در محضر امام حسن عسکری (ع)

شناخت امام زمان علیه‌السلام در زیارت نامه امام حسن عسکری (ع)

 

در زیارت امام حسن عسکری علیه‌السلام، به ایشان عرض می‌کنیم:

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْإِمَامِ الْمُنْتَظَرِ ………الْمُحْتَجَبِ عَنْ أَعْيُنِ‏ الظَّالِمِينَ»‏[1]

«سلام بر شما که پدر آن امام منتظَری هستید که از چشمان ظالمین محجوب‌اند.»

در این زیارت عناوینی بکار برده می‌شود که با آن معرفی حضرت ولی‌عصر عجّل‌الله‌فرجه صورت می‌گیرد.

وقتی در این زیارت، مستور و محجوب ماندن امام زمان علیه‌السلام از چشمان ظالمین مطرح شده، به عبارتی همه‌ی ما اعتراف می‌کنیم که اگر چشمان ما از دیدار حضرتش محروم مانده و قلبهایمان آیینه‌ای برای نمایش حضرت نگشته، به نوعی ظالم هستیم.

ظلم: به معنای 1. نقص 2. جابجا کاری است.

  • کم گذاشتن در بندگی و جابجا کاریِ در انجام وظایفِ ، عنوان ظالم را برای فرد رقم می‌زند.

حال، چقدر نیازمندیم که به خدای سبحان اعلام کنیم «لا إِلهَ‏ إِلاَّ أَنْتَ‏ سُبْحانَكَ‏ إِنِّي‏ كُنْتُ‏ مِنَ‏ الظَّالِمين»!!!!

تا با این تسبیح، برایمان «نَجَّيْناهُ‏ مِنَ‏ الْغَمِ‏ وَ كَذلِكَ‏ نُنْجِي الْمُؤْمِنِين‏»[2] صورت پذیرد.

و پرده‌ی غیبت بین ما و امام‌مان کنار رفته و از محجوب بودن نجات یابیم.

فاصله، روی سیاه ماست                            پرده ی غیبت، گناه ماست

 

معرفی دیگر از حضرت ولی عصر (عج) در فرازی از زیارت امام حسن عسکری(ع)

 

 «الْمُعِيدِ رَبُّنَا بِهِ‏ الْإِسْلَامَ‏ جَدِيداً بَعْدَ الِانْطِمَاسِ وَ الْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الِانْدِرَاس»‏[3]

 

امام زمان علیه‌السلام کسی است که خدای سبحان، قرآن را به وسیله‌ی او بعد از کهنه و مندرس بودن، و اسلام را بعد از محو شدن، تازه می کند.

وجود مقدس امام زمان علیه‌السلام طراوت و شادابی را از طریق اسلام و قران برای ما به ارمغان می‌آورند.

اگر در وجود ما درخت اسلام و قرآن، خشکیده و ثمرات و تازگی قرآن را ادراک نمی کنیم نشان دهنده آن است که هنوز با وجود مقدس حضرت ولی‌عصر عجّل‌الله‌فرجه مرتبط نشده‌ایم.

ارتباط با ایشان، روح قرآن را در زندگی ما جاری ساخته و حیات جدیدی از اسلام به زندگی ما می‌بخشد.

 

در زیارت امام حسن عسکری علیه‌السلام به قابلیت‌های خود پی می‌بریم

 

« أَسْأَلُ اللَّهَ بِالشَّأْنِ الَّذِي لَكُمْ عِنْدَه ‏… وَ يَجْعَلَنِي مِنْ أَنْصَارِ الْحَقِّ وَ أَتْبَاعِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ مَوَالِيهِ وَ مُحِبِّيهِ»[4]

زیارت حضرت ما را با قابلیت‌‌های خود آشنا نموده، بهمین جهت در زیارتنامه حضرت، پنج عنوان مهم را برای خود درخواست می کنیم.

  1. ناصر
  2. تابع
  3. شیعه
  4. مولی
  5. محبّ

ناصر

 

از خدای سبحان در خواست کرده که بواسطه امام حسن عسکری علیه‌السلام، هر یک از ما را در مقابل دشمن، ناصر حضرت ولی‌عصر علیه‌السلام قرار دهد. یعنی بواسطه ی ایشان، جلالت و قدرت ما در مقابل دشمن به نمایش گذاشته و دشمن از ما هراس داشته باشد. شاید به این دلیل است که در صلوات حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام، ایشان را نماد هیبت می‌شناسیم.

ناصر بودن، یعنی وجود ما به قدری برای دشمن، ترس آور بوده و به قدری جلالت و هیبت از ما مشاهده کند که نتواند به حریم دین، رخنه و نفوذ داشته باشد.

 

تابع

 

از خدا درخواست می‌کنم که از تابعین حضرت قرار گیرم، یعنی تبعیت عملی داشته باشم و در همه ی اعمال، پیروی خویش را به نمایش گذارم.

 

شیعه

 

عنوان شیعه، یکی دیگر از درخواست های ما در این زیارت است.

در روایتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمده است: «شِيعَتُنَا مِنْ‏ شُعَاعِ‏ نُورِنَا» شیعیان ما امتداد و شعاع نور ما هستند.

درخواست شیعه بودن، یعنی نور حضرت آنچنان بر وجود من پرتو افکند که دیگران نزد من با ظلمات مواجه نشده و به نور ولایت ایشان متصل گردند. یعنی نه تنها تبعیت و پیروی داشته، بلکه تبعیتم بگونه ای باشد که دیگران هم از نور من تبعیت کرده و آنها را به حق برسانم.

 

مولی

 

در خواست موالی شدن، یعنی به زور و تکلیف در خدمت حضرت  نبوده، بلکه آزادانه، در خدمت ایشان بودن را انتخاب کرده باشم.

زیرا موالی به معنی غلام و کنیز آزاد شده است.

 

محبّ

 

در خواست محبّ شدن یعنی باطنم هم مملوّ از حبّ حضرت باشد. عناوین قبلی، اموری بود که در ظاهر مشاهده می شد ولی محبّت یک امر باطنی و قلبی است. حُبّ و حَبّ(بذر) از یک خانواده است. در این عنوان درخواست می‌کنم که بذر محبّت و ولایت حضرت، در باطنم کاشته شده و رشد نماید.

همه این عناوین، اسم فاعل است. یعنی هم برای حال و هم برای آینده، تا قیامت این درخواست را دارم.

 

صلوات بر پیامبر و آل پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله، انسان را از آسیب‌ها حفظ می‌کند

 

امام حسن عسکری علیه‌السلام در ذیل آیه «أَقِيمُوا الصَّلَاةَ» می‌فرمایند :

«وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ الْخَمْس‏ وَ أَقِيمُوا أَيْضاً الصَّلَاةَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ- عِنْدَ أَحْوَالِ‏ غَضَبِكُمْ‏ وَ رِضَاكُمْ، وَ شِدَّتِكُمْ وَ رَخَاكُمْ، وَ هُمُومِكُمُ الْمُعَلَّقَةِ لِقُلُوبِكُمْ»[5]

«علاوه بر نمازهای پنج‌گانه ، بر حضرت محمّد و آل او علیهم‌السلام صلوات بفرستید در هنگام غضب و رضا، سختی و آسایش، و هنگام که قلبتان گرفتار هموم است.»

علاج اینکه در غصه‌ها، اسیر و در نعمت ها، بدمست و در مشکلات، خشمگین و قلبتان گرفتار غم‌ها نشود، ذکر صلوات بر پیامبر و آل پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله داشته باشید.

در محضر امام حسن عسکری می‌آموزیم که علاج همه ی این امور با ذکر صلوات بر پیامبر و آل پیامبر علیهم‌السلام صورت می پذیرد. ظاهرا پیوست با اولیاء از طریق صلوات  موجب میگردد که نه نعمت و نه شدائد، آسیبی به شخصیت فرد وارد نکند.

 

مؤمن پیوسته از سوء عاقبت خود بیمناک است

 

امام حسن عسکری علیه‌السلام از قول پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل می‌کنند:

«لَا يَزَالُ‏ الْمُؤْمِنُ‏ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَةِ، لَا يَتَيَقَّنُ الْوُصُولَ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ- حَتَّى يَكُونَ وَقْتُ نَزْعِ رُوحِهِ وَ ظُهُورِ مَلَكِ الْمَوْتِ لَهُ»[6]

مؤمن دائماً از سوء عاقبت خود نگران بوده و تا هنگام جان دادن و حضور ملک الموت، یقین نداشته که به رضوان الهی نائل شده است.

به فرموده‌ی پیامبر صلّی الله علیه و آله، انسان هیچ گاه، ولو عمر خویش را در راه دین سپری کرده، نمی تواند از عاقبت خویش خاطر جمع باشد. زیرا مؤمن تا زمان مرگ یقین ندارد که حقیقتا با دین و ولایت، عمر را به پایان رسانده و به رضوان الهی نائل می‌شود، به همین جهت تا هنگام مرگ، نگران سوء عاقبت خویش می‌باشد.

 

رمز عاقبت به خیری

 

امام حسن عسکری علیه‌السلام از پدرانشان از قول امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کنند:

«إِنْ أَرَدْتَ أَنْ يُخْتَمَ بِخَيْرٍ عَمَلُكَ حَتَّى تُقْبَضَ وَ أَنْتَ فِي أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ فَعَظِّمْ لِلَّهِ حَقَّهُ أَنْ لَا تَبْذُلَ نَعْمَاءَهُ فِي مَعَاصِيهِ وَ أَنْ تَغْتَرَّ بِحِلْمِهِ عَنْكَ وَ أَكْرِمْ‏ كُلَ‏ مَنْ‏ وَجَدْتَهُ‏ يَذْكُرُ مِنَّا أَوْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا ثُمَّ لَيْسَ عَلَيْكَ صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً إِنَّمَا لَكَ نِيَّتُكَ وَ عَلَيْهِ كَذِبُهُ»[7]

فردی از امام حسن عسکری علیه‌السلام سؤال کرد: رمز عاقبت به خیری چیست؟

حضرت فرمودند: اگر می‌خواهی عمل تو به پایان خیر داشته، در حالیکه هنگام جان دادن در بهترین عمل باشی، 1.حق خدا را عظیم بشمار به اینگونه که نعمت های او را در معصیت صرف نکن. 2 حلم خدای سبحان تو را فریفته و مغرور نسازد. 3. و هر کس که ذکر ما را داشته و یا به ما محبت می‌ورزد، اکرام کن، چه او در اعلام محبتش به ما صادق بوده چه مدعّی محبت باشد. صدق و کذب او به تو مربوط نمی شود. تو بر اساس نیتّت پاداش می‌گیری و کذب او هم بر عهده‌ی خودش است.

درایت در روایت:

  • فرد هیچ گاه خیالش نسبت به کارهای خود راحت نباشد. گمان نکند حلم خدا و مهلت دادنش، دلیل بر درستی کار خویش است و به این وسیله فریب نخورده و مغرور نگردد. چه بسا که خدای سبحان به یکباره غضب خویش را به نمایش گذارد.
  • اکرام کردن هر کسی که خود را منسوب به اهل بیت دانسته و اظهار محبت به این خاندان دارد. ولو آن فرد، ادعای محبت داشته و حقیقتا محبّ محسوب نمی شود.
  • گویا اکرام هر کس که به این خانواده منسوب می‌شود چنان قدر و قیمتی به فرد می‌دهد که هنگام قبض روح، در بهترین عمل جان خود را تسلیم ملک الموت می‌کند.

 

زیبانگری در کلام امام حسن عسکری علیه‌السلام

 

فردی می‌گوید: از امام حسن عسکری علیه‌السلام شنیدم که فرمودند:«أَحْسِنْ ظَنَّكَ وَ لَوْ بِحَجَرٍ يَطْرَحُ اللَّهُ فِيهِ سِرَّهُ فَتَنَاوَلْ‏ نَصِيبَكَ‏ مِنْهُ‏»[8]؛«ظنّ خود را زیبا کن و خوش بین باش، ولو به یک سنگ. که خدا سرّ خویش را در آن سنگ قرار داده و بهره ی تو از آن سنگ نصیبت خواهد شد.»

سپس خدمت حضرت عرض کردم : «يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لَوْ بِحَجَرٍ» ؛«یابن رسول الله! ولو به یک سنگ هم خوش بین باشم؟!!!»

حضرت فرمودند: «أَ لَا تَنْظُرُونَ إِلَى الْحَجَرِ الْأَسْوَد»؛«مگر به حجرالاسود نگاه نمی‌کنی؟(آن هم یک سنگ است)»

چرا گمان می‌کنی از سنگ کاری نمی‌آید؟ حجرالاسود ظاهرا یک سنگ است، ولی هنگامی که  عقاید حقّه ی خود را به او اعلام کرده و به امانت نزد او می‌سپاریم، آنقدر به آن حسن ظنّ داشته که یقین داریم در روز قیامت، امانت را به ما بازگردانده، و به نفع مان گواهی می‌دهد.

  • امام حسن عسکری علیه‌السلام در نگرش ما بگونه‌ای تغییر ایجاد می‌کنند که در نظام عالم به همه چیز حسن ظن داشته باشیم.

مثلاً وقتی در گوشه گوشه‌ی خانه، نماز واجب یا مستحّب می خوانم، به زمین خانه خوش‌بین‌ام که در روز قیامت به نفع من شهادت دهد. نگویم از این زمین یا این سنگ که کاری بر نمی آید.

 

تقویت حسن ظنّ

 

امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌فرمایند:

«مَا مِنْ‏ بَلِيَّةٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَةٌ تُحِيطُ بِهَا»[9]

«اطراف هر گرفتاری و بلایی را، نعمت احاطه کرده است.»

 

حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام حسن ظن افراد را تقویت می‌نمایند.

ایشان می‌فرمایند در هر گرفتاری، نعمت‌هایی وجود داشته که دورتادور آن گرفتاری را فرا گرفته است.

مثلا :

ـ هنگام گرفتاری، رحمت و شفقت مردم بسوی تو جلب شده و برایت دعا می کنند. و چه بسا قبل از این گرفتاری ،از دعای آنان بی بهره بودی.

 ـ هنگام گرفتاری خضوع و تضرع تو در مقابل خدای سبحان بیشتر می شود.

ـ هنگام گرفتاری، از مردم قطع امید کرده  و فقط خود را نیازمند خدا می دانی.

ـ هنگام گرفتاری، با صبوری کردن، به کمالات و درجات مختلفی خواهی رسید.

ـ  هنگام گرفتاری، تشخیص و شناخت دوست و دشمن برای تو میّسر می‌شود.

ـ هنگام گرفتاری، به اشتباهات خود پی برده و موجب عبرت تو، برای آینده می‌شود.

ـ پی می‌بری که شاید این گرفتاری، عقوبت خدای سبحان بوده که در این دنیا شامل حال تو شده تا از عقوبت آخرت که به مراتب، تحمل آن سخت تر است در امان بمانی.

و ……

بنابراین بواسطه‌ی امام حسن عسکری علیه‌السلام، می‌توان به تمام اتفاقات زندگی خوش‌بینانه نگریست.

 

توقع از خلق، صورت باطنیه‌ی مؤمن را زشت می‌گرداند

 

امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌فرمایند:

«مَا أَقْبَحَ‏ بِالْمُؤْمِنِ‏ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ»[10]

«چه بسیار زشت است برای مؤمن که میلش به چیزی باشد که موجب ذلتش شود»

 

توقع از دیگران، ولو در دل پنهان بوده و بر زبان جاری نشود، صورت باطنی مؤمن را قبیح و زشت می‌گرداند، توقع از خلق با عزت مؤمن سازگار نیست، بدلیل آنکه خدا، مؤمن را پیوسته از نظرمحبت، علم، غنا، عزت….تأمین می کند، وقتی او از خلق خدا توقع داشته، گویا آبروی خدای خویش را برده و به همه اعلام می‌کند که خدا برای من کم گذاشته است.

در حالیکه مؤمن واقعی، فقط خود را محتاج خدا دانشته و نیازمند احدی نمی بیند.

ـ رغبت به خدا، موجب عزّت و توقع از خلق، موجب ذلّت می‌شود.

 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]بحارالأنوار، ج99، ص67

[2]سوره مبارکه انبیاء، آیه 88

[3]بحارالأنوار، ج99، ص68

[4]بحارالأنوار، ج99، ص68

[5]تفسیر امام حسن عسکری (ع)، ص 327

[6]تفسیر امام حسن عسکری، ص 329

[7]عیون اخبار الرضا، ج2، ص 4 ِ

[8]مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج9،ص146

[9]تحف العقول، ص489

[10]بحارالأنوار، ج75، صص374

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *