در محضر امام حسن مجتبی (ع) ـ بخش دوازدهم

تو که با دشمن این نظر داری…

 

نقل است که:

«روزی مردی از اهل شام امام حسن علیه‌السلام را که سواره بودند دید و شروع به لعن حضرت کرد و حضرت پاسخ او را نمی‌دادند. هنگامی که آن مرد ساکت شد امام حسن علیه‌السلام نزد او آمدند و به او سلام کرده، خندیدند و به او فرمودند: «ای پیرمرد! گمان می‌کنم تو در این شهر غریب هستی و شاید امر بر تو مشتبه شده باشد. اگر از ما عذرخواهی کنی(طلب رضایت کنی) ما تو را می‌بخشیم(به تو رضایت می‌دهیم)، اگر از ما چیزی درخواست کنی به تو عطا می‌کنیم، اگر از ما راهنمایی بخواهی ما را تو راهنمایی می‌کنیم، اگر می‌خواهی بارت را برداریم برمی‌داریم، اگر گرسنه هستی سیرت می‌کنیم، اگر برهنه‌ای تو را می‌پوشانیم(به تو لباس می‌دهیم)، اگر محتاج باشی تو را بی‌نیاز می‌کنیم، اگر دیگران تو را طرد کرده‌اند ما به تو سرپناه می‌دهیم و اگر نیازی داشته باشی آن را برآورده خواهیم کرد. اگر اثاث مسافرت خود را بیاورى و تا زمانى كه بخواهى بروى مهمان ما باشى براى تو بهتر است؛ زیرا ما مهمان‌خانه‏ و آبروی زیاد و ثروت فراوانى داریم.

چون مرد شامی کلام حضرت را شنید شروع به گریه کرد و گفت: «شهادت می‌دهم که تو خلیفه خدا روی زمین هستی و خدا بهتر می‌داند که رسالتش را در کجا قرار دهد. تو و پدرت مبغوض ترین افراد نزد من بودید و اکنون شما محبوب ترین افراد نزد من هستید».

سپس اثاث خود را برداشت و نزد امام حسن علیه‌السلام برد و تا زمان رفتن، مهمان آن بزرگوار بود و دوستی این خاندان را از اعتقادات خویش قرار داد»[1]

مشکل اساسی بسیاری از افراد این است که طاقت شنیدن گفتار سوء دیگران را ندارند؛ به عبارت دیگر زمانی که به شخصیت‌شان توهین می‌شود بلافاصله واکنش نادرستی نشان داده و با طرف مقابل برخورد می‌کنند. غافل از آن که چه بسا او، مشکل یا کمبودی در زندگی دارد که با توهین کردن می‌خواهد خود را آرام سازد.

با توجه به شیوه پاسخ دادن حضرت متوجه می‌شویم زمانی که افراد مشکلی دارند و توانایی بیان آن را ندارند؛ پرخاشگر شده و رفتار نامناسب دارد. (افعالی که حضرت در کلام خود به کار بردند؛ اکثرا در باب استفعال به معنای درخواست است)

در محضر امام حسن مجتبی علیه‌السلام درک صحیحی از اطرافیان خود پیدا کرده و می‌آموزیم که با برطرف کردن نیازهای آن‌ها درگیری بین افراد کاهش می‌یابد. حضرت با مستضعف فکری برخورد سوء ندارند؛ زیرا می‌دانند که چنین فردی تحت تأثیر تبلیغات سوء معاویه و درباریان این‌گونه با اهل‌بیت دشمنی می‌کند.

امام حسن علیه‌السلام جلوه نام «مُحوّل الأحوال» خدا هستند؛ به عنایت ایشان یکباره در فرد تحول ایجاد شد؛ او که تا کنون دشمن علی و اولاد او علیهم‌السلام بود؛ حال یکی از پیروان و شیفتگان ایشان شد.

به امام حسن مجتبی علیه‌السلام عرضه می‌داریم:

مولایم!

شما با کسی که دشمن‌تان بود این‌گونه کریمانه برخورد کردید؛ ما که از دوستان و دلدادگان قدیم شما هستیم؛ با ما چه خواهید کرد؟!

شما کسی را که جسارت کرد؛ به مهمانی پذیرفته و به او غذا و لباس مرحمت نمودید؛ حال مگر می‌شود از دوستان خود غافل بوده و به آنان عنایتی نداشته باشید؟!هرگز چنین نیست؛ بلکه شما ارادتمندان خود را تا قیامت مهمان سفره کریمانه خود خواهید کرد.

البته باید توجه داشت این برخورد کریمانه در مواردی اتفاق افتاده است که به خود حضرت توهین کرده‌اند؛ لکن در مواردی که فرد در محضر ایشان به شخصیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام توهین کرده؛ با برخورد بسیار تند امام حسن مجتبی علیه‌السلام مواجه شده است. در روایتی نقل شده است که روزی در محضر امام حسن علیه‌السلام مردی شروع به لعن امیرالمؤمنین کرد؛ حضرت فورا او را نفرین کرده و جنسیت او تغییر کرد(تبدیل به زن شد).[2]

 

امام حسن علیه‌السلام از چه امری به خدا پناه می‌برد؟

 

«اللّهم إنّی أعوذُ بِک مِن قَلبٍ یعرف و لِسان یصف و أعمالٍ تخالف»[3]

«خدایا پناه می برم به تو از قلبی که معرفت دارد و زبانی که ثناگوی توست اما اعمالی که مخالف این دوستی است»

عدم هماهنگی عملکرد با اعتقادات و گفتار امر خطرناکی که امام معصوم نیز از آن به خدای خویش پناه می‌برد.

 

تاریخ جلسه: 87/8/27 ـ جلسه6

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] بحارالانوار، ج43، ص344

[2] بحارالانوار، ج44، ص89

[3] شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید، ج6، ص197

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *