امیدی که قرآن و روایات از ان سخن میگویند مقدمات و ادابی دارد که در جلسات سابق به برخی از ان اشاره شد.
امید حیات بخش است
یکی از آیاتی که در قرآن کریم مصداقی از امید را عنوان کرده است، آیه 50 سوره مبارکه روم میباشد که میفرماید:
«فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير»
«به آثار رحمت الهی بنگر که خداوند زمین را بعد از مردنش چگونه زنده میکند چنین کسی زنده کننده مردگان است و او بر هر امری تواناست.»
کسی که امیدوار به رحمت الهی باشد حتی با دیدن زمین مرده نیز نا امید نمیشود و میداند نزول باران رحمت الهی بر زمین مردهای که گویا هیچ بویی از حیات نبرده و اثری از زندگی در آن مشاهده نمیشود آن را به زمینی زنده و مملو از ثمره تبدیل میکند.
امید موتور محرک زندگی مومن است و سبب میشود بنده فقط شاهد لطف خداوند باشد نه نقصان و عیوب خود، در مقابل خوف از خداوند موجب میشود بنده گناهان و عیوب خود را مشاهده کند و از مشاهده آن شرمسار باشد. امید و خوف دو امری است که هر دو باید بایکدیگر توأم باشند تا به تکامل برسند نه خوف به تنهایی سازنده است و نه امید بدون خوف.
فرد امیدوار بر حسنات و خیرات خود اعتماد نمیکند و تنها اعتماد او به لطف و رحمت الهی است، او اگر توفیق انجام خیرات یا ترک سیئات را دارد فاعلیتی از خود نمیبیند و خودی در نظر نمیگیرد.
رابطه فضل خداوند و امید
در قرآن کریم هرجا سخن از فضل است بویی از امید به مشام میرسد. فضل به معنای زیاده است و منظور از فضل الهی زیادههایی است که برای بندگان مقدر شده است. انسان امیدوار به فضل خداوند امید دارد گرچه خود را مستحق دریافت آن نمیداند اما از انجا که خدابین است و از خودبینی فاصله گرفته امیدوار به رحمت خداوند است.
زنده شدن مرده
قرآن کریم در سوره مبارکه بقره، آیه 243 میفرماید:
«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ»
«آیا ندیدی جمعیتی را که از ترس مرگ، از خانههای خود فرار کردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (که به بهانه بیماری طاعون، از شرکت در میدان جهاد خودداری نمودند). خداوند به آنها گفت: بمیرید! (و به همان بیماری، که آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده کرد؛ (و ماجرای زندگی آنها را درس عبرتی برای آیندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان میکند؛ ولی بیشتر مردم، شکر (او را) بجا نمیآورند.»
امید به رحمت خداوند مرده را زنده میکند. آیه از زنده کردن مردگانی سخن میگوید که از ترس مرگ وطن خود را ترک کردند و هجرت نمودند و با این وجود خداوند تمامی آنان را یکباره میراند و بعد از مدتی زنده کرد.
به فرموده قرآن غالب افراد توجهی به فضل خدا ندارند و طالب آن نیستند و به تبع از امید بیبهرهاند. به عنوان مثال امید به شفای بیمار یا اصلاح عیوب و یا هدایت گنهکار ندارند… درحالیکه قرآن کریم میفرماید زیادههای الهی اختصاص به تمام مردم دارد و به یقین خدای سبحان برای عموم مردم (نه فقط مومنین) امتیازات خاصی نازل میکند و هرکس طالب آن باشد میتواند به آن نایل گردد: «إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ».
امید به ملاقات با خداوند
«…قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ»[1]
آنها که میدانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز، ایمان داشتند) گفتند: «چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامتکنندگان) است.
آیه بیانگر داستان طالوت و جالوت است، در اینجا لشگریان طالوت در برابر آزمون بزرگی قرار گرفتند، و آن مسأله مقاومت شدید در برابر تشنگی بود و چنین آزمونی برای این لشگر- مخصوصا با سابقه بدی که بنیاسرائیل در بعضی جنگها داشتند- ضرورت داشت ولی اکثریت آنها از بوته این امتحان سالم بیرون نیامدند و تنها کسانیکه ایمان به خدا و روز قیامت داشتند سربلند شدند.
کسانی که امید به ملاقات با خدای سبحان دارند در هنگامه سختی اعتماد بر اسباب ظاهری نمی کنند و تنها امید و اعتمادشان بر خداونداست.
آنان باور دارند معصیت کارترین افراد با توبهای حقیقی نه تنها سیئاتش بخشیده میشود که تبدیل به حسنات میگردد، همچنانکه قرآن کریم میفرماید:
«يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَنات» [2]
رابطه صبر و امید
رابطه خاصی میان صبر و امید وجود دارد، روایات صبر را کلید گشایش میدانند در روایت آمده است:
«الصبر مفتاح الفرج» [3]
صبر، امیدواری نسبت به آینده است. اگر سوال شود این امید چگونه در صابر به جدیت وجود دارد خواهیم گفت خداوند به صابران وعده داده با آنان همراه است و به جهت این همراهی صابر آینده را بسیار روشن میانگارد و هرگز بن بستی تصور نمیکند. قرآن کریم در آیه فوق میفرماید: «والله مع الصابرین». این همراهی ضعیف را قوی، جاهل را عالم، فقیر را غنی و … میکند.
مومن آینده را روشن میبیند
مومن آینده را مبهم نمیبیند، قرآن کریم در سوره مبارکه احزاب، آیه 43 میفرماید:
«هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنينَ رَحيما»
«او کسی است که بر شما درود و رحمت میفرستد، و فرشتگان او (نیز) برای شما تقاضای رحمت میکنند تا شما را از ظلمات (جهل و شرک گناه) به سوی نور (ایمان و علم و تقوا) رهنمون گردد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است!»
خداوند و ملائک علی الدوام بر مومنین درود میفرستند (فعل مضارع یصلی بیانگر زمان حال و آینده است) تا آنان را از ظلمت به سوی نور رهنمون شوند، ثمره این درود خروج از ظلمت به نور است، در این هنگام آنان هرگز احساس یأس و ناتوانی نمیکنند و از شور و شوق و نشاط خاصی بهره میبرند.
باغی در بلندی
«وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»[4]
«و (کار) کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا، و تثبیت (ملکات انسانی در) روح خود، انفاق میکنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد، و بارانهای درشت به آن برسد، (و از هوای آزاد و نور آفتاب، به حد کافی بهره گیرد،) و میوه خود را دو چندان دهد (که همیشه شاداب و با طراوت است.) و اگر باران درشت به آن نرسد، بارانی نرم به آن میرسد. و خداوند به آنچه انجام میدهید، بیناست.»
برخی افراد جان و مال خود را به این امید در راه رضای خداوند مصرف میکنند که مورد پسند حق قرار گیرد، قرآن کریم میفرماید مَثَل این افراد مَثَل کسانی است که باغی در بلندی دارند و بارش باران رحمت الهی علی الدوام بر ان فرود میآید و ثمره آن دو برابر سایر باغها میشود.
امید نه تنها در باغ ظاهر بلکه در باغ زندگی نیز ثمرات و برکاتی دو چندان ایجاد میکند، ثمراتی که از شدت فزونی غیر قابل تصور است.
ناامیدی خانمان سوز است
قرآن کریم در آیه بعد به نقطه مقابل این افراد اشاره کرده و در سوره مبارکه بقره، آیه 266 میفرماید:
«أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَن تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاء فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ»
«آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن، نهرها بگذرد، و برای او در آن (باغ)، از هر گونه میوهای وجود داشته باشد، در حالی که به سن پیری رسیده و فرزندانی (کوچک و) ضعیف دارد؛ (در این هنگام،) گردبادی (کوبنده)، که در آن آتش (سوزانی) است، به آن برخورد کند و شعلهور گردد و بسوزد؟! (همینطور است حال کسانی که انفاقهای خود را، با ریا و منت و آزار، باطل میکنند.) این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید بیندیشید (و با اندیشه، راه حق را بیابید).»
آتش ناامیدی باغی سبز و اباد را یکباره نابود میکند و مانند تندبادی آتشین آن را با خاک یکسان مینماید. این امر نه تنها در باغ ظاهر که در باغ وجود انسان نیز ممکن است صورت گیرد و کمالات اعتقادات حسنات و اعمال فرد را یکباره نابود کند.
انسان ناامید همانند مرده متحرکی است که حتی اگر بهترین اعمال را به جا آورد اما چون فاقد روح امید است اثر سازندهای در خود و اطرافیانش ندارد.
امید به محبوبیت
«قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ »[5]
بگو: «اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است».
یکی از اموری که باید نسبت به ان امیدوار بود امید به محبوبیت نزد خداوند است، امیدوار باشیم زمانی خواهد رسید که عیوبمان مستور شود و محبوب حق گردیم. ثمره عاشقی معشوق شدن است، آنکس که عاشق و محب خدای سبحان باشد، معشوق و محبوب خداوند نیز میگردد.در این صورت نه تنها عیوب و نواقص او پوشیده میشود و محبوب حق میگردد که خداوند به نظام عالم بخشنامه میدهد او را دوست داشته باشند و در خدمت او قرار گیرند.
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه بقره، آیه 249
[2] سوره مبارکه فرقان، آیه 70
[3] بحارالانوار، ج 68 ص 75
[4] سوره مبارکه بقره، آیه 265
[5] سوره مبارکه ال عمران، آیه31