مقدمه
«بهداشت روان» یکی از مباحث اثرگذار در زندگی بشر بوده که امروزه مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. برخی از روانشناسان بهداشت روان را اینگونه تعریف کردهاند:
«توانایی سازگار کردن دیدگاههای خود با دیدگاه دیگران در رویارویی با مشکلات زندگی»
برخی نیز معتقدند بهداشت روان عبارت است از:
«برخورداری فرد از ظرفیتها و تواناییهای خاص در جهت تطابق و سازش با تغییرات به وجود آمده در محیط پیرامون»
طبق تعریف پایانی، فردی که دارای بهداشت و سلامت روان است قدرت انطباق با شرایط گوناگون را دارد. انسان در زندگی ناگزیر از تغییرات است، زندگی فراز و نشیبهای گوناگون دارد؛ گاه شرایط به میل فرد بوده و گاه سر ناسازگاری با او دارد. بهداشت روانی موجب میشود فرد ضمن سازگاری با تغییرات به وجود آمده، همچنان به زندگی متعادل خود ادامه دهد.
در بستر نهجالبلاغه این موضوع را پیگیری میکنیم:
در نومیدی بسی امید است!
«عِنْدَ تَنَاهِی الشِّدَّةِ تَكُونُ الْفَرْجَةُ وَ عِنْدَ تَضَایقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ یكُونُ الرَّخَاء»[1]
«چون سختىها به نهایت رسد گشایش پدید آید و آن هنگام كه حلقههاى بلا تنگ گردد آسایش فرا رسد»
حضرت در این فرمایش، به امری اشاره دارند که چه بسا برای بسیاری از افراد تعجبآور باشد. به فرموده امیرالمؤمنین، آن زمان که گرفتاریها به سختترین مرحله خود میرسند؛ در همان زمان گشایش حاصل شده و گرفتاری مرتفع میگردد.
با توجه به فرمایش حضرت، همه مشکلات و گرفتاریها قابل حل و رفع بوده و به همین دلیل جایی برای ناامیدی وجود ندارد. بر این اساس، فردی که از بهداشت روان برخوردار است؛ در بحبوحه مشکلات نگاه زیبابین و امیدوارانه داشته و به همین دلیل هیچگاه خود را در بنبست ندیده و تسلیم مشکلات نمیشود.
در بیان ویژگیهای فردی که از سلامت روان برخوردار است؛ آمده:
ذهن سالم او، توانایی یافتنِ راهِ رفع نیازمندیها و عبور از دشواریها را دارد چرا که فرد بر این باور است که خداوند توانمندیهای گوناگونی در وجودش نهاده و وظیفه او تنها به فعیلت رساندن آنهاست. در نتیجه، روز به روز با به نمایش گذاشتن مهارتهای خویش و شناخت علل بروز مشکلات، با توکل به نیروی الهی، آنها را مرتفع مینماید ولو این امر نیازمند زمان طولانی باشد.
به علاوه، به هنگام وجود مشکل نیز از زندگی خود لذت میبرد؛ زیرا نه تنها سرانجام همه مشکلات را، بلکه همراه با آنها گشایش را میبیند:
«إنّ معَ العُسرِ یسراً»[2]
«به راستی که همراه سختی، آسانی است»
بنابراین فردی که از بهداشت روان بهرهمند است، در زمان گرفتاری:
- احساس ناتوانی و عجز نمیکند.
- ناسازگاری با خود یا اطرافیان ندارد.
- شایستگی و کفایت خود را از دست نمیدهد؛ بدین معنا که گرفتاری را مجوزی برای انجام اعمالی ناشایست که با شخصیت و عزت او منافات دارد؛ نمیداند.
- رفع گرفتاری را موکول به آینده نکرده و اکنون با استفاده از زمان و توان خود نسبت به رفع مشکل اقدام مینماید.
- به وجود خوشیها و نعمات زندگی توجه داشته و از زمان «حال» نهایت لذت را میبرد.
نگرش صحیح هنگام مشکلات
روزی امیرالمؤمنین علیهالسلام، گروهی از افراد را که یکی از عزیزان خود را از دست داده بودند؛ اینگونه امر به شکیبایی نمودند:
«إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَیسَ لَكُمْ بَدَأَ وَ لَا إِلَیكُمُ انْتَهَى وَ قَدْ كَانَ صَاحِبُكُمْ هَذَا یسَافِرُ فَعُدُّوهُ فِی بَعْضِ أَسْفَارِهِ فَإِنْ قَدِمَ عَلَیكُمْ وَ إِلَّا قَدِمْتُمْ عَلَیهِ»[3]
«این امر (مرگ) از شما آغاز نشده و به شما نیز پایان نخواهد یافت. این دوست شما به سفر مىرفت، اكنون نیز او را در یکی از سفرهایش تصور کنیدکه به سوی شما بازخواهد؛ اگر او باز نگشت، شما به سوى او خواهید رفت».
تو اولین نفر و آخرین نفر نیستی!
امیرالمؤمنین مرگ را امر عادی و فراگیر معرفی کرده که از ابتدای خلقت عارض بر انسان شده و تا پایان عالم نیز وجود خواهد داشت.
با توجه به فرمایش حضرت، فرد میبایست وجود مشکلات را در زندگی عادی بداند زیرا:
«الدنیا… دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَة»[4]
«دنیا سرایی پیچیده با مشکل و سختی است»
به علاوه، مصیبتی که اکنون برای فرد رخ داده است؛ پیش از این برای عدهای اتفاق افتاده و زین پس نیز برای گروه دیگری پیش میآید؛ یعنی پیشینیان و آیندگان نیز این مصیبت را تجربه خواهند نمود. در این صورت شخص مشاهده میکند همانگونه که پیشینیان قدرت رویارویی و تحمل این مصیبت را داشتند؛ او نیز با اقتدا به پیشینیان توانمندی خویش را برای ایفای این نقش دریافته و مشکل در نگاه او بزرگ جلوه نمی کند.
ارائه دیدگاه صحیح
در ادامه، حضرت از طریق ارائه دیدگاه صحیح، مصیبتدیدگان را از اندوه، اضطراب، ناامیدی، افسردگی و کسالت دور نموده و این چنین آنان را به زندگی روزمره خویش برمیگردانند: ایشان مرگ را به منزله سفری درنظر گرفتند که در نهایت همه افراد مسافر آن خواهند بود. اشاره به کلمه «مسافر» از آن جهت است که بیان نمایند دوره دوریِ افراد از متوفی اندک بوده و در آینده همگان به او ملحق خواهند شد.
در حقیقت، حضرت به افراد یادآور میشوند که این مصیبت(مرگ) نیز در آینده برای آنان اتفاق خواهد افتاد بنابراین لازم است در عوض اندوه و نگرانی از آینده، خود را جهت رویارویی با آن آماده نموده و از فرصت محدودی که در اختیار دارند نهایت استفاده را ببرند.
با ارائه این دیدگاه حضرت طریق عبور از مشکلات را آموزش داده و مصیبت دیدگان را به کارآیی سابق خود برمیگردانند.
فردی که از بهداشت روان برخوردار است به هنگام بروز مشکل، توانایی انطباق با شرایط تغییریافته را داشته و در عوض حسرت و افسوس، با استفاده از توانمندیهای خود، روال سابق زندگی را در پیش میگیرد. او بر این باور است که خدای سبحان قدرت خودکارآمدی در شرایط دشوار را به وی عطا نموده است.
اکتفا به موجودی فعلی
«… وَ مَنِ اقْتَصَرَ عَلَى بُلْغَةِ الْكَفَافِ فَقَدِ انْتَظَمَ الرَّاحَةَ وَ تَبَوَّأَ خَفْضَ الدَّعَةِ»[5]
«… و كسى كه به مقداری که به او رسیده اکتفا نماید؛ قطعا به آسایش دست یافته و آسودهخاطر گردد»
در این فرمایش، به یکی از اصول سلامت روان اشاره شده است. اگر فردی متوجه موجودی مادی خود بوده و آن را برای گذران زندگی خویش کافی بداند؛
- همواره از آرامش و آسایش برخوردار بوده و این آسودگی خاطر سبب میشود شخص از موجودی خود نهایت استفاده را ببرد.
- همچنین حس امنیت و آرامش موجب درک لذات زمان حال و رضایتمندی او از زندگی خواهد شد.
- به علاوه، با پذیرش واقعیت و قبول وضعیت فعلی، نهایت تلاش خود را برای به فعلیت رساندن استعدادهای پنهان خویش به کار گرفته و احساس عجز و ضعف در او راه ندارد.
چنین فردی از نابسامانی و آشفتگی فکری و تألم روحی به دور است.
لازم به ذکر است که این قناعت و اکتفا در امور مادی است؛ زیرا حکمت 363 به طور کل در ارتباط با مادیات میباشد. در امور معنوی، قناعت وجود نداشته و فرد همواره خواستار دریافت کمالات بیشتر است:
«رَبِّ زِدْنی عِلْما»[6]
«پروردگارا! علم مرا افزون نما»
بنابراین فردی که از سلامت روان برخوردار باشد؛ از وضعیت فعلی خویش، کمال رضایت را داشته و از آن لذت میبرد ولو محرومیتها و محدودیتهای خاصی در زندگی داشته باشد. یعنی با وجود محدودیت نیز احساس شادی، امنیت و رضایت کرده و مهارتهای خویش را افزایش میدهد.
تاریخ جلسه: 98/12/12 ـ جلسه 3
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، حکمت 343
[2] سوره مبارکه انشراح، آیه 5
[3] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، حکمت 349
[4] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه 217
[5] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، حکمت 363
[6] سوره مبارکه طه، آیه 114