خداوند در آیه ۵3 سوره مریم میفرماید:
«وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا»
«و از رحمت خويش، برادرش هارونِ پيامبر را به او بخشيديم.»
فصاحت یا قدرت
گاه زبان فصیح هارون در مقابل معجزههای موسی کارآیی بیشتری دارد؛ یعنی قدرت نباید وارد میدان شود، بلکه باید زبان حقگوی، با فصاحت، حق را اظهار کند.
مفسری میفرماید: «حضرت موسی دارای زبان فصیح بود؛ اما فصاحت هارون بیشتر بود؛ بنابراین از خداوند درخواست کرد که برادرش با او همراه شود و خداوند هارون را در معیت موسی قرار داد.»
اینکه گفته شده زبان حضرت موسی گرفتگی داشت، باور پذیر نیست؛ چون هیچ پیامبری، معیوب، مبعوث نشده است؛ بلکه ظاهر پیامبر باید جاذبه و مقبولیت داشته باشد تا قادر به ابلاغ پیام باشد؛ البته فصاحت درجاتی دارد مثل شجاعت و زیبایی و …
انواع هبۀ خداوند
گاهی اوقات هبۀ خداوند سلطنت و قدرت است و گاهی یک شخصیت حقیقی و گاه یک شخصیت حقوقی.
در واقع هبه خداوند بر سه نوع است:
- گاهی هبۀ خداوند مُلک و سلطنت است:
«وَ هَبْ لِی مُلْكاً لا يَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»[1]
«و به من فرمانروايى و مُلكى عطا كن كه پس از من سزاوار هيچكس نباشد، همانا تو بسيار بخشندهای.»
- گاه یک شخص حقیقی را هدیه میکند:
« يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ»[2]
«به هر كه بخواهد دختران بخشد و به هر كه بخواهد پسران بخشد.»
- گاهی یک شخصیت حقوقی را هدیه میکند؛ همانطور که هارون را به موسی هدیه کرد:
«وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا»
«و از رحمت خويش، برادرش هارونِ پيامبر را به او بخشيديم.»
موسی گفت:
«وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِی. هارُونَ أَخِی»[3]
«و از خاندانم (ياور و) وزيرى برايم قرار بده.»
هارون از حضرت موسی بزرگتر بود و زودتر از موسی از دنیا رفت.
همراهی هارون، رحمتی الهی برای موسی
«مِن» در «رَحمَتِنا» بعضیه است؛ یعنی قسمتی از رحمت خداوند همراهی یک معاون و همراه خوب است. بار رسالت بر عهدۀ حضرت موسی سنگینی میکرد؛ به همین جهت درخواست کرد: «خدایا مرا از طریق هارون تقویت کن.» وقتی نزدیکان فردی در رتبۀ معنوی و معرفتی به او نزدیک میشوند، قوّتی برای فرد محسوب میشود.
درخواست نیروی کمکی از خدای سبحان
حضرت موسی درخواست نیروی تقویتی کرد:«اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی»[4]«پشت مرا با او استوار ساز.» و خداوند خواستۀ او را مستجاب کرد. این تقویت از مصادیق رحمت خداست: «وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا» رحمت خداوند برای موسی از طریق هارون صورت گرفت.
در آیۀ قبل گفته شد که خداوند سبحان اسراری را به حضرت موسی آموزش داد و موسی میدانست که همراهان او قابلیت حمل این اسرار را ندارند؛ به همین جهت هارون را که از لحاظ مقام معنوی به موسی نزدیک بود، از خداوند درخواست کرد تا حامل این اسرار موسوی باشد.
رحمت خداوند اینگونه بود که یک فرد آشنا و خودی را کنار موسی قرار دهد تا زبانش را بفهمد. در روایت وارد شده که قدر عالِم را سه نفر نمیدانند: 1. فررندانش؛ ۲. نزدیکانش؛ 3. همسایگانش.
رحمت این است که خدای سبحان یکی از نزدیکان را در دسترس این عالِم قرار دهد که کاملاً او را درک کند و اسرار را عهدهدار شود تا لازم نباشد با چاه نجوا کند. چنانکه امیرالمومنین علیهالسلام بعد از شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها مجبور شد، چاهی حفر کند تا اسرار را به چاه بگوید.
نبوت موهبتی است نه اکتسابی
فضل و موهبت خداوند سبحان شامل هارون شد و به مقام نبوت راه یافت. خداوندی که با درخواست موسی، هارون را به مقام نبوت رساند، همۀ انبیاء و رسل، حتی حضرت ابراهیم را در قیامت محتاج شفاعت پیامبر اسلام قرار داد: «الناسُ یَحتاجُونَ اِلی شَفاعَتی حَتّی اِبراهیم»[5]
نقش ظاهر در تبلیغ
این آیه اشاره به این مطلب دارد که امور ظاهریه در تبلیغ بسیار مؤثر است؛ اما نادیده گرفته میشود. خداوند سبحان از رحمت خود، با عظمت و قدرت یاد میکند که در اثر این رحمت عظیم و گسترده، دعای حضرت موسی به اجابت رسید و هارون هم خلعت نبوت به تن کرد. حضرت موسی برای نفوذ دعوت خود به ابزاری نیاز داشت که دعوت او نافذتر محقق شود و پیام بهسهولت به دیگران منتقل شود.
حضرت موسی نگفت:«من همۀ ابزار برای نبوت را داشتم که نبی شدم!» بلکه گفت: «زبان هارون از من فصیحتر است»؛ موسی میخواهد همراهی داشته باشد که هم خوب سخن بگوید، هم سخن خوب بگوید. البته وقتی خداوند انتخاب میکند اولویت را به کسی میدهد که حرف خوب میزند؛ اما خوب حرف زدن هم در تبلیغ نقش بسزایی دارد؛ چون خداوند دعای حضرت موسی را به اجابت رساند.
امیرالمؤمنین؛ جلوۀ رحمت خدا بر پیامبر
بعضی مفسرین گویند:آیه خطاب به پیامبر اسلام است که «به یادآور که موسی نیروی کمکی درخواست کرد و به اجابت رسید؛ اما برای تو از ابتدا امیرالمؤمنین را بهعنوان برادر و جانشین و وصی قرار دادیم و این جلوۀ رحمت ماست.» در واقع یکی از تجلیات رحمت ما بر تو، این بود که علی علیهالسلام را وصی تو قرار دادیم.
تاریخ جلسه:1400/2/4 – ادامه جلسه بیست و دوم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . سوره ص، آیه 35
[2] . سوره شوری، آیه 49
[3] . سوره طه، آیه 29 و 30
[4] . سوره طه، آیه 31
[5] . مرصاد العباد، ص ۱۵۲