صفات شیعه و محبّ اهل بیت علیهمالسلام در کلام امام صادق (ع)
شیعه حقیقی شهید است
«وَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ لِيَ الصَّادِقُ ع يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ الْمَيِّتَ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ شَهِيدٌ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ إِنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ قَالَ وَ إِنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ فَإِنَّهُ حَيٌّ يُرْزَق»[1]
امام صادق علیه السلام به ابوبصیر می فرمایند : اگر کسی با امر ولایت اهل بیت از دنیا برود شهید است.
ابوبصیر از این بیان تعجب نموده و سوال می کند حتی اگر این فرد در بستر بمیرد؟
حضرت می فرمایند: حتی اگر در بستر هم بمیرد زنده دائم و مرزوق ابدی است،که رزق خاصی در اختیار او قرار می گیرد.
** یکی از صفات شیعه شهید بودن است. شیعه در همین عالم به شهود می رسد. او پیوسته در محضر حق حضور داشته و جمال او را مشاهده می نماید. به همین جهت عنوان شهید برای او در نظر گرفته شده است.
تفسیر «عقبه» در قرآن در کلام امام صادق (ع)
«عَنِ ابْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ قَالَ فَقَالَ مَنْ أَكْرَمَهُ اللَّهُ بِوَلَايَتِنَا فَقَدْ جَازَ الْعَقَبَةَ وَ نَحْنُ تِلْكَ الْعَقَبَةُ مَنِ اقْتَحَمَهَا نَجَا قَالَ فَسَكَتَ ثُمَّ قَالَ هَلَّا أُفِيدُكَ حَرْفاً خَيْراً مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا قَالَ قُلْتُ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ قَوْلُهُ تَعَالَى فَكُّ رَقَبَةٍ النَّاسُ كُلُّهُمْ عَبِيدُ النَّارِ غَيْرَكَ وَ أَصْحَابِكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَكَّ رِقَابَهُمْ مِنَ النَّارِ بِوَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ» [2]
ابان ابن تغلب میگوید در خدمت امام صادق علیهالسلام از یک آیه حضرت سوال نمودم «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ»؟
این عقبه چیست که خدا به پیامبر صلّیاللهعلیهوآله می فرماید تو خود نمیدانی عقبه چیست.
حضرت فرمودند: ما آن عقبه و گردنه هستیم. اگر کسی وارد این عقبه شود نجات پیدا میکند. آن کس که وارد امر ولایت شده و ولایت ما را به جان و دل بپذیرد نجات مییابد.
سپس حضرت مدتی ساکت شده و بعد فرمودند آیا می خواهی به تو چیزی یاد دهم که از آنچه در دنیاست برایت بهتر باشد؟
گفتم: بله جانم به قربان شما
حضرت فرمودند: تمام مردم اسیرآتش هستند، غیر از تو و اصحاب تو(شیعیان)، به درستی که خداوند گردن محبّ و شیعه را از آتش باز داشته است.
** گویا تمام مردم، غیر از شیعیان،گرفتار آتش معصیت و اسیر شهوات و مال و مقام دنیا هستند. و فقط شیعه از هر نوع بردگی رها میباشد.
شیعه ظاهر و باطنش در یک جهت است
«عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْمَكْفُوفِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَنْبَغِي لِمَنِ ادَّعَى هَذَا الْأَمْرَ فِي السِّرِّ أَنْ يَأْتِيَ عَلَيْهِ بِبُرْهَانٍ فِي الْعَلَانِيَةِ قُلْتُ وَ مَا هَذَا الْبُرْهَانُ الَّذِي يَأْتِي بِهِ فِي الْعَلَانِيَةِ قَالَ يُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ يُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ يَكُونُ لَهُ ظَاهِرٌ يُصَدِّقُ بَاطِنَه»[3]
ابوخالد مکفوف فردی نابینا بوده، او نقل می کند امام صادق علیه السلام فرمودند: شایسته است کسی که امر ولایت ما را قلباً قبول دارد آن را در ظاهر نیز بوسیله برهان اظهار نماید.
ابوخالد میگوید سوال کردم چگونه محبت قلبی را میتوان از طریق برهان و بینه را در ظاهر به نمایش گذاشت؟
حضرت فرمودند: اظهار این محبت، یعنی حقیقتا حلال خدا را حلال، و حرام را حرام بداند. به گونهای که ظاهر فرد باطن او را تصدیق کند؛ یعنی همانگونه که در باطن محبت به اهل بیت دارد اجرای در ظاهر نیز از او مشاهده شود؛ زیرا اگر ظاهر و باطن با یکدیگر مخالفت داشته باشد شائبه نفاق در آن هویدا می شود.
**بنابراین شیعه کسی است که حبّ قلبی خود را بوسیله اجرای احکام خداوند سبحان اظهار میکند.
ویژگیهای شیعیان در کلام امام صادق (ع)
«عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع شِيعَتُنَا أَهْلُ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ أَهْلُ الْوَفَاءِ وَ الْأَمَانَةِ وَ أَهْلُ الزُّهْدِ وَ الْعِبَادَةِ أَصْحَابُ إِحْدَى وَ خَمْسِينَ رَكْعَةً فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ الْقَائِمُونَ بِاللَّيْلِ الصَّائِمُونَ بِالنَّهَارِ يُزَكُّونَ أَمْوَالَهُمْ وَ يَحُجُّونَ الْبَيْتَ وَ يَجْتَنِبُونَ كُلَّ مُحَرَّم»[4]
ابوبصیر میگوید امام صادق فرمودند شیعیان ما اهل ورع و جهاد و وفا و امانت و زهد و عبادت میباشند.
آنان توفیق روزه در روز و قیام شبانه داشته و زکات اموالشان را می پردازند تا تعلقی برایشان ایجاد نشود. حج انجام داده و از جمیع محرمات اجتناب می کنند.
شیعیان از معصیت پرهیز میکنند
هر زمان که انسان خلافی مرتکب نمی شود در همان زمان دارای عنوان زیبا گشته و حسنهای برای او ثبت میشود.
اهل ورع در عین اینکه ظاهراً فقط ترک معصیت نموده و هنوز طاعتی انجام نداده اند اما خودبخود ترک معصیت، آنان را گرانقدر مینماید؛ زیرا برای انجام طاعت، ابتدا باید از محرمات اجتناب نمود.
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم کوش کن
شیعیان اهل جدّ و جهد هستند
شیعه اهل تلاش بوده ودر کار خویش متوقف و راکد و ساکن نمی باشد. او تمام جدّ و جهد خویش را بکار انداخته تا در یوم الحسره گرفتار حسرت نگردد.
شیعه وفادار است
وفا به معنای پر و پیمان انجام دادن کار.
شیعه تمام سعی خویش را بکار برده تا تقصیر و کاستی در انجام وظایف فردی و اجتماعی و عبادی خویش نداشته باشد.
شیعه امانتدار است
شیعه از امانت هایی که در اختیار اوست به خوبی صیانت می نماید.
ولایت، عمر، سلامتی، اعضاء . جوارح، مال، فرزند… از امانت های الهی است که نزد او به ودیعه سپرده شده است.
شیعه در زمان حال زندگی میکند
شیعه اهل زهد است. امیرالمومنین علیهالسلام در تفسیر زهد فرمودهاند:
«الزُّهدُ كُلُّهُ بَينَ كَلِمَتَينِ مِنَ القُرآن ، قالَ اللّه ُ سُبحانَهُ:” لِكَيْلاَ تَأْسَوْاْ عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلاَ تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَاكُمْ“ [5]، ومَن لَم يَأسَ عَلَى الماضي ولَم يَفرَح بِالآتي فَقَد أخَذَ الزُّهدَ بِطَرَفَيهِ»[6]
زهد بین دو جمله از قرآن است: زهد یعنی بابت آنچه در گذشته از دست دادهای افسوس مخور و بابت آنچه در آینده بدست خواهی آورد خوشحال مباش. به بیان دیگر زهد یعنی زندگی در حال.
در جای دیگر امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «ما فات مضی وما سیاتیک فاین قم فاغتنم الفرصۀ بین العدمین»[7] گذشته که گذشت،آینده هم که هنوز نیامده قیام کن و غنیمت بشمار این فرصت را که بین دو عدم است. دو عدم همان گذشته و آینده است که در حال حاضر وجود ندارد. پس زمان حال را دریاب .
**با توجه به معنی زهد، شیعیان نه اهل غصه و نه اهل رویا پردازی بوده بلکه اهل بندگی در زمان حال هستند.
شیعه نسبت به اخوان دینی خود بی تفاوت نیست
«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ قَالَ كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَدَخَلَ رَجُلٌ فَسَلَّمَ فَسَأَلَهُ كَيْفَ مَنْ خَلَّفْتَ مِنْ إِخْوَانِكَ فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ وَ زَكَّى وَ أَطْرَى فَقَالَ كَيْفَ عِيَادَةُ أَغْنِيَائِهِمْ لِفُقَرَائِهِمْ قَالَ قَلِيلَةٌ قَالَ فَكَيْفَ مُوَاصَلَةُ أَغْنِيَائِهِمْ لِفُقَرَائِهِمْ فِي ذَاتِ أَيْدِيهِمْ فَقَالَ إِنَّكَ تَذْكُرُ أَخْلَاقاً مَا هِيَ فِيمَنْ عِنْدَنَا قَالَ كَيْفَ يَزْعُمُ هَؤُلَاءِ أَنَّهُمْ لَنَا شِيعَة»[8]
محمد بن عجلان میگوید خدمت امام صادق علیهالسلام بودم. شخصی وارد شد حضرت حال برادران دینی او را پرسیدند. او شروع به ثناگویی آنان نمود و در تعریف خویش مبالغه ورزید.
حضرت دو سوال ازآن مرد پرسیدند: آیا اغنیاء آنان از فقراء شان عیادت دارند؟
مرد پاسخ داد: بسیار کم
حضرت پرسیدند: آیا اغنیاء ایشان از مالی که در دستشان است به فقراء خود رسیدگی میکنند؟
مرد جواب داد: شما از اخلاقیاتی سخن میگویید که ما نداریم ولی آنها آدمهای خوبی هستند.
حضرت فرمودند: چگونه آنان گمان می کنند که شیعه ما بوده در حالیکه این اخلاقیات را مراعات نمی کنند.
شیعه صیاد زیبایی و نمایان نمودن آن است
«عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ شِيعَتِهِمْ فَقَالَ شِيعَتُنَا مَنْ قَدَّمَ مَا اسْتَحْسَنَ وَ أَمْسَكَ مَا اسْتَقْبَحَ وَ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَارَعَ بِالْأَمْرِ الْجَلِيلِ رَغْبَةً إِلَى رَحْمَةِ الْجَلِيلِ فَذَاكَ مِنَّا وَ إِلَيْنَا وَ مَعَنَا حَيْثُمَا كُنَّا»[9]
از امام صادق علیهالسلام در مورد خصوصیات شیعیان ایشان سؤال شد.
حضرت فرمودند: شیعیان ما کسانی هستند که هرچه در نظرشان نیکو آید برای آخرت خود پیش میفرستند.(در انجام حسنه سستی و معطلی ندارند)
و هرچه در نظرشان قبیح آید از انجام آن خود داری مینمایند.
آنان زیباییها را اظهار نموده، در امر خدای سبحان مسارعت داشته و اوامر الهی را به تاخیر نمیاندازند. چنین فردی از ماست و به طرف ما برمیگردد و هرجا ما باشیم او با ماست .
**لازم به ذکر است که هر آنچه حقانی و الهی است زیبا و هر آنچه که مربوط به منیّت و نفسانیت میشود نازیباست. شیعه خواستار آن است که جمال الهی در عالم به نمایش گذاشته شود.
شیعه مرتباً در حال اندوختن علم است
«عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ شِيعَةَ عَلِيٍّ ع كَانُوا خُمْصَ الْبُطُونِ ذُبُلَ الشِّفَاهِ أَهْلَ رَأْفَةٍ وَ عِلْمٍ وَ حِلْمٍ يُعْرَفُونَ بِالرَّهْبَانِيَّةِ فَأَعِينُوا عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَاد»[10]
ابن ابی یعفور از امام صادق علیهالسلام نقل میکند: شیعیان امیرالمؤمنین علیهالسلام اهل شفقت و علم و حلم هستند.
آنان پیوسته سعی بر دانش افزایی داشته و در این راه حلیمانه آزار و اذیت جهال را نادیده میگیرند.
شیعه هیچ گاه خود را ناکام و ناموفق نمیبیند
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ شِيعَتُنَا أَهْلُ الْهُدَى وَ أَهْلُ التُّقَى وَ أَهْلُ الْخَيْرِ وَ أَهْلُ الْإِيمَانِ وَ أَهْلُ الْفَتْحِ وَ الظَّفَر»[11]
امام صادق علیهالسلام در معرفی شیعه میفرمایند : که شیعیان ما اهل ظفر و پیروزی هستند.
- بنابراین شیعه هیچ گاه خود را در بن بست ندیده و ناکام تصور نمینماید. او نسبت به فعل مثبت خود یقین داشته ولو ثمر بخشی آن، سالها زمان برد. به همین جهت خود را ناموفق نمیپندارد.
- علامه مجلسی در مورد اهل فتح و ظفر بودن شیعه چند نظر مطرح میفرماید.
- شیعه همیشه در مقابل مخالفین دلیل و برهان داشته و دستش از حجت عقلی و نقلی خالی نیست.
مخالفین شیعه یا دشمنان ظاهری و یا دشمنان باطنی هستند. او در مقابل دشمنان ظاهری شجاعت داشته بدلیل آنکه به حقانیت دین خود یقین دارد. مانند دلاور مردان بسیجی که در مقابل استکبار جهانی پیروز می باشند.
و نیز در مقابل دشمنان باطنی یعنی جنود جهل که شامل تمام رذائل اخلاقی و اعتقادی است بوسیله حول و قوه عاقله بر آنها غالب شده و ظفرمند و پیروز است.
- شیعه اهل الفتح است یعنی قوه عاقله و نظریه او هیچ گاه درمانده نشده و به بن بست نمی خورد. به دلیل آنکه عقل او تحت ولایت عقل کل عالم قرار گرفته است.
و اهل الظفراست یعنی قوه عملیه او هم به کمال خود رسیده و کاملترین استفاده ها را از آن نموده تا به مطلوب خویش راه پیدا کند.
امام صادق علیهالسلام به شیعه خود بشارت میدهند
سلیمان اعمش گوید بر امام صادق علیهالسلام وارد شده عرض نمودم: مولای من جانم فدای شما!
مردم به ما نسبت رافضی میدهند؛ یعنی شما سنت پیامبر را رها کردید.
حضرت فرمودند: این مردم شما را به این نام ننامیدهاند بلکه خداوند نام شما را در تورات و انجیل رافضی گذاشته است. هفتاد نفر از قوم فرعون او را رها کرده و وارد دین موسی شدند. و خداوند آن هفتاد نفر را که از فرعون جداشده و به موسی گرویدند را رافضی نام نهاد و در تورات این نام را برایشان ثبت نمود.
سپس حضرت فرمودند: این ها که شما را رافضی می نامند رفض الخیر داشته و خیر را ترک نمودند اما شما شرّ را ترک کرده و در کناراهل بیت قرار گرفتید. بشارت برشما باد که شما جزء رحمت شدگان هستید. در قیامت شما از خود حسناتی مشاهده نموده و سیئاتی محو شده را می بینید که تصورش را نمی کردید.
ای سلیمان آیا خوشحالت نمودم؟[12]
دعایی از امام صادق علیه السلام هنگام شانه کردن مو
«اللهم سرّح عنی الغموم والهموم و وحشت الصدر و وسوسه الشیطان»[13]
«خدایا رها کن از من غصه ها و گرفتگی ها و دل نگرانیهایم»
ظاهرا دعا هنگام شانه کردن مو است. اما برای رفع غصه گرفتگیهاست. در حقیقت تمام حرکات باطن و ظاهر به هم مربوط است. گاهی انسان درگیری امور بسیار ناچیز است که ناخودآگاه او را غصه دار میسازد.
تاریخ جلسه : 89/9/8
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1]بحارالانوار، ج65، ص 142
[2] بحارالانوار،ج65،ص143
[3] بحارالانوار،ج65،ص164
[4] بحارالانوار،ج65،ص167
[5] سوره مبارکه حدید، آیه23
[6] نهج البلاغه، حکمت
[7] غررالحکم و دررالکلم، ص222
[8] بحار الانوار، ج65، ص168
[9] بحارالانوار، ج65، ص169
[10]بحارالانوار، ج65، ص188
[11]بحارالانوار، ج65، ص186
[12]بحارالانوار، ج65، ص97
[13] صحیفه صادقیه و باقریه، ص524