تفسیر آیه 7 سوره نبأ

در آیه 7 سوره مبارکه نبأ آمده است:

 

«وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا»

«وكوهها را (چون) ميخ‌هايى نگذاشتيم؟»

 

«اوْتَاد» جمع «وتد» به معنای میخ است.

خدای سبحان در زمین ظاهری کوه‌ها را به عنوان میخ قرار داده تا از تزلزل زمین جلوگیری کند؛ با توجه به اینکه بین خلقت کوه و قطره آب برای حضرت حق تفاوتی وجود ندارد مفسرین می‌گویند: جزئیات و کلیاتی که در زندگی افراد وجود دارد همه و همه کار خداست و همان‌گونه که زمین ظاهری را با کوه‌ها حفظ کرده زمین وجودی انسان را به گونه‌ایی قرار داده که از انحراف حفظ شود.

انسان در فطرت وجودی خویش افراط و تفریط و انحرافی ندارد به این معنا که نه چنان است که تمام گرایش‌های او صرفاً به سوی عالم ماده باشد و نه صرفاً به سوی عالم معنا، و او با انتخاب خود می‌تواند در همین اعتدال حرکت کند یا آنکه به سوی یکی از این دو، گرایش بیشتری پیدا کند.

 

مصادیق جبل

 

  • جبل عقل

 

مفسری می‌گوید: جبل، جبل عقل است خدای سبحان در وجود انسان عقل را قرار داده تا او بتواند در امر انتخاب بهترین‌ها را انتخاب کند.

«جعل» (قراردادن امور) کار خداست؛ اگر دیده می‌شود که گاه انسان گرفتار معصیت و تابع شیطان می‌گردد در حقیقت جهل جایگزین عقل شده است و این انتخاب نادرست مانع جلوه‌گری جعل خدای سبحان می‌شود.

از دیدگاه مفسرین عرفانی آیه چنین معنا می‌شود: آیا خدای سبحان عقل را در اختیار شما قرار نداده است تا از افراط‌ها و تفریط‌ها جلوگیری شود و در نگرش و اجرای امور قائده و قانونی را لحاظ کنید؟

این‌گونه پاسخ می‌دهند: اگر عقل بر انسان حاکم نباشد تحت هوا و هوس و شیطنت شیطان قرار می‌گیرد و گرفتار معصیت می‌شود، در معصیت تابع شیطان شده و پشت سر شیطان حرکت می‌کند و همین امر سبب می‌گردد تا گرفتار افراط و تفریط در رفتار شود و اجمالاً زلزله‌های اعتقادی و رفتاری و اخلاقی و … زندگی او را دچار تزلزل کند، در حالیکه اگر تحت جعل خدای سبحان در امر عقل قرار گرفته بود منحرف نمی‌شد.

نقش عقل مستقیم کردن و پایدارنمودن انسان در امور صحیح است. همان‌گونه که میخ برای محکم کردن به کار می‌رود عقل نیز انسان را در امور فطری محکم می‌کند؛ در حقیقت کار عقل آن است که فرد را بر فطرت خود پایدار نگه دارد.

 

معادن درونی انسان؛ توانمندی‌ها و کمالات

 

همان‌گونه که در کوه، معادن مختلفی وجود دارد در وجود انسان نیز معادن مختلفی نهفته است و این توانایی‌ها انسان را از اضطراب جدا می‌کند زیرا بسیاری از نگرانی‌های بشر برای از دست دادن اموری است که در اختیار دارد.

اگر انسان باور کند دارایی‌ها در درونش نهفته است و از دست نمی‌رود بلکه فقط سیر کمالی را طی می‌کند نگرانی‌هایش مرتفع می‌شود.

مفسر دیگری می‌گوید: همه خیرات و کمالات به عنوان منابع در وجود انسان جای دارد. اگر انسان باور داشته باشد که خدای سبحان کمالاتی را در درون او نهفته است و نسبت به این کمالات آشنا باشد به این معنا که واردات علوم، خارج از وجود او نیستند بلکه از درون خود او است و می‌تواند آنها را به عنوان معادن درونی استخراج کند.

به عنوان مثال حب الله به معنای دوست داشتن خدا فطرتاً در درون انسان وجود دارد فقط کافی است نسبت به خدای خویش معرفت پیدا کند تا این سیر کمالی از خود او آغاز شود.

 

·         کوه معرفت

 

یکی دیگر از مفسرین می‌گوید: کوه‌ها؛ کوه‌ معرفت هستند و زمین، قلوب اولیاء است. خدای سبحان می‌فرماید: ما شما را به قلوب اولیاء میخ کرده‌ایم. اگر این پیوست برقرار شود و این محکم کاری صورت گیرد فرد از هر انحرافی محفوظ می‌ماند.

 

·         خوبان

 

تعبیر دیگر: «جبال» عده‌ای از خوبان هستند که بوسیله آنان آرامش بر زمین حاکم می‌گردد.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«إِذَا مَاتَ‏ الْعَالِمُ‏ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْ‏ءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.»[1]

«وقتی عالِمی فوت کند در اسلام رخنه و حفره‌ای ایجاد می‌شود که هیچ چیزی نمی‌تواند تا قیامت جای آن را پر کند»

 خدای سبحان چنان قدرتی در وجود این افراد قرار داده که وجودشان سبب آرامش زمین می‌گردد از این رو گفته می‌شود نفس و دعای خوبان موجب برکت زندگی است.

 

نتیجه غفلت از امام زمان عجل‌الله‌؛ انحراف

 

خدای سبحان وجود مقدس امام زمان را «وتد» زمین قرار داده است و همه به سوی این تنها قطب خلقت در حرکت‌اند. با این تفسیر وجود مقدس حضرات معصومین همه اوتاد زمین‌اند و سبب عدم انحراف خلق می‌گردند زیرا حضرت حق آنان را عوامل تثبیت و عدم انحراف خلق قرار داده است.

اگر میان مردم انحرافی دیده می‌شود از آن روست که آنان از امام زمان غافلند زیرا انسان فطرتاً امام شناس است و اگر کسی بدون امام زندگی کند در حقیقت خلاف جریان فطرت خویش حرکت کرده است که این حرکت برای او بسیار سخت است به این علت که همه مخلوقات به سوی معبود خویش در حرکت‌اند و تلاش بی‌ثمر او بر خلاف حرکت هستی است.

«الجبال» معرفه به «ال» است که می‌تواند «ال» استغراق باشد به این معنا که تمام عقول اوتادند و اگر «ال» عهد باشد یعنی انسان از قدیم چراغ‌های هدایت را می‌شناخته و فطرتاً به سوی آنها در حرکت بوده است.

 

تفاوت اوتاد با ابدال

 

«اوتاد» جایگاه بالاتری نسبت به «ابدال» دارند، اوتاد به مقام تمکین رسیده‌اند و کسانی هستند که در دین استقامت کامل دارند و کمترین نظری در اوامر الهی ندارند؛ اینان جایگزینی ندارند در حالی‌که از معنای کلمه «ابدال» دانسته می‌شود این افراد بدل وجایگزین دارند.

 

 

تاریخ جلسه: 96/5/15 ـ جلسه3

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  المحاسن، ج 1، ص233

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *