سوره مبارکه بقره، آیه250
«وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ »
«و هنگامى كه با جالوت و سپاهيانش روبرو شدند گفتند پروردگارا بر [دلهاى] ما شكيبايى فرو ريز و گامهاى ما را استوار دار و ما را بر گروه كافران پيروز فرماى»
نیاز به دعا
- در تفکر صحیح انسان خود را مستغنی از دعا نمیداند و خطر را همیشه نزدیک به خود احساس می کند. او با وجود توانمندیهایش هرگز خود را از دعا بینیاز نمیداند و توان خود را به تنهایی کافی نمیبیند.
زمان دعا
- در تفکر صحیح فرد از ابتدای امر دست به دعا برمیدارد نه پس از مواجهه به مشکل یا انجام عملی.
بیشترین کمال
- در تفکر صحیح انسان از هر کمالی بیشترین آن را درخواست میکند، او گمان نمیکند صبر اندک برای او کافی است بلکه بیشترین میزان صبر را از خداوند مسئلت میکند و به اندک آن قناعت نمیورزد و میگوید:«أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا » (افراغ به معنی خالی کردن است و دعا کننده از خداوند می خواهد پیمانه صبر او را تهی کند و تمام صبر را در او قرار دهد)
هیچ کس از خطا مصون نیست
- در تفکر صحیح انسان خود را از خطا و لغزش و تردید مصون نمیبیند به همین جهت از خداوند درخواست میکند به او ثبات قدم عطا کند و میگوید: «ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا».
اگر گمان می کنیم به دلیل حسن سابقه مان امکان تردید و لغزش در ما وجود ندارد در اشتباهیم.
سوره مبارکه بقره،آیه 256
«لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ »
«در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست»
جدایی حق از باطل
قرآن کریم میفرماید به یقین رشد از ضلالت تبیین و جدا شده است؛ این تصور که این دو با یکدیگر مشتبه میشوند تصوری بسیار اشتباه است.
بنابراین حق و باطل نیز از یکدیگر متمایز است نه آنکه با یکدیگر ممزوج شوند و قابل تشخیص نباشند اگر ما قادر به تشخیص آن نیستیم به دلیل ضعف خودمان است نه اختلاط حق با باطل.
مؤمن است یا کافر؟
اینکه تصور کنیم فلان فرد مؤمن است ولی نه آنطور که تقیّد کاملی به دین داشته باشد، صحیح نیست؛ زیرا ایمان و کفر دو مقوله از هم جدا هستند، انسان یا مؤمن است یا کافر و حد میانهای ندارد.
سوره مبارکه بقره، آیه 267
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَلاَ تَيَمَّمُواْ الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِيهِ إِلاَّ أَن تُغْمِضُواْ فِيهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ»
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از چيزهاى پاكيزهاى كه به دست آوردهايد، و از آنچه براى شما از زمين برآوردهايم، انفاق كنيد، و در پى ناپاك آن نرويد كه (از آن) انفاق نماييد، در حالى كه آن را (اگر به خودتان مىدادند) جز با چشمپوشى (و بىميلى) نسبت به آن، نمىگرفتيد، و بدانيد كه خداوند، بىنيازِ ستوده (صفات) است»
خداوند به مؤمنین امر میکند زمانی که قصد انفاق دارید از آنچه طیب و پاکیزه است انفاق کنید نه آنچه خبیث و ناپاک است که اگر آن را به خودتان میدادند به قدری از دریافت آن انزجار داشتید که با چشمانی بسته آن را میگرفتید، بدانید خداوند از شما بینیاز است و ستوده شده است.
هر انفاقی مقبول نیست
- این تصور که خداوند از ما اصل انفاق را خواسته و هر انفاقی را قبول می کند نادرست است.
- یکی از تصورات نادرست این است که گمان کنیم کیفیت اهمیتی ندارد و آنچه مهم است کمیت است. این تصور سبب میشود انسان فقط به دنبال انجام کار باشد بیآنکه به باطن و چگونگی آن توجه کند درحالیکه تأثیر افعال با توجه به کیفیتهای ان متفاوت است، هرقدر کیفیت عمل بهتر باشد تأثیر آن بهتر است، به عنوان مثال حضور در مجالس جده سادات اگر از باب تعزیت و تسلیت و اظهار ارادت به ایشان باشد عندالله مأجور است و ثواب بیشماری دارد اما اگر از باب کسب ثواب باشد اجرش ناچیز است و اثرش در همین حد است.
- خداوند امر به انفاق از طیبات میکند تا بنده با انفاقش ستوده شود و محمود حق گردد.
سوره مبارکه بقره، آیه 172
«…وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلأنفُسِكُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ»
«… هر مالى كه انفاق كنيد، به سود خود شماست، و(لى) جز براى طلب خشنودى خدا انفاق مكنيد، و هر مالى را كه انفاق كنيد (پاداش آن) به طور كامل به شما داده خواهد شد و ستمى بر شما نخواهد رفت»
حساب پس انداز !
قرآن کریم میفرماید آنچه از خیرات که انفاق میکنید نفعش به خودتان باز میگردد و برایتان ذخیره میشود. بنابراین جایی برای منّتگزاری و یا انتظار تشکر و قدردانی وجود ندارد. بنابراین منت گزاردن تفکر ناصحیحی است که گاهی گرفتارش میشویم.
اذیت و آزار دیگران را تحمل کنیم
حتی تحمل آزار دیگران و صبر در برابر آن خیری است که اجرش به خودمان باز میگردد و سبب ارتقای رتبه و درجهمان میشود.
تاریخ جلسه : 98/10/20 ـ جلسه 7
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»