «ألا»، «أما» و «ها» در کلام -که صراحت و ظهور در تنبیه و هشدار دارد- و گاه از سیاق کلام دانسته میشود.
توجه به شیوه مبارزه با دشمن
خطبه27، فراز 3: «أَلَا وَ إِنِّی قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَكُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یغْزُوكُمْ. فَوَاللَّهِ مَاغُزِی قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا فَتَوَاكَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیكُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِكَتْ عَلَیكُمُ الْأَوْطَان…»[1]
«آگاه باشید به راستی من شب و روز، پنهان و آشكار، شما را به مبارزه با شامیان دعوت كردم و گفتم پیش از آن كه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد كنید. به خدا سوگند، هر ملّتى كه درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد. (شما این امر را اجرا نکردید) شما وظیفه خود را به یكدیگر حواله نمودید و همدیگر را خوار مىساختید تا اینكه (دشمن غلبه پیدا نمود و) از هر طرف اموال شما غارت گردید و دیار شما از تصرّفتان بیرون رفت»
توضیح کلام حضرت
حضرت در این فراز افراد را، به جای دفاع، دعوت به تهاجم در برابر دشمن مینمایند؛ بدین معنا که پیش از حمله دشمن، به آنان حملهور شوند و یادآور میشوند که ایشان همیشه و در هر زمان این نکته را به آنان گوشزد مینمودند. همچنین میفرمایند هر کس در برابر دشمن بیتفاوت بوده و وظیفه خود را به دیگری محول کند؛ ذلیل شده و وطن خود را از دست خواهد داد.
با وجود تذکرات پیدرپی امیرالمؤمنین علیهالسلام، کوفقیان به علت بیتوجهی به کلام حضرت و عدم انجام وظیفه، شکست خورده و سرزمین خود را از دست دادند.
جنگ نرم
در جنگ فرهنگی نیز برای مقابله با تهاجم فرهنگی بیگانگان بایستی پیش از آن که آنان جامعه را مورد آسیب قرار دهند؛ افراد خود در صدد اقدام برآمده و با محکوم ساختن فرهنگ بیگانه به جنگ با او برخیزند. همچنین هریک از افراد جامعه توجه کند که اهتمام به این امر وظیفه تمام افراد جامعه بوده و در مقابله با دشمنان تنها مسئولین و سردمداران موظف نیستند.
نکات
مبارزه با دشمن درونی
در نگاه اول شاید اینگونه گمان شود که مخاطبین کلام حضرت تنها آقایان هستند که جهاد و دفاع از سرزمین اسلامی بر آنان واجب است لکن با اندکی تأمل درمییابیم که وجود هر انسان، میدان کارزاریست که در آن فرد با سرسختترین دشمن خود[2] یعنی نفس اماره مبارزه میکند.
همچنین حضرت یادآور میشوند که همه انسانها دائماً در حال مبارزه با دشمن درونی خود، نفس اماره هستند. مبارزه جزء عناصر دین است و امر گاه و بیگاه نیست؛ بایستی علیدوام جریان داشته باشد. مبارزه با نفس اماره در آموزههای اخلاقی و عرفانی با عنوانی چون تهذیب نفس، مراقبه و… مطرح میشود.
توجه به توانمندیها، اصل اساسی در مبارزه
در کلام حضرت، سخن از «جهاد» است و جهاد بر ناتوانان واجب نیست. حضرت با توصیه افراد به جهاد و حمله به دشمن، گویا آنان را به سوی آشکار کردن و به فعلیت رساندن توانمندیهای خویش سوق داده و هشدار میدهند که در صورت عدم قدرتنمایی و ابراز توانایی در برابر نفس اماره، او بر وجود شما غلبه کرده و پیروز میشود.
ضرورت مبارزه با نفس اماره
اگر انسان با نفس اماره خود مبارزه نکند؛ همه خوبیها از سرزمین وجودی او خارج شده و سرمایههای فطری او به یغما میرود و ذلت سراسر وجود او را فرا خواهد گرفت. حضرت به افراد هشدار میدهند پیش از آن که رذائل اخلاقی و پلیدیها بر آنها غلبه کنند؛ آنان بر رذائل اخلاقی حاکم شوند. اگر افراد طالب عزت حقیقی هستند بایستی نسبت به حملات و حیلههای نفس اماره بیتفاوت نبوده و پیش از اقدام او، در صدد حمله برآیند تا قوت خود را در برابر دشمن به نمایش بگذارند.
نباید این گونه گمان کرد که هوای نفس و رذائل اخلاقی با فرد مصالحه کرده و به او آسیبی نمیزنند؛ بلکه باید دانست دشمن تنها در فکر حمله، غارت و تسلط همیشگی است.
برای مثال برای مبارزه با رذیله «بخل» یا «حسادت»، پیش از آن که این صفات در وجود فرد شکل بگیرد؛ با «بخشش و لطف به دیگران» به جنگ آن دو رفته و سرکوبشان نماید. برای خوب ماندن باید تلاش کرد! پیشگیری از وقوع مشکل، آسانتر و بهتر از چاره اندیشی برای رفع آن است. پیش از آن که عقاید نادرست یا رذائل اخلاقی در وجودمان شکل بگیرد؛ به مقابله با آنها بشتابیم.
حضرت فرمودند به هنگام مبارزه، از انجام وظیفه خود سرباز نکرده و آن را به دیگری محول ننماییم. در میدان مبارزه با نفس نیز، نباید فرد رذائل اخلاقی و پلیدیهای درون خود را به سرنوشت، ژنتیک خانوادگی و یا تربیت والدین مرتبط سازد و از تلاش برای از بین بردن آن نازیباییها دست بکشد.
دستاورد
عزت و اقتدار، نتیجه نهایی این مبارزات است. برای رسیدن به موفقیت و اقتدار نیازمند دشمنشناسی، اقدام به موقع و تلاش دائمی هستیم. راحتطلبی مانع رسیدن به موفقیت و عزت است.
دنیا محل مسابقه!
امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه میفرمایند:
خطبه 28، فراز 2: «أَلَا وَ إِنَّ الْیوْمَ الْمِضْمَارُ وَ غَداً السِّبَاقَ…»[3]
«آگاه باشید! امروز مجال آمادگی است و فردا (آخرت) روز پیشى گرفتن است»
توضیح کلام حضرت
در زبان عرب، به مدت زمانی که اسب را برای مسابقه تربیت و آمده میکنند؛ «مضمار» میگویند. در نگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام، دنیا دورهایست که انسان در آن، آمادگی لازم را برای مسابقه در خیرات و کسب موفقیت به دست میآورد. اگر انسان باور کند که دنیا محل مسابقه است، از استعدادها و دارائیهای خود بهترین استفاده را خواهد داشت.
نکات
دنیا، محل مسابقه
در دنیا افراد مکلف به رعایت بایدها و نبایدهای عقیدتی و عملی بوده و امیرالمؤمنین علیهالسلام از این زمان با عنوان دورهای برای تربیت یاد نمودهاند؛ بنابراین تمام بایدها و نبایدها و احکام الهی برای پرورش افراد است و رعایت و توجه به آنها به سود خود فرد خواهد بود.
رموز موفقیت در مسابقه
- شناخت توانمندیها
همانطور که هر اسبی صلاحیت شرکت در مسابقه ندارد؛ برخی اشخاص نیز صلاحیت حضور در مسابقه کسب خیرات را ندارد؛ به این جهت که خود را آماده این عرصه نکرده و تواناییهای لازم را کسب ننموده است. برای شرکت در مسابقه کسب خوبیها بایستی فرد ضمن شناخت تواناییهای خود، آنها را به فعلیت برساند.
- توجه به برنامهریزی
همانگونه که در زمان تربیت اسب، تغذیه، استراحت و مقدار تمرین او دارای قاعده و اصول است؛ در دنیا نیز انسانها برای کسب موفقیت بایستی طبق برنامهای که از سوی خداوند برای آنان تعیین شده و در قالب دین فرود آمده است؛ عمل نمایند.
- رهایی از تعلقات و پرهیز از توقف
اسب مسابقه، برای پیروزی نباید سنگینوزن باشد تا به چالاکی به طرف مقصد بتازد. در میدان مسابقه خیرات نیز، انسانها باید با رهایی از تعلقات نادرست خود، هر چه سریعتر به سوی هدف نهایی خویش حرکت نمایند.
همچنین، در مسیر مسابقه اسب اجازه توقف ندارد. در مسابقه خیرات نیز، توقف و اقامت در دنیا شایسته افراد نیست. دنیا مسیر گذر است. بگذار و بگذر…
- سرعت
«سرعت» لازمه موفقیت در مسابقه است. به جای حسرت خوردن بابت موفقیتهای از دست داده، اکنون اقدام به افزایش سرعت انجام شود. خداوند قابلیت و امکان سرعت داشتن، پیروزی در مسابقه خیرات و توفیق وصال به حق را به همه بندگان عطا نموده است؛ به همین دلیل هیچکس اجازه ناامیدی از خویش را ندارد.
نتیجه مسابقه
کسانی که در این مسابقه پیروز شوند به بهشت وصال حق راه یافته و آنان که جزو سبقتگیرندگان نبودند گرفتار آتش فراق و دوری از حق میشوند.
تاریخ جلسه: 98/7/8 ـ جلسه 3
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه 27، فراز3
[2] قال رسول الله: « اعدا عدوك نفسك التى بین جنبیك»؛ شرح اصول کافی(صدرا)، ج4، ص387
[3] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه 28، فراز2