«أَعْلَامِ التُّقَى»
«سلام بر عَلَمهای تقوا»
«اعلام» جمع كلمهی عَلَم است به معنای نشانه و علامت. در اصطلاح عرب به كوههای برافراشته و بلند عَلَم میگوید.
«عَلَم» در معنای پرچم نیز به كار رفته است و تقوا همان پرهیزكاری است.
شارحین زیارت جامعه از این دو عبارت كنار یكدیگر معناهای گوناگون برداشت كردهاند.
اگر عَلَم به معنای نشانه و علامت باشد، حضرات معصومین علامت و نشانههای پرهیزكاری هستند، هركس در مسیر عبودیت به این علامتها واصل شود رستگار میگردد.
اگر این معنا را با جلوهی صراط بودن حضرات معصومین كنار یكدیگر قرار دهیم خواهیم گفت ائمهی اطهار صراطی هستند كه افراد با قرار گرفتن در آن به رستگاری میرسند، ولی گویا لازم است تا بر این راه روشن و آشكار باز هم پرچمهایی از تقوا و پرهیزگاری نصب شود تا افراد دچار افراط و تفریط نشوند. این پرچمهای تقوا كمك میكنند تا سالك قبل و بعد از امام زمانش گامی برندارد، زیرا هر افراط و تفریطی فرد را از پرهیزگاری دور میسازد.
خداوند سبحان هیچ نیازی از نیازهای جسمی و روحی انسان را بیپاسخ رها نكرده است. اگر او را هدایت كرده تا بر صراط قرار گیرد و از تَشَتُت و حیرانی در عالم دنیا رها گردد، همچنین اراده كرده تا در این صراط، پرچمهایی از عبودیت و پرهیزگاری قرار دهد تا افراد سرآمدهای تقوا و بندگی را ببیند.
ائمه، معصوم از گناه و اشتباه
♦ گروهی تقوا را تنها انجام واجبات و ترك محرمات دانسته اند، با توجه به این معنا حضرات معصومین مصادیق كامل تقوی هستند زیرا هیچ واجبی از آنها فوت نشده و هیچ حرامی از آنها صادر نشده است.
♦ تقوی به معنای پرهیز از هرگونه معصیت قلبیه و قالبیه باشد، حضرات معصومین پرچمدار این نوع تقوی نیز هستند. عصمت از گناه و اشتباه آنها را از هر نوع معصیتی درامان نگه داشته است.
♦ مرحوم علامهی مجلسی میگوید: تقوا، شدت حفاظت و صیانت است. شدت حفاظت و صیانت از هر چیزی كه برای فرد عزیز و گرانقدر است. با توجه به گفتهی علامه، تقوا یعنی حفاظت از قوای جسمانی و روحانی تا این دو قوه در فرمانبری از خدای سبحان كمترین قصور را جایز نشمرند.
♦ تقوی یعنی محافظت نفس از هرچیزی كه به انسانیت فرد ضرر وارد كند.
♦ تقوی یعنی حفاظت فكر از هر خیال موهوم و بیهوده.
♦ تقوی یعنی محافظت از بدن تا جسم گرفتار معصیت نشود و این سخن به این معناست كه چشم نبیند آنچه را كه نباید ببیند، لسان نگوید آنچه را گفتنی نیست، گوش نشنود آنچه شایستهی شنیدن نیست …
♦ تقوی یعنی رهایی روح از حُجُب نورانی.
با توجه به گفتهی علامه مجلسی تقوا كار بردی وسیع و عام مییابد. اهل دل، تقوی را انجام هر امری میبینند كه قبل و بعد و همراه آن خدا حضور دارد. ذكر لسانی و قلبی آنها این است كه خدایا ما را مشغول به ذكر خویش كن «اللّهم اشغَلنی بذِكرِك» هرجا ذكر خداهست تقوا آنجاست.
جلوهی ذكر الله، وجود مقدس حضرات معصومین هستند. در زیارت به وجود مقدس حضرات معصومین با نام «یا اهل الذكر» سلام میدهیم یعنی سلام بركسانی كه اهلیت ذكر را دارند هم خود ذاكرحقاند و هم دیگران را به ذكر دعوت میكنند.
ـ ابوبصیر میگوید: از امام صادق علیه السلام در شرح آیهی «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِه»[1] سؤال كردم، حضرت فرمودند:
«یطَاعُ وَ لَا یعْصَى وَ یذْكَرُ فَلَا ینْسَى وَ یشْكَرُ فَلَا یكْفَرُ»[2]
«خدا را اطاعت كند در حالیكه عصیان نكند، خدا را یاد كند در حالیكه او را فراموش نكند، خدا را شكر گوید در حالیكه كفران نورزد.»
به اندازهای كه فرد اهل معصیت و نسیان و كفران نعمت باشد اهل تقوی نیست.
با توجه به سخن امام صادق (ع) وجود مقدس ائمهی اطهار پرچمهای برافراشته پرهیزگاری هستند زیرا والاترین كس در اطاعت خدا هستند. لحظهای از یاد او غافل نیستند و واضح ترین جلوه ی شاكرین در عالم هستند.
از مصادیق بی تقوایی
ـ از عارفی پرسیدند تقوا چیست؟ در پاسخ گفت: آیا اتفاق افتاده است از خارزاری عبور كنید؟ چگونه دامنتان را بالا میگیرید معنی تقوی همین است. در توضیح سخن این عارف باید گفت ایشان معتقدند دنیا اقامتگاه انسان نیست، اگر در جایی كه ماندن در آن جا شایسته نیست ارادهی حضور كنید بیتقوایی كردهاید.
ـ پیامبر (ص) میفرمایند: «الدُّنْیا سِجْنُ الْمُؤْمِن»[3]؛ «دنیا زندان مؤمن است» و اگر كسی در این زندان احساس آرامش كند و عدم امنیت و ناپایداری آن را در نیابد به نوعی دچار بیتقوایی شده است.
ـ حضرات معصومین پرچمهای برافراشتهی تقوی هستند، امیرالمؤمنین (ع) هنگامی كه شمشیر بر سرمباركشان فرود آمد گفتند:
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَة»[4]
«سوگند به خدای كعبه كه رستگار شدم»
مؤمن چون از زندان دنیا رها شود خدا را بر این رهایی شكر میكند. تقوا، اسیر زندان دنیا نشدن است.
بزرگی گفته است: تقوا یعنی اینكه اگر دیگران به تماشای اعمال تو بنشیند تو دچار كمترین نگرانی و اضطرابی نشوی، اگر عملت بر همگان عرضه ش ود هراسی به دل راه ندهی، خود را در خلوت و جلوت نزد حضرت حق حاضر ببینی و حضور و عدم حضور دیگران تاثیری بر اعمال تو نداشته باشد.
حضرات معصومین علمهای برافراشتهی تقوا هستند زیرا در زندگی آنها میان خلوت و جلوتشان هیچ فرقی نیست.
مراتب تقوا
برای تقوا مراتبی ذكر كردهاند: تقوای عام، تقوای خاص، تقوای خاص الخاص.
♦تقوای عام انجام واجبات و ترك محرمات است.
♦تقوای خاص انجام مستحبات و ترك مكروهات است.
♦تقوای خاص الخاص دل به غیر خدا مشغول نكردن است.
حضرات معصومین «أَعْلَامِ التُّقَى» هستند، آنها در مسیر عبودیت، امام و جلودار هر یك از سه گروهاند، چون در انجام واجبات و ترك محرمات كمترین قصوری نداشتهاند و همچنین اعلام التقی برای عموم متقین هستند زیرا بر انجام مستحبات تاكید داشتهاند و از هر مكروهی پرهیز كردهاند.
اهل تقوای اخص تنها ائمهی اطهار را به عنوان علمهای برافراشتهی این پرهیزگاری میشناسند، زیرا وجود مقدس آنها چیزی را اراده نكرده است مگر قبل از ارادهی آنها ارادهی خدا آن را فرا گرفته باشد.
حضرات معصومین اعلام التقی برای گروه سوم نیز هستند و این گروه تقوا را تنها بر شیوهی ائمهی خویش جستجو میكنند. اینان چیزی از دنیا طلب نمیكنند تا حجابی میان عاشق و معشوق برای ایشان ایجاد نشود.
این گروه حائلها را در هم نوردیدهاند اینان پشت سر امام زمانشان حركت میكنند.
ـ در حدیثی از امام باقر(ع) در ذیل آیهی «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً»[5] آمده است كه حضرت فرمودند:
«ما هدایت كنندگانی هستیم كه دیگران به ما هدایت میشوند و این مقام مخصوص آل محمد (صلوات الله علیهم أجمعین) است.»[6]
تقوای خاص الخاص باعث میشود كه فرد لحظهای از أَعْلَامِ التُّقَى در زمان خود جدا نشود و هر لحظه معیت با ایشان را طلب كند.
ـ پیامبر (ص) میفرمایند:
«یا عَلِی حُبُّكَ تَقْوَى»[7]
«یا علی! دوستی تو تقوی است.»
تاریخ جلسه : 88/9/11 ـ جلسه 17
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه آل عمران، آیه 102 : « از خدا آن گونه كه شايسته پرواى از اوست پروا كنيد.»
[2] بحارالأنوار، ج67 ، ص 292
[3] وسائل الشیعه، ج24، ص245
[4] بحارالأنوار، ج41، ص2
[5] سوره مبارکه فرقان، آیه74
[6] بحارالأنوار، ج 24، ص135
[7] بحار الانوار، ج۳۹، ص۲۶۳