حبّ نفس، ریشه اصلی عجب
در ادامه بحث عجب در حدیث سوم کتاب اربعین حدیث، حضرت امام خمینی (ره) به بررسی منشا و ریشه عُجب پرداختهاند و میفرمایند: همانطور که منشاء تمام خطاها و رذایل اخلاقی حب نفس است، علت پیدایش عجب نیز همین عامل است، به واسطه این حبّ انسان اعمال ناچیز خود را بزرگ شمرده و خود را مستحق اجر و پاداش میداند و نواقص خود را کمال تصور میکند و کمالات و خیرات دیگران را هر چند زیاد باشد هیچ میانگارد، البته حب نفس ذاتاً قبیح نیست چون اگر این حبّ در جهت صحیح قرار گیرد انسان به دلیل این حبّ تلاش میکند تا به بهشت وصال حق برسد و از جهنّم فراق رها شود، لذا سعی در ترک نقائص میکند. بنابراین حبّ نفس ذاتاً مطلوب است به شرط اینکه نیّت به کارگیری آن قرب الی الله باشد.
مراقبه در اعمال
امام (ره) سوالی را مطرح میکنند و میفرمایند: هرکس در اعمال و عباداتی که از او صادر میشود تعقل کند که آیا به واسطه آن، مستحق ثواب است یا شایسته عذاب؟
ایشان میفرماید: اگر پیامبر (ص) اعلام میکرد در طول زندگی به عبادت خدا مشغول شویم و در ادای حق بندگی تلاش کنیم یا اینکه معصیت حضرت حق را انجام دهیم و به خواستههای نفسانی پاسخ گوئیم و در هر دو حالت نتیجه اخروی این دو نوع عملکرد به یک شکل خواهد بود و جایگاه هر دو نوع عمل بهشت است، چه میکردید؟ با چنین فرضی آیا شما اهل معصیت و گناه میشوید یا اهل عبادت و بندگی حق باقی میمانید؟ آیا بازهم به مستحبات عمل میکردید و از مکروهات و لهو و لعب و امور دیگری که مورد نهی قرار گرفته پرهیز میکردید؟ بعد از این بررسی مشخص میگردد همه آنچه ما انجام میدهیم برای رضایت خداوند سبحان و با تقرب به او نیست بلکه بعضی از آنها ریشه در لذات نفسانی بشر دارد، زیرا ممکن است بعضی از اعمال به نیت وصول به بهشت و نعمات بهشتی ادا شود که قرب حق در آن نیست بلکه نوعی لذت نفسانی انگیزه انجام این عمل است.
آیا در نمازی که به قصد مزد و پاداش خوانده میشود تقرب به حق جایگاهی دارد؟ آیا اگر مصلّی با نیّت مزد و پاداش نماز را اقامه کند باز هم میتواند بگوید قصد او رضایت و نزدیکی به خدای سبحان بوده است و او در این گفته میتواند صادق محسوب شود؟ آیا به این فردی که در محضر حق و در حضور ملائکة الله چنین قبائحی را مرتکب میشود و پرده حیا را میدرد میتوان نام بنده داد؟ او عبادتی را که تنها شرط صحت و قبولیاش قرب به خداوند سبحان بوده به نیت رسیدن به امیال نفسانی انجام داده است، آیا این فرد ریاکار و مشرک محسوب نمیشود؟ چراکه ریا انجام طاعت به قصد نمایش به خلق و تقرب به ایشان است نه تقرب به حق و این دقیقاً مصداق شرک است پس چگونه میتوان بابت این نماز طلب اجر و پاداش کند؟
بررسی صداقت در نیّات و اعمال
روایتی در گذشته مطرح شد که پیامبر (ص) نقل کردند: خداوند متعال به داوود فرمود:
«یا دَاوُدُ بَشِّرِ الْمُذْنِبِینَ وَ أَنْذِرِ الصِّدِّیقِینَ قَالَ کیفَ أُبَشِّرُ الْمُذْنِبِینَ وَ أُنْذِرُ الصِّدِّیقِینَ قَالَ یا دَاوُدُ بَشِّرِ الْمُذْنِبِینَ أَنِّی أَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ أَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ وَ أَنْذِرِ الصِّدِّیقِینَ أَلَّا یعْجَبُوا بِأَعْمَالِهِمْ فَإِنَّهُ لَیسَ عَبْدٌ أَنْصِبُهُ لِلْحِسَابِ إِلَّا هَلَک.»[1]
«ای داوود! بشارت ده گناهکاران را و بترسان صدیقان را، گفت چگونه گناهکاران را بشارت دهم و صدیقان را بترسانم؟ فرمود: بشارت ده گناهکاران را که من توبه را قبول میکنم و از گناه میگذرم و بترسان صدیقان را که به اعمالشان عجب نکنند زیرا بندهای نیست که من برای حساب، او را به پا دارم مگر آنکه هلاک شود.»
حضرت امام خمینی (ره) این روایت را متذکر شده و میفرمایند: با وجودی که صدیقین از معصیت پاک و مبرّی هستند اما در محاسبه هلاک میشوند.
با توجه به این روایت حال ما چگونه خواهد بود؟ صدیقین در اعمال و طاعاتی که انجام میدهند و آنچه بر زبان جاری میکنند صادق هستند اگر «ایاک نعبد و ایاک نستعین»[2] میگویند در گفته خود صادقند و تنها از خدا طلب اعانت و یاری میکنند؛ اگر در نماز «الحمدلله رب العالمین»[3] را بر زبان جاری میکنند صادقانه حمد و ثنای خدای سبحان را میگویند؛ ولی جایگاهِ ما که الفاظ را تنها با زبان ادا میکنیم بدون آنکه در عمل به آنها صادق باشیم نسبت به صدیقین چگونه است؟
روایت میگوید: حتی صدّیقین هنگام محاسبه اعمال هلاک میشوند وضعیت افرادی چون ما چگونه خواهد شد؟
عجب مانع قبولی اعمال
با وجود این، خداوند با فضل و رحمت واسعهاش این اعمال غیر خالصانه را از انسان قبول میکند، ولی اگر عجب عارض آن شود دیگر هیچ امیدی به قبولی آن نیست. چگونه انسان میتواند به اعمال ناقص و فاسدی که مرتکب میشود عُجب کند در حالیکه او آگاه است از عبادتهای امیرالمومنین (ع)، از سجود و رکوع های طویل ایشان و آگاه است از شدت عبادت امام سجاد (ع) و حالات روحی حضرت در عبادت. آیا افراد با توجه به عبادات حضرات معصومین و بندگان خالص حضرت حق میتوانند نسبت به عبادات ناقص خویش گرفتار عُجب شوند؟
حضرت امام (ره) میفرمایند: لذا شایسته است انسان بعد از هر عبادتی که انجام داد جهت کذب و دروغی که در محضر حق بیان کرده است و در عبادتش صادق نبوده است استغفار و توبه کند.
تاریخ جلسه: 86/2/26- جلسه 11
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] اصول کافی، ج2، ص314
[2]سوره مبارکه حمد، آیه 4
[3] سوره مبارکه حمد، آیه1