آیه 23: «وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى»
«آن روز قهر و غضب خداوند جلوهگر شده و جهنم آورده میشود، آن هنگام است که انسان متذکر همه امور میشود؛ ولی این متذکرشدن چه سودی برای او دارد؟»
جلوهگری قهر و غضب خداوند
«وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» انسانها در قیامت شاهد جلوهگری قهر و غضب خداوند میشوند و صحنه ورودِ جهنم به محشر را با چشم ان خود میبینند. در آن روز، نیرو و قدرت الهی جلوهگر شده و غضب و قهرالهی در یک لحظه به تصویر کشیده میشود.
مفسری میفرماید: جهنم تَمثّل آتش فراق از خداوند است؛ یعنی در قیامت آتش فراق حق آورده میشود.
اما آیا در قیامت همۀ بندگان از جلوهگری قهر و غضب خداوند هراس دارند؟
در جواب بیان میشود: بندهای که در عالم دنیا اهل مراقبه و محاسبه بوده و در تمام اعمال و اقوال خود احتیاط لازم را داشتهاست، این محاسبه او را به نفس مطمئنه میرساند که در نهایت با آرامش و امنیت، سیر بندگی و عبودیت خود را طی میکند.
اما فردی که مراقبه و پروایی از معاصی ندارد و یا در خیرات و افعال مثبت، فاعلیت خود را مشاهده میکند و از فاعلیت علی الاطلاق خداوند غافل است؛ در واقع در جهنم خودخواهی قرارگرفته و عذاب الهی او را فرا میگیرد.
صحنه ورود جهنم به عرصه قیامت
در روایت وارد شده که هفتاد هزار ملک زمام جهنم را گرفتهاند و یک لحظه در صحنه قیامت وارد میکنند. در همان زمان ناله و صدای سوزناک «امتی امتی» پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بلند میشود که نگران امت خود است تا تحت قهر و غضب خداوند قرار نگیرند.
مفسری میفرماید: صورت مثالی جهنم محقق میشود؛ گویا یک لحظه جهنم برای همه افراد به تصویر کشیده میشود.
روز تذکر برای انسان
«یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإنْسَانُ» در آن روز انسان متذکر میشود که باید تمام وجودش تکه تکه شود و چیزی از او باقی نماند: «کَلا إِذَا دُکَّتِ الأرْضُ دَکًّا دَکًّا * وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا[1]»
در آن زمان است که انسان متوجه آفت خودپسندیِ خود میشود، که منیت و انانیت او را در آتش فراق از خداوند قرار دادهاست.
در آن زمان انسان مییابد که دوری از مجالس علماء او را در عذاب الهی فرو بردهاست؛ زیرا این دوری، غفلت، معصیت، بطالت، خودفراموشی و در نهایت خدافراموشی را به همراه دارد. در هنگامی که قهر و غضب خداوند ترسیم شود انسان به عقوبت و عذاب جدایی از علماء واقف میشود.
در عالم دنیا انسان با اختیار خود مصاحبت و مجالست با خوبان را برمیگزیند.
اگر انسان در این عالم به لطف خداوند دریابد که زمین وجودی او باید مندک شده و هیچ اثری از منیت و انانیت در او مشاهده نشود و فقط ربوبیت حق در وجود او درخشان و جلوهگر باشد؛ با تمام وجود ادراک میکند که نیروهای امدادی حق او را یاری کرده است؛ در نتیجه آتش فراق و جدایی از خداوند خاموش میشود و این فرد در قیامت نیز به آتش فراق مبتلا نیست.
جهنم دوری از اولیاء
مفسری میفرماید: جهنم، جهنم دوری از اولیاء است. انسانِ متذکر در این عالم، به عقوبت و جهنم دوری از اولیاء الهی واقف میشود، بنابراین تمام جد و جهد خود را برای کسب دعای خوبان عالم فراهم میکند. در مسیر بندگی مییابد که دعای اولیای الهی او را به تلاش صحیح و استقامت در مسیر سوق داده است، مصاحبت با خوبان او را قیمتی و ارزشمند کرده و توفیقات و حسنات به سبب دعای آنان برای او هموار شدهاست.
در دعای جامعه کبیره: «فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ غَيْرِكُمْ» و در زیارت آل یس:«وَ نُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَ مَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُم» و یا در زیارت عاشورا:«أَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَنْ يُثَبِّتَ لِي عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة» به قدر و قداست این پیوند و مصاحبت اشاره شدهاست.
آثار و برکات مصاحبت با اولیای الهی
«وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى»: انسان در قیامت می یابد که به واسطه مصاحبت با اولیای الهی چه ابدیتی برای او ساخته شده است! از آن رو که آثار مجالست با اولیای الهی بی نهایت و ابدی است، در فضای محدود دنیا، قدر و ارزش این نعمت و برکت نامحدود قابل تصور نیست.
و انسان گنهکار در قیامت متوجه میشود که چگونه در مسیر شیطان زندگی کردهاست و غضب خداوند را مشاهده میکند، اما سودی برای او ندارد!
آتش حسرت
مفسری میفرماید: جهنم تمثیل آتش حسرت است که همیشه شعلهور است؛ زیرا توفیقاتی که در اثر گناه و لغزش از انسان سلب میشود، در عالم دنیا با دعای اولیای الهی قابل جبران است.
برای انسانی که در دنیا همواره در گذشته زندگی میکند و غصه خوری، فکر و ذکر او را تحت پوشش قرار داده، تمثل این اعتقادات ناصحیح به صورت حسرت و افسوس در قیامت نمایان می شود. او همواره حسرت زمانِ غیر نافع و از دست رفتۀ خود را میخورد؛ زیرا به جای لذت بردن از نعمات و توفیقات الهی، به گذشته خود پرداخته و غصهدار بوده است.
اما انسان الهی که در جاده عبودیت، سیر و سلوک دارد، غصه امور گذشته را نمیخورد؛ بلکه در مقابل غصهخوری و افسوس، اهتمام به وظایف و واجبات فعلی خود دارد، در مقابل حسرت گذشته، به مقام شکر و سپاس نعمات میپردازد و پیامد آن در اقدام صحیح به بندگی نمودار میشود.
بهشت و جهنم در وجود خود انسان است
«وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ»: از نگاه معرفتی، بهشت و جهنم در وجود خود انسان است؛ یعنی ملکوتِ نیات، افکار و اعمال در بهشت زایی یا جهنم سازی فرد موثر است. هنگامی که آتش معصیت، غضب و رذائل اخلاقی در انسان شعلهور شود، وجود او را به جهنم متحرک تبدیل میکند. این وجود آتشین در قیامت ظهور پیدا میکند و ملکوت سوزان معاصی و رذائل اخلاقی خود را مییابد و در قیامت متذکر میشود که چه فایده؟!
او به توجیه افکار و اعمال نادرست خود می پردازد و شروع به توبه و استغفار میکند که فایدهای ندارد. در قیامت توبه و استغفار برای انسان کارساز نیست.
باطن عالم ماده جهنم است
مفسری میفرماید: باطن عالم ماده جهنم است و افرادی که همه ذکر و فکرشان فرو رفتن در عالم ماده است، با غفلت از معنویات، این آتش را فروزان کردهاند. انسان مادی؛ چون در آتش و جهنم مادیات قرار دارد، سرمایۀ عمر، فکر، عقل و همه توانمندیهای خود را میسوزاند و انسانیت خود را نابود میکند.
اما انسان الهی همانگونه که از جهنم و مادیات گریزان است، از افراد جهنمی که در مادیات غوطهور شدهاند نیز گریز دارد؛ زیرا میداند که آتش عالم ماده فروزان و مُسری است.
او می داند که به اندازۀ کف پا روی زمین قرار دارد و بقیۀ وجود او در عالم بالا و معنویات سیر میکند.
جلوهگری جهنم برای مادیگرایان
جهنم برای افرادی که در مادیات غوطهور شده و تمام ذکر و فکرشان مادی است جلوهگری دارد.
چرا تذکر در قیامت برای چنین انسانی فایدهای ندارد؟ زیرا که اعتقادات مادی بر فرد رسوخ کرده و تذکر و یادآوریِ او، لحظهای و موقت است؛ و در هر صورتی که رها شود، همان ملکۀ مادیات بر او حاکم میشود.
اگر همین انسان به عالم طبیعت بازگردد، مجدد در پیِ مادیات خواهدبود و مادیات را بر معنویات ترجیح میدهد.
اما انسان الهی هر لحظۀ خود را برای تذکر و یادآوری میداند:«وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمنین»[2] و از همین دنیا یادآوری و تذکر را قبول دارد.
تاریخ جلسه: 99/6/23
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه فجر، آیه 21 و 22
[2] سوره مبارکه ذاریات، آیه 55