امید ـ بخش پنجاهم

ناامیدی، صفت اهل غفلت است

 

«وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ»[1]

« و هرگاه به مردم رحمتى چشانيم، به آن شاد شوند و اگر به خاطر دستاورد گذشته (و اعمال بد) آنها، ناگوارى (و مصيبتى) به آنان رسد، ناگهان مأيوس مى‌شوند.»

خدای سبحان اعلام می‌کند عموم مردم اینگونه هستند: هنگامی که اندکی نعمتِ سلامتی، رزق، امنیت و… را دریافت می‌کنند، طغیان می‌کنند، و به وسیله‌ی این نعمات از مُنعم غافل شده و در هنگام بلا و گرفتاری ناامید می‌شوند. انسانِ ناامید، كم ظرفيّت است؛ با اندكى نعمت، مست مى‌شود و غافل از شکر و انجام وظیفه؛ و با كمى گرفتاری و غم، به بن بست مى‌رسد و ناامید می‌شود. نا امیدی صفت اهل غفلت است.

ناامیدی صفتی عارضی نیست، بلکه ریشه‌دار است. فردی که در هنگام  بهره‌مندی از نعمت شاکر نیست و به جای تکیه بر مسبب الاسباب به اسباب دل خوش دارد یقیناً در هنگام بروز مشکل و گرفتاری که اسباب را مختل می بیند، نا امید خواهد شد.

اما فرد امیدوار یقین دارد مسبب الاسباب، همواره کریم و رحیم است و اگر در یک زمان  سببی مختل شود، سببی دیگر را برای بندگانش فعّال می‌کند؛ به همین جهت هرگز دچار یأس و نا‌امیدی نمی شود.

اگر می‌خواهیم گرفتار نا امیدی نشویم دائماً از بودن با منعم خوش باشیم، که او همیشگی است: «الْحَيِّ الَّذي لا يَمُوت‏»[2]

مؤمن در اوج گرفتاری انتظار فرج را دارد:

«…وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ…»[3]

«و هركس كه از خدا پروا كند، خداوند براى او راه بيرون شدن و رهايى (از هر گونه مشكل) را قرار مى‌دهد. و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مى‌دهد و هر كس بر خدا توكل كند، او برايش كافى است…»

و هم زمان با مشکل گشایش را می‌بیند:

«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا»[4]

«پس (بدان كه) با هر سختى آسانى است. آرى، با هر دشوارى آسانى است

و به آنچه از دست داده غصه نمی‌خورد، و  بابت یافته‌ها شادی کاذب ندارد. در اوج نعمت و بلا مدیریت دارد، و عقلانیت بر او حاکم است:

«لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ»[5]

«تا بر آنچه از دست داديد، تأسف نخوريد و به آنچه به شما داده شد، (سرمستانه) شادمانى نكنيد و خداوند هيچ متكبر فخرفروشى را دوست ندارد.»

 

در نومیدی بسی امید است

 

«اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاء كَيْفَ يَشَاءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ »[6]

«خداوند كسى است كه بادها را مى‌فرستد و ابرى برمى‌انگيزد و آن را در آسمان، هر گونه بخواهد مى‌گستراند و آن را بخش بخش مى‌كند، پس مى‌بينى كه باران از لابلاى آن (ابر) بيرون مى‌آيد. پس هرگاه آن (باران) رابه هر كس از بندگانش كه بخواهد برساند، به ناگاه آنان شادمان گردند.»

 

«وَإِن كَانُوا مِن قَبْلِ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْهِم مِّن قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ»[7]

«و هر چند پيش از آن كه (باران) بر آنان نازل شود، (آرى،) پيش از آن نوميد بودند

ابلیس، ناامید است و برای ما ایجاد ناامیدی می‌کند.

اما خدای سبحان دعای صاحب دلی را در زندگی ما وارد می‌کند و  ابرهای غم را به حرکت در می‌آورد و از میان آنها الطاف خود را آشکار می‌سازد.

ابر نماد غم است؛ اما پشت این ابر؛ رحمت خدای سبحان نهفته است. ابرِ غم روی دل را می‌پوشاند اما ماوراء آن برکتی نهان وجود دارد. خدای سبحان غم‌ها را شکافته و از لابلای آن باران رحمت خویش را نازل می‌کند.

بسیاری از مشکلات از نگاه ظاهری ناامید کننده است و موجب گرفتگی دل، اما  خدای سبحان می‌فرماید: معرفت، محبت، ولایت و توشه‌ی قیامت از لابلای این ابرها برون می‌آید و موجب شادی شما می‌گردد.

قبل از این بارش، ناامیدی بر زندگی آنها حاکم بود؛ اما بعد از بارش رنگ زندگی آنها تغییر کرد و دریافتند از میان غصه و ناراحتی، شادی بیرون می‌آید.

 

زده‌ام فالی و فریاد‌رسی می‌آید

 

«فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ »[8]

«پس به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمين را بعد از مرگش زنده مى‌كند.همانا خداست زنده كننده‌ى مردگان و او بر هر چيزى قدرت دارد.»

 

اگر ما از فضای ناامیدی خارج شویم کویر زندگی ما با انواع محصولات، انواع معارف و خیرات و برکات، به دشت سرسبزی تبدیل می شود.

بر غصه‌ها متمرکز نشوید بلکه عواقب آن را بنگرید و امیدوار باشید بعد از این غصه، گشایش‌های عجیبی رخ می‌دهد.

 

تقلید کورکورانه موجب نا امیدی است

 

«وَإِن جَاهَدَاكَ عَلى أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»[9]

«و اگر آن دو (پدر و مادر) تلاش كردند چيزى را كه بدان علم ندارى، شريك من سازى، از آنان فرمان مبر، ولى با آنان در دنيا به نيكى رفتار كن، و راه كسى را پيروى كن كه به سوى من باز آمده است، پس بازگشت شما به سوى من است، من شما را به آنچه عمل مى‌كرديد آگاه خواهم ساخت

گاهی پدر و مادری که عقیده توحیدی ندارند، فرزند خود را در مسیر غیر توحیدی و تکیه بر اسباب بجای اعتماد بر مسبب الاسباب قرار می دهند و عامل نامیدی او می گردند. نا امیدی یعنی غیر خدا را دیدن. میان ناامیدی و شرک تلازم وجود دارد، همانگونه که بین امید و توحید تلازم است.

بعنوان مثال اعتماد بر مدرک تحصیلی و مال و… بعنوان ملاک برای ازدواج مناسب، عقیده‌‌ای غیر توحیدی است و موجب ناامیدی؛ زیرا اگر با وجود همه‌ی این عوامل، ازدواج، با شکست مواجه شود، فرد نا امید می‌گردد.

اما اگر انسان در پی کسب عزت از مسبب الاسباب و اعتماد بر خدای سبحان باشد قطعا امیدوار است و به نتیجه‌ی مطلوب دست خواهد یافت.

خداوند سبحان می‌فرماید: حتی اگر والدین هم خواستند اسباب را بجای مسبب الاسباب در زندگی تو قرار دهند، گرچه اطاعت آنان واجب است اما تنها مطیع من باش و از عقیده غیرتوحیدی آنها پیروی نکن!

 

تاریخ جلسه: 99/7/22 ـ جلسه 50

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه روم، آیه36

[2]سوره مبارکه فرقان، آیه 58

[3]سوره مبارکه طلاق، آیات 3ـ2

[4]سوره مبارکه انشراح، آیات 6ـ5

[5]سوره مبارکه حدید، آیه23

[6]سوره مبارکه روم، آیه 48

[7]سوره مبارکه روم، آیه49

[8] سوره روم، آیه 50

[9]سوره مبارکه لقمان، آیه 15

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *