معرفی وصی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و القاب ایشان
نشانهای برای تیزهوشان
ادامه روایت[1]:
پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «هُوَ الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ آيَةً لِلْمُتَوَسِّمِينَ» وصی من آن کسی است که خدای سبحان میفرماید: «آيَةً لِلْمُتَوَسِّمِينَ»[2] او نشانهای است برای هوشیاران.
«متوسِّمین» در قرآن به معنای تیزهوشان است.
- تیزهوشان عالم تا وصی مرا ببینند میشناسند، او آیه و نشانه است، شما اگر در شمار تیزهوشان باشید هرگاه به این آیه نگاه میکنید وصی مرا میشناسید:
«فَإِنْ نَظَرْتُمْ إِلَيْهِ نَظَرَ مَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ- أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيد»
هرگاه شما به وصی من بنگرید اگر صاحب قلب باشید، به عبارتی دیگر اگر اهل ادراک قوی و درک قوی باشید به محض آنکه وصی مرا ببینید میشناسید «وَ هُوَ شَهِيد» اگر خوب ببینید و صاحبدل باشید وصی مرا خواهید شناخت، همانطور که مرا به عنوان پیامبر شناختید، وصی مرا هم خواهید شناخت، من وصی خود را به کسی معرفی نخواهم کرد
«فَتَخَلَّلُوا الصُّفُوفَ وَ تَصَفَّحُوا الْوُجُوه فَمَنْ هَوَتْ إِلَيْهِ قُلُوبُكُمْ فَإِنَّهُ هُو الصُّفُوفَ وَ تَصَفَّحُوا الْوُجُوه»
صفوف نماز جماعت را بشکافید و داخل شوید، از چهرهها پرده بردارید، به هر کس رسیدید که دلتان به سوی او رفت همان کس وصی من است، به چهرهها خوب نگاه کنید هر جا دلتان توقف کرد همان کس وصی من است.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله در این سخن مبالغه نکردند و این آیه را خواندند. «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِم»[3] حضرت ابراهیم زمانی که فرزندش را کنار کعبه گذاشت به خداوند گفت: خدایا قلوب مردم را به سوی آنها متمایل کن، حضرت ابراهیم نمیفرماید: قلوب مردم را به سوی این خانه متمایل ساز بلکه دعا میکند که قلوب این مردم را به سوی خود این فرزندانم متمایل کن.
سوال
اگر سوال شود چرا در آیه از عبارت «إِلَيْهِم» استفاده شده و «اِلَيْهِم» چه ارتباطی به امیرالمؤمنین علیهالسلام دارد؟
گفته میشود: اگر بخواهیم حضرت ابراهیم علیهالسلام را معرفی کنیم خواهیم گفت: «إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيم» یکی از شیعیان علی علیهالسلام خود ابراهیم است.
طبق روایات وجود نوری امیرالمومنین علیهالسلام قبل از هر پیامبری در عالم بوده است به عبارتی وجود ظاهری حضرت امیرالمومنین علیهالسلام در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله بوده اما وجود حقیقی ایشان با هر نبیای همراه بوده است.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «إِلَيْهِ وَ إِلَى ذُرِّيَّتِه» ابراهیم علیهالسلام دعا کرد که همهی دلها به علی و ذریّهی علی علیهالسلام متمایل شود.
در ادامه روایت اهل یمن حرکت کردند و صفوف نماز را شکافتند و به یکباره همه آنها در مقابل حضرت علی علیهالسلام ایستادند و با ایشان به عنوان وصی پیامبر بیعت کردند.
در ادامه جلسه به یکی دیگر از اسامی حضرت اشاره میکنیم:
«الْأَ نْزَع الْبَطِين»
در زیارت هفتم حضرت آمده است: «الْأَ نْزَع الْبَطِين»
«انزع» به معنای کندن، و «بطین» به معنای شکم است.
وجود مقدس امیرالمومنین علیهالسلام شکمی برآمده داشتند.
«السلام علیک الْأَ نْزَع الْبَطِين» فراتر از معنای تحت الفظی است و از معنای کنایی عبارت باید بوسیله پیامبر و آل پیامبر صلیاللهعلیهوآله پردهبرداری شود بدین معنا که وجود تو پر از علم است.
روایتی از امام رضا علیهالسلام موجود است که سلسله سندش به پیامبر صلیاللهعلیهوآله باز میگردد حضرت به امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«يَا عَلِيُّ إِنَّ اَللَّهَ قَدْ غَفَرَ لَكَ وَ لِأَهْلِكَ وَ لِشِيعَتِكَ وَ مُحِبِّي شِيعَتِكَ وَ مُحِبِّي مُحِبِّي شِيعَتِكَ فَأَبْشِرْ فَإِنَّكَ اَلْأَنْزَعُ اَلْبَطِينُ مَنْزُوعٌ مِنَ اَلشِّرْكِ بَطِينٌ مِنَ اَلْعِلْمِ»[4]
«يا على! خداوند آمرزيد تو و خانواده و شيعهات را و دوستان شيعيانت و دوستِ دوست شيعه ترا، مژده باد كه تو انزع البطين هستى (انزع به معنای) از شرك جداشدهاى و (بطین به معنای) پر از علم هستى.
بطین در این روایت به فرموده پیامبر صلیاللهعلیهوآله مملو از معرفت و علم است و به هر خواهانی علوم را عرضه میدارد.
اعلام نیاز
امیرالمومنین علیهالسلام میفرمودند:
«سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَإِنِّي بِطُرُقِ السَّمَاوَاتِ أَخْبَرُ مِنْكُمْ بِطُرُقِ الْأَرْض»[5]
«بیایید از من بپرسید قبل از اینکه مرا از دست بدهید که من راههای آسمانی را بیشتر از راههای زمینی میشناسم»
زائر در هر زیارتی و با هر سلامی اعلام نیازی خاص دارد، نیازی نهفته که ادب حضور اجازه اعلام نیاز مستقیم به زائر نمیدهد.
اکر با این عبارت «السلام علیک انزع البطین» سلام میدهد تقاضای علمی میکند که او را از عالم ماده فراتر ببرد تا با عالم معنا آشناتر شود.
زائر با «السَّلَامُ عَلَى الْعَالِم» درخواست میکند از جهالت رها شود.
و اگر چنین سلام میدهد «السلام علیک ایها الغنی» درخواست می کند که از فقر فاصله بگیرد.
تاریخ جلسه؛ 1382.7.14 ـ ادامه جلسه 2
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] الغیبة النعمانی، النص، ص40
[2] سوره مبارکه حجر، آیه 75
[3] سوره مبارکه ابراهیم، آیه37
[4] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد۲۷، صفحه۷۹
[5] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد۱۰، صفحه128