ادامه حدیث 19: ضررهای اجتماعی غیبت

همانطور که غیبت، این معصیت کبیره و این موبقه‌ عظیمه از مفاسد ایمان و اخلاق، ظاهر و باطن است و در دنیا و آخرت انسان را به رسوایی و بی‌آبرویی می‌کشاند؛ همین طور این رذیله مفاسد اجتماعی و نوعی نیز دارد؛ و حتی از این جهت از بسیاری معاصی قبح و فسادش بیشتر است.

 

ایجاد الفت و صمیمیّت در جامعه، یکی از اهداف بعثت انبیاء

 

همه‌ انبیاء در اعصار و جوامع مختلف مبعوث شدند تا جامعه‌ای توحیدی ایجاد کنند و افراد جامعه را به گونه‌ای قرار دهند که با وحدت عقیده به یکدیگر اعتماد داشته باشند. تمام انبیاء برانگیخته شدند که اصطکاک، بغض و عداوت میان افراد را در جامعه از بین ببرند و الفت، اخوت، صداقت قلبی و صفای ظاهری و باطنی را در میان آنان سایه گستر کنند تا جامعه، جامعه‌ای بر مبنای محبت باشد.

اگر در جامعه‌ایی اتحاد و الفت باشد و کل جمعیت جامعه به منزله‌ یک شخص و افراد به منزله‌ اعضا و جوارح آن باشند، یکی نقش گوش و یکی به منزله‌ چشم باشد و… و در این جامعه تمام کوشش‌ها و سعی‌ها حول یک مقصد بزرگ الهی و یک مهم عظیم که صلاح تمام جمعیت و تک تک افراد است چرخ بزند. در چنین جامعه‌ای مودّت و اخوّتی ایجاد شود که بر تمام طوایف و مللی که بر این طریقه نباشند غلبه ‌کنند.

اگر در این جامعه فردی بخواهد تفرقه و هرج و مرج ایجاد کند طبیعی است که گویا با انبیاء درگیر شده است، چون هدف انبیاء ایجاد الفت و صمیمیت میان افراد جامعه است و هر فردی که به این هدف اختلال وارد کند گویا با نبی درگیر شده است.

 

ضرورت وجود الفت و صمیمیّت در جامعه مسلمین

 

امام (ره) نکته‌ای زیبا مطرح می‌کنند و می‌فرمایند: اگر می‌بینید در صدر اسلام و در زمان پیامبر (ص) دین پیشرفت زیادی داشت و در اندک زمانی فتوحات عظیمی نصیب مسلمین شد و با عده‌ای کم بر لشگرهای بزرگ غالب می‌شدند، به دلیل خلوص نیّت و اتّحاد و الفتی بود که میان مسلمین آن زمان حاکم بود و اگر می‌بینید این پیشروی‌ها متوقف شد به دلیل بغض و عداوتی است که بین افراد حاکم شده است.

ایشان می‌فرمایند به همین دلیل است که در صدر اسلام و بنا بر نصّ آیه «إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة»[1] میان مؤمنین عقد اخوّت برقرار شد تا میزان الفت و صمیمیت مؤمنین شدید‌تر شود.

حضرت امام (ره) چند روایت نیز در این رابطه ذکر می‌کنند:

  1. امام صادق (ع) به اصحاب‌شان فرمودند:

«اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا إِخْوَةً بَرَرَةً مُتَحَابِّینَ فِی اللَّهِ مُتَوَاصِلِینَ مُتَرَاحِمِینَ تَزَاوَرُوا وَ تَلَاقَوْا وَ تَذَاکرُوا أَمْرَنَا وَ أَحْیوه‏»[2]

«دوستانی باشید که به یکدیگر خیرات وسیع می‌رسانند در راه خدا یکدیگر را دوست داشته باشید، پیوست به یکدیگر داشته باشید و به همدیگر رحم کنید، به زیارت یکدیگر بروید، همدیگر را ملاقات کنید، امر ولایت ما را میان خودتان متذکر شوید و امر ولایت ما را احیاء کنید»

( بَرَرَةً: برّ = خیرات وسیع)

با توجه به این روایت احیاء ولایت حضرات معصومین (ع) با مذاکره و گفتگوی در امر ولایت است در حقیقت با گفتگو در امر ولایت، این امر، مندرس و کهنه نمی‌شود و علی الدوام زنده و جاری است.

 

  1. امام رضا (ع) نیز در پیغامی که به عبدالعظیم حسنی داشتند فرمودند:

«یا عَبْدَ الْعَظِیمِ أَبْلِغْ عَنِّی أَوْلِیائِی السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُم‏… وَ الْمُزَاوَرَةِ فَإِنَّ ذَلِک قُرْبَةٌ إِلَی‏»[3]

«ای عبدالعظیم به دوستان من، سلام مرا برسان و به آنها بگو… به دیدار یکدیگر بروید، زیرا این کار (به دیدن یکدیگر رفتن) نزدیکی به من است (من خوشحال می‌شوم)»

حضرت در این فرمایش‌ نفرمودند: به زیارت من بیائید، بلکه گفتند: خوب بودن ارتباط‌تان با یکدیگر موجب خوشنودی من می‌شود.

شاید علت استفاده حضرت از کلمه «زیارت»، به جای کلمه «ملاقات»، در این باشد که در زیارت حضور انسان جدی است اما در ملاقات همدیگر را در حد یک احوال‌پرسی معمولی می‌بینیم اما معلوم نیست که با همدیگر ارتباطی دوستانه و برادرانه داشته باشیم.

 

  1. امام صادق (ع) فرمودند:

«تَوَاصَلُوا وَ تَبَارُّوا وَ تَرَاحَمُوا وَ کونُوا إِخْوَةً أبراراً کمَا أَمَرَکمُ اللَّهُ عَزَّوَجَل»[4]

«با یکدیگر پیوست داشته باشید و خوشرفتاری و مهربانی نمائید و همانطور که خدا به شما فرمان داده است با یکدیگر برادرانی مهربان باشید»

 

  1. در روایت دیگری امام صادق (ع) فرمودند:

«یحِقُّ عَلَى الْمُسْلِمِینَ الِاجْتِهَادُ فِی التَّوَاصُلِ وَ التَّعَاوُنُ عَلَى التَّعَاطُفِ وَ الْمُوَاسَاةُ لِأَهْلِ الْحَاجَةِ وَ تَعَاطُفُ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ حَتَّى تَکونُوا کمَا أَمَرَکمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «رُحَمَاءَ بَینَکم»[5]

«شایسته است مسلمانان در پیوستن به یکدیگر و یاری کردن و محبّت و مواسات با نیازمندان و مهربانی نسبت به هم بکوشند تا آنچنان باشند که خداوند خبر داده است که «مؤمنین با یکدیگر مهربانند»»

 

ما در ارتباط با همراهان پیامبر (ص) مطابق نص قرآن داریم:

«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُم‏»[6]

لذا وظیفه‌ی هر مسلمانی است که خود را به زحمت بیاندازد تا قلوب مسلمین به یکدیگر وصل شوند.

در روایت گفته شده است «یحِقُّ عَلَى الْمُسْلِمِینَ الِاجْتِهَاد فی التّواصُل» وظیفه‌ مسلمین این است که این ارتباط را داشته باشند. در این روایت افعال به کار رفته در باب تفاعل است، یعنی افعالی دو طرفه، یعنی طرفین باید اقدام به پیوست قلبی و محبت به یکدیگر کنند. گاهی اوقات ما منتظریم که با اولین قدم تواصل صورت بگیرد در حالیکه چنین امری نیازمند گذشت زمان است.

 

غیبت، الفت و صمیمیت را از بین می‌برد

 

موضوع الفت و صمیمیت در جامعه مسلمین چه ارتباطی به بحث غیبت دارد؟

امام (ره) می‌فرمایند: اگر غیبت در جامعه‌ای رایج شود کینه، نفرت، بغض و عداوت را در جامعه‌ حاکم می‌کند، در نتیجه نفاق و دو‌رنگی در جامعه رشد پیدا می‌کند و جامعه آهسته آهسته از هم گسسته می‌شود. زیرا غیبت بغض و کینه را در پی می‌آورد، در نتیجه خود به خود افراد منافق می‌شوند یعنی در ظاهر ارتباط زیبائی با یکدیگر برقرار می‌کنند اما پشت سر با یکدیگر ناسازگارند.

امام (ره) می‌فرمایند: در چنین جامعه‌ای افراد اتّحادی با هم ندارند، تحمل دیدن همدیگر را ندارند و جامعه جامعه‌ای متشتت خواهد شد. لذا اگر خواستار برقراری الفت، صمیمت، محبت و… در جامعه‌ مسلمین هستیم و به تعبیر امام (ره) اگر می‌خواهیم اخوت مسلمین حفظ شود، هرکس باید در حد توان سعی کند این رذیله را در وجود خود ریشه‌کن کند و خود را از این رذیله حفظ کند و همچنین این رذیله را حتی المقدور از دیگران نیز دور کند و آنان را از این امر ناپسند نهی کند و اگر تا به حال گرفتار این رذیله بوده بابت آن توبه کند.

آنچه گفتیم مربوط به حق اللهی بود که بابت غیبت بر عهده غیبت شونده مستقر می‌شود. از خدای متعال مسئلت داریم همگی ما را از این خطیئه رها کند تا بتوان جامعه‌ای در نهایت صداقت و صمیمیت بنا کرد.

 

طلب حلالیّت از غیبت شونده

 

در ارتباط با حق الناسی که بابت غیبت‌های گذشته‌ بر عهده‌ فرد آمده است، باید در صورتی که میسّر باشد از کسی که غیبت کرده حلالیت بطلبد. اما اگر می‌دانید طرفتان آدم سختی هست تا بروید سراغش بگوئید: «غیبتت را کردم» می‌گوید: «من تا سرم به لحد نخورد تو را حلال نمی‌کنم»، اصلاً به او مراجعه نکنید، فقط برایش استغفار کنید. بنابراین اگر می‌دانید مفسده و نزاع و حرف و نقلی از حلالیت طلبی پیش می‌آید استغفار کنید و از خداوند بخواهید این خطئیه را در شما از بین ببرد و به طور جدی عزم بر ترک این عمل داشته باشید.

 

تاریخ جلسه: 87/8/22-  جلسه 44

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

» حدیث 19- تعریف غیبت و بیان شاخصه‌های آن

» ادامه حدیث 19- حقیقت غیبت از لسان معصومین علیهم السلام

» ادامه حدیث 19- راهکار علمی و عملی ترک غیبت»

» ادامه حدیث 19- موارد وجوب و جواز غیبت

» ادامه حدیث 19- حرمت استماع و وجوب ردّ غیبت

 


[1] سوره مبارکه حجرات، آیه 10

[2] اصول کافی، ج2، ص175

[3] بحارالانوار، ج1، ص230

[4] اصول کافی، ج2، ص175

[5] اصول کافی، ج2، ص175

[6] سوره مبارکه فتح، آیه 29

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *