تفسیر آیات 27 تا 29 سوره دخان

سوره مبارکه دخان به نحوی منسوب به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است.

 

در آیه ۲۷ سوره مبارکه دخان آمده است:

«وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ»

«و نعمت‌های فراوان دیگر که در آن (غرق) بودند!»

 

اسباب لذت

 

در تفسیر سوره مبارکه دخان به داستان موسی و فرعون رسیدیم که حضرت موسی به قوم فرعون پیام داد و قوم فرعون پذیرای پیام موسی نشدند اما با این وجود موسی پیروان خود را از سلطه‌ی فرعون و فرعونیان رها کرد.

داستان به اینجا رسید به اینجا که فرعونیانی که در آب غرق شدند و موفق به تعقیب حضرت موسی شوند، مال و اموال زیادی از خود به جا گذاشتند.

فرعونیان اهل دنیا و مادیات آن بودند و بعد از مرگ نتوانستند اسباب لذتی که مال و منالشان بود را با خود به آن عالم ببرند. اما آنان که اهل معنا و معنویات هستند اسباب لذتشان علی‌الدوام با آنان همراه است و از ایشان جدا نمی‌شود، آنکس که محب حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام است در عالم دیگر هم این حب را به همراه دارد و هر لحظه از آن لذت می‌برد، اما کسی که تمام تفکرش مادی است روحش از این عالم مفارقت می‌کند اما ابزار لذتش در این عالم باقی می‌ماند.

 

اجر رسالت

 

در تفسیر آیه مودت؛ آیه 23 سوره شوری:

«ذَٰلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ»

«این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند به آن نوید می‌دهد! بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‌]؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی‌اش می‌افزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است»

 

که ظاهرا خدای سبحان به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده به مردم بگو من از شما هیچ اجری غیر از «مودة فی القربی» طلب نمی‌کنم یکی از علما می‌فرماید گویا وجود مبارک حضرات معصومین علیهم‌السلام که ذوی القربی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله همانند ظرفی هستند که خداوند به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده به مردم بگو هرچه اظهار محبت دارید در این ظرف جای دهید و از این ظرف محبت‌تان را به فرزند و همسر و نزدیکان تقسیم کنید در این صورت محبت‌تان مضاعف می‌شود.

 

ثمره محبت

 

محبت به حضرات معصومین علیهم‌السلام هیچ حد و محدوده‌ای ندارد و حتی در بیشترین حد اعلای آن کافی نیست. گرچه آن بزرگواران غنی مطلق‌اند اما این ابراز محبت ما را از انحراف و بیراهه‌روی حفظ می‌کند و در مسیر صحیح قرار می‌دهد.

خصوصیت فرعونیان

 

فرعونیان خصیصه‌ای داشتند که شاید برخی از ما نیز دارا باشیم. آنان در عین تنعم از نعمات و لذت از آن غرق در نعمت شدند و از مشاهده منعم غافل ماندند. بهره‌مندی از نعمات چیزی است که هریک از ما از خداوند درخواست می‌کنیم اما این بهره‌مندی باید حلقه وصل ما به محبوب باشد نه مانع وصل. قرآن در معرفی از قوم فرعون می‌فرماید لذت‌شان از نعمت بود و غرق در نعمت بودند و به منعم توجهی نداشتند. اگر به قدری گرفتار نعمت شویم که از مشاهده منعم، بازمانیم عاقبت فرعونیان در انتظارمان است.

 

رمز خوشنودی

 

اگر سوال کنید رمز خوشی چیست می‌گوییم قرآن کلید رمز و راز خوشی را به ما می‌آموزد و در سوره مبارکه یونس آیه 58 می‌فرماید:

«قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»

«بگو: «به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند؛ که این، از تمام آنچه گردآوری کرده‌اند، بهتر است!»»

در تفاسیر روایی فضل و رحمت به نبوت و ولایت تعبیر شده است. مطابق این تعبیر به میزانی که حضرات معصومین علیهم‌السلام در زندگی‌مان حضور داشته باشند خوشنود خواهیم بود.

 

در آیه 28 سوره مبارکه دخان آمده است:

 

«كَذَٰلِكَ ۖ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ»

«این‌چنین بود ماجرای آنان! و ما (اموال و حکومت) اینها را میراث برای اقوام دیگری قرار دادیم!»

 

وارث فرعونیان

 

زندگی آنان این چنین بود، ما تمام نعمات‌شان را (مزارع، خانه ها کشتزار ها باغ ها و… را) به گروه دیگری ارث دادیم.

قران کریم نمی‌فرماید این نعمات به ارث دیگران در آمد بلکه می‌فرماید ما آن نعمات را به ارث دادیم، بنابراین وارث خدای سبحان است و مالکیت حقیقی از آن اوست.

گفته شده گروهی وارث قوم فرعون شدند که هیچ رابطه حسبی و نسبی با آنان نداشتند و نه تنها با آنان هیچ شباهتی نداشتند که دشمن بودند، این اتفاق در انقلاب اسلامی ما نیز رخ داد، بعد از انقلاب کسانی وارث طاغوت و طاغوتیان شدند که از شدت دشمنی آنان را لعن می‌کردند و قلباً و عملاً با آنان معاند بودند و هیچ ذکر خیری نسبت به آنان نداشتند.

 

عاقبت ما بعد از مرگ

 

یکی از تفاسیر به روایتی اشاره می‌کند که امیرالمؤمنین علیه‌السلام روزی به قبرستان رفتند و به اهل قبرستان فرمودند:

«اما الدور فقد سکنت اما الاموال فقد قسمت اما الازواج فقد نکحت هذا خبر من عندنا فما خبر من عندکم؟… »

در خانه‌هایتان دیگران ساکن شدند، مال و اموالتان تقسیم شد همسران‌تان ازدواج کردند این اخبار ما از این دنیا است شما از آن عالم چه خبری به ما می‌دهید؟

سپس حضرت فرمودند: اگر آنان می‌توانستند به ما خبر دهند می‌گفتند توشه جمع کنید که بهترین توشه تقواست.

 

خداوند از تمام قدرت خود سخن می گوید

 

در قران کریم زمانیکه ضمیر «نا» (به معنی ما) از جانب خدای سبحان بکار می‌رود به این معناست که خداوند با تمام قدرت خود سخن می‌گوید و در این آیه چنین معنا می‌شود که ما با تمام قدرت خود به نحوی مال و اموال رفتگان را به دیگران منتقل کردیم که کسی قادر به کمترین اعتراضی نیست.

 

«قوما اخرین» چه کسانی هستند

 

در ارتباط با «قوما آخرین» در میان مفسرین اختلاف است که آیا آنان قوم موسی هستند یا متدینین دیگر؟ این اختلاف به جهت آن است که قوم موسی از حیث موقعیت جغرافیایی نقل مکان کردند و به همراه موسی به مکانی دیگر رفتند.

 

در آیه 29 سوره مبارکه دخان آمده است:

 

«فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ»

«نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین، و نه به آنها مهلتی داده شد!»

 

گریه زمین و آسمان

 

واقعیت این است که مومن نزد خداوند عزیز است و به جهت این عزت است که اگر مؤمن از دنیا رود در فراق او آسمان و زمین سوگوار می‌شوند و بر او گریه می‌کنند. در زمان حیاتش نیز به قدری محبوب است که آسمان بابت سایه‌ای که بر سر مومن افکنده افتخار می‌کند. اما غیر مومن عزیز نیست و گریه نکردن آسمان و زمین حکایت از همین امر دارد. آسمان و زمین ادراک و شعور دارند و گویا با مفارقت غیر مومن از این عالم به نوعی آسمان و زمین از او خلاصی می‌یابند.

یکی دیگر از مفسرین می‌فرمایند اینکه قرآن کریم فرمود آسمان و زمین بر آنها نمی‌گریند به این معناست که آنان در نظام عالم ارزش و اعتباری ندارند.

یکی از مفسرین می‌فرماید آسمان و زمین موحدند به همین جهت برای کسی که همانند آنان قائل به توحید است گریه می‌کند اما برای کسی که گرفتار منیت است اعتباری قائل نمی‌شوند و نمی‌گریند.

 

از وجود مبارک پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله روایت شده است:

«انّ المؤمن یبکی علیه من الارض مصلّاه و موضع عبادته و من السماء مصعد عمله ا ذا مات کافر استراح منه السماء و الارض و البلاد و العباد، فلا تبکی علیه ارض و لا سماء»

 «زمانیکه مومن از دنیا رود در زمین مکان‌هایی که در ان نماز می‌خوانده و عبادت می‌کرده بر او می‌گریند و در آسمان مکان‌هایی که اعمال خیرش از آن بالا می‌رفته می‌گریند (اما) زمانیکه کافر از دنیا رود زمین و آسمان و تمام شهرها و بندگان از او اسایش می‌یابند و اسمان و زمینی بر او نمی‌گریند.»

 

در روایتی دیگر امده:

«ما من مؤمن الا و له فی السماء بابان باب یخرج منه رزقه و باب یدخل منه عمله»

«هر مؤمنی در آسمان دو در دارد: دربی که روزی مؤمن از آن نازل می‌شود و دربی که عمل مؤمن به ان وارد می‌شود ( هنگام مرگ این در او را نمی‌یابند و بر او می‌گریند)»

 

محبوبیت جنازه مومن

 

در روایت است زمانیکه جنازه مومن را به قبرستان می‌برند زمین‌های مختلف درخواست می‌کنند او را آن جا دفن کنند و ندای «الیَّ الیَّ» (به سوی من) سر می‌دهند و زمانیکه مومن در زمینی دفن شد آن زمین بر دیگر زمین‌ها افتخار می‌کند که او را در خود جای داده است.

آسمان و زمین، جماد و نبات و حیوان و انسان و … همه در حال تسبیح‌اند گرچه ما از درک این تسبیح عاجزیم و به قول شاعر:

ما سمیعیم و بصیریم و هشیم

با شما نامحرمان ما ناخوشیم

نه تنها آنان بلکه ملائک نیز در این سوگ گریانند و در فراق مومن می‌گریند.

یکی از مفسرین می‌فرمایند اگر رذائل اخلاقی ما نمودار نگردد حیوانیت ما بارز نمی‌شود و روحانیت‌مان اشکار می‌شود و در این صورت عزیز می‌شویم.

 

مهلتی نمی‌یابند

 

«و ما کانوا منظرین» یکی از معانی این است که برای عدم عقوبت، مهلتی به آنان داده نمی‌شود و از لحظه مرگ مورد عقوبت قرار می‌گیرند زیرا آنان از مهلت‌هایی که در دنیا داشتند استفاده نکردند و همچنان به معصیت و عصیان خود ادامه دادند.

یکی از مهلت‌هایی که خداوند به بنده می‌دهد حین خواب است، قرآن کریم خواب را برادر مرگ معرفی کرده‌اند و می‌فرماید:

«اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى»

 

فرصت‌ها باز نمی‌گردد

 

یکی دیگر از معانی «ما کانوا منظرین» این است که چون قطار عمر به سرعت می‌گذرد و هر لحظه‌ای که می‌گذرد فرصتی است که از دست می‌رود و دیگر باز نمی‌گردد بنابراین از جهت آن لحظه که فوت شده مهلتی داده نمی‌شود.

هرکس از مهلت‌هایی که در اختیار دارد بهترین استفاده را نکند همانند قوم فرعون عاقبت گرفتار عذاب الهی می‌شود.

 

 

 

تاریخ جلسه: 98.10.26 ـ جلسه 12

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *