امید ـ بخش چهل و یکم

آغازی امیدوارانه

 

«فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِين»[1]

«و هنگامی که تو و همه کسانی که با تو هستند بر کشتی سوار شدید، بگو: «ستایش برای خدایی است که ما را از قوم ستمگر نجات بخشید!»

«وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَكًا وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ»[2]

«و بگو:پروردگارا! ما را در منزلگاهی پربرکت فرود آر، و تو بهترین فرودآورندگانی!»

 

آیه تصریح به ضرورت امید در ابتدای کار کرده و خطاب به حضرت نوح فرموده زمانی‌که تو و همراهانت سوار بر کشتی شدید به رحمت خداوند امیدوار باشید تا خدای سبحان کشتی را از امواج بلا رها کند و برای نجات و رهایی از چنگال ظالمین حمد خدای سبحان را به جا آورید.

امید حضرت نوح در قالب حمد بیان شد و فرمود :«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِين»

 

اتفاقی عجیب!

 

تصور کنید با آنکه کشتی در خشکی قرار داشت اما ناگهان اطراف کشتی را آب فراگرفته و هرکس سوار برکشتی نیست در حال غرق شدن است، در این حال تنها می‌توان امیدوار بود در زمره غرق‌شدگان نباشیم و برای فرود کشتی در خشکی دست به دعا برداریم، فرودی که برکاتش تا قیامت باقی باشد.

 

القای امید در دیگران

 

یکی از آداب امید، القای امید به دیگران است:  «أَنتَ وَمَن مَّعَكَ» گرچه امید مهم است اما آنچه مهمتر است امیدی است که به دیگران نیز القا شود و از حیطه فرد خارج شود و جمعی را در برگیرد.در حقیقت لازمه آغاز کار گروهی القای روح امید در دیگران است.

 

خدای سبحان به حضرت نوح و همراهانش امر به شکرگزاری نکرد و نفرمود «قولوا» بگویید، بلکه امر را اختصاص به حضرت نوح داد و فرمود: «قل»؛«بگو» بنابراین می‌توان گفت نقش امیدواری بزرگتر جمعی القای امید به سایرین نیز هست، این القا تاحدی نقش افرین است که کشتی طوفان زده‌ای را به ساحل نجات راهنمایی می‌کند.

 

حمد راهکاری برای امید

 

یکی از راهکارهای امیدواری ذکر الحمدلله است، ذکری که دیده انسان را نعمت‌بین می‌کند و او را بابت نعمات شاکر حق می‌گرداند. خداوندی که نعمات فعلی را به بنده عطا کرده قدرت تضاعف نعمات را دارد و اگر اراده کند نعمات بنده را مضاعف می‌کند.

 

امید جداسازی می‌کند

 

یکی از نقش‌های امید این است که امیدواران را از نا امیدان جدا می کند و آنان را از جمع ناسالم دور می کند .

 

کامل ترین دعا

 

روح رجاء موجب می‌شود انسان ذاکر، شاکر باشد و در اوج طوفان سهمگین دنیا نه تنها دست به دعا بردارد بلکه کامل‌ترین دعا را داشته باشد، نوح فقط برای فرود کشتی در خشکی دعا نمی‌کند بلکه برای فرودی مبارک دعا می کند و می فرماید: «رب انزلنی مُنزَلًا مُّبَارَكًا» او قدرت لا یتناهی خداوند را باور دارد به همین جهت به دعا کردن قناعت نمی‌کند بلکه دعا را به کامل‌ترین صورت بیان می‌کند.

 

استقامت از آداب امید است

 

«فَإِذَا اسْتَوَيْتَ» استوی به معنی استقامت است و یکی از آداب استقامت امیدواری است، در حقیقت برای استقامت و پایداری راهی غیر از امیدواری نیست، خواه استقامت در طاعت باشد یا ترک معصیت و خواه استقامت در انجام خیرات باشد یا سبقت در حسنات.

 

سبقت گیرندگان

 

«وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ»[3]

«و آنها که نهایت کوشش را در انجام طاعات به خرج می‌دهند و با این حال، دلهایشان هراسناک است از اینکه سرانجام بسوی پروردگارشان بازمی‌گردند»

 

از خصایص امید عدم قناعت در خیرات است، انسان امیدوار هرگز به مقداری کم از خیرات و حسنات راضی نیست، بلکه سبقت در خیرات و حسنات دارد. قرآن کریم برخی افراد را سبقت گیرنده در خیرات و حسنات معرفی می‌کند و در آیه 61 همین سوره در وصف آنان می‌فرماید: «أُوْلَئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ» خصیصه این افراد آن است که نه تنها در خیرات از یکدیگر پیشی می‌گیرند بلکه در این سبقت سرعت دارند، سرعت و سبقتی که خلل و آسیبی به دیگری وارد نمی‌کند.

آنان سبقت گیرندگانی هستند که نه تنها عمل به وظایف بندگی می‌کنند، بلکه بابت ادای حق بندگی نیز نگرانند نگرانی‌ای که آنان را از حسن عمل باز نمی‌دارد و ایجاد سازندگی می‌کند و به آنان سرعت می‌بخشد.

 

وسع انسان چه حد است؟

 

«وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ»[4]

«و ما هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمی‌کنیم؛ و نزد ما کتابی است که (تمام اعمال بندگان را ثبت کرده و) بحق سخن می‌گوید؛ و به آنان هیچ ستمی نمی‌شود.»

 

تکلیف کردن، حکایت از توان و قدرت مکلف دارد، خداوند حکیم است و هرگز بنده را تکلیف ما‌لایطاق و خارج از حد توان نمی‌کند. خدای سبحان به بندگان می‌فرماید ما هرکس را به میزان وسعش تکلیف می‌کنیم این کلام حکایت از وسعی نامحدود دارد وسعی که قابلیت انجام تمام طاعات و ترک تمام معاصی را دارد.

درخواست‌هایی که در لسان ادعیه بیان می‌کنیم حاکی از وسع و توان بالای بنده است؛ توانی که اگر فضل خداوند شامل حال بنده شود محقق می‌شود. یکی از مصادیق این درخواست‌ها، درخواست همراهی با وجود مبارک اهل بیت علیهم‌السلام در دنیا و آخرت است درخواستی که در زیارت عاشورا بیان می‌کنیم و می‌گوییم: «فإسئلُ الله …أَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة»

 

راهی برای تطهیر

 

«… وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ »[5]

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از گامهای شیطان پیروی نکنید! هر کس پیرو شیطان شود (گمراهش می‌سازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان می‌دهد! و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمی‌شد؛ ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه می‌کند، و خدا شنوا و داناست!»

خلاصی از معصیت و تطهیر از عیوب تنها و تنها به واسطه فضل خداوند است. قرآن کریم می‌فرماید اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ یک از شما تزکیه نمی‌شدید و از گناهان مبرا نمی‌گشتید. کسی‌که امیدوار به فضل خداوند نیست هرگز مبرای از عیوب نمی‌شود و در عیوبش باقی می‌ماند.

 

فضل و رحمت

 

در تفاسیر روایی گاهی فضل را وجود مبارک پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله و رحمت را وجود مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام عنوان می‌کنند و گاه بالعکس، اجمالاً انچه طبق آیه می‌توان گفت اینکه هر رشد و کمالی به واسطه فضل و رحمت خداوند است و امید به این رحمت سبب تطهیر انسان از عیوب و گناهان می‌شود. انسان امیدوار به استحقاق یا عدم استحقاق خود توجهی ندارد و تنها توجه او به فضل و رحمت خداوند است.

 

چه کسی می خواهد؟

 

قرآن کریم فرموده: «وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ» این جمله دو گونه معنا می‌شود یکی آنکه خداوند هرکس را بخواهد تزکیه می‌کند و رشد می‌دهد دیگری آنکه خداوند هرکس که خود قصد رشد و تزکیه داشته باشد را رشد می‌دهد.

 

تاریخ جلسه: 99/7/12 ـ جلسه 41

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه مؤمنون، آیه 28

[2] سوره مبارکه مؤمنون، آیه 29

[3] سوره مبارکه مؤمنون، آیه 60

[4] سوره مبارکه مؤمنون، آیه 62

[5] سوره مبارکه نور، آیه 21

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *