سوره مبارکه اسراء، آیه70
«وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا»
«و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم»
تکریم بنی آدم
مفسرین برای تکریم بنی آدم به چند نکته اشاره کرده و گفتهاند:
- در انسان خصوصیات خاصی وجود دارد که در سایر موجودات نیست و همین امر باعث شده خدا همه مخلوقات را در ذیل بني آدم قرار دهد. امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند:
وَ تَزْعَمُ أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِير وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَر[1]
شما فکرمیکنید موجود کوچکی هستید در حالیکه کل جهان در درونتان نهفته است
تصویری از کل عالم در وجود بنیآدم قراردارد. از عرش تا فرش، از زمين تا آسمان، از کوه تا دشت، حیوان اهلی و وحشی، ملک و ابلیس، نورانیت و ظلمت همه و همه در درون انسان هست، این جامعیت را هیچ مخلوقی ندارد.
- خدای سبحان همه عالم را خادم بنیآدم قرار داده است. در سوره مبارکه جاثیه آمده است «سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض » این تسخیر حتی برای فرشتگان نیز ممکن نیست.
- بنیآدم جمع اضداد است هم جنبه روحانی دارد هم بشری، هم عالم ظاهر در او است هم عالم باطن، اما سایرموجودات چنین نیستند.
- مقام بنیآدم چندان عظیم است که خدا ملائک را با تمام اعتباری که دارند استغفار کننده برای انسان قرارداده است . خدای سبحان در سوره مبارکه غافر، آیه7 میفرماید:
« الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا…»
«فرشتگانی که حاملان عرشند آنهاییکه گرداگرد عرش طواف میکنند تسبیح و حمد پروردگارشان را میگویند و برای مومنین استغفار میکنند»
استغفار ملائکه بیانگر آن است که گویا بنیآدم قطب عالم است و ملائک میخواهند با این استغفار به او نزدیک میشوند.
- خدای سبحان بنیآدم را مورد خطاب امر و نهی قرار داده درحالیکه ملائک از این خطاب محرومند؛ زیرا هر ملک ماموریت واحد و مشخصی دارد که به او واگذار شده اما انسان دائماً و هر لحظه مورد خطاب خدای سبحان است و اين خود تکریم او است .
6.خدای سبحان بنیآدم را با انزال کتب آسمانی تکریم کرده است.
7.بهشت را برای او آفریده ، تمام معجرات در عالم هستی طفیل وجود بنی آدم است .
- ظاهر جسماني بنيآدم و قامت او متناسب است به عبارتي مستوي القامة است، ظرافت و جمال و زیبایی خاصی دارد.
- شنوایی و گویایی و بینایی دارد، خوب سخن ميگويد، زیباییها را ميبیند و سخنان نیکو را ميشنود.
10.خدای سبحان درباره هیچ مخلوقی نفرمود «خَلَقْتُهُ بِيَدِي»[2]؛ «من او را با دست خودم خلق کردهام» اما درباره بنی آدم این سخن را بیان کرده و یا درباره هیچ موجودی نفرموده «خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ»[3]؛ خدای سبحان انسان را بر صورت خویش آفرید» اما در باره بنی آدم گفت. در توضیح این قسمت باید گفت خداي سبحان صورت و شکل ندارد اما تنها انسان است که از جهت صفات شبیه خدااست جايگاهي كه حتی ملائک به این مقام نرسیدند.
11.خدای سبحان با آموزش اسماء الهي بنيآدم را تكريم كرد، اسمائی که ملک از دریافتش عاجزاست « عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَة»[4].
- از قدیم خدا با بنی آدم سخن گفته «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى»[5] واز او تعهد بر بندگی گرفته است آيا قبول داری كه بنده من شوی، اينكه من ربّ شما شوم و شما بنده باشيد همچنين خداي سبحان از ابتدا خود را به عنوان ربّ بنی آدم معرفی کرده و التزام گرفته بنی ادم بنده او باشند
- بنی آدم را بر فطرت توحیدی آفرید
- پیامبران را برای بنیآدم فرو فرستاد
- بنیآدم را دائم به حضور خود دعوت کرد
- وعده و وعید را برای بنی آدم قرار داد.
17.معجزات خاصی را از طریق پیامبران دائم در اختیار بنیآدم قرار داد.
ما انسان را در آغوش گرفتیم
خدای سبحان میفرماید: ما بنیآدم را تکریم کردیم. (واو) در اين قسمت از آيه «وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ» عطف تفصیلی است، از علائم تکریم خداي سبحان است تا بيان دارد گویا ما بنیآدم را در آغوش گرفتهایم و بار سختیهای او را برداشهايم و کار او را در خشکی و دریا، ما بر عهده گرفتهایم.
ظاهراً وقتی میخواهد علمی نصیب انسان شود در آغوش خود ماست و هرگاه میخواهد عملی انجام دهد درآغوش پرمهرماست برای ما عزیز است ومابنیآدم را برزمین نمیگذاریم.
یکی از عرفاء میگوید: از این آیه معلوم میشود که فقط بنیآدم مؤمنین هستند چون طبق آیه 18 سوره مبارکه حج «وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاء» هرکس که مورد اهانت خدا واقع شود، هیچ اکرام کنندهای ندارد. زمانی که بحث از اهانت به میان ميآید، مؤمن تخصصاً از بحث اهانت خارج میشود؛زیرا خدای سبحان تنها کسانی را خوار میکند که در مقابل او طغیان کرده و کفر پیشه کنند و مؤمن نه طغیان میکند و نه کفر پیشه میکند.
روایت میگويد:
«ِانَّ الْمُؤْمِنَ يُعْرَفُ فِي السَّمَاءِ كَمَا يَعْرِفُ الرَّجُلُ أَهْلَهُ وَ وُلْدَهُ- وَ [إِنَّهُ أَكْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنْ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ].» [6]
«به درستی که مؤمن را آسمانیان می شناسند همانگونه که مرد خانواده ای را زن و بچه اش شناسند. مؤمن نزد خدای سبحان از ملائک گرامی تر است. خدا مؤمن را در آغوش گرفته و امورات او را خود به عهده می گیرد.»
امور جسمانی و روحانی مؤمن با ماست
خدای سبحان میفرماید: امور جسمانی و روحانی بنی آدم را ما تعهد میکنیم. ما او را از عالم ماده عبور میدهیم و از سطح مادیات بالاتر میبریم. حتی در معنویات برای او توقفی ایجاد نمی کنیم تا از معنویات نیز عبور کند و معنویات وسیلهای برای تقرب او به ما گردد.
مفسرین «بّر» را امور نفسانی و «بحر» را امور روحانی گرفتهاند. تا با این توضیح بیان دارند امور شخصی، قلبی، اعتقادی، روحانی و… مؤمنین با خدای سبحان است.
مفسرین میگویند تنها کسانی در حمایت خدای سبحان جای دارند و یا به عبارتی در آغوش خدا هستند که چشم از منیّت خود پوشیدهاند. اگر کسی گمان کند بزرگ شده و کارهایش را خود انجام می دهد، بدون توکل بر خدای سبحان عنوان بنیآدم از او سلب میشود.
یکی دیگر از مفسرین میگوید اگر گفته میشود خدا بنده را اکرام میکند از آن روست که بنده خلیفةالله است. اما اگر بندهای خود را با انجام معاصی (معصیت های فکری یا اخلاقی و عملی) تحقیر کند، عنوان بنی آدم از او سلب می شود.
«وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ» ما روزی بنیآدم را از امور لذت بخش قرار دادیم. به کار بردن کلمه «طیبات» نشان می دهد که خداوند فقط قصد دادن نعمت به مؤمنین را نداشته، بلکه اراده کرده نعماتی در اختیار مؤمنین قرار دهد که بهرهمندی از آن نعمات برای مومن لذت بخشی و فرح را به همراه داشته باشد. اگر این امور تقسیم بندی شود، به لذت بخشی رزق ظاهری و رزق معنوی تقسیم خواهند شد. رزق ظاهری آن است که مؤمن از زندگی خود لذت می برد و رزق باطنی مقام حضوری است که در نماز نصیب او میشود. از این رو که خدای سبحان کلام مومن را بدون هیچ واسطه ای در نماز می شنود و این لذتی است که حتی ملائکه از آن بی نصیباند.
«وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا» خدای سبحان میگوید ما بنیآدم را بر سایر مخلوقات برتری دادیم. به عبارت عامیانه بنیآدم را تافته جدا بافته کردیم. و این برتری از آن روست که بنی آدم گرفتار خودبینی، عجب، ارزان فروشی، وابستگی به تعلقات دنیا نیست. آنان سابقه گذشته خوب خود را حفظ کردهاند و چیزی آنها را از جایگاه انسانی خارج نکرده است. آنان امورشان را به خدای سبحان سپرده اند و مادام بر کشتی شریعت سوار شده اند. از آنچه از تعلقات دنيا که مردم به آن رو آوردهاند دوری گزیدهاند و در شكر خدای سبحان پایدار بودهاند در حالیکه اکثریت مردم از این امور غافل اند. قرآن کریم میگوید «قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ»[7] و در جای دیگر می گوید «أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُون»[8]
تاریخ جلسه: 98/2/31 ـ جلسه 13
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] الوافی، ج2، ص319
[2] تفسیر قمی، ج1، ص353
[3] توحید (شیخ صدوق)، ص103
[4] سوره مبارکه بقره، آیه 31
[5] سوره مبارکه اعراف، آیه 172
[6] عیون أخبار الرضا علیهالسلام، ج2، ص33
[7] سوره مبارکه سبأ، آیه 13
[8] سوره مبارکه مائده، آیه 103