شرح فرازهایی از زیارت عاشورا – بخش سیزدهم

صفت، انسان را نشان‌دار می‌کند

 

از مرحوم کربلایی احمد تهرانی نقل شده است: «صفت در وجود انسان از فعل کارآیی بیشتری دارد؛ چون در عالمِ معنا بعضی افراد به صفات شناخته می‌شوند و خیلی مهم است که فرد به چه وصفی نشان‌دار باشد. قیمت دو صفت از بقیه صفات بیشتر است و بیش از هر صفت خوب دیگری نجات‌بخش است.

اولین صفتی که انسان را قیمتی و ارزشمند می‌کند، بخشندگی است؛ یعنی دائم از ناحیۀ او به دیگران خیرات برسد. خدای سبحان دربارۀ چنین افرادی می‌فرماید: «اِنَّ اللَّه یُحِبُّ المُحسِنِین»[1] «خداوند نیكوكاران را دوست ‌دارد.» هر کسی که خیرات مستمر و دائم به دیگران داشته باشد، محبوب خداست و خداوند مُحب اوست.

صفت دومی که از بهترین صفات شناخته می‌شود، اقامت دائمی در حریم حسینی است؛ یعنی آنقدر در دستگاه حضرت رفت و آمد می‌کند که فعل او به وصف حسینی متصف شود.

 

تبدیل شدن جنس تقلبی به اصلی با وساطت اباعبدالله

 

تفاوت اباعبدالله با سایر معصومین در این است که اباعبدالله هر نوع جنسی حتی جنس بدلی را هم خوب می‌خرد. زائر اباعبدالله بر این باور است که جنس او خالص نیست و مغشوش است و بندگی خود را نسبت به بندگی خوبان عالم، واقعی نمی‌داند و خیلی دوست دارد که به شکل آنها در آید. حضرت ابا عبدالله جنس تقلبی را می‌خرد؛ ولی نمی‌گذارد تقلبی باقی بماند؛ بلکه آن را به اصل تبدیل می‌کند.

 

سرعت کشتی اباعبدالله

 

کشتی امام حسین علیه‌السلام با سرعت بسیار زیادی در حرکت است؛ به همین جهت به سرعت فرد ناخالص به خالص و بسیار قیمتی تبدیل می‌شود. در مدرسۀ اباعبدالله جوهر انسان قیمتی و شفاف و درخشنده می‌شود! که شکر وافری را می‌طلبد.

 

قوت قلب زائر در مدرسۀ ابا عبدالله

 

در مدرسۀ امام حسین علیه‌السلام قوّت قلب زائر افزون می‌شود؛ در نتیجه جداشدن از تعلقات برای او آسان است و به‌راحتی انفاق می‌کند. ظرف وجودی زائر با حضور در مجلس اباعبدالله وسیع می‌شود و می‌تواند خیررسانی گسترده‌ای به اطرافیان داشته باشد.

بنابراین ورود در مجالس امام حسین علیه‌السلام نباید عادی شود؛ بلکه شکر لحظه لحظه حضور در این مجالس باید رعایت شود. در این وادی زائر بر خود لازم می‌داند که اهل دعا و نیایش شود و از حضرت، اقامت دائمی در این حریم را درخواست دارد تا با عنوان «حسینی» توفیق احسان به خلق را داشته باشد.

***

با توجه به این مقدمات به ادامۀ شرح فرازهایی از زیارت عاشورا می‌پردازیم:

 

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَ رَحمَةٌ وَ مَغفِرَةٌ»

(خدایا! در این مقام، که مصیبت شهادت امام بر جانم نشسته، مرا جزء کسانی قرار ده که از طرف تو صلوات و رحمت و مغفرت دریافت کرده‌اند.)

 

درخواستی فردی

 

در زیارت عاشورا هرکدام از افراد برای خود درخواست می‌کند: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا » «در همین مقامی که سلام بر حسین علیه‌السلام دارم و از دشمنان امام بیزارم.»  زائر در این فراز بیان می‌کند که خدایا! مرا در مقامی قرار بده که فقط نیاز تعریف تو را در وجودم بیابم و محتاج تعریف هیچ‌کسی نباشم.

 

طلب کمال و وجود حقانی

 

«مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْكَ صَلَوَاتٌ» زائر در این عبارت، سلام و درود بی واسطه‌ای را می‌خواهد که آن را بیابد؛ یعنی کمال و وجود دائم. بی‌تردید هر بار شکر، افزونی نعمت را به همراه دارد و با ناشکری بارش نعمات متوقف می‌شود؛ بنابراین زائر در زیارت عاشورا از خدای سبحان طلب رحمت می‌کند؛ یعنی یک وجود حقانی، نه صرفاً وجود بشری که در آن فقط از خواب، خوراک، مال و اموال بیشتر لذت ببرد! وجودی که دائماً در آن صفات الهی نمایش دارد.

 

نیاز دائم انسان به تعریف

 

زائر در زیارت عاشورا هر روز طلب بیشتری می‌کند و هر روز جلوه‌گری صفات الهی را می‌خواهد. یکی از مفسرین می‌گوید: «انسان در هر سن و سالی نیاز به تعریف دارد؛ زائر در این فراز طالب تعریف خداوند است که با این تعاریف حرکت و سبقت داشته باشد و کمالات جدیدی را دریافت کند.»

 

کیفیت تعریف خداوند

 

آیا خدا از کسی تعریف می‌کند؟ پاسخ مثبت است. خدای سبحان از خود تعریف و تمجید می‌کند. پس چگونه زائر این تعریف را درخواست دارد؟

در جواب بیان می‌شود؛ فرد آنقدر باید خدایی شود، وجود حقانی پیدا کند، از منیت رها شود تا خدا در او جلوه کند و فقط افعال الهی از او صادر شود؛ وقتی انسان جلوۀ صفات الهی شد، شایستگی تعریف خدای سبحان را پیدا می‌کند که در این هنگام فرد شاکر این جایگاه است که خداوند اجازه ظهور خیرات را به او عطا کرده است.

 

    اثرات درود و سلام خداوند

 

درود خدا به معنای رهایی از ظلمت، نقص، جهل و حرکت به سمت نور، کمال و علم است. صلوات نکره است؛ یعنی مقدار این درودها معلوم نیست و باطن این درودها پنهان و مخفی است؛ اما زائر طالب این صلوات است.

 

رشد و کمالات با تعریف خداوند

 

درود خداوند جذبه‌ای ایجاد می‌کند که سیر و سلوک باسهولت طی می‌شود و رشد و کمالات نصیب فرد می‌شود و رفعت مقامی پیدا می‌کند. زائر درخواست دارد که خدایا! مرا جزو گروهی قرار بده که جذبۀ تو نصیب‌شان شده است و با آسانی و سهولت، در عین عنایت، در جاده عبودیت بندگی می‌کنند.

 

درخواست رحمت

 

«وَ رَحْمَةٌ» زائر در مدرسه حضرت اباعبدالله این درخواست را از خدا دارد که تحت درود و رحمت قرار گیرد؛ البته درود فرستادن و رحمت و مغفرت خداوند بی حساب نیست؛ بلکه قانونمند است.

قرآن می‌فرماید:

«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»[2]

«و قطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، زيان مالى و جانى و كمبود محصولات، آزمايش مى‌كنيم وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده.»

همه در عالم دنیا آزمایش می‌شوند و خداوند به گروه موفق در آزمایش بشارت می‌دهد. صابرین کسانی‌ هستند که در هنگام مصیبت و سختی به خداوند پناهنده می‌شوند:

«الَّذینَ إِذا أَصابَتهُم مُصیبَه قالوا إنّا لِلّه وَ إنّا إلَیَه راجِعون»[3]

((صابران) كسانى هستند كه هرگاه مصيبتى به آنها رسد، مى‌گويند: ما از آنِ خدا هستيم و به سوى او باز مى‌گرديم.)

این افراد خود را مِلک خداوند می‌بینند، همیشه تحت تصرف خداوند قرار دارند و در تمام مشکلات و سختی‌ها به‌سوی خداوند سیر دارند؛ در نتیجه مشمول سلام و رحمت خداوند می‌شوند:

«أُولَئِكَ عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ ٱلْمُهْتَدُونَ»[4]

«آنانند كه برايشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمت‌هايى است و همانها هدايت‌يافتگانند.»

یکی از مفسرین در ذیل آیه می‌فرماید: «برکت از سوی خدا مرتباً بر آنان نازل می‌شود.» مفسری دیگر می‌فرماید:«رحمت خدا بر بعضی بندگان با آزمون‌های مختلف به نمایش در می‌آید.»

 

    ارتباط رحمت الهی با آزمون

 

اصل آزمون‌‌های الهی برای رهایی افراد از خودبینی است؛ اینکه از تکیه و اعتماد بر خود جدا شوند، فقط اطمینان بر حول و قوۀ الهی داشته باشند و متوجه کم و کاستی‌های خود شوند. وقتی انسان تحت درود الهی قرار گیرد هیچ کم و کسری ندارد؛ بلکه رحمت خدا او را به جایی می‌‌رساند که فقط عشق و عاشقی از او مشهود است. گروهی بعد از آزمایشات مختلف به جایگاهی می‌رسند که فقط بندگی عاشقانه از آنان ظهور پیدا می‌کند. آنقدر عاشقانه بندگی می‌کنند که اصلا آزمون را نمی‌ببیند.

 

    آیا صحنه کربلا آزمون اباعبدالله بود؟

 

گفتنی است کربلا نماد بندگی عاشقانه بود که افراد بی‌آزمون حرکت داشتند. تمام موجودی خود را عاشقانه به میدان آوردند و برای نمره گرفتن وارد میدان نشدند.

