بشارت‌های قرآنی ـ بخش هجدهم

مقدمه

 

به لطف خدای سبحان، در محضر قرآن کریم به بررسی بشارت‌های محقق‌الوقوعی که از ناحیه خداوند و رسولش به گروهی از افراد رسیده است، می‌پردازیم. در بطن این بشارت‌ها قرب و وصال به ‌خدای سبحان نهفته و همین امر موجب خوشی و سرور فرد خواهد شد.

در برخی از آیات قرآن بشارت صراحتا مطرح شده و در برخی دیگر، از محتوا و مفهوم آن‌ها برداشت می‌شود.

ناگفته نماند که همه افراد صلاحیت دریافت بشارت‌های الهی را نداشته و تنها کسانی مشمول دریافت بشارت می‌شوند که خود لیاقت و ظرفیت دریافت آن را در وجود خویش ایجاد کرده باشند.

 

هدایت به سوی مسیرهای نورانی سلامت

 

«یهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَیخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»[1]

«خداوند به وسیله‏ آن (قرآن یا اولیاءالهی) كسانى را كه به دنبال رضاى الهى‌‏اند؛ به راه‏هاى سلامت و امنیت هدایت مى‏‌كند و آنان را با خواست خود از تاریكى‌‏ها به سوی روشنایى خارج کرده و به راه راست هدایت مى‏‌كند»

سبل السلام، به معنای راه‌هایی است که در آن هیچ نوع آفت و خطری انسان را تهدید نمی‌کند و سرشار از سلامت و عافیت است.

 

هدایت به سوی سبل السلام

 

بشارت آن است که خدای سبحان، خود هادی و راهنمای بنده خویش بوده و او را با سهولت به سوی راه‌هایی امن هدایت می‌کند(پیش می‌برد). راه‌هایی که در آن، کمالات و سرمایه‌های فرد مصون و محفوظ خواهد بود.

گام برداشتن در مسیر امن و سلامت، موجب آرامش خاطر فرد بوده و او را از نگرانی درباره خطرات گوناگون حفظ می‌نماید. احتمال وقوع خطر، آرامش را از بین می‌برد.

به بیان دیگر، سبل السلام، طریقی است که قرار گرفتن در آن مانع آسیب رسیدن به امور ظاهری و باطنی، فردی و اجتماعی، مادی و معنوی فرد خواهد شد؛ زیرا اعتدالی در زندگی او جریان می‌یابد که موجب حفظ سلامت امور گوناگون او خواهد شد.

«عدم اعتدال» یکی از خطراتی است که کمالات و دارائی‌های انسان را مورد تهدید قرار می‌دهد. به عنوان مثال، گاه رسیدگی به امور معنوی، به کیفیت انجام امور خانواده آسیب زده و گاه پرداختن بی‌رویه به روابط اجتماعی، اثر نامطلوب در رابطه بنده با خدای خویش دارد.

یکی از نکات قابل توجه آن است که این هدایت و پیشروی بنده در مسیر سلامت، توسط خدای سبحان انجام می‌شود؛ بنابراین بنده فاعلیتی از خود مشاهده نکرده و گرفتار کسالت، غرور و کبر نخواهد شد. همچنین رشد و پیشرفت او به دیگران آسیبی نخواهد زد.

گویا خدای سبحان به بنده خویش بشارت می‌دهد: «نیازی به زحمت و سختی تو نیست! من، راه‌های سلامت و امنیت را به تو نشان داده و خود تو را به سوی آن‌ها سوق می‌دهم و در این مسیر حفاظت تو را بر عهده خواهم داشت»

 

معنای دیگر

 

برخی از مفسرین، سبل السلام را راهی دانسته‌اند که انسان را به مقصود و مطلوب رسانده و هیچ امری مانع از رسیدن او به هدفش نخواهد شد. بنابر این معنا، بشارت خدای سبحان در این آیه آن است که او، بنده خویش را به سوی راه‌هایی هدایت می‌کند که او را به مطلوب حقیقی او برساند. به عنوان مثال، هدف از ازدواج، حفظ نیمی از دین مطرح شده است لکن گاه افراد پس از ازدواج، با پرداختن به امور ناصحیح تمام دین خود را ازدست می‌دهند. و یا هدف از طلبگی و تحصیل علم، کسب معرفت نسبت به حق و حقیقت است لکن گاه افراد با غرق شدن در میان الفاظ و عبارات، مقصود خویش را گم می‌کنند. این شیوه زندگی، حرکت در سبل السلام نیست.

سبل السلام راهی ست که در آن هیچ امری، اعم از خوشی و ناخوشی، دارایی و نداری و… مانع از حرکت صحیح بنده نخواهد شد و او در هر حال به مقصود اصلی خویش که بندگی و وصال به حق است؛ خواهد رسید.

 

خروج از تاریکی‌ها به سوی نور

 

بشارت دیگر در این آیه، آن است که خدای سبحان بنده خویش را با سرعت و سهولت از تاریکی‌ها به سوی نور، از زشتی‌ها به سوی زیبایی، از جهالت به سوی علم، از رذائل اخلاقی به سوی فضائل اخلاقی، از ضعف به سوی قوت، از تنگنا و فشار به سوی گشایش و فرج و از عدم به سوی وجود می‌برد.(یخرج از باب افعال، یکی از معنای آن وقوع سریع و یکباره می‌باشد؛ همچنین فعل مضارع افاده حال و آینده را دارد)

خدای سبحان با این عبارت به بنده خویش بشارت می‌دهد که او را وارد فضایی گسترده و نورانی قرار داده که همه خوشی‌ها و زیبایی‌ها در آن قرار دارد.

در تفاسیر عرفانی، شدیدترین ظلمت، ظلمت منیت و انانیت است؛ بنابراین خدای سبحان بنده خویش را از ظلمت منیت به سوی نور توحید خارج خواهد کرد.

 

این بشارت مخصوص چه کسانی است؟

 

خدای سبحان این بشارت را ویژه افرادی می‌داند که «اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ»، تنها طالب رضایت الهی باشند. بشارت مخصوص کسانی است که در جستجوی رضایت حق بوده و تنها پسند خدا برای ایشان اهمیت دارد نه پسند دیگران و نه پسند خود.

بر همین اساس هیچگاه و در هیچ امری سلیقه و نظر خود را آمیخته با قوانین دین نکرده و همواره مطابق شریعت عمل خواهد کرد.

در نتیجه بنده‌ای که تنها طالب رضای الهی بوده و برای کسب آن تلاش نماید؛ خدای سبحان، خود او را به سوی راه‌های سلامت و امنیت هدایت کرده و از تاریکی‌ها به سوی نور می‌برد.

 

قبول خواهد کرد!

 

«وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ ابْنىَ‏ ءَادَمَ بِالْحَقِ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْ یتَقَبَّلْ مِنَ الاَخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین»[2]

«(اى پیامبر!) داستان دو پسر آدم را به حقّ بر مردم بازخوان، آن گاه كه (هر یك از آن دو) قربانى پیش آوردند، پس از یكى (هابیل) پذیرفته شد و از دیگرى (قابیل) قبول نگشت. (قابیل) گفت: «حتماً تو را خواهم كشت!» (هابیل) گفت: «خداوند، تنها از متّقین قبول مى‏‌كند».»

 

عبارت پایانی آیه، متن بشارت است، بشارت قبول الهی!

آیه اشاره به داستان هابیل و قابیل و ماجرای قربانی آن‌ها در راه خدا دارد؛ که قربانی قابیل پذیرفته نشد لکن قربانی هابیل مورد قبول واقع گشت. پس از آن که قابیل، به جهت حسادت خویش، هابیل را تهدید به کشتن نمود؛ هابیل به او پاسخ داد: «خدای سبحان تنها از پرهیزگاران قبول می‌نماید»

این عبارت بشارتی است به بندگان پرهیزگار، که خدای سبحان با وجود آن که غنی بالذات بوده و نیازمند امری نیست؛ با کرم و لطف خود اعمال ناچیز ایشان را می‌پذیرد. احساس مقبولیت از جانب پروردگار، موجب ایجاد شعف و نشاط خاصی در وجود بنده می‌شود.

با توجه به این معنا که «عمل از عامل جدا نمی‌باشد»؛ خدای سبحان ضمن پذیرش اعمال بنده، وجود او را نیز قبول می‌نماید.

در تفاسیر عرفانی، قبول را به معنای مقابل یکدیگر قرار گرفتن دانسته‌اند؛ بدین معنا که بنده متوجه خدای سبحان و خداوند متوجه او خواهد بود؛ گویا خداوند و بنده، چشم در چشم یکدیگر می‌شوند و چه لذتی بالاتر از این؟!

 

این بشارت به چه کسانی داده می‌شود؟

 

بشارت قبول به متقین داده شده است. تقوا در معنای عام به معنای پرهیز از انجام هر عملی است که با رضایت خدا منافات دارد؛ لکن در هر آیه، جز معنای عام، معنای خاصی نیز از آن منظور شده است. در این آیه، با توجه به داستان هابیل و قابیل، منظور از تقوا، پرهیز از حسادت می‌باشد.

حسادت، به معنای آرزوی زوال نعمت یا امتیاز دیگری‌ست. حسادت، ریشه در نقصان ایمان به مقدرات و حکمت الهی داشته و مانعی اصلی در مقبولیت اعمال می‌باشد.

هر کس باید خود را محک زده و درون خود را مورد بررسی قرار دهد؛ آیا با دیدن نعمات یا پیشرفت دیگران خوشحال شده و آرزوی دوام آن را دارد یا آن که در دل خشمگین شده و آرزوی زوال آن را دارد؟!

به عنوان مثال، فردی خود امکان تشرف به مشاهد مشرفه را نداشته، با دیدن کسی که مکرر توفیق زیارت حضرات معصومین را دارد؛ چه حسی خواهد داشت؟ آیا بابت توفیقات او شکر خدا را کرده و یا در دل ناراحت از زیارت رفتن مکرر اوست؟!

برای دریافت بشارت الهی، باید از رذیله حسادت پرهیز نمود.

 

تاریخ جلسه: 98/6/30 ـ جلسه 18

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه مائده، آیه16

[2] سوره مبارکه مائده، آیه27

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *