توجه به مرگ
« أَلَا فَاذْكُرُوا هَادِمَ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِیاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِیحَةِ وَ اسْتَعِینُوا اللَّهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا یحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ»[1]
«آگاه باشید و هنگام شتاب کردن بر انجام کارهای زشت مرگ را كه نابود كننده لذّتها و برهم زننده شهوتها و قطع كننده آرزوهاست؛ به یاد آورید و براى انجام واجبات و شكر در برابر نعمتها و احسان بى شمار الهى از خدا یارى خواهید»
امیرالمؤمنین علیهالسلام در فرمایش خود، مرگ را با سه ویژگی مهم آن وصف نمودند:
1.نابود کننده لذات فانی
2.برهم زننده شهوات
3.قطع کننده آرزوها
توجه به این ویژگی مرگ، باعث میشود که انسان نسبت به لذات گذرا و فانی دنیایی دلخوش نباشد، البته این امر بدان معنا نیست که فرد افسرده و غمگین است و تلاشی برای شادی خود نمیکند؛ بلکه یاد مرگ باعث میشود که فرد در مدت کوتاهِ عمر خود به دنبال لذات پایدار و باقی بوده و برای به دست آوردن آن تلاش نماید.
یاد مرگ باعث میشود که لذات فانی در نظر انسان کوچک و لذات باقی در چشم او جلوهگری نماید. بنده از آن جهت که توفیق خواندن نمازی با حضور قلب به او داده شده؛ مسرور است و در ارتباط و خدماترسانی به خلق، آنان را عیالالله دانسته و با لذت و سرور سعی بر انجام وظایف خویش دارد.
همچنین، توجه به مرگ باعث میشود که انسان در هر لحظه بهترین عملکرد را داشته و از انجام آن لذت ببرد. بهترین عمل در هر حال، انجام قوانین و احکام و پرداخت حقوق الهیست. بنده میداند از آن جهت که نزد خدای سبحان آبرومند و توانا به شمار آمده؛ این تکالیف و قوانین برای او وضع شده است.
به عقیده عرفا؛ مرگاندیشی نه تنها موجب کسالت و افسردگی فرد نشده بلکه او را به سوی یک زندگی سراسر لذت و خوشی سوق میدهد. بیشتر افراد گمان میکنند که با یاد مرگ، دلمرده و غمگین میشوند که این گمان باطلیست. یاد مرگ نه تنها موجب رکود و مانع انجام کار نبوده بلکه انسان را به سوی کار هر چه بیشتر و بهتر سوق میدهد.
مرگ، برهم زننده و نابود کننده شهوات نیز میباشد.گاه در دل انسان شهوت جاه، مقام، مال و… وجود دارد که یاد مرگ، مانع از این دلبستگیها شده و جان کندن برای فرد آسان خواهد بود.
یاد مرگ، مانع آرزوهای طولانی و بیهوده میشود. آرزوهای طولانی و بیهوده مانع عملکرد صحیح در زمان حال شده و فرصت عمل را از انسان میگیرد.
بهترین زمان برای یادآوری مرگ
یاد مرگ در هر حال ضروری و مفید است لکن حضرت در فرمایش خود به طور خاص ذکر نمودند که زمان اقدام به عمل نامناسب، بر ضرورت یادآوری مرگ افزوده میشود؛ زیرا توجه به مرگ انسان را متوجه این امر مینماید که گرچه انجام این عمل زشت، خوشی موقتی داشته باشد لکن صورت باطنی آن نازیبا بوده و ملکوت انسان را نیز نازیبا مینماید.
استعانت از خداوند برای انجام واجبات و شکرگزاری
حضرت در ادامه، به افراد توصیه مینمایند که در کنار مرگاندیشی، از خدای سبحان به جهت انجام حق واجب الهی و نیز شکرگزاری برای نعمات بیشمار الهی مدد گیرند.
یاد مرگ، آن زمان موجب خوشی و سرور شده و مفید خواهد بود که انسان واجبات خویش را از لحاظ کمی و کیفی به شایستگی انجام دهد و برای اجرای این امر نیز بر توانمندی خود اعتماد نکرده و نیازمند امداد الهی میباشد. آدمی ناقص است و آن زمان که تنها با اعتماد بر برنامهریزی، توانمندی و موجودی خود در عرصه عمل گام نهد؛ دچار انحراف، لغزش یا ناتوانی شده و موفق نخواهد شد. لکن با توکل به خدای کامل و استعانت از او وظایف خود را به شایستگی انجام خواهد داد:
«بحَول الله و قوته أقومُ و أقعد»
انسان در انجام همه وظایف خود نیازمند حول و قوه الهیست؛ چه آن وظیفه در مقابل حق باشد چه در مقابل خلق.
امر دیگری که باید انسان برای انجام آن از خدای سبحان مدد گیرد؛ شکرگزاری و توجه به نعمات و الطاف بیشمار الهی است. انجام این امر نیز، مانند انجام واجبات نیازمند حول و قوه الهی میباشد در غیر این صورت، شکر انسان ناقص و معیوب خواهد بود.
تنها یک واجب وجود دارد!
برخی از شارحین نهجالبلاغه دو عبارت «انجام واجبات» و «شکر نعمات بیپایان خدا» را دو امر جداگانه در نظر گرفتهاند، لکن برخی دیگر واو بین این دو عبارت را واو تفسیری دانسته و هر دو عبارت را یک امر معنا نمودهاند که با توجه به تعبیر دوم معنای فرمایش حضرت اینگونه میشود:
«براى انجام حق واجب الهی که شكر در برابر نعمتها و احسان بى شمار الهىست؛ از خدا یارى بخواهید»
گویا در عالم تنها یک واجب وجود دارد و آن شکر در مقابل پروردگار است و احکام واجب مصادیق عملی این واجب و زیر مجموعه آن محسوب میشوند.
یاد مرگ، عامل بهبود کمی و کیفی عملکرد انسان
شاید بتوان با دید دیگری، از فرمایش امیرالمؤمنین برداشت متفاوتی داشت و آن این که با مدد الهی، یاد مرگ سبب میشود که کیفیت و کمیت انجام واجبات فرد و شکرگزاری او به نحوی تغییر کند که صلاحیت عرضه در محضر پروردگار را داشته باشد.
تاریخ جلسه:98/8/20
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه98، فراز7