 

رحمت، یعنی ظهور اخلاق الهی

 

«رحمت» تخلق به اخلاق الهی است. زائر خُلق الهی می‌خواهد: «خدایا! خُلق مرا مثل خودت کن؛ یعنی اهل شکر باشم؛ چون تو شاکری. اهل صبر باشم؛ چون تو صابری. اهل علم باشم؛ چون تو علیمی. اهل درک عمیق و فهم خاص باشم؛ چون تو حکیمی. اهل رأفت باشم؛ چون تو رئوفی. محبت به خلق داشته باشم؛ زیرا تو شفیقی. مدارا با خلق داشته باشم؛ چون تو رفیقی. خدایا! می‌خواهم خُلقم خُلق تو شود. خدایا! تو می‌توانی مرا در این جایگاه قرار بدهی؛ لذا رحمت تو را خواستارم تا مزیّن به خُلقیات الهی شوم.»

 

درخواست شکر

 

زائر در این فراز از خدای سبحان علاوه بر صبوری در مشکلات، شکر در مشکلات را هم درخواست می‌کند؛ چرا که در شکر، دائم فزونی وجود جدید صورت می‌گیرد؛ این وجود جدید همان «رحمت» است.

 

    ارتباط شکر و وجود گسترده

 

در سجده زیارت عاشورا که می‌گوییم: «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِینَ لَكَ عَلَى مُصَابِهِمْ» بحث «صبر» نیست؛ بلکه بحث «شکر» است؛ زیرا در شکر خود خدا وعده می‌دهد: «لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِیدٌ»[5]«اگر شكر كنيد، قطعاً شما را مى‌افزايم، و اگر كفران كنيد البتّه عذاب من سخت است.»

«لَأَزِیدَنَّكُمْ» یعنی وجودتان را زیاد و وسیع می‌کنم؛ در نتیجه گنجایش انواع کمالات را دارد. گاه ظهور کمالی، تعریفی را به همراه دارد که فرد دچار عجب و غرور می‌شود و بدمستی می‌کند؛ اما در وجود وسیع، فقط کمال از فرد دیده می‌شود و تعریف افراد را هم به‌همراه دارد؛ اما فرد به کاستی‌های خود واقف است؛ بنابراین فرد نه یاغی می‌شود نه طاغی. انسان الهی هرقدر هم از او تعریف شود، چشم او را پُر نمی‌کند.

 

درخواست مغفرت

 

«وَ مَغْفِرَةٌ» «غفر» به معنی «ستر» یعنی پرده و پوشش. خدای سبحان روی زائر پرده می‌اندازد تا عیب‌های او پوشیده شود.

زائر درخواست دارد: «خدایا! مرا جزو کسانی قرار بده که پوششی از خودت روی آنان می‌اندازی و هیچ عیبی از آنان نمودار نیست؛ بلکه فقط حُسن و زیبایی ظهور پیدا می‌کند.»«خدایا! مرا به گونه‌ای قرار بده که در هنگام مشاهدۀ افراد، فقط حُسن تو در من درخشان باشد نه عیب.»

زائر در این فراز خواهان سلام و مغفرت خداوند است تا با این مغفرت در زمرۀ توانمندان قرار گیرد، به‌راحتی از مشکلات عبور کند، به سوی او سِیر داشته باشد و خود را مِلک او بداند.

 

انسان‌سازی در دستگاه اباعبدالله

 

دستگاه اباعبدالله، انسان‌سازی را عهده‌دار است. در دستگاه اباعبدالله خُلقیات فرد عوض می‌شود. بنابراین ورود در وادی امام حسین علیه‌السلام، وصول به حقیقت است. در این دستگاه، فرد را تحویل می‌گیرند. فرد مورد توجه امام قرار می ‌گیرد و از صفات نادرست جدا می‌شود. به وضعیت خود راضی نیست.

کمالاتی که نصیب زائر می‌شود، محدود نیست. به میزان اقامت در  مدرسۀ اباعبدالله، دریافت کمالات افزون می‌شود و حتی اگر فرد تا قیامت هم زنده باشد، هر روز افاضه فیض و ازدیاد کمالات است.

 

سرعت در کشتی اباعبدالله

 

کشتی امام حسین علیه‌السلام سریع‌ترین کشتی است؛ گرچه زائر دیر آمده است؛ اما مراحل توحیدی را عجیب و سریع طی می‌کند. باید خیلی جهد و تلاش داشته باشیم تا به مقامی برسیم که در عالم فقط نظاره‌گر حول و قوۀ الهی باشیم؛ یعنی اول خدا را ببینیم، سپس مردم را. هر کسی خیر می‌رساند در او دست خدا را ببینیم و به این حقیقت واقف شویم که خالق عالم، او را واسطۀ خیررسانی قرار داده است؛ بدین جهت رابطه خوبی با خلق داریم و شاکر او می‌شویم؛ اما بر این باوریم که خداوند این واسطه را قرار داده است. حتی اگر خدمات‌رسانی هم صورت نگیرد، رابطۀ ما با او تغییر نمی‌کند؛ چون با خدا معامله کرده‌ایم.

 

تاریخ جلسه : 1397.7.8 – جلسه سیزدهم 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] . سوره بقره، آیه 195

[2] . سوره بقره، آیه 155

[3] . سوره بقره، آیه 156

[4] . سوره بقره، آیه 157

[5] . سوره ابراهیم، آیه 7

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *