«وَ أَعْلَاماً لِعِبَادِهِ»
«(خدای سبحان) شما معصومین را نشانههای راهنما برای بندگان قرار داد»
حضرات معصومین علیهمالسلام عَلَم و پرچمهایی برای بندگان هستند، اعلام جمع «عَلَم» و عَلَم به معنی كوه، پرچم، علامت و نشانه آمده است.
حضرات معصومین علیهمالسلام بر مبنای این سه معنا ظهور دارند، آنان هرگز پنهان نیستند، چه اینكه كوه باشند و یا پرچم و یا هر علامت دیگری، مهم پنهان نبودن آنهاست. ائمه اطهار علیهمالسلام ظاهر و بارزند.«أَعْلَاماً لِعِبَادِهِ»
عَلَم، به معنای کوه
اگر علم به معنای كوه باشد، كوه در زمین چند نقش دارد:
1-كوهها میخ زمین هستند و مایه تثبیت آن. با توجه به این معنا، حضرات معصومین علیهمالسلام مایه تثبیت كمالات و موجب تثبیت خیرات در وجود ما هستند، به میزانی كه وجود معصوم بر ما جلوهگر شود به همان میزان از تزلزل و انحراف اعتقادی و اخلاقی مصون میمانیم، حضرات معصومین علیهمالسلام جبالی برای بندگان هستند، جبل بودنشان به معنای آن است كه به چشم همگان میآیند همچنان كه كوه قابل استتار نیست، معصومین نیز رفیع المقام و مرتفعاند.
2- در دل كوه معادنی وجود دارد كه فقط با شناخت كوه برداشت از آن معادن امكانپذیر است، یعنی هر چه ما به شناخت حضرات معصومین علیهمالسلام نزدیكتر شویم و آنان را بیشتر بشناسیم از معارف وجود معصوم بیشتر بهرهمند میشویم.
3- در این عالم بارشها بواسطه كوه به زمین میرسد، برف و باران از كوه جاری میشود، یعنی ابتدا مرتفعترین مكانها باران را دریافت میكنند سپس مردم از آن بهرهمند میشوند. وجود معصوم چنان است كه ابتدا خیرات از ناحیه حق به حضرات معصومین علیهمالسلام میرسد و سپس با وساطت معصوم خیرات بر ما جاری میگردد.
4- جلالت كوه از دور قابل مشاهده است، هر چه به آن نزدیكتر شویم جمال آن را بیشتر مشاهده میكنیم، حضرات معصومین علیهمالسلام نیز چنیناند؛ هر چه از آنها دورتر باشیم هیبتشان چشم ما را به خود معطوف میكند و چون به آنها نزدیك شویم رأفت و رحمتشان را دریافت میكنیم.
5- بالا رفتن از كوه امر سختی است، شناخت حضرات معصومین علیهمالسلام نیز امر آسانی نیست، اصلاً حق شناخت آنان متصور نیست، امّا هر چه از كوه بالاتر برویم تنفس راحتتر میشود، و لذت خاصی نصیبمان میشود، هر چه به معصوم نزدیكتر شویم لذت خاصی بر ما حاكم میشود.
6- با حركت در كوه ، دغدغه عالم ماده از ما دور میشود هر چه به وجود مقدس معصوم نزدیك شویم از تعلقات عالم ماده رها میشویم و قربمان به حضرت حق افزایش مییابد، اگر جایگاه معصوم را كوه بگیریم باید بگویم حقیقت وجود معصوم قابل شناخت و ادراك نیست، ولی دسترسی به آنها محال نمیباشد و ممكن و میسر است، باید بدانیم برای شناخت كوه باید به سراغ آن رفت، كوه ظاهراً حركتی ندارد اما در ابتدا چنین به نظر میرسد. اول باید ما خواهان شناخت امام باشیم تا در غیبت معرفت نسبت به آنان در ما نمودار شود. باید وارد بر امام شد، یعنی ما باید خواستار شناخت امام باشیم زیرا حضرات معصومین علیهمالسلام به مكانی وارد نمیشوند كه صاحب خانه خواهان آمدن آنها نباشد. جایگاه قدوم امام قلب است آنان زمانی بر ما وارد میشوند كه قلبمان آمادگی لازم را برای ورودشان داشته باشد.
اثرات وجود معصوم در زمین
اگر كوه نباشد زمین دچار زلزله میشود؛ روایت میگوید:
«لو لا الحجة لساخت الارض باهلها»[1]
«اگر در زمین امام نباشد، زمین اهل خود را میبلعد»
حضرات معصومین علیهمالسلام مایه تثبیت زمیناند.
قرآن میفرماید:
«یثَبِّتُ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ»[2]
«خدا كسانى را كه ایمان آوردهاند، در زندگى دنیا و در آخرت با سخن استوار ثابت مىگرداند.»
در ذیل این آیه روایتی آمده كه بیان میدارد موضوع آیه اعتقاد به ولایت است، اعتقاد به ولایت موجب تثبیت اعمال درست و اعتقادات ما میشود، اعتقاد به ولایت خوبیها را استوار و ماندنی میكند.
حضرات معصومین علیهمالسلام در وجود ما مانند كوه هستند
حضرات معصومین علیهمالسلام در وجود ما مانند كوهی هستند كه انواع خیرات از آنها نازل میشود و آنان هستند كه اذن صعود بشر را به عالم معنا صادر میكنند، صعود افراد از عالم ماده به عالم معنا علامت موفقیت آنهاست؛ البته باید دانست همه كس قدرت صعود ندارد چون همگان كوه نورد نیستند كوه نوردی به قدرت و توان خاصی نیاز دارد.
امیرالمؤمنین علیهمالسلام میفرماید:
«حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ خَشِنٌ مَخْشُوشٌ فَانْبِذُوا إِلَى النَّاسِ نَبْذاً فَمَنْ عَرَفَ فَزِیدُوهُ وَ مَنْ أَنْكَرَ فَأَمْسِكُوا لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا ثَلَاثٌ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ»[3]
«كلام ما سخت است و اصلاً خواسته شده است كه چنین باشد « نبذ » رها كردن ، مقداری از سخنان ما را به مردم بگویید، اگر كسی فهمید اضافه كنید هر كس ما را شناخت سخنان را برای او بیشتر كنید و اگر كسی به نظرش سخن ما عجیب و غریب و ناشناخته آمد و قصد پذیرفتن نداشت از گفتن سخنان ما امتناع كنید.»
چه کسانی سخنان معصوم را درک میکنند؟
امیرالمؤمنین علیهمالسلام میفرماید: سخنان ما را سه گروه درك میكنند:
1- ملك مقرب؛ سایر ملائكه از دریافت سخن حضرات معصومین علیهمالسلام ناتوانند بلكه فقط ملك مقرب قدرك درك آن را دارند.
2- نبی مرسل نه تمام انبیاء؛ در توضیح این قسمت باید گفت:«علماء امتى أفضل من انبیاء بنی إسرائیل» [4]بسیاری از انبیای بنی اسرائیل نیز نمیتوانستند حرفهای امیرالمؤمنین علیهمالسلام را درك كنند.
3-عبد مومن؛ عبد مؤمنی كه خدا دلش را برای قبول ولایت ما آزموده است؛ آزمونی كه بسیاری از انبیاء و ملائكه از حضور در آن محرومند زیرا اصلاً اجازه ورود به این حضور را نداشتند و خداوند سبحان حضور برای آنها صادر نكرده. اگر سؤال كنید چرا چنین است؟
در پاسخ گفته میشود: حقیقت كلام معصوم از جنس عالم ماده و دنیا نیست به همین دلیل بسیاری مردم از دریافت و درك آن عاجزند كلام آنان دون كلام خالق و فوق كلام مخلوق است، از كلام خالق پایینتر و از كلام بقیه مخلوقات بالاتر است.
جایگاه ویژه معصومین
«أَعْلَاماً لِعِبَادِهِ» یعنی جایگاه كوه را دشت و دره و تپهها ندارد و جایگاه كوه جایگاه ویژهای است.
«آتاكُمْ ما لَمْ یؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمینَ» [5]
«و آنچه را كه به هیچ كس از جهانیان نداده بود، به شما داد.»
خدا به حضرات معصومین علیهمالسلام جایگاهی داده كه به هیچ كس آن جایگاه عطا نشده است.
عَلَم، به معنای پرچم
در معنای دوم به معنی پرچم است، حضرات معصومین علیهمالسلام پرچماند، آنان در نظام عالم جایگاه رفیعی دارند كه هر خواهانی میتواند از دور آنها را ببیند، برافراشته بودن پرچم كشوری نشان از برپایی و استواری آن كشور است، حضرات معصومین علیهمالسلام پرچم استواری هستند كه همه مخلوقات به واسطه آنها به خدای سبحان دعوت میشوند.
پرچم، نماد هر كشوری است؛ حضرات معصومین علیهمالسلام جلوه تامّه خدای سبحاناند، هیچ گاه معصومین علیهمالسلام مردم را به سوی خود دعوت نمیكنند ، حتی دعوت پیامبران نیز در طول تاریخ با پرچم وجود معصوم بوده است.
همه هدایتها توسط حضرات معصومین علیهمالسلام
مفضل از قول امام صادق علیهالسلام نقل میكند كه حضرت میفرمایند:
«أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ رَسُولَ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله وَ هُوَ رُوحٌ إِلَى الْأَنْبِیاءِ وَ هُمْ أَرْوَاحٌ قَبْلَ خَلْقِ الْخَلْقِ بِأَلْفَی عَامٍ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ دَعَاهُمْ إِلَى تَوْحِید»[6]
خدای سبحان پیامبر را در زمانی كه روح بود در میان انبیاء مبعوث كرد، در آن زمان انبیاء نیز روح بودند، پیامبر صلیاللهعلیهوآله آنان را به توحید دعوت كرد.
هر هدایتی به وسیله حضرات معصومین علیهمالسلام صورت میگیرد، حتی هدایت انبیاء و پیامبران در مقام نوری در پرتو نور پیامبراند «أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ.»[7]
روایت میگوید:
«و روى صاحب بستان الكرامة أن النبی صلّى اللّه علیه و آله كان جالسا و عنده جبرائیل علیه السّلام فدخل علی علیه السّلام فقام له جبرائیل علیه السّلام.….» [8]
«روزی جبرئیل بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله وارد شد بعد از مدتی امیرالمؤمنین علیهمالسلام بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله وارد شد جبرئیل در مقابل امیرالمؤمنین علیهمالسلام قیام كرد و پیامبر صلیاللهعلیهوآله به جبرئیل گفت: تو با این مقام در برابر جوانی بر میخیزی ، جبرئیل گفت: حق تعلیم بر عهده من دارد چون وقتی خدا مرا خلق كرد خدا از من جبرئیل سؤال كرد تو چه كسی هستی؟ اسمت چیست ؟
و در ادامه پرسید منِ خدا چه كسی هستم اسم من چیست ؟
و من در جواب سرگردان بودم این جوان در عالم نور بر من حاضر شد و به من جواب را آموخت او به من گفت: به خدا بگو تو ربّ جلیل هستی و نام تو جمیل است و من عبد ذلیل هستم و نامم جبرئیل است، پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: چند سال داری جبرئیل ؟
جبرییل گفت: یا رسول الله ستارهای است كه هر سی هزار سال یك بار طلوع میكند و من طلوع این ستاره را سیهزار بار دیدهام»
تا صورت پیوند جهان بود علی بو
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود
این روایت شاهد مثال این مدعا بود كه اعلام جمع علم و علم پرچمی است كه برای هدایت خلق نصب شده است، حتی جبرئیل به جهت هدایت و كسب معرفت ربّ به وجود امیرالمؤمنین علیهمالسلام متوسل شد.
عَلَم، به معنای علامت
امّا اگر علم به معنای علامت باشد باید بدانیم این علامت با هر علامت دیگری متفاوت است حضرات معصومین علاماتی هستند كه هیچ گاه در گذر زمان كهنه و مندرس نمیشود، ممكن است علاماتی مانند علامات راهنمایی رانندگی در گذر زمان مندرس شود، امّا وجود مقدس حضرات معصومین علیهمالسلام و آموزشهای آنان هرگز كهنه و مندرس نمیشود، این آموزشهای شرعی علاماتی هستند كه معصومین علیهمالسلام برای پایبندی بشر و امر و نهی الهی صادر كردهاند و بیان و كنترل احكام شرعی توسط معصوم صورت میگیرد. توقف در جاده شریعت امكانپذیر نیست، احكام دین و شرع از طریق معصوم علامت گزاری شده است، حركت در جاده شریعت بدون علامت معصوم ممكن نیست بلكه این علامات در گوشه گوشه جاده شریعت به وضوح پیداست.
علت غفلت برخی از مردم از حضرات معصومین
اگر سؤال شود با وجود این همه رفعت و پرچم وعلامات، چرا گروهی از حضرات معصومین علیهمالسلام غافلند و با آنان ارتباطی برقرار نمیكنند به عبارتی بر آنان بندگی نمیكنند؟
در جواب گفته میشود زیرا این گروه، خود قصد رهایی از جهالتشان را ندارند، چندان گرفتار تعلقات عالم ماده شدهاند كه چشمشان پرچم و كوه و هیچ علامت دیگری را نمیبیند و اگر چنین نبود هر كس به میزان بندگی كردنش از عَلم بودن حضرات معصومین علیهمالسلام مطلع میشد و هر یك از ما به میزان معرفتمان نسبت به معصوم بندگی میكردیم.
«مَنَاراً فِی بِلَادِهِ»
«(خدای سبحان) شما معصومین را نورافكنها در شهرها قرار داد»
منار چراغ روشنی است كه در بلندایی قرار گرفته، گروهی میگویند: جایی كه چراغ روی آن قرار میگیرد منار است، در عرب رسم چنین بود كه در مكانهای مرتفع چراغ روشن میكردند تا نور دیده شود و مسافر بداند آنجا محل طبخ غذا است تا در جاده گم نشود و احساس غربت و وحشت نكند، در هر دو صورت به جایی كه در آن آتش و یا چراغ روشن میكنند یا خود نور را منار گفتهاند، حضرات معصومین علیهمالسلام در این جایگاههای مرتفع قرار دارند، خدا نور قرآن را در وجود آنها قرار داده خداوند سبحان كلام خود را از لسان حضرات معصومین علیهمالسلام به نمایش گذاشته تا در این عالم كسی گم نشود و با پیوست به معصوم وحشت نكند و بدون تغذیه معنوی نماند.
محل نور بودن حضرات معصومین
حضرات معصومین علیهمالسلام محل نور هستند و نور دائم از طریق آنان ساطع میشود.
نزدیكی ما به حضرات معصومین علیهمالسلام نور علم به همراه میآورد، هر كس با نزدیك شدن به معصوم از نور علم و معرفت آنان بهرهمند میشود و از گمراهی و سرگردانی نجات مییابد.
در بعضی روایات تصریح شده سلوك صحیح با پیوست به منار بودن حضرات معصومین علیهمالسلام صورت میگیرد، اگر بخواهم در این دنیا برای زندگی شیوه درستی را پیش رو بگیریم باید پیوست به معصوم داشته باشیم.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ لِقَلْبِهِ أُذُنَانِ فِی جَوْفِهِ أُذُنٌ ینْفُثُ فِیهَا الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ وَ أُذُنٌ ینْفُثُ فِیهَا الْمَلَكُ فَیؤَیدُ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ بِالْمَلَكِ فَذَلِكَ قَوْلُهُ وَ أَیدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْه»[9]
«هیچ مؤمنی نیست مگر این كه در قلب او دو گوش است، این دو گوش در باطن است و دیده نمیشود گوشی كه وسوسه خناس در او دمیده میشود و یا شیطان در آن زمزمه و وسوسه میكند وگوش دیگر گوشی است كه ملك در آن میدمد»
هر كس كه ولایت اهل بیت را داشته باشد با گوش ملكی تقویت میشود و خدای سبحان او را توانا میكند عامل آنكه گوش راست مؤمن فعال است و پیامهای ملك را دریافت میكند، پذیرش ولایت اوست؛ چون مؤمن ولایت معصوم را حتی در جزئیات زندگیاش قبول دارد و میپذیرد گوشِ ملكی مؤمن تقویت میشود تا صدای شیطان را نشنیده بگیرد.
تقویت مؤمن توسط روح
امیرالمؤمنین علیهمالسلام میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَیدَ الْمُؤْمِنَ بِرُوحٍ مِنْهُ تَحْضُرُهُ فِی كُلِّ وَقْتٍ یحْسِنُ فِیهِ وَ یتَّقِی وَ تَغِیبُ عَنْهُ فِی كُلِّ وَقْتٍ یذْنِبُ فِیهِ وَ یعْتَدِی فَهِی مَعَهُ تَهْتَزُّ سُرُوراً عِنْدَ إِحْسَانِهِ وَ تَسِیخُ فِی الثَّرَى عِنْدَ إِسَاءَتِهِ فَتَعَاهَدُوا عِبَادَ اللَّهِ نِعَمَهُ بِإِصْلَاحِكُمْ أَنْفُسَكُمْ تَزْدَادُوا یقِیناً وَ تَرْبَحُوا نَفِیساً ثَمِیناً رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً هَمَّ بِخَیرٍ فَعَمِلَهُ أَوْ هَمَّ بِشَرٍّ فَارْتَدَعَ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ نَحْنُ نُؤَیدُ الرُّوحَ بِالطَّاعَةِ لِلَّهِ وَ الْعَمَلِ لَهُ»[10]
«خداوند متعال مؤمن را به روح خود مؤید ساخته است، هر گاه مؤمن كار نیكی انجام دهد و از خداوند بترسد و تقوی داشته باشد آن نفس حضور پیدا میكند. امّا هر گاه كار بدی از وی سرزند و یا مرتكب گناهی شود و از حد خود تجاوز كند از او دور میشود، روح در هنگام احسان مؤمن خوشحال میشود و در هنگام بدی و گناه در زمین فرو میشود و خود را از وی پنهان میكند.»
ما گاهی نمیدانیم چرا حال خیلی خوشی داریم فقط میدانیم كه از شدت خوشحالی سر از پا نمیشناسیم.
امیرالمؤمنین علیهمالسلام میفرماید: مؤمن با روحی كه بر او حاضر میشود تقویت میگردد «نَحْنُ نُؤَیدُ الرُّوحَ بِالطَّاعَةِ لِلَّهِ وَ الْعَمَلِ لَهُ» امیرالمؤمنین علیهمالسلام میفرماید: هر گاه توفیق طاعت پیدا میكند روح بر شما وارد میشود معصومین میگویند: ما آن روح را تقویت میكنیم كه انسان میتواند طاعت خدا و عمل خالصانه داشته باشد. پیوست به معصوم پیوست به منار(نور) است كه ما را از ضلالت و وحشت و جهالت دور نگه میدارد و سبب میشود تا در این دنیا احساس غربت نكنیم بلكه به پشتوانه معصوم تكیه كنیم.
تاریخ جلسه:91/11/4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] درخشان پرتوی از اصول کافی، ج6، ص 99
[2] سوره مبارکه ابراهیم، آیه 27
[3] بحارالانوار، ج2، ص 183
[4] بحارالانوار،ج35،ص 304
[5] فرازی از زیارت جامعه کبیره
[6] بحارالانوار،ج15،ص14
[7] بحارالانوار، ج25، ص 363
[8] مشارق انوارالیقین فی اسرار امیرالمومنین علیه السلام، ص112
[9] اصول کافی،ج2، ص 267
[10] اصول کافی،ج2، ص 268