در قسمت پایانی دعای پنجم صحیفه سجادیه درخواست دیگری را مطرح میكنیم.
در ابتدا مثل سایر ادعیه از خدای سبحان میخواهم همه خیرات و كمالات را بر پیامبر و آل پیامبر جاری كند و سپس این درخواست را بیان میكنم :
«وَ اجْعَلْ سَلَامَةَ قُلُوبِنَا فِی ذِكْرِ عَظَمَتِكَ»
«(خدایا!) سلامت دل ما را در یاد عظمت خودت قرار ده»
بسیاری از اوقات قلب و دل ما سالم است، یعنی به لطف خدا قلبم حسود نیست، و با مشاهده نعمات دیگران حسادت نمیكنم و در دلم كینه نیست، نسبت به خدای سبحان تردید و شك ندارم، مأیوس نیستم، اینها همه بیماریهای قلبی است و الحمدالله دل من از حسادت، حرص، و كینه سلامت است.
خطر اینجاست كه از این سلامت، استفادهای نمیكنیم لذا از خدا میخواهم وقتی دلم سالم از بیماریهاست، كمكم كند تا به عظمت او توجه كنم، نوعاً افراد سالم و بدون بیماری جسمی و روحی در عین سلامتی، توجهی به عظمت خدای سبحان ندارند، وقتی ما متوجه عظمت خدا شویم غیر از بندگی و عبودیت در محضر او و اطاعت فرمان او به كاری مشغول نخواهیم شد، دل سالم و ذاكر عظمت، مثل یك عروسك كوكی بدون منّت و عُجب در محضر خدا كار میكند.
انسانی كه گستردگی و عظمت حق را ادراك میكند و به مقدّرات الهی اعتراضی ندارد، ذرهای معصیت هم نمیكند، چون میداند كه عظمت او همه عالم را احاطه كرده و تنها وظیفهاش خضوع و ركوع است، استفاده از سلامت دل همین است، وقتی دل، سالم است بندگی میكند تا سلامتش جاودانه بماند، اگر بندگی نكند و توجه به عظمت خدای سبحان نداشته باشد آهسته آهسته ردپای شیطان در دل مشاهده میشود.
با توجه به این فراز از خدای سبحان درخواست میکنم؛ قلبم به عظمت او توجه داشته باشد.
تاریخ جلسه؛ 94.7.13 ـ جلسه 1
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